کد خبر: ۳۰۹۹۷۳
زمان انتشار: ۱۰:۵۱     ۲۷ فروردين ۱۳۹۴
به گزارش پایگاه 598 به نقل از تابناک، قاري بسيجي فاطمه قلعه نويان در صفحه گوگل پلاس خود نوشت: برای انجام کاری دعوت شده ام به جشن روز زنِ یک نهاد دولتی. یک آمفی تئاتر هفتصد نفری دارد که تماما پر شده است از زنان کارمند و همسران کارکنان آن سازمان.اواسط برنامه آقای وزیر تشریف شان را می آورند برای سخنرانی. مجرى دعوتشان می کند که بروند بالا و چند جمله ای در مدح زنان بگویند! بیست دقیقه وقت در نظر گرفته شده برای سخنرانی آقای وزیر تمام می شود اما هیچ کس حتی جرات نمی کند برود بالا نامه ای بدهد که مثلا آقای وزیر! بس است دیگر... یک نفس یک ساعت و پنج دقیقه از مخاطب گوش شنوا می گیرند و برنامه به پایان زمان خود نزدیک می شود...بعد از سخنرانی نوبت قرعه کشی ست که آقای وزیر همان بالا می مانند تا هشت شماره را از گوی شماره ها در بیاورند...مجری تا می تواند جو می دهد! گوی را جلوی آقای وزیر می برد که هشت شماره را در بیاورد. جناب وزیر نفس اش از جای گرم در می آید و دست می کند در گوی، یک مشت پر از شماره ها را بر می دارد و می گوید: همه این ها میهمان سازمان ما به مشهد مشرف می شوند... صدای دست و هورای جمعیت بى وقفه بلند می شود!مجری لفاظی اش را مدح گویانه تر نسب به آقای وزیر می کند تا این که وزیر جوگير داستان، بار ديگر اسير آن جو دادن های مجری می شود و دو دستش را داخل گوی می کند و اين بار همه ی شماره ها را در می آورد! صدای جمعیت از دست و هورا به جیغ ممتد زنانه تبدیل می شود! همگی شادند و خوشحال..

به همین راحتی هفتصد و شصت و دو نفر زن از پول بیت المال، قرار می شود که به مشهد مقدس مشرف شوند.
اخبار ویژه
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:۱
در انتظار بررسی: ۱
* نظر:
ارسال نظرات
منتظرم
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۲:۱۳ - ۲۷ فروردين ۱۳۹۴
۰
۰
حالا رفتند یا فقط حرف بود و تمام ؟
پاسخ
جدیدترین اخبار پربازدید ها