کد خبر: ۴۱۰۵۷
زمان انتشار: ۱۲:۳۰     ۲۹ بهمن ۱۳۹۰
گفتگو با حجت الاسلام روانبخش:
اصلاح طلب ها چون این را می دانستند انتخابات را تحریم کردند و با شعار تحریم که در پایگاه «بگرام» افغانستان با آمریکایی ها به توافق رسیدند وارد شدند. از طرفی نمی خواهند شور انتخاباتی ایجاد کنند و از طرفی افرادشان را به صورت غیرلیستی و بدون شاخص اصلاح طلبی وارد مجلس کنند که آقای علوی تبار می گوید: اگر یک نفر را وارد مجلس کنیم یک فرصت است و باید قدر بدانیم. هم می خواهند نان تحریم را بخورند که مشارکت پایین بیاید...

بولتن نیوز: شاید تا چند ماه قبل، باور اینکه جبهه اصولگرایان قرار است با دو لیست در انتخابات حاضر شوند سخت بود. اما به هر تقدیر این اتفاق افتاد و این روزها دیگر همه شاهدیم که دو جبهه متحد و جبهه پایداری قرار است هرکدام لیست های مخصوص به خودشان را ارائه دهند. همین عاملی شد تا با حجت الاسلام روانبخش که صراحت لهجه او بر جذابیت همنشنی با او می افزاید، به بحث بنشینیم.

جا دارد که از جناب روانبخش به خاطر سعه صدر و صبر ایشان تشکر کنیم چرا که خطوط تلفن نیز از ارتباط مستمر دو اصولگرا (مصاحبه گر و مصاحبه شونده) جلوگیری کرد و در اثنای مصاحبه چند بار مکالمه قطع شد و حتی یک تصادف (از سوی آقای روانبخش) مصاحبه را با اینکه به پاسی از شب کشیده شده بود به درازا کشاند.



بولتن: به عنوان سوال اول، تحلیل جنابعالی از میزان مشارکت مردم در انتخابات آینده چیست؟ آیا متغیرهایی چون تحریم اقتصادی و... را می توان اثرگذار دانست؟

فکر می کنم به رغم آنکه آمریکایی ها تحریم همه جانبه و فلج کننده ای را [به زعم خویش] در پیش گرفته اند و انتظار دارند که تاثیر آن را در انتخابات 12 اسفند ببینند اما مردم ایران از اول انقلاب تاکنون نشان داده اند که هرگاه شیطان بزرگ خواسته ای داشت و در همان راستا اعمال فشار کرد، نتیجه عکس گرفته است. چون دشمن شناسی مردم خوب است. حضرت امام(ره) فرمودند که هرگاه دشمن خواسته ای داشت شما بر عکس آن را انجام دهید. ان شاالله حضور مردم بالا و دشمن شکن خواهد بود و امیدوارم میزان مشارکت از مجلس هشتم بالاتر باشد.

بولتن: تحلیل و پیش بینی شما از حضور اصلاح طلبان در انتخابات چیست؟سابقه آنها نشان می دهد که هرگاه بازی انتخابات در حال اتمام به ضرر آنها بوده، آنها زیر میز زدند و بازی را به هم ریختند، با توجه به اینکه اصلاح طلبان به اصول اولیه دموکراسی قائل نیستند با چه توجیهی وارد مهم ترین عرصه انتخابات می شوند؟

فکر می کنم اصلاح طلب ها از آنجایی که در انتخابات 88 تمام تخم مرغ ها را در یک سبد گذاشتند و همه از موسوی حمایت کردند و بعد از شکست هم فتنه سبز را راه انداختند و خودشان و روشنفکران و متفکران آنها مانند حجاریان، عطریانفر و... به شرکت در براندازی اعتراف کردند، عملا حیثیت آنها به باد رفته و دیگر شخصیت سفیدی برایشان باقی نمانده است.

از طرف دیگر حزب مشارکت و سازمان مجاهدین بخاطر اینکه در چارچوب نظام نمی گنجند، دستگیر و فراری شدند و دیگر اعتباری ندارند. اصلاح طلب ها چون این را می دانستند انتخابات را تحریم کردند و با شعار تحریم که در پایگاه «بگرام» افغانستان با آمریکایی ها به توافق رسیدند وارد شدند. در حال حاضر از طرفی اصلاح طلبان تابلودار نیامدند ولی افراد دون پایه آنها به صورت غیر لیستی وارد عرصه شده و ثبت نام کردند.

از طرفی نمی خواهند شور انتخاباتی ایجاد کنند و از طرفی افرادشان را به صورت غیرلیستی و بدون شاخص اصلاح طلبی وارد مجلس کنند که آقای علوی تبار می گوید: اگر یک نفر را وارد مجلس کنیم یک فرصت است و باید قدر بدانیم. هم می خواهند نان تحریم را بخورند که مشارکت پایین بیاید که آقای خاتمی گفته بود: اگر مردم زیر 30 درصد شرکت کنند برای ما یک فرصت است و در انتخابات پیروز هستیم. یعنی برنده بودن آنها در عدم مشارکت مردم است!

آرایش انتخاباتی آنها به این ترتیب خواهد بود منتهی احزابی مانند مردم سالاری و افرادی مانند کواکبیان اعلام می کنند که در انتخابات شرکت می کنیم و می خواهند افرادی را که آمده اند در قالب حزب مردم سالاری سازماندهی کنند که نه اصلاح طلبان به آنها اقبالی نشان می دهند و نه اصولگرایان.

به نظرم رقابت اصلی بین اصولگرایان و 2 لیست جبهه پایداری و جبهه متحد اصولگرایان که در غالب حوزه های شهرستان ها اشتراک وجود دارد و در مراکز استان ها مانند تهران با اشتراکات کمتری به رقابت می پردازند. و ان شاالله انتخابات پرشوری خواهد بود و پیروز ماجرا هم در مجموع اصولگرایان خواهند بود.


بولتن: آقای کواکیان اعلام کردند که 170 نفر در لیست ما هستند و از طرف دیگر جریان انحرافی اگرچه از تب و تاب اولیه خود افتاده است اما به نظر قصد دارد نیروهای خود را از شهرستان راهی مجلس کند، با توجه به این شرایط آیا ارائه یک لیست واحد به خصوص در تهران به نفع جریان اصولگرایی نیست؟

فکر می کنم جریان انحرافی به صورت لیستی نمی آید و اعلام حضور رسمی هم نمی کند اما اگر بیاید مورد اقبال قرار نمی گیرد. اما در شهرستان ها با نام های دیگری می آیند که پیدا نیستند و اگر هم پیروز شوند در مجلس فراکسیون اقلیت را تشکیل می دهند و تابلویی ندارند.

اصلاح طلبان نیز طرفداران خود را دارند و اگر بتوانند طرفداران خود را به صحنه بیاورند و فرضا همه را تشویق کنند که به همین لیست مردم سالاری رای بدهند در هر صورت به لیست ما رای نمی دهند بنابر این اگر ما اصولگرایان یکی یا دو تا بشویم، بنا نیست که آنها به ما رای بدهند.

اما شرایط اینطور هم نیست و اصلاح طلبان مردم سالاری را اسب ترواي نظام می دانند و بزرگان اصلاح طلبی اصلا مردم سالاری را قبول ندارند. طرفداران اصولگرایان هم به آنها نمی پیوندند و همین گرایش فکری را حفظ می کنند. آیا دفعه قبل هم که یک جبهه واحدی (5+6)بود آیا نفر اول با نفر آخر لیست به یک اندازه رای آوردند؟ نفر اول لیست حدود یک میلیون رای آورده بود و نفر آخر چند صد هزار رای آورد. پس مردم دربست به یک لیست رای نمی دهند. حدود 12 الی 13 نفر از لیست رای می آوردند و الباقی به مرحله دوم رفتند و آراء آنها هم غالبا کم است.

اگر اصولگرایان دو لیست بدهند این مردم هستند که افراد را انتخاب می کنند و نه رای اصولگرایان به سمت اصلاح طلبان می رود و نه رای اصلاح طلبان به سمت اصولگرایان می آید. بنابراین اشکالی ندارد که دو لیست بشود؛ اصولگرایان در طیف گسترده ای قرار می گیرند که مردم به هر کدام که بخواهند رای می دهند، اگر خواستند به اصولگرایانی که واقعا بر اصول ثابت قدم هستند رای می دهند و اگر خواستند به مشاهیر رای می دهند. شاید مردم دوست نداشته باشند به لیست آقایان توکلی، زاکانی و نادران که از آقای افروغ حمایت کردند رای دهند پس باید لیستی باشد که به لیست اصلاح طلبان رای ندهند.

هر کس که بخواهد به لیست آقای زاکانی و موتلفه رای خواهد داد و هر کس که بخواهد به لیست جبهه پایداری رای خواهد داد و ما نمی توانیم آراء اصلاح طلبان را به سمت خود بیاوریم. مردم هم به فضل الهی پس از 33 سال فعالیت سیاسی، جریانات مختلف را خوب می شناسند بنابر این ارائه دو لیست آسیبی به رای اصولگرایان نمی زند.

بولتن: تحلیل شما از ترکیب نهایی مجلس نهم چیست و اکثریت با کدام جناح خواهد بود؟

ترکیب مجلس نهم اصولگرایی اکثریت و اصلاح طلبی اقلیت خواهد بود و جریان انحرافی به جز تعداد اندکی که قابل حساب هم نیست اقبالی نخواهد داشت. منتهی ترکیب مجلس نهم از مجلس هشتم بهتر است چرا که اصولگرایانی که جبهه پایداری معرفی می کند بر اساس حزب گرایی نیست بلکه شعارش پایداری بر اصول و ارزش های انقلاب است. اگر موفق شویم نمایندگان غیرحزبی و کسانی که بر سر ارزش های انقلابی و اسلامی و مصالح ملی اهل هیچ معامله ای نیستند، را وارد مجلس کنیم، مجلسی است که به تعبیر حضرت آقا در شأن جمهوری اسلامی است و الا تاریخ انقلاب نشان داده است که احزاب چپ و راست حاضرند از ضعف های همدیگر چشم بپوشند و با هم معامله کنند و این معاملات به ضرر مردم است چرا که آنها حاضر نیستند بر اصول بمانند و مصالح حزبی را ترجیح می دهند.



بولتن: به نظر شما لیست این دو جبهه در تهران تا چه میزان هم پوشانی خواهد داشت؟

بنا بر این بود که ابتدا جبهه متحد و جبهه پایداری بر یک سری مشترکات توافق کنند و مثلا 15 نفر مشترک باشد و الباقی هم افراد خود را معرفی کنند اما دو مطلب پیش آمد.

یکی اینکه آقایان این شعار را مطرح کردند که «هر کس در لیست ما هست نباید در لیست دیگری باشد» که این حرف شرعی و عقلی و منطقی نیست. وقتی یک نفر اصلح است چه اشکالی دارد که جبهه دیگری هم از او حمایت کنند اما آقایان گفتند که خلاف شرع کنید و فرد دیگری را در لیست بگذارید که اصلح نیست. حضرت آیت الله مصباح فرمودند که این حرف نه منطقی است نه شرعی نه عقلی و نه عرفی است.

نکته دیگر اینکه گرایشات حزبی و قبیلگی انسان را از بعضی مسائل ناامید می کند. مثلا چند تا دانشجو بعد از حمله به جبهه پایداری و پیدا نمودن پاسخ ها از میان سخنان افراد و تولید یک وبلاگ که در آن اهانتی هم به کسی نمی شود، چه جنجالی در سایت های منتسب به آقای قالیباف، لاریجانی، باهنر و سایر سایت هایی که جبهه متحد را پوشش می دهند به راه می اندازند و گفتند یک میلیون از آن منتشر شده است اما حاضر نبودند 80 صفحه را روی سایت بگذارند تا مردم بخوانند و ببینند چیست و آن را نسبت دهند به جبهه پایداری.

از آن طرف آقای علایی در روزنامه اطلاعات آن مقاله را چاپ می کند و آقای افروغ آن مسائل را مطرح می کنند و فردای آن روز در روزنامه شرق(همان روزنامه ای که پس از تعطیلی آن، شخص بوش موضع گرفت) بر آن اصرار می ورزد اما آقای توکلی، نادران، کواکبیان و مطهری از آنها حمایت می کنند و می گویند که فضا باید آزاد باشد و روح قانون اساسی، آزادی است. بالاخره اگر آزادی حق است پس چرا دانشجویان حق ندارند مجموع مقالاتی را علیه اهانت ها منتشر کنند! واقعا حرفهایی که افروغ گفت اگر یک نفر از وابستگان احمدی نژاد می گفت همین آقایان زاکانی و فدایی چه بلایی به سرش می آوردند؟!

امروز مهم ترین مسئله، بیداری اسلامی، تحریم ها علیه ایران، ترور دانشمندان هسته ای، برخورد قرون وسطایی غرب با جمهوری اسلامی، جنبش ضد وال استریت و... است اما مهم ترین دغدغه این روشنفکر(افروغ) در این شرایطی که بی بی سی علیه حضرت آقا فیلم می سازد و سروش و کدیور و سازگارا علیه معظمه له نامه سرگشاده می نویسند، این است که آیا حضرت آقا فقهی عمل می کنند یا خیر؟! باید شرایط را جوری فراهم کرد که فقها از معظمه له بپرسند که فقهی عمل می کند یا خیر؟! آیا این درد امروز جامعه ماست؟

اولا طبق قانون اساسی، کشور زیر نظر فقیهی اداره می شود که در تمام ابعاد فقه دارای قدرت اجتهاد می باشد و مرجع تقلیدی است که هم جامعه روحانیت مبارز و هم جامعه مدرسین مرجعیت ایشان را تایید می کنند و تنها مرجعی است که هر دو گروه ایشان را تایید می کنند چرا که باقی افراد مشترک فوت کردند. ثانیا همه مراجع از رهبر انقلاب حمایت همه جانبه دارند و آیت الله سیستانی می فرمایند: امروز حفظ اسلام در گرو حفظ جمهوری اسلامی است و حفظ جمهوری اسلامی در گرو حفظ شخص آیت الله خامنه ای است.

آیت الله نوری همدانی متواضعانه به مردم این شعار را مطرح می کنند که خامنه ای کوثر است دشمن او ابتر است. حالا ایشان می گویند آیا فقها حوزه می توانند بپرسند که ایشان فقهی عمل می کنند؟!

اما آقایان به جای اینکه نقد کنند تازه نقد کنندگان افروغ را نقد می کنند که چرا بالاتر از گل به آقای افروغ گفته اید؟! گويا تنها کسی که به زعم اينان باید در این کشور نقد شود ولی فقیه است! حال ما چگونه بیايیم با این کسانی که ادعای اصولگرایی می کنند یک لیست بدهیم؟!

بولتن: پس در تهران شاهد آنچنان هم پوشانی نخواهیم بود؟

چندی پیش لیست جبهه متحد و امروز جبهه پایداری انقلاب اسلامی منتشر شده است. جبهه پایداری بر اساس حجت شرعی لیست خودش را ارائه کرده است و چندین نفر از آنها مشترک هستند.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها