کد خبر: ۳۱۳۷۶۵
زمان انتشار: ۱۸:۲۱     ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۴
بازخوانی گفتگوی سال ۱۳۷۸ هاشمی در خصوص صداقت آمریکایی:
در خردادماه ۱۳۶۴ نیز دو لبناني، هواپيماي شركت TWA را با ۱۴۵ مسافر و ۸ خدمه در مسير آتن-رم ربوده و خلبان را مجبور كردند تا در فرودگاه بيروت بر زمين بنشيند. در اين جريان پس از شكست سوريه در حل بحران، ایران وارد عمل شده و هاشمي رفسنجاني، رئيس وقت مجلس شوراي اسلامي به سوريه و لبنان رفته و براي حل این مشكل گام­های اساسی برداشت. همین امر سبب شد تا آمریکایی‌ها به این نتیجه برسند که برای رهایی گروگان‌هایشان می‌توانند روی ایران حساب ویژه باز کنند.
سرویس سیاسی پایگاه 598 - محمدرضا امینی/ در شرايطی که ایران درگیر جنگ با عراق بود و در بحراني تسليحاتي به سر می‌برد، هفت مأمور امنيتي و سياسي غربي از جمله چند آمريكايي طي هفت حادثه بين مارس ۱۹۸۴(۱۳۶۲) تا ژوئن ۱۹۸۵(۱۳۶۴) در بيروت به گروگان گرفته شدند. يكي از ربوده‌شدگان «ويليام باكلي» رئيس سازمان در بيروت بود. تلاش‌هاي سيا براي يافتن باكلي كه اطلاعات بسيار ارزشمند و محرمانه‌اي از فعاليت‌هاي سازمان CAI داشت، بي‌نتيجه ماند. با این شكست، سازمان CIA دست‌به‌دامن موساد، سازمان جاسوسي اسرائيل شد؛ اما موساد هم نتوانست در این راستا کاری از پیش ببرد.

در خردادماه ۱۳۶۴ نیز دو لبناني، هواپيماي شركت TWA را با ۱۴۵ مسافر و ۸ خدمه در مسير آتن-رم ربوده و خلبان را مجبور كردند تا در فرودگاه بيروت بر زمين بنشيند. در اين جريان پس از شكست سوريه در حل بحران، ایران وارد عمل شده و هاشمي رفسنجاني، رئيس وقت مجلس شوراي اسلامي به سوريه و لبنان رفته و براي حل این مشكل گام­های اساسی برداشت. همین امر سبب شد تا آمریکایی‌ها به این نتیجه برسند که برای رهایی گروگان‌هایشان می‌توانند روی ایران حساب ویژه باز کنند. اما این فکر با پیش‌آمدن مسئله مک فارلین و رسوایی آمریکایی­ها به مرحله اجرا درنیامد و ناکام ماند. هاشمی نیز نتوانست از این طریق سلاح‌های مورد نیاز جنگ را تامین کند.



چند سال از این ماجرا گذشت. جنگ تمام شد. ایران به ایستگاه سازندگی رسید. این بار هاشمی رفسنجانی در راستای شعارهای خود مبنی بر سازندگی و آبادانی نیازمند پول­های هنگفتی بود که بخشی از آن را می‌توانست از محل غرامت جنگ عراق علیه ایران کسب کند. در این راه آمریکا مانع جدی بود. از سوی دیگر، با انتشار فیلم به دارآویختن یکی از گروگان‌ها، بوشِ پدر مجبور شد بار دیگر برای آرام‌کردن اوضاع سیاسی کشورش و نیز کسب وجهه، دست‌به‌دامن ایران شود. او برای اینکار «خاویر پرز دکوئیار» دبیرکل سازمان ملل متحد را واسطه کرد. وی نیز مشاور خود «جیانی پیکو» را به ایران فرستاد تا به صورت محرمانه و پنهانی با رفسنجانی دیدار کند. پیکو ابتدا با «محمدجواد ظریف» دیدار کرد و سپس به‌همراه ظریف نزد هاشمی رفسنجانی رفت. پیکو در این جلسه از سوی آمریکایی­ها به هاشمی وعده داد در صورت همکاری ایران، این همکاری بی‌اجر و مزد نخواهد ماند. هاشمی نیز با پذیرش این درخواست، گفت آمریکا باید در مسئله جنگ ایران و عراق در تعیین متجاوز و خسارت‌ها، بی‌طرفانه عمل کند.

بدین‌ترتیب ایران علی‌رغم مخالفت حزب­الله لبنان، بالأخره توانست طی کمتر از سه‌ماه گروگان­ها را یک‌به‌یک از اسارت برهاند. این‌بار نوبت تحقّق وعده‌های آمریکا بود، اما با گذشت زمان هیچ نشانه‌ای مبنی بر آن دیده نشد؛ تا جایی که هاشمی از طریق دبیر کل سازمان ملل این گلایه با طرف‌های آمریکایی مطرح کرد. این در حالی بود که هاشمی از دریافت مزد صرف نظر کرده و تنها به یک پیام تشکر نیز اکتفا کرده بود؛ اما آمریکایی­ها حتی حاضر به این کار هم نشدند. آمریکا با بهانه عدم رعایت حقوق بشر در ایران و همچنین فتوای امام مبنی بر ارتداد سلمان رشدی، بهبود روابط را بسیار سخت ‌دانسته و مدعی شد که تهران عملاً به وعده‌هایی که برای حسن‌ نیت داده بود، عمل نکرده است. این خیانت آمریکایی­ها آن همه بود که «برنت اسکوکرافت» مشاور امنیت ملی وقت آمریکا در کتابی با عنوان «دنیای دگرگون شده» که با همکاری «جورج اچ دبلیو بوش» نوشته شده است، می‌نویسد: «زمانی که رفسنجانی در پایان سال ۱۹۹۱ شخصا آزادی گروگان‌ها را تسهیل کرد، دولت بوش هیچ کاری نکرد!»

هاشمی رفسنجانی چندسال پس از این تجربه تلخ، در اواخر سال ۱۳۷۸ طی گفت‌وگویی که در کتابی تحت عنوان «حقیقت و مصلحت­ها» منتشر شد، از این موضوع چنین یاد می‌کند:

«در مورد گروگان‌های آمریکایی در لبنان «تورگوت اوزال» از ترکیه، دبیرکل سازمان ملل متحد آقای خاویر پرز دکوئیار و نخست‌وزیر ژاپن با ما صحبت کردند که شما از نفوذ خودتان در لبنان استفاده کنید و مشکل گروگان‌های آمریکا را حل کنید، وعده هم دادند که اگر این کار انجام شود آمریکا اقدامات بزرگی به نفع ایران خواهد کرد. ما خیلی زحمت کشیدیم تا توانستیم گروگان‌گیرها را قانع و این مسئله را حل کنیم. این کار آسانی نبود پیداکردن گروگان‌گیرها و یافتن راهی برای مذاکره با آنان طولانی و سخت بود، حزب‌الله لبنان در این راه به ما کمک کرد. ولی به محض اینکه قضیه تمام شد، آمریکا به جای اینکه به آن وعده‌هایی که داده بود عمل کند، طلبکار هم شد.» (حقیقت‌ها و مصلحت‌ها؛ گفت‌وگو با هاشمی رفسنجانی، نشر نی، ۱۳۷۸، ص۶۱)

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:۲
در انتظار بررسی: ۱
* نظر:
ارسال نظرات
اناری جانباز
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۱:۰۰ - ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۴
۱
۱
خواب عجیب احمدی نژاد از صندلی های وسط جاده هراز؛ امام گفتند «دکتر بنشین»
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
عبدالرضا داوری از چهره های نزدیک به احمدی نژاد در صفحه ی خود در یکی از شبکه های اجتماعی خاطره ای از رئیس جمهور سابق منتشر کرده است.

به گزارش «انتخاب»، عبدالرضا داوري نوشت: اواخر فروردین امسال در یکی از جلساتی که خدمت دکتر احمدی نژاد بودم ، بحث به دوران تحصیلات دکتری ایشان افتاد و دکتر احمدی نژاد خاطره ای را تعریف کرد که جالب و خواندنی است.

دکتر احمدی نژاد گفت: «زندگی من در 45 سال اخیر تماما درگیر مساله انقلاب اسلامی بوده است اما سال 1376 که مدرک دکترایم را گرفتم مدام در ذهنم این درگیری بود که آیا بدون مدرک دکتری نمی توانستم در خدمت انقلاب باشم و آیا اخذ مدرک دکتری و عضویت در هیئت علمی دانشگاه، برای رویکردهای شخصی ام بوده یا تلاش در مسیر انقلاب اسلامی؟»

دکتر احمدی نژاد در ادامه گفت:« این دغدغه ذهنی تا سال 1380 با من بود. دهه فجر سال 80 یک شب خوابی دیدم که این دغدغه ام را بر طرف کرد. خواب دیدم با پژویی که آن زمان داشتم ، در جاده هراز ، از تهران به سمت شمال رانندگی می کنم و یک شیخ هم که البته نامش را نمی برم کنارم نشسته بود.

در جاده هراز گردنه ای هست که وقتی به آن گردنه می رسید، قله دماوند ظاهر می شود. وقتی به این گردنه رسیدیم و کوه دماوند رویت شد ناگهان دیدم در وسط جاده 3 صندلی گذاشته شده است، در دو صندلی امام خمینی و مقام معظم رهبری نشسته بودند و صندلی سوم خالی بود. پژو را کناری پارک کردم و به همراه شیخی که همسفرم بود به سمت امام و آیت الله خامنه ای رفتیم. من در کناری ایستادم اما آن شیخ همسفر ما مدام تلاش می کرد تا روی صندلی سوم بنشیند که امام خمینی به او اجازه نداد.

داوري نوشت: ناگهان امام خمینی رو به من کردند و با حالت تحکم گفتند: «آقای دکتر احمدی نژاد! بفرمایید روی این صندلی بنشینید! ». این گفته امام خمینی باعث شد تا آن شیخ به کناری رود و من بر روی صندلی کنار امام خمینی و آیت الله خامنه ای بنشینم.»

به نوشته داوري، دکتر احمدی نژاد در پایان گفت:« در همین لحظه از خواب پریدم و دیدم که نزدیک اذان صبح است. از اینکه امام خمینی مرا در خواب با عنوان «دکتر احمدی نژاد» مورد خطاب قرار داده بود احساس کردم که تحصیلات دکترایم حتما در خدمت انقلاب اسلامی خواهد بود و همین خواب و خطاب امام خمینی باعث شد تا دغدغه چهار ساله ام پس از دوره دکتری برطرف شود.»
پاسخ
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۳:۱۷ - ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۴
۰
۰
با پاسخ معاون رئیس جمهور و استانداری مازندران ؛
پرونده انتقادات و اتهامات به فرماندار بابل بسته شد

http://www.shomalnews.com/index.php?view&sid=115532&msg=thank#comment_msg
پاسخ
جدیدترین اخبار پربازدید ها