کد خبر: ۳۳۴۹۹
زمان انتشار: ۱۱:۵۱     ۱۳ دی ۱۳۹۰
مروری بر دیدگاه های رهبرمعظم انقلاب اسلامی درباره انقلاب اسلامی
او به این نیرو معرفت پیدا کرد؛ به این نیرو تکیه کرد و خدای متعال هم که همه چیز دست اوست - که «و ما رمیت اذ رمیت و لکنّ الله رمی»95 - دلها را منقلب کرد. وقتی دلها متوجه به این حقیقت شد، نیروها به میدان آمدند و قدرت رژیم طاغوتی و وابسته شاه متزلزل شد و نظام اسلامی در این کشور سربلند کرد.
قیام برای خدا و تأثیر آن در موفقیت
برای نجات یک کشور، میلیون ها عامل و فعل و انفعال لازم است: عوامل طبیعی، عوامل انسانی، عوامل بین المللی، عوامل سیاسی و اقتصادی. مجموعه ی این عوامل باید به کار بیفتد تا یک ملتی بتواند در زندگی خودش تحول ایجاد کند.
 
این عوامل، دست ما انسان ها نیست و با اراده ی ما ارتباط مستقیمی ندارد؛ اما ما وقتی که «قیام لله» می کنیم، خدای متعال با یک حرکت ما هزاران و میلیون ها حرکت و فعل و انفعال را در فضای زندگی اجتماعی به وجود می آورد و تحول ایجاد می شود؛ عیناً مثل طبیعت. شما یک نهال کوچک را در خاک فرو می کنید - از شما فقط همین کار است. این، کار کمی است - اما این نهال با میلیون ها فعل و انفعال در خاک و در خود بافت گیاهی، در فضا و هوا به یک درخت بزرگ تبدیل می شود؛ شاخ و برگ می دهد؛ میوه می دهد و نسبت به آن وضعیت اول، صدها و هزارها برابر تغییر پیدا می کند.

کار شما در مقابل آن همه فعل و انفعالات هیچ است؛ اما اگر شما همان کار کوچک را که نشاندن این نهال در زمین است، انجام ندهید، این همه فعل و انفعالات انجام نمی گیرد. امام «قیام لله» کرد و خودش با همه ی وجود وارد میدان شد. با فریاد خود، با تلاش خود، با قبول زحمات، ملّت را پای کار آورد. با این حرکت و با این عزم راسخ، خداوند متعال آن میلیون ها عامل و فعل و انفعال را بر این حرکت مترتب کرد و آنچه اتفاق افتاد، به یک معجزه شبیه بود؛ یعنی تشکیل نظام مبتنی بر اسلام در یک نقطه ی حساس؛ به خاطر این حرکت امام، که البته آماج دشمنی و کینه ی همه ی صاحبان زور و زر در سرتاسر عالم است؛ اما بر خلاف نظر آنها، این حقیقت تحقق پیدا کرد.

بیانات در مراسم هفدهمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی( ره ) : 14/3/85


هنر بزرگ امام : شناخت مردم و اعتماد به آن
به نظر ما یکی از بزرگ ترین هنرهای امام راحل ما این بود که این نیروی مردم را شناخت و آن را کشف کرد و از آن بهره گرفت؛ و به مردم اعتماد کرد.

وضع ایران قبل از پیروزی انقلاب، وضع خوبی نبود؛ مردم در حال بی تکلیفی، دشمنان مسلط، اینجا پایگاه اسرائیل و استراحتگاه سران رژیم صهیونیستی، که می آمدند می بردند، می خوردند و استفاده ی سیاسی و مالی می کردند. آن روزی که بعضی از کشورهای عرب تصمیم گرفتند که از نفت علیه اسرائیل استفاده کنند، شاه ایران دل صهیونیستها را گرم کرد و گفت من به شما نفت می دهم. وضع ایران در آن روز این گونه بود و کسی امیدی نداشت؛ اما امام راحل ما (قدّس الله نفسه الزّکیه) وقتی همت گماشت و بر این مبارزه عزم کرد، هیچ نیرویی جز نیروی مردم نداشت.
 
او به این نیرو معرفت پیدا کرد؛ به این نیرو تکیه کرد و خدای متعال هم که همه چیز دست اوست - که «و ما رمیت اذ رمیت و لکنّ الله رمی»95 - دلها را منقلب کرد. وقتی دلها متوجه به این حقیقت شد، نیروها به میدان آمدند و قدرت رژیم طاغوتی و وابسته شاه متزلزل شد و نظام اسلامی در این کشور سربلند کرد. ما در حساسترین نقطه ی دنیای اسلام و بر سر چهارراه قرار داریم و بیشترین نقطه اعتماد امریکا و استکبار در این منطقه، بر رژیم سلطنتی شاه بود.

نیروی مردم را باید شناخت. این نیرو، نیروی عظیمی است. برای به میدان آوردن این نیرو، همت و عزم و اخلاص و مجاهدت لازم است. اگر مردم داخل میدان شوند و سیاستمداران و زمامداران کشورها با توده های میلیونی مردم کشورهایشان نزدیک شوند، هیچ قدرتی نمی تواند در مقابل آنها ایستادگی کند و هیچ تهدیدی روی آنها تأثیر نخواهد گذاشت. البته بدون جهاد، بدون تحمل سختی، انسان به جایی نمی رسد و امت اسلامی باید سختی هایی را تحمل کند، تا بتواند به اهداف بلند خودش برسد؛ اینها وظایف مهم امروز ما در دنیای اسلام است.

بیانات در دیدار شرکت کنندگان در همایش کنفرانس وحدت اسلامی ـ 30/5/85

ذلّت حکومت پهلوی نزد بیگانگان
رحمت خدا بر امام بزرگوار ما که ملّت ما را بیدار کرد و نیروی ملّت ما را به میدان آورد. ما هم همین جور بودیم؛ ما هم زیر دست و پا له می شدیم. در این شهر تهران، بزرگترین منکرات انجام می گرفت و کسی اخم نمی کرد؛ در این شهر تهران، دشمن ترین دشمنان اسلام آمدند و مثل این که در خانه ی خودشان زندگی بکنند، با امنیت کامل زندگی می کردند! اموال این مملکت را می بردند، نفت را می بردند، جلو پیشرفتها را می گرفتند، برنامه های خائنانه و ظالمانه ی خودشان را بر این ملّت تحمیل می کردند و مدیران کشور؛ یعنی محمّدرضا شاه و اطرافیان او، دست به سینه در مقابل آنها می ایستادند؛ دست به سینه باطنی. البته ظاهراً باد و بروتی بود، اما اجازه را از آنها می گرفتند.

در این شهر تهران، دربار ایران برای تصمیم گیری در مهم ترین مسائل، از سفیر امریکا و سفیر انگلیس می پرسیدند که این کار را بکنیم یا نکنیم؛ اینها جزو سندهای ماست و امروز وجود دارد. متأسفانه در بسیاری از کشورهای اسلامی، امروز همین مسائل هست. این ملّت توانا، این ملّت باهوش، این ملّت دارای این سابقه ی تاریخی عظیم، این ملتی که امروز در میدان علم، در میدان جهاد، در میدان فناوری، در میدان سیاست درخشش خودش را نشان می دهد، زیر دست و پا له می شد. امام، ملّت را به صحنه آورد؛ به مردم اعتماد کرد، مردم هم خودشان را نشان دادند. وقتی او به مردم اعتماد کرد، مردم هم به او اعتماد کردند. اینجا، نقطه ای که محل امید کفر بود، شد پرچمدار اسلام ناب محمّدی و روزبه روز ان شاءالله ملّت ایران در این صراط پیش خواهند رفت.

بیانات در دیدار کارگزاران نظام، سفرای کشورهای اسلامی و مهمانان کنفرانس وحدت اسلامی به مناسبت روز مبعث پیامبر اعظم (ص) ـ 31/5/85


منبع : روزنامه کیهان 13/10/1390
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها