کد خبر: ۳۵۸۹۷۸
زمان انتشار: ۱۰:۳۷     ۲۱ دی ۱۳۹۴
یاددشت ۵۹۸؛
محمد مهدی فاطمی صدر
کشف اورانیوم با غنای بالا در چرخانه(سانتریفیوژ)های نسل یکی که در دهه‌ی هفتاد شمسی از پاکستان وارد کرده‌ بودیم، یکی از بهانه‌های اساسی شروع بحران در پرونده‌ی هسته‌یی ایران بود. ما این اشتباه را پذیرفتیم و منشأ آن را بیرونی دانستیم؛ این اما چیزی را عوض نه‌کرد. با مستند شدن این اتهام به تدریج باقی اتهامات بی‌اساس غرب نیز مطرح و معتبر شد، تا در نهایت طی برجام با مصالحه با امریکا به تعلیق توان هسته‌یی‌مان تن دادیم.

تعلیق توان هسته‌یی ما البته اتفاقی نه‌بود که از بیرون از ایران شدنی باشد و پیش از هر چیز به شکسته شدن اراده‌ی ما از درون نیاز داشت؛ یعنی تهدیدات خارجی از جنس قتل دانش‌مندان یا حملات رایان یا توسعه‌ی بمب‌های سنگرکوب تا زمانی که ترجمه‌ی پارسی محاوره‌یی در داخل نه‌یافت کاری از پیش نه‌می‌‌برد.

با توسعه‌ی این تحرکات به فضای داخلی ایران توسط رئیس جمهور یازدهم و حامیان اش، پس از یک دهه مقاومت هسته‌یی با دش‌من بیرونی حالا با نزاعی درونی هم مواجه بودیم که کرانه‌هایش تا کافه‌های طهران و بیوت قم گسترده بود. نزاعی که مدافعان خط مقدم انقلاب اسلامی در آن با شماتت دل‌واپس خطاب می‌شدند و حریف تا بدیهیاتی چون استقلال ملی را نیز نفی می‌کرد.

متون مرجع فتنه‌ی سال نودوچهار، برجام و قطع‌نامه‌ی ۲۲۳۱ و چند ضمیمه‌ی محرمانه‌ی دیگر، اما در واقع نقشه‌ی راه تعلیق تام انقلاب اسلامی بوده‌اند که با عبور از تعلیق هسته‌یی دست کم تعلیق سه برنامه‌ی فن‌آوری، موشکی و منطقه‌یی به صراحت در آن‌ها مندرج است.

بر اساس بند شش قطع‌نامه‌ی ۲۲۳۱، دولت یازدهم پذیرفته است که طی نیم‌دهه‌ قلم‌روی منطقه‌یی جبهه‌ی مقاومت را به جریان تکفیری‌ و حکومت آل سعود واگزار کنیم. ترکیب این بند با بند یازده و دوازده (ماشه) آن خواهد بود که از این پس حتا پیدا شدن یک پوکه‌ی فشنگ ایرانی در نجف اشرف هم می‌تواند طی دو ماه به بازگشت خودکار تحریم‌ها ختم شود.

با این همه تعلیق نفوذ منطقه‌یی ما هم مانند تعلیق توان هسته‌یی بدون کشاندن این غائله به فضای داخلی ایران ناشدنی است؛ یعنی در نهایت در داخل باید به یک دوقطبی مدافعان تسلیم عتبات به تکفیری‌ها و مخالفان آن به‌رسیم، تا موافقان متکی بر شبح تحریم و انزوا و با هیاهوی رسانه‌یی و بازی‌های پارلمانی متن برشام را در پنج سال آینده اجرائی کنند.

طرف مذاکره‌ی ما در برشام اما نه غربی‌ها که این بار تکفیری‌ها به شراکت و نیابت از آن‌ها خواهند بود. مجموعه‌یی مثلاً متشکل از کشورهای عربستان، قطر، امارات، بحرین و اردن که عربی هستند و یک کشورترکیه که عربی نیست و روی هم چیزی شبیه ۱+۵ تکفیری را می‌سازند.

هم‌آن طور که ما در برجام فردو و نطنز و اراک را با غربی‌ها مصالحه کردیم، در برشام سوریه و عراق و یمن موضوع مصالحه خواهند بود، تا به‌رسیم به آن متن صدوپنجاه صفحه‌یی عربی که نماینده‌های مجلس ما شاید بی آن که حوصله‌ی خواندش را داشته باشند بیست دقیقه‌یی تصویبش خواهند کرد، و در آن البته تا جزئیات عقب‌نشینی ما از تک‌تک روستاهای شیعه‌نشین نیجریه هم مشخص خواهد شد.

و حالا با لشکرکشی علنی عربستان ضد ما و وضع پاره‌یی تحریم‌ها، به نظر زمان ترجمه‌ی این بحران در محیط داخلی ایران و حمله به جبهه‌ی مخالفان برشام فرارسیده است، و در این غائله  ورود احساسی جوان‌های ما به سفارت عربستان هم‌آن نقش چرخانه‌های آغشته را داشته است.

این واضح است که هیچ کس از حمله‌یی که پیش از این مورد منع صریح ره‌بر بوده است دفاع نه‌خواهد کرد. با این همه آن چیزی که مشکوک و سازمان‌دهی‌شده به نظر می‌رسد نه ورود عده‌یی جوان عصبانی به سفارت عربستان که تلاش سراسری نویسنده‌‌گان برجام از واشنگتن تا نیویورک تا لندن تا ریاض و تا طهران برای معتبر کردن خصومت نامتوازن تکفیری‌ها در پاسخ به این خطای جوانانه است.

به زبان ساده تلاش جریانی در داخل ایران آن است که در هم‌راهی با جبهه‌یی غربی-تکفیری با دست انداختن به این اشتباه، از اعدام شیخ نمر و باقی جنایات سعودی‌ها و حتا بمب‌باران اخیر سفارت ایران در یمن عبور کرده و مهاجمان به سفارت را مسئول همه‌ی این بحران معرفی کنند و انگار بدش نه‌می‌آید که این جوان‌ها را هم‌آن دل‌واپسان منطقه‌یی به‌‌خوانند.

آغاز این دوقطبی با فرض تحقق در ابتداء هم‌این دوتایی مدافعان و مخالفان حمله به سفارت عربستان خواهد بود، که به تدریج با پیش‌رفت تهاجمات سعودی‌ها و مماشات دولت ایران و پیش‌نهاد میز مذاکره توسط میان‌جی‌هایی چون امریکا، به دوتایی مدافعان و مخالفان مصالحه با ‌آل سعود بدل خواهد شد، تا در نهایت به مدافعان و مخالفان برشام به‌رسیم.

این البته اتفاق دوری نیست؛ چه جریانی که ام‌روز در اصلی‌ کردن واقعه‌ی فرعی حمله به سفارت عربستان خط تکفیری‌ها و غربی‌ها را می‌خواند، و حتا رگه‌هایی از تلاش برای استفاده از این دوقطبی برای فتح انتخابات پیش‌ رو نیز در او دیده می‌شود، هم‌آنی است که به صراحت شعار نه غزه و نه لبنان را در خیابان‌های طهران سر داده است و ما را به خاطر دفاع از عتبات سوریه سال‌ها شماتت کرده است.  

با این همه واقعیت آن است که اگر چه کسانی از مردم بودند که با چشم‌پوشی از اورانیوم‌‌های غنی‌شده در پی رفع تحریم‌های امریکا بودند، کسی را نه‌می‌شناسم که با چشم‌پوشی از عتبات مقدسه‌ی شیعه به‌‌خواهد از تهدیدهای عربستان بیرون به‌آید ...

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:۱
در انتظار بررسی: ۱
* نظر:
ارسال نظرات
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۳:۵۲ - ۰۳ بهمن ۱۳۹۴
۰
۰
عالي بود
پاسخ
جدیدترین اخبار پربازدید ها