را دیده بود؟

پس از انتشار خبر وقوع قتل فجیع و دلخراش دختر بچه 6 ساله مهاجر افغانی توسط نوجوان 16 ساله ایرانی تحلیل ها و نظرات متعددی در شبکه های اجتماعی و فضای رسانه ای منتشر گردید که در مجموع می توان وقوع جنایات این چنینی را وابسته به عوامل مختلفی دانست که سابقه بسیاری در کشورهای غربی و توسعه یافته داشته و در این نوشتار با بیان مصادیقی تنها به سطحی از ریشه های فرهنگی این جنایت هولناک می پردازیم.

به گزارش گروه اجتماعی پایگاه 598، بررسی عوامل قتل و جنایت و ناهنجاری های روانی در جامعه نیازمند واکاوی علل توسعه دامنه رفتار خشن و ریشه های فرهنگی و اجتماعی قتل می باشد و بر اساس ارزش ها و هنجارهای حاکم بر جامعه قتل و جنایت به عنوان وضعیتی نامطلوب برای امنیت جانی و روانی جامعه محسوب می گردد و از آن به عنوان یک کج روی اجتماعی یاد می شود.

ماجرای دلخراش قتل کودک معصوم افغانی اینگونه عنوان شده که نوجوانی 16 ساله، یک دختر شش ساله افغانستانی به نام ستایش را از در خانه شان واقع در ورامین ربوده و پس از تجاوز او را با اسید سوزانده و کشته است. جنایتی که فارغ از ابعاد جرم شناختی آن و سن قاتل که در نوع خود قابل تامل می باشد، نمونه های متعددی از آن در جهان اتفاق افتاده است که قاتل با استفاده از اسید در پی از بین بردن جنازه مقتول برآمده است.

به عنوان مثال در سالهای ۲۰۰۹ - ۲۰۱۲ موارد مختلفی از این گونه از قتل ها در آلمان رخ داده است. اولین قربانی که در آلمان «اسید در خانه وحشت» نام گرفت "آلان گرگیری" بود که در سال ۲۰۰۹ به قتل رسید. گلوی وی با یک میله یخ شکن دریده شده بود. قربانی دوم محمد الجادر بود که در سال ۲۰۱۱ با گلوله به قتل رسید. اولین چیزی که توجه همسایه ها را به خود جلب کرد، بوی عجیب و تندی بود که از خانه بزرگ سنگی در Tüddern آلمان به مشام می رسید. سرانجام هنگامی که پلیس سراغ این خانه رفت، چندین تانک بزرگ مملو از ماده پاک کننده green gloop و قطعاتی از استخوان انسان پیدا کرد که در اسید هیدروکلریک حل نشده بود.

در همین خصوص سریال آمریکایی با تهیه کنندگی وینس گیلیگن با عنوان «بریکینگ بد» breaking bad در سال های گذشته در آمریکا و دیگر کشورها پخش شده است و که به نمایش ابعاد منفی شخصیتی میک معل شیمی دبیرستان که پس از ابتلاء به سرطان برای تامین مالی اقدام به تولید و پخش مت‌آمفتامین می نماید.

این سریال به علت آموزشی همگانی برای کاربرد گسترده از اسید و قابلیت حل بدن انسان درآن با انتقادات بسیار شخصیت ها و تشکل های مردمی روبرو شد که با توجه به محتوای مجموعه برکینگ بد در سال گذشته توسط موسسه تصویر گستر پاسارگاد از وزارت ارشاد مجوز پخش در شبکه خانگی را گرفت که فصل اول آن پس از دریافت مجوز روانه خانه های مردم ایران شد. در ادامه برای تشریح داستان این سریال به اپیزود اول برینگ بد می پردازیم.

سال ۲۰۰۸: اپیزود اول سریال برکینگ بد

والتر وایت و جسی پینکمن اصلا دوست نداشتند امیلیو کویاما، شریک قبلی پینکمن را به قتل برسانند. اما هنگامی که او سعی کرد آنها را بکشد، چاره ای به جز تبدیل شدن به جسد را باقی نگذاشت.

وایت یک معلم شیمی بود، و راه حلی برای جسد بر زمین مانده ارائه داد: اسید هیدروفلوئوریک. و برای انجام این کار از پینکمن خواست تا یک وان پلاستیکی بزرگ خریداری کند. برخلاف راهنمایی وایت، پینکمن جسد را درون وان چدنی حمام خانه اش انداخت. جسد کویاما کاملا حل شد، اما باعث شد وان و کف حمام هم سوراخ شوند و آبشاری از ژلاتین متعفن صورتی به طبقه پایین خانه سرازیر شود.

دکتر اروین ویرویج از دانشمند موسسه پزشکی‌قانونی هلند در خصوص این سریال می گوید: "به نظر می‌رسد پس از اپیزود اول سریال بریکینگ بد، علاقه وحشتناکی به استفاده از اسید برای تجزیه جسد مقتولان شکل گرفته است. با استفاده از اسید مناسب این شیوه می‌تواند بسیار کارآمد باشد. اما باید توجه داشت که هیچ‌گاه عالی و بی‌نقص نیست. همیشه چیزهای برای شناسایی باقی می‌مانند. علاوه بر این، وحشت و ترس تجزیه بدن یک انسان در اسید آنقدر مهیب و سنگین است که شخص هیچگاه نمی‌تواند برای همیشه این راز را درون خود حبس کند."

حال فارغ از محتوای غیردینی و مخرب این سریال این سوال پیش می آید که آموزش عمومی کاربرد اسید و قابلیت حل بدن انسان در اسید هیدروفلوئوریک در پخش نمایش خانگی چه آثار منفی و مضری را می تواند بر روی مخاطبین اش و بخصوص قشر کودک و نوجوان بگذارد و آیا می توان از آثار این گونه فیلم ها به عنوان یکی از عوامل و ریشه های فرهنگی بروز قتل های فجیعی همچون قتل ستایش 6 ساله نام نبرد؟