کد خبر: ۳۴۰۰۱۵
زمان انتشار: ۱۴:۵۲     ۲۶ شهريور ۱۳۹۴
«تحریف امام»؛ این کلیدواژه‌ای بود که رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در مراسم سالگرد ارتحال امام(ره) نسبت به آن هشدار داده؛ آن را وارد ادبیات سیاسی کشور نمودند. «استقلال» به عنوان اولین و البته یکی از مهمترین شعارهای انقلاب اسلامی از جمله این اصول در معرض خطر است.

به گزارش پایگاه 598، "تحریف امام"؛ این کلیدواژه ای بود که رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در مراسم سالگرد ارتحال امام(ره) نسبت به آن هشدار داده؛ آن را وارد ادبیات سیاسی کشور نمودند. با این همه روند جریانات سیاسی کشور در یکی دو سال اخیر به سمت و سویی رفته است که خطر تحریف برخی از اصول اساسی اندیشه امام(ره)؛ بیشتر از دیگر اضلاع این منظومه عظیم و باشکوه حس می شود. "استقلال" به عنوان اولین و البته یکی از مهمترین شعارهای انقلاب اسلامی از جمله ی این اصول در معرض خطر است.

رهبر فرزانه انقلاب در مراسم سالگرد ارتحال امام(ره) در زمینه اهمیت مسئله استقلال می فرمایند:" استقلال یعنی آزادی در مقیاس یک ملّت؛ این معنای استقلال است. اینکه بعضی در زبان یا در شعار دنبال آزادی‌های فردی باشند امّا علیه استقلال کشور حرف بزنند، این یک تناقض است... متأسّفانه کسانی هستند که تئوری‌سازی می کنند برای نفی استقلال کشور، استقلال را گاهی به انزوا معنا میکنند، گاهی به این عنوان که امروز استقلال کشورها یک ارزش به حساب نمی‌آید، قلم‌زنی میکنند و حرف میزنند... این یک غلط بزرگ، یک خطای بسیار مهم و خطرناک است. امام معتقد به استقلال کشور بود... دشمن ما در طول این سالها، بسیاری از فعّالیّتهایی که علیه کشور ما و ملّت ما کرده است برای این بود که خدشه‌ی در استقلال به‌وجود بیاورد؛ چه تحریم، چه تهدید، اینها استقلال را هدف گرفته‌اند."

جدا از اینکه احساس نیاز رهبر انقلاب برای بازخوانی مجدد اصول بدیهی و تثبیت شده انقلاب اسلامی در فضای کنونی کشور؛ می تواند بسیار پرمعنا و مفهوم باشد؛ شناخت و تجزیه و تحلیل دیدگاه جریانات فکری تئوریزه کننده نفی استقلال می تواند خود محل بحثی جداگانه باشد. یقیناً افراد و جریانات مذکور از به کار بردن واژه "طرفداران وابستگی" برای خود برآشفته خواهند شد و ترجیح خواهند داد با الفاظ شیک تر و البته علمی تر! مورد خطاب قرار گیرند. با این حال سوال اینجاست که از نظر این دوستان، نقیض استقلال در دنیای خارج چه چیزی غیر از وابستگی است؟! شاید افراد مذکور همچنان که مشتاق تاسیس دانشگاه های انگلیسی زبان در ایران هستند؛ دوست دارند فرهنگ معین و لغت نامه دهخدا را نیز به زبان بین المللی تغییر دهند! با این حال معنای متضاد کلمه "استقلال" در فرهنگِ واژگان مترادف و متضاد( بر اساس لغت نامه دهخدا، فرهنگ فارسی معین و فرهنگ لغت عمید) "وابستگی" ذکر شده است!

 

با این حال؛ سوال اینجاست که افراد تئوریزه کننده نفی استقلال و تبلیغ کننده وابستگی کیستند؟! محمود سریع القلم در متن کتاب عقلانیت و توسعه یافتگی ایران(ص 288) می نویسد:" یکی از دلایلی که نه تنها ایران، بلکه کل منطقه خاورمیانه مشکل توسعه یافتگی دارد، این است که در این منطقه، هویت فرهنگی قوی وجود دارد که آمادگی ادغام با فرهنگ جهانی را ندارد.... ما در دنیا لفظ، مفهوم و تعبیری به نام استقلال اصلا نداریم. استقلال تعبیری است که در دهه 1950 میلادی کشورهای آفریقایی برای دوره استعمارزدایی استفاده می کردند. مفهومی بود که موثر افتاد و در کسب حاکمیت ملی برای ایران در دوران پس از انقلاب اسلامی مفید بود، اما امروز لغت استقلال کاربرد ندارد."

 

سریع القلم که این روزها مشغول تجویز مدل سنگاپوری برای توسعه ایران است، در تشریح پیش زمینه های این نوع توسعه می نویسد:"مدارهای گسترش کارآمدی (توسعه)، تعامل معقول داخل با خارج است. بدون کار بین‌المللی نمی‌توان کارآمدی را در داخل به وجود آورد؛ نکته‌ای که این دانشجوی علم سیاست از 1369 مطرح کرده است" (دکتر سریع القلم، 5 مرداد 92 – تابناک). وی معتقد است:" هر اندازه که با قدرت های بزرگ، مشکل سیاسی و امنیتی وجود داشته باشد، روابط اقتصادی نیز تحت الشعاع قرار می گرد و بهره برداری محدود خواهد بود."

 

سریع القلم که راهی جز راه طی شده توسط غرب برای توسعه نمی بیند، اساساً معتقد است فراهم نمودن زمینه های پیشرفت و توسعه کشور جزء اهداف انقلاب اسلامی نبوده است! و البته این مسئله را در تقابل مستقیم با مفهوم "استقلال" تعریف می کند. وی در تشریح فهم خود از انقلاب مردم ایران در سال 1357 می نویسد:"اگر به تحولات 1357 به بعد و گرایش های فکری رایج در دهه اول انقلاب توجه کنیم، شاید بتوانیم این گونه استنتاج کنیم که استقلال سیاسی مهمترین هدف و موضوع انقلاب و مبارزات تاریخ معاصر ایران بوده است. از این منظر توسعه یافتگی اقتصادی...هدف جمهوری اسلامی ایران و رجال سیاسی آن نبوده و شاید طرح چنین انتظاری خارج از قالب و انتظارات تاریخی است." (دکتر محمود سریع القلم، ایران و جهانی شدن ص98 و 99، با مقدمه دکتر حسن روحانی، انتشارات مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام)

 

سریع القلم در قسمتی دیگر از کتاب مذکور، نوع فهم خود از توسعه موجود در کشورهای شرق آسیا را واضح تر توضیح داده، یکی از الزامات پیروی از آن را پذیرفتن دخالت کشورهای خارجی در تعیین اولویت های سیاسی کشور! و حتی دخالت مستقیم آنها در قانونگذاری مجلس شورای اسلامی معرفی می کند. وی می نویسد:"اگر اقتصاد ایران به روی سرمایه گذاری خارجی باز شود و مشروط بر اینکه فضای عمرانی و ساختاری و اداری و تاسیاساتی برای سرمایه گذاری فراهم باشد، طبیعی است که با گذشت زمان، حجیم شدن و موثر بودن این حضور خارجی ممکن است تقاضاها و شرایط خود را برای نظام سیاسی و به ویژه قوه مقننه کشور مطرح کند. حداقل تاثیرگذاری چنین فرایندی این است که جمهوری اسلامی باید با شرکای اقتصادی خارجی خود در تنظیم اولویت های سیاسی کشور مشورت کرده و با نظر آنها امور مختلف را نظارت و مدیریت کند» ( دکتر محمود سریع القلم، ایران و جهانی شدن، با مقدمه دکتر حسن روحانی، انتشارات مرکز تحقیقات  استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام.)

 

اکنون سریع القلم مشاور تکذیب شده و نشده! رئیس جمهور در امور بین الملل است. وی در گفتگویی پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم مهمترین اولویت های دولت را اینگونه تشریح کرده است:" مهم‌ترین اولویت دولت جدید، تغییر سریع تصویر ایران در منطقه و جهان است ..... دومین اولویت، رفع نگرانی‌های دیگران (خارجی ها) نسبت به سخنان و کارکرد ماست..... جهان باید احساس کند ایران یک کشور نرمال است و نه کشوری که باید از آن فاصله گرفت، ترس داشت و نگران سخنان و عملکرد افراطی آن بود!" درواقع سریع القلم ایران را کشوری افراطی می بیند که به قوانین و مقررات دهکده جهانی پایبند نیست و به همین دلیل مادامی که بخواهد مواضع انقلابی خود را دنبال کند، شاگرد تنبل کلاس توسعه جهانی باقی خواهد ماند. او نه تنها با دخالت بیگانگان در تعیین اولویت های سیاسی کشور مشکلی ندارد که با سپردن مهار قانونگذاری به دست بیگانگان نیز موافق است!

 

با این همه او معتقد است همه اینها را برای منفعت کشور طرح می کند. گو اینکه میرزا ملکم خان، تقی زاده و دیگر دوستان تاریخی آقای سریع القلم نیز دقیقاً به خاطر همین منفعت کشور معتقد بودند که برای رسیدن به پیشرفت و توسعه، بایستی به تمامی خواسته های غربی ها-به عنوان اساتید کلاس توسعه- تن داد. قرارداد رویترز، 1919 و بسیاری دیگر از امتیازات داده شده به مسئولین وقت کلاس توسعه جهانی در همین راستا قابل تعریف است. پرویز امینی جامعه شناس سیاسی در تشریح این نوع نگاه به توسعه کشور می گوید:" ما با تعریفی از توسعه روبه‌رو هستیم که پیش‌فرض‌ آن، انسان به‌عنوان یک «حیوان اقتصادی» است. انسان پیشرفته کیست؟ کسی که بیشتر از همه می‌خورد، راحتی مادی بیشتری دارد و بیشتر از همه از رفاه و امکانات زندگی مادی برخوردار است. مطابق این نگاه، توسعه‌ای مطلوب است که در آن، پاسخ‌گویی به امیال غریزی انسان، اولویت دارد. در این شکل، «عدم ظلم به دیگران»، «عدم سکوت در برابر ظلم به دیگران» یا «کمک به مظلوم» هیچ دخلی بر توسعه‌یافتگی یا عدم توسعه‌یافتگی شما ندارد."

 

با این همه؛ ما اکنون در مقابل تفکری قرار داریم که می خواهد با یک جراحی ناشیانه؛ قُل "استقلال" را از دیگر همزادان وی-آزادی و جمهوری اسلامی- جدا کند! امری که البته یقیناً ناممکن خواهد بود، ولیکن ادامه حاکمیت این جریان بر فضای سیاسی کشور خواهد توانست ضربات مهلکی را بر روند توسعه و پیشرفت بومی جمهوری اسلامی وارد نماید. با این حال؛ اکنون تنها زمان تنازل قدرت هسته ای کشور به درخواست طرفهای غربی فرا رسیده است و باید در این مسیر منتظر پرونده های آینده و آینده بود.


نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها