کد خبر: ۳۲۴۹۷
زمان انتشار: ۲۰:۵۶     ۰۶ دی ۱۳۹۰

حجت الاسلام والمسلمین دکتر عبدالعلی رضایی

عدالت و پیشرفت از جمله مباحث اساسی مطرح شده از سوی رهبر معظم انقلاب در دهه اخیر با رویکرد دستیابی به تمدن اسلامی است. طرح این بحث در شرایط کنونی بیانگر پیدایش یک چالش جدی بنام عدالت در مقابل جهان غرب می باشد که عاجز از حل آن می باشد و از طرفی، تفکر اسلام ناب محمدی (ص) بیش از پیش در جهان در حال گسترش است. به عبارت دیگر، دوران شکوفایی تمدن غرب به اتمام رسیده و چالش های سنگینی که غرب در سال های اخیر با آن مواجه است، خبر از چنین رخدادی می دهد. از این رو، جهان تشنه رویکرد و منطق جدید در حل معضلات و مشکلات و رسیدن به شرایط مطلوب است و در این میان، تفکر اسلام ناب نقش مهمی می تواند ایفا نماید و عملکرد نظام جمهوری اسلامی در این رخداد تعیین کننده است.
 
آسیب شناسی برنامه های توسعه در سالیان پس از انقلاب
 
جمهوری اسلامی در طول سه دهه گذشته در مسیر طراحی الگویی مناسب جهت نیل به آرمان های خود، فعالیت های متنوعی را انجام داده که لازم است مورد تحلیل و بررسی و مداقه جدی قرار گیرد تا از این رهگذر، امکان دستیابی به الگوی مناسب پیشرفت و تعالی کشور فراهم آید.
 
در دهه اول انقلاب به دلیل رخداد جنگ تحمیلی، عملا فرصت چندانی برای طراحی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت وجود نداشت. زیرا علی رغم وجود قانون اساسی و قوانین جاری کشور، به دلیل تهاجم دشمن خارجی، عملا همه توان نیروهای علمی متوجه مقابله با تهدیدات و بی ثباتی ها گردید. و از سوی دیگر به دلیل عدم یک الگوی متقن اسلامی در خصوص عدالت و پیشرفت، مجبور به بکارگیری متدها و مدل های ادراه شرقی و غربی در کشور بودیم. در آن دوران همچنین به دلیل نوع تفکر مسئولین، الگوهایی شبه سوسیالیستی با تاکید بر تعاونی ها پیاده شد که عملا مضار و خسارت های آن الگوها بیش از منافع آن بود و کشور را به سمت اقتصاد بسته دولتی پیش برد. این اقتصاد با آموزه های کلان اسلامی ناسازگار بود و باعث پیدایش حرص اجتماعی و گسترش فساد در جامعه گردید، ضمن آنکه مورد پذیرش نخبگان، مردم و افکار عمومی جامعه نیز نبود.
 
در دوره دوم انقلاب یعنی سال های سازندگی که مصادف با ریاست جمهوری جناب آقای هاشمی رفسنجانی بود، اکثر مسئولان ارشد کشور به سمت اقتصاد سرمایه داری بازار و آزاد گرایش داشتند. این رویکرد در طول هشت سال ریاست جمهوری ایشان در عین حال بعضی از مشکلات موجب پیدایش شکاف های عظیمی در جامعه شد و مقام معظم رهبری بارها و بارها در بیانات روشنگر خود به تحلیل مواضع علیه الگوی سرمایه داری پرداختند. به همین دلیل، مقام معظم رهبری از رئیس جمهور بعدی یعنی آقای خاتمی خواستند که ضایعات فرهنگی بوجود آمده ناشی از دوران بازسازی را اصلاح نمایند؛ به گونه ای که نظام اسلامی در مسیر تعالی و فرهنگ اسلامی قرار گیرد. و از دولت جدید خواستند تلاش خود را در جهت اصلاح فرهنگی جامعه ساماندهی کند.
 
متاسفانه آنچه در دوره بعدی یعنی دولت ششم رخ داد، خلاف منویات رهبری بود و نه تنها دولت در جهت اصلاحات فرهنگی حرکت نکرد بلکه آنچه در دستور کار دولت اصلاحات قرار گرفت، حرکت کشور به سمت توسعه سیاسی با اندیشه های غربی بود که حاصل آن، پیدایش چالش و به مراتب قوی تری از قبل بود. الگوهای بکارگرفته شده توسط دولت آقای خاتمی نه تنها در تعارض با باورهای دینی، مبانی اسلامی و ارزشی های انقلاب اسلامی بود، بلکه هم جهت با مدل های توسعه غربی و درخواست های اتحادیه اروپا برای تحول در ایران بود. بنابراین اجرای الگوی توسعه سیاسی دولت آقای خاتمی کشور را وارد چالش ها، هرج و مرج سیاسی و تضعیف مواضع انقلابی نظام اسلامی نمود و اعتراض عمومی مسلمانان داخل و خارج کشور را بدنبال داشت.
 
عدالت و نظام اسلامی
 
رهبر معظم انقلاب اسلامی در زمان اتمام ریاست جمهوری دولت هشتم با طرح ضرورت طراحی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت بر مبنای دو مولفه عدالت و معنویت دوران جدیدی را پیش روی نخبگان حوزوی و دانشگاهی و مدیران کشور گشودند.
 
در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، عدالت پایه و زیربنای اصلی و اساسی این الگو است. مفهوم عدالت در این الگو با توجه به مبانی و شاخصه های دینی تعریف می شود و گویای عدالتی است که بر مبنای معنویت، توحید و کرامت انسانی به وجود می آید. بنابراین عدالتی که بر مبنای عبودیت و پرستش خدا تعریف نشود، عدالت مطلوب اسلام نیست و فاقد شمول و فراگیری است. از این رو، عدالتی که در کشورهای غربی و غیر اسلامی دنبال می شود، فاقد اعتبار است و نمی تواند اهداف متعالی جمهوری اسلامی ایران را تامین کند، زیرا آن عدالت بی توجه به مبدا و معاد است. عدالت اسلامی، فرآیندی است که در آن از توحید و آخرت سخن رانده می شود و اتصال دهنده دنیای مادی به دنیای آخرت است موجب پیدایش حیات طیبه خواهد شد. این عدالت تنها محدود به جهان مادی نیست و علاوه بر تامین نیازهای مادی و از میان بردن نابرابرها، ظلم و ستم است بلکه آباد کننده آخرت مردمِ جامعه اسلامی خواهد بود.
مقام معظم رهبری در خصوص عدالت به صراحت می فرمایند: «فوري ترين هدف تشكيل نظام اسلامي، استقرار عدالت اجتماعي و قسط اسلامي است. قيام پيامبران خدا و نزول كتاب و ميزان الهي، براي همين بود كه مردم از فشار ظلم و تبعيض و تحميل نجات يافته، در سايه ي قسط و عدل زندگي كنند و در پرتو آن نظام عادلانه، به كمالات انساني نايل آيند. دعوت به نظام اسلامي، منهاي اعتقادي راسخ و عملي پيگير در راه عدالت اجتماعي، دعوتي ناقص، بلكه غلط و دروغ است و هر نظامي هرچند با آرايش اسلامي، اگر تأمين قسط و عدل و نجات ضعفا، و محرومين، در سرلوحه ي برنامه هاي آن نباشد، غيراسلامي و منافقانه است. و از همين جاست كه ادعاي سلاطين و حكامي كه با وجود داعيه ي مسلماني و شعار پيروي از قرآن، راه ديگر جباران را پيموده و فاصله ي فقير و غني را بيشتر كرده و خود در صف اغنيا قرار گرفته و از درد فقرا و پابرهنگان غافل مانده اند، چه در تاريخ و چه در زمان حاضر، همواره از سوي هوشمندان آشنا به معارف قرآن و اسلام، مردود دانسته شده است.»[1]  
 
بر این اساس اگر عدالت منجر به رفع استضعاف و برقراری قسط نشود عملا حیات طیبه شکل نخواهد گرفت و ماهیت اسلامی نظام جمهوری اسلامی، از دست خواهد رفت. به این ترتیب نظام اسلامی در معرض بازگشت و رجعت به نظام های غیردینی قرار خواهد گرفت و ثمره انقلاب اسلامی به تاراج خواهد رفت. از این رو، برقراری عدالت یک ضرورت اجتناب ناپذیر و حتمی است و باید اصلی ترین مولفه و هدف نظام جمهوری اسلامی قرار گیرد و همه فعالیت ها و کوشش ها باید در جهت و راستای این ارزش و شاخص مهم باشد.
 
معنای پیشرفت اسلامی
 
در خصوص پیشرفت نیز توجه به محورهای مباحث مطروحه توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی راهگشا خواهد بود. ایشان در این خصوص معتقدند که اساسا پیشرفت همواره موجب تحول جوامع انسانی و ارتقاء وضعیت آنها می شود. به تعبیر صریح ایشان، « تحول در جوامع انسانى و براى بشر، سنت لايتغير الهى است. هيچ كس نمى‌تواند در مقابل تحول بشرى بايستد؛ امكان ندارد. دير يا زود، يكى پس از ديگرى، تحولات بشرى اتفاق مى‌افتند. اين راز ماندگارى و راز تعالى بشر است[2]». بنابراین نباید با تحول و پیشرفت مقابله نمود و این سنت الهی را انکار نمود. در دیدگاه الهی، پیشرفت ریشه در فلسفه تکامل دارد و اساس خلقت از نقطه شروع تا انتها همراه با پیشرفت است. خداوند بشر را مختار آفریده است تا راه حق یا باطل را خود انتخاب نماید و در این مسیر امدادهای خود را نیز از بشریت دریغ نکرده است. در سوره مبارکه اسراء آمده است: « کلا نمد هولاء وهولاء من عطاء ربک وما کان عطاء ربک محظوراً»[3] بر اساس این آیه شریفه، هر کس در مسیر الهی یا شیطانی حرکت کند از امدادهای الهی بهره مند خواهد شد.
 
امروز کشورهای غربی در زمینه تکنولوژی و صنعت پیشرفت های قابل توجهی کرده اند، اما این پیشرفت ها در جهت تعالی اخلاق، معنویت و کرامت انسانی نبوده است و آنها در مسیر سقوط و انحطاط قرار داده. هدف از پیشرفت در نگاه اسلامی، رسیدن بشر به مقام خلافت و نیابت الهی است و رسیدن به این مقام بیش از هر چیز نیازمند بستر پرورشی اخلاق و منش الهی و اسلامی است.
 
سطوح پیشرفت
 
سطوح گوناگونی را می توان برای پیشرفت در نظر گرفت عالی ترین سطح پیشرفت مربوط به انبیای الهی و ائمه معصومین(ع) است که انسان های معمولی به آنها نمی توانند دست پیدا کنند. اما این سطح از پیشرفت، می تواند الگویی کامل و مناسب برای سایر انسان ها و جوامع باشد. بر این اساس، همگان باید همواره در تلاش باشند تا در مسیر قرب الهی قرار گیرند و استعدادها و توانایی های خود را در این جهت گسترش دهند و ظرفیت های خود را ارتقاء بخشند تا جامعه ای ایمانی، انسانی و اسلامی شکل گیرد. این حرکت و کوشش، هیچگاه متوقف نخواهد شد و تلاشی مداوم و کوششی همه جانبه را می طلبد. الگوسازی و الگو نگاری پیشرفت مستلزم فرآیندی عمیق از نظریه پردازی تا مفهوم پردازی بنیادین، مفهوم پردازی کاربردی و مفهوم پردازی عملیاتی است که انجام گردد تا بتوان به مفاهیم پایه، مفاهیم میانی و مفاهیم سازه یا عملیاتی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت دست یافت.
 
تفاوت پیشرفت و توسعه
 
مقام معظم رهبری در خصوص الگوی پیشرفت، موکداً بیان کرده اند که از مفهوم توسعه و ادبیات وابسته به آن استفاده نشود، زیرا توسعه، به معنی development، تنها دارای ابعاد مادی است و توجه صرف به مادیات دارد و بستر پیدایش آن اومانیسم و مادی گرایی است و بی توجه به کرامت انسانی و عدالت می باشد. بنابراین الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی، طبق فرمایش رهبر معظم انقلاب، باید بر مبنای شرایط بومی، فرهنگی و اعتقادی ایران اسلامی باشد. طبعا مهم ترین عامل در این رابطه، ارزش ها و مبانی دینی و اسلامی است. این الگوی پیشرفت همچنین باید در بر دارنده اقلیم ها و خرده فرهنگ های اقوام ایرانی باشد تا انسجام ملی و اسلامی جامعه ایرانی را تقویت نماید و عاملی در راستای تعالی و قرب الهی همگانی با هر قوم و نژادی باشد.
 
با این توضیحات، تفاوت توسعه و پیشرفت را باید بیش از هر چیز در ابعاد آنها مشاهده نمود. از این جهت الگوهای، توسعه موجود تنها ناظر بر رشد کمی جامعه در مسیر مادیات است؛ اما الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی علاوه بر رشد کمی به رشد کیفی و رشد جهت گیری جامعه به طرف تعالی نیز توجه می کند و به دنبال حرکت همراه با شتاب جامعه به سوی عبودیت و تعالی است.
 
نکته مهم دیگر آن که پیشرفت، یک قید و مرز مشخص دارد و آن لزوم رعایت عدالت است. عدالت را می توان پایه و اساس پیشرفت دانست و از این جهت، عدالت مقدم بر پیشرفت است و جهت گیری مدل پیشرفت را تعیین می نماید. عدالت خود نیز موخر و متکی به معنویت معنی می یابد. در واقع باید به این نکته توجه نمود که پیشرفت به دو عامل اصلی معنویت و عدالت مقید است.
 
موانع شکل گیری پیشرفت عدالت محور
 
امروز در سطح جهان، تحقق پیشرفت عدالت محور موانعی وجود دارد، البته شرایط و فرصت هایی هم ایجاد شده است.
 
در شرایط کنونی نظام سرمایه داری برای بقای خود ظلم را مقیاس جهانی نهادینه نموده است و با ابزارهای گوناگون دنیایی سرشار از غفلت و لذت را ایجاد کرده تا انسان را از مسیر خلافت الهی منحرف نماید. لذا جهان کفر با پیچیدگی خاصی نقشه توسعه خود را رهبری می کند.
 
موانع پیش رو را می توان در دو سطح دسته بندی کرد: 1. موانع خارجی 2. موانع داخلی
 
در خصوص موانع خارجی، استکبار جهانی سعی دارد از طریق ایجاد بحران در کشورهای در حال توسعه خصوصا کشورهای اسلامی مانع از پیشرفت آنها شود تا بدنیا القا کند که تفکر توسعه منحصر به کشورهای غربی است و از طرفی بوسیله این ایجاد بحران در جهان و تشدید تحریک بسوی دنیا پرستی و گسترش سبک زندگی غربی و فراگیر کردن آن در اقصی نقاط دنیا سعی در مخفی نگه داشتن نا کارآمدی الگوهای توسعه غربی دارد. همچنین با ایجاد سازوکارهای پیچیده نرم افزاری و سخت افزاری، جریان تولید علم و دانش را تحت مدیریت انحصاری خود قرار داده تا هرگونه فکر و ایده جدید را که سازگار با اهداف خود است تقویت و هر ایده و فکر جدید که مخالف آرمان های مادی است تضعیف و یا حذف نماید. نمونه بارز آن سازمان هایی مانند ISI است که ایده های معارض با علوم انسانی غربی فاقد ارزش می داند و اجازه ورود به آن در عرصه علمی نمی دهد.
 
از موانع داخلی طرح اسلام لیبرالی و به تعبیر حضرت امام(ره)، اسلام آمریکایی است. این رویکرد ارزش های اسلامی و دینی را بر اساس مادیات و شرایط جهانی تفسیر می نماید. این گرایش به اسلام همانند الگوی اسلام طالبانی که زمان و مکان را در نظر نمی گیرد به مساله طراحی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت عدالت محور بی اعتنا است و معتقد است که باید از الگوهای جهانی تبعیت نمود و نیازی به طراحی الگوی جدیدی نیست. از نگاه اسلام لیبرالی، آنچه در فقه و معارف دینی مطرح است، برای نیازهای فردی کافی است و در سطح انبوه نیازهای اجتماعی رجوع به عقلاء موجود دنیا کافی است.
 
مولفه های طراحی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت عدالت محور
 
الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت مبتنی بر عدالت، مقدمه ای جهت برپایی تمدن اسلامی است، که نیازمند نقشه راه میباشد. مولفه های اساسی نقشه راه عبارتنداز:
 
 
1.مفاهیم پایه نقشه الگوی اسلامی ایرانی که شامل مفاهیم بنیادین ذیل است:
 
1.1.مفاهیم توصیفی: (هست ها) فلسفه الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت
1.2.مفاهیم ارزشی: (شایسته ها و ناشایسته ها) اخلاقیات الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت
1.3.مفاهیم تکلیفی: (بایدها و نبایدها) احکام الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت
مفاهیم بنیادین امکان دستیابی به تعاریف پایه نقشه الگوی پیشرفت را فراهم می آورد.
 
2.مفاهیم میانی نقشه که شامل مفاهیم کاربردی ذیل است:
2.1.الگو شناسی
2.2.شاخص شناسی
2.3.نیاز شناسی
مفاهیم کاربردی امکان دستیابی به مدل سازی نقشه الگوی پیشرفت را فراهم می سازد.
 
3.مفاهیم سازه نقشه الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت که شامل مفاهیم عملیاتی ذیل است:
 
3.1.اهداف
3.2.راهبردها
3.3.اقدامات
مفاهیم عملیاتی امکان دستیابی به فرآیند نقشه الگوی پیشرفت را فراهم می سازد.
 
 
رهبر معظم انقلاب با لحاظ مصالح و حساسیت های موضوعِ طراحی الگو، معتقدند که طراحی کامل الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت نیازمند به زمانی طولانی است و نباید در این راستا، تعجیل نمود. بنابراین باید با مشخص نمودن یک افق زمانی بلند مدت، اقدام به برنامه ریزی نمود البته در جهت، شکل گیری عزم و اراده ملی باید همه ارکان حکومت و جامعه علمی بسیج شوند. و در مقام اجراء در کوتاه مدت می توان با نگاه ترمیمی و برنامه های پیش گیرانه مثل سیاستگذاری برای جلوگیری از واردات کالاهای غربی که دارای پیامدهای مخرب اقدام نمود. در میان مدت نیز باید به تحول و اصلاح ساختارهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی پرداخت. در این جهت، اقداماتی مانند نقشه جامع علمی کشور، سند چشم انداز بیست ساله و نقشه مهندسی فرهنگی در حال انجام است که باید زمینه اجرایی شدن آنها را فراهم کرد و در بلند مدت با نگاه عمیق و سازماندهی تمامی مراکز علمی و پژوهشی کشور در بازه زمانی طولانی مدت به طراحی الگویی جامع تمدن ساز اسلامی ایرانی پیشرفت اقدام کرد.
 
________________________________________
[1] . حضرت آیت الله خامنه ای، حدیث ولایت، جلد چهارم، ص 254 .
[2] بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاه سمنان، 18/8/1385
3 . سوره مبارکه اسراء، آیه 20.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها