کد خبر: ۳۵۴۹۵۱
زمان انتشار: ۱۶:۱۶     ۲۴ آذر ۱۳۹۴
وقتی مسئله مجوز حضور ساندویچی مک دونالد در ایران مطرح شد، زمینه خوبی فراهم آمد که به پیامها و اثرات فرهنگی و لایف استایلی بازارهای امریکایی و شبه امریکایی در دنیا و ایران بیش از پیش توجه شود. اما متاسفانه، با منتفی شدن مجوز مک دونالد، انگار پرونده این بحث مهم هم تمام شد و دغدغه مندان فرهنگ اسلامی و ضدامریکایی، گویی خیالشان از بابت عدم حضور این گونه بساطها در کشور موقتا راحت شد.

حال آنکه می بایست چشمان‌مان را به آنچه از سالها پیش داخل کشور جریان دارد و براحتی از سوی نهادهای مختلف مجوز می گیرد، بیشتر باز می کرد. «مک دونالد» چیزی جز نماد تابلو شدۀ مصرف گرایی و فرهنگ امریکایی نیست، و معلوم بود که شاخکهای همه را داخل ایران حساس می کند و مجوز نمی گیرد. مسئلۀ اصلی که در غفلت رسانه ها و نخبگان جامعه، و با تسامح و اقتصادزدگی مسئولین، در ایران مبتلابه است، همان است که تحت عناوین مختلف فلان شرکت و فروشگاه برند خارجی، به بهانه فلان نمایشگاه تجاری، یا حتی جشنواره های فرهنگی، فرش قرمزی برای خودنمایی ارزشهای امریکایی در باشکوه ترین ساختمانها و اماکن دولتی و غیردولتی این کشور برپا می شود و فریاد خاصی از سوی همان شاخکهای حساس بلند نمی شود.
 
شاید وقتی صرف مصرف و تجارت در این گونه مراسمات و بازارها مطرح باشد، در صورتی که حدود و ثغور قضیه از بابت مقاومت اقتصادی مقابل نفوذ سلطه طلبانه سرمایه داری غربی حفظ شده باشد یا ترویج مصرف گرایی نباشد(که در غالب موارد هست)، نشود دور آن را خط قرمزی مطلق کشید. یا حداقل به زعم نگارنده تکلیف حدود و ثغور مسئله مصرف و این گونه تجارتها و تبلیغات در تئوری انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی هنوز روشن نیست. اما وقتی دیگر پای «شهوت جنسی» به میان می آید و مصرف گرایی و تجمل با ابتذال و بی عفتی فخرفروشانۀ نوع مشتریان و اصحاب تبلیغاتی و مانکنهای ایرانی پشت میز آنها جمع می شود، دیگر فضای این بازارها و مراسمات، صریحا می شود نماد پست ترین ارزشهای فرهنگ امریکایی؛ مظهر واقعی هر آنچه که می خواست با ورود مک دونالد و امثالهم به کشورهایی مثل ما وارد شود و جا بیفتد. دیگر هیچ توجیهی برای مجوز دادن باقی نمی ماند.

در واقع امریکا برای صدور فرهنگ مادی خودش به ایران اسلامی و انقلابی، به هیچ وجه معطل یک ساندویچ فروشی خاص نشده است و دارد نفوذ خودش را به عیان ترین شکل و براحتی در قلب شهرهای جمهوری اسلامی پیش می برد. تصویر پیوست این یادداشت، فقط مربوط به دو مارک سونی و لورئال  می شود و از گونه این تصاویر زیاد می شود پیوست کرد.
 
اکنون در شمال تهران - این سفارت بزرگ تمدن امریکایی در قلب ایران – هر چند روز، یک فروشگاه به اصطلاح برند افتتاح می شود با مانور همان تجمل و ابتذال بالا و احیانا حضور تبلیغاتی فلان بازیگر مرد یا زن ایرانی با همان فخرفروشی. گاه به گاه، رونمایی فلان فیلم ایرانی – احتمالا با عناصری از فرهنگ امریکایی - در فلان مجتمع سینمایی و غیره، برگذار می شود، دوباره با جولان همان مظاهر و باز با پشتیبانی تجاری و معنادار یکی دو برند خارجی! در خیابانهای معروف مشهد مقدس، اکنون راسته ای از فروشگاه ها و پاساژها و کافی شاپهای شیک ایجاد شده است با غلبۀ همین فضا و نمودها. در شیراز و اصفهان و کرمان و شمال و کیش و صدها نقطۀ دیگر این کشور ضد امریکایی، همین بساطها، همین مظاهر، همین اجتماع تجمل مصرفی و خودنمایی جنسی، در مقیاس انبوه و با سرعتی فزاینده، در حال براه افتادن است. و تصاویرشان، باز به یمن عکاسهایی که باید تمام قد این جلوه ها را در قاب بگیرند، می رود روی اینترنت و در ابعادی چند برابر، این فرهنگ را اشاعه می دهد.  

شهرداری و وزارتخانه های مختلف و اماکن پلیس و همه و همه، براحتی و بی نظارت مجوز می دهند و فرهنگ شهرها و خیابانها و خانواده هایمان را استحاله می کنند و رسانه های اصولگرا و اجتماعات حزب الهی هم مشغول سر دادن شعار مرگ بر امریکا و ضدیت با سرمایه داری در این گوشه و آن گوشه می شوند و سوزنهایشان – در بالاترین سطح مطالبشان علیه نفوذ فرهنگی امریکا - گیر می کند روی «اسم» مک دونالد و فلان سوژۀ خاص دیگر.
 
حضور مک دونالد در ایران، سالبه به انتفاع موضوع است برادران. دیگر جمهوری اسلامی قرار نیست به تابلوترین نمادهای امریکایی که مجوز بدهد. ولی در سایۀ غفلت ما، به «امریکایی»ترین مظاهر اقتصادی و فرهنگی، تحت برندها و اسم ها و مراسمات گوناگون، در حال جواز دادن است.


اخبار ویژه
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها