کد خبر: ۳۸۹۸۵۱
زمان انتشار: ۱۴:۵۵     ۳۰ مرداد ۱۳۹۵
بعد از مدتي گوينده‌‌هاي خبر «تيك ساعت» مي‌گيرند، يعني مدام به ساعت نگاه مي‌كنيم حتي اگر در استوديو نباشيم. اما با همه اينها حرفه دوست‌داشتني و شيريني است و بعد از مدتي به اين حرفه و اضطراب‌‌‌هايش عادت مي‌كني.
به گزارش پایگاه 598 به نقل از جام جم، متولد 1344 در تهران است، سال‌هاست او را به عنوان گوينده خبر در تلويزيون مي‌بينيم. رضا حسين‌زاده در همه اين‌ سال‌ها تلاش كرده با ارائه روش‌هاي جديد گويندگي، در حرفه خود موفق شود و مخاطبان را با خود همراه كند.

با اين گوينده درباره سبك زندگي يك گوينده خبر و راه‌هايي كه تا امروز تجربه كرده، هم صحبت شديم.

متولد محله مولوي هستيد، محله‌اي كه امروز بيشتر آن را به عنوان بازار عمده‌فروش‌ها مي‌شناسيم. از محيطي كه در آن متولد و بزرگ شديد، برايمان بگوييد؟

محله مولوي كه اكنون در جنوب شهر تهران قرار دارد، يكي از محله‌هاي اصيل تهران است. دريك خانواده مذهبي متولد شدم، چهار تا خواهر دارم. پدرم كارمند شركت نفت بود و صداي خيلي خوبي داشت. مادرم هم مدرس و قاري قرآن است.

پس شما صدا را از پدر و مادر به ارث برده‌ايد؟

بله! هميشه به علاقه‌مندان گويندگي اين نكته را يادآوري مي‌كنم، اين حرفه هرچند به آموزش و فراگيري فنون گويندگي نياز دارد، اما بخشي از آن ارثي است و بايد در ذات كسي كه مي‌خواهد اين حرفه را ادامه دهد، وجود داشته باشد و گرنه موفقيت دشوار مي‌شود.

محله مولوي متصل به بازار است و هيات‌هاي مذهبي هم در آن زمان در اين محدوده فعاليت زيادي داشتند، اين فضا چه تاثيري بر آينده و انتخاب‌هاي شما داشت؟

من همراه خانواده‌ام تا 13ـ12 سالگي در اين محله زندگي كرديم، خيلي از نويسنده‌ها و هنرمندان در همين محله بزرگ شدند. بافت هر محله‌اي تاثير مستقيم بر افراد آنجا دارد. يادم هست روزهاي يكشنبه در يكي از خانه‌‌ها كلاس آموزش قرآن برگزار مي‌شد و ما به آن كلاس مي‌رفتيم و بايد در جمع، قرآن را با قرائت مي‌خواندم. مسلما وقتي از كودكي در جمع حضور پيدا كني و با صداي بلند قرآن را به نحوي بخواني كه مطلوب جمع قرار گيرد و تشويق شوي، حتما در روحيه و آينده‌ات تاثير خواهد داشت.

بچه كه بوديد در كوچه با همسن و سال‌هاي خودتان بازي مي‌كرديد؟

زياد اهل كوچه نبودم. ترجيح مي‌دادم بيشتر در خانه بمانم. خانه ما حياط بزرگي داشت با باغچه و حوض و اتاق‌هاي زياد. آنقدر اين خانه به من آرامش مي‌داد و فضايش را دوست داشتم كه كمتر به كوچه مي‌رفتم.

بافت خانه، محله و كلاس‌هاي قرآن، تاثيري در اعتماد به نفس شما داشت كه وقتي بزرگ شديد مقابل دوربين قرار بگيريد و گوينده خبر شويد؟

تاثير خيلي زيادي داشت!‌ وقتي در كلاس قرآن مي‌خواندم برخي به من مي‌گفتند: «چقدر صداي خوبي داري» همين تشويق باعث شد روي اين بخش از توانمندي‌ام متمركز شوم و حرفه آينده‌ام را انتخاب كنم.

بچه‌‌هاي امروزي كه با حضور در مهد‌‌هاي كودك، كلاس‌‌هاي آموزشي و ... اعتماد به نفس خوبي دارند، اما گويا اين اعتماد به نفس بدرستي جهت‌دهي نمي‌شود كه بچه‌‌ها وقتي بزرگ مي‌شوند ‌چندان در حرفه‌‌هايي كه انتخاب مي‌كنند موفق نمي‌شوند.

چون همه چيز را براحتي به دست مي‌آورند! خانواده‌هاي امروزي همه امكانات را براي فرزندشان فراهم مي‌كنند تا او در يك حرفه يا رشته موفق شود، اما ما در گذشته همه چيز را به سختي به دست مي‌آورديم و بايد پشتكار و صبر زيادي داشتيم تا به نتيجه مي‌رسيديم. وقتي در آزمون گويندگي قبول شدم، همراه چند نفر ديگر علاوه بر كلاس‌هاي آموزشي كه صدا و سيما برايمان برگزار مي‌كرد، حدود شش ماه فقط به استوديو مي‌آمديم تا ببينيم گوينده‌ها چه‌كار مي‌كنند، بعد ماه‌ها فقط پشت ميكروفن مي‌نشستيم و مثلا فقط مي‌گفتيم: «ساعت 14، اينجا تهران است و...». براي رسيدن به آروزهايمان بايد خيلي تلاش و صبر مي‌كرديم تا به نتيجه برسيم. دوران كودكي هم امكانات خيلي محدود بود و بنا به توانمندي و لياقتي كه داشتي، امكانات در اختيارت قرار مي‌گرفت. معتقدم عبور از شرايط سخت باعث مي‌شود فرد اعتماد به نفس واقعي پيدا كند و كارش برايش ارزشمند شود. وقتي چيزي را براحتي به دست مي‌آوري، براي حفظ آن تلاش چنداني نمي‌كني. الان هم امكانات از گذشته خيلي بيشتر شده و هم شرايط به دست آوردن حرفه راحت‌تر شده است.

اما خيلي از جوان‌ها بر اين باورند كه شرايط خيلي دشوار است مثلا جواني كه مي‌خواهد حرفه گويندگي خبر را انتخاب كند، بايد از هفت خوان رستم بگذرد؟

شرايط استخدام شايد سخت‌تر شده باشد اما جوانان امروز راحت‌تر از نسل ما به خواسته‌هايشان مي‌رسند شايد به همين دليل لذت چنداني ازحرفه شان نمي‌برند. وقتي تلاش مي‌كني و نتيجه مي‌گيري، آن وقت است كه از داشته‌هايت لذت مي‌بري و قدر آنها را مي‌داني.

علاقه خودتان بود كه سمت گويندگي خبر رفتيد يا اتفاقاتي شما را به اين سمت برد؟

پدرم مشوق اصلي‌ام براي انتخاب اين حرفه بود. 18‌ ساله بودم كه تلويزيون اعلام كرد صدا وسيما به تعدادي گوينده خبر نياز دارد. من هم مثل 50 هزار نفري كه براي اين رشته ثبت‌نام كردند، ‌اسم نويسي كردم. چندين مرحله غربال‌گري شد تا عاقبت حدود چهارپنج نفر انتخاب شديم.

گويندگي خبر كار پر استرسي است، اضطراب را چگونه مديريت مي‌كرديد كه در زندگي‌تان تاثير منفي نگذارد؟

گويندگي خبر راه‌ رفتن روي لبه تيغ است به اين دليل كه هم مرجع و معتبر است وهم به صورت زنده پخش مي‌شود. گوينده خبر وقتي مقابل دوربين و ميكروفن مي‌نشيند، تمام حواسش بايد به كارش باشد. تمام درگيري‌ها و مشغله‌هاي زندگي و ذهني را بايد فراموش كني و فقط به خبري كه مي‌خواني، فكر كني. بعد از مدتي گوينده‌‌هاي خبر «تيك ساعت» مي‌گيرند، يعني مدام به ساعت نگاه مي‌كنيم حتي اگر در استوديو نباشيم. اما با همه اينها حرفه دوست‌داشتني و شيريني است و بعد از مدتي به اين حرفه و اضطراب‌‌‌هايش عادت مي‌كني. كلا به حرفه و كارت عادت مي‌كني و از آن لذت مي‌بري.

شهرت هم چاشني است كه همه سختي‌ها را به نوعي آسان مي‌كند؟

در اوايل كار، شهرت خيلي لذت بخش است. اما به مرور اشتياق به كار و اعتبار جاي شهرت ‌را مي‌گيرد. به مرور زمان، رسانه براي گوينده اعتبار به وجود مي‌آورد، در مرحله دوم اين گوينده است كه با تسلط به كارش و اجراي خلاقانه و متفاوت به رسانه اعتبار مي‌بخشد. اين مراحل شايد 30ـ20 سال طول بكشد. بعد از اين پروسه زماني گوينده به برَند رسانه تبديل مي‌شود و در چنين شرايطي است كه رسانه بايد از برَندي كه خود ساخته، حمايت كرده و او را به اوج برساند. البته بهتر است از گوينده‌اي كه به كارش تسلط كافي دارد استفاده شود تا گوينده‌اي كه هنوز در اول كار است.

با اين حال بايد به جوانان هم اجازه كار داد؟

به نظر من جوانان و پيشكسوتان بايد در كنار هم فعاليت كنند. هيچ كس منكر حضور جوانان نيست اما نبايد با ورود جوانان شرايط حضور كساني كه تجربه زيادي در اين زمينه دارند را از بين برد.

هر كاري بر سبك زندگي شخصي هر فردي تاثير مي‌گذارد؛ گوينده بايد خوش لباس و خوش بيان باشد و ... اين ويژگي‌ها چگونه زندگي شما را متاثر كرد؟

گويندگي تاثيرات خوب زيادي روي زندگي صاحبان اين حرفه دارد؛ نظم و ترتيب، آراستگي ظاهري، حركات وزين و ... برخي از اين ويژگي‌‌هاست. مجريان و گويندگان تابلوي رسانه هستند به همين دليل بايد روي تمام حركات ظاهري و زندگي خصوصي و شخصي حساس باشند چون مردم آنها را زير ذره‌بين دارند و كوچك‌ترين حركت آنها را مي‌بينند و درباره آن نظر مي‌دهند.

 


نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها