کد خبر: ۴۱۴۳۷۴
زمان انتشار: ۰۹:۲۲     ۰۷ اسفند ۱۳۹۵
می‌توان انتخابات آینده را جدال «گفتمان» با «کارنامه» دانست و جنبه‌های سلبی کارنامه خود مرزهای هویتی گفتمان رقیب را بازسازی می‌نماید و در ذهن اجتماع می‌نشاند.

به گزارش پایگاه 598، «عبدالله گنجی» در سرمقاله شماره امروز روزنامه«جوان» نوشت:

چند سالی است در فضای سیاسی کشور مد شده است که گفتمان شما برای انتخابات چیست؟ رقیب چه گفتمانی دارد؟ آیا رقابت گفتمانی امکان دارد یا ارائه برنامه به مردم نیز لازم است؟

اگر جریان یا فردی بتواند گفتمان خود را در عرصه اجتماعی هژمون نماید به صورت طبیعی می‌تواند بدون ارائه برنامه، گفتمان رقیب را به چالش بکشاند و انسداد آن را رقم بزند، اما رسیدن به قدرت از طریق گفتمان برای جریان مستقر بسیار سخت است. تجربه سال‌های گذشته نشان می‌دهد که برخی گفتمان‌ها موفق به دولت‌سازی شده‌اند. دال‌های تهی که خاتمی (قانو‌ن‌گرایی- آزادی)، احمدی‌نژاد (عدالت) و روحانی (اعتدال) برگزیدند، دقیقاً منطبق بر اعتراض اجتماعی به وضع موجود بود و جنبه‌های کرداری گفتمان در جامعه لمس می‌شد. اما جریانی که در قدرت مستقر است به دو دلیل نمی‌تواند خالق گفتمان باشد؛ اول اینکه باید کارنامه ارائه دهد و چون خود مستقر بوده است، نمی‌تواند مجدداً دست به تولید گفتمانی بزند که علیه خود (وضع موجود) باشد.

اگر گفتمان اولیه جریان مستقر اعتبار اجتماعی داشته باشد با ارائه  کارنامه کارآمد قابل بازسازی است در غیر این صورت تولید گفتمان جدید به معنی عبور خاموش از کارنامه منفی خود و روی‌آوری مجدد به شعار است، دوم اینکه دولت مستقر دولت همه ملت است و تلاش می‌نماید طوری مشی نماید که  همه سلایق، گرایش‌ها و نخبگان را به خود جلب نماید. رئیس‌جمهور مستقر خود را در تراز ملت می‌بیند و امکان تولید گفتمانی که بتواند همه سلایق ملت را پوشش دهد، وجود ندارد، به طور مثال رئیس‌جمهور قبلی با گفتمان عدالت به میدان آمد و این گفتمان حتی در دور دوم نیز از اعتبار اجتماعی برخوردار بود، اما در ادامه کار، مردم کارنامه می‌خواستند و دولت برای جلب همه سلایق به اشتباه به سراغ گفتمان رفت؛ گفتمانی که مخدوش بود، به این معنی که از کورش تا مهدویت، از اسلام ناب تا مکتب ایرانی، از جهانشمولی اسلام تا اینکه «دوران حاکمیت یک دین بر جهان گذشته است» را در خود داشت و اینچنین شد که هم گفتمان مخدوش بود و هم کارنامه بعد از سال 91 قابل دفاع  نبود، اما تجربه تاریخی نشان می‌دهد جریان‌هایی که با گفتمان به میدان می‌آیند، پس از پیروزی و استقرار، گفتمان‌ را رها و به ساختار و تشکیلات می‌اندیشند.

نتیجه این امر به جای احزاب دولت‌ساز به دولت‌های حزب‌ساز (کارگزاران، مشارکت و یکتا) تبدیل می‌شود و هویت مدیران مستقر در فردای پس از قدرت با تشکیلات نوظهور هویت‌یابی می‌شوند. بنابراین اکنون که به سمت انتخابات می‌رویم جریان مستقر از تولید گفتمان عاجز است. نه اعتدال موضوعیت اجتماعی دارد و نه گفتمان جدیدی توانایی ظهور دارد. جریان مستقر فقط می‌تواند با کارنامه که زبان کارکردی گفتمان محسوب می‌شود، رأی بیاورد اما جریان رقیب راحت می‌تواند دست به تولید گفتمان بزند. اگر شرط تولید گفتمان مطالعه وضع موجود و شناخت عطش اجتماعی است،  جریان بیرون از قدرت راحت‌تر می‌تواند گفتمان سلبی و ایجابی خود را سامان دهد. بنابراین می‌توان انتخابات آینده را جدال «گفتمان» با «کارنامه» دانست و جنبه‌های سلبی کارنامه خود مرزهای هویتی گفتمان رقیب را بازسازی می‌نماید و در ذهن اجتماع می‌نشاند.

اگر اعتدال رمز انفعال، ناکارآمدی و زمینگیری دولت در داخل، غرب و منطقه شده است، لاجرم دال مرکزی گفتمان رقیب «انقلابی‌گری» خواهد بود. عناصر اصلی این گفتمان به صورت طبیعی عمل انقلابی، نفی فساد، نفی اشرافیت و ارتقای غرور ملی است. نشست روز پنج‌شنبه جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی نشان داد قدرت بازسازی نیروی انسانی و گفتمان وجود دارد و اگر این جریان بتواند با انقلابی‌گری بر رقیب غلبه نماید، نشانگر باور اجتماعی به حل مشکلات از طریق حاکمیت انقلابیون است. زبان کارکردی گفتمان انقلاب اسلامی نیز نمادهای برجسته‌ای دارد که کارآمدی آن را ثابت می‌کند. قله‌های کارآمدی انقلاب اسلامی توسط انقلابی‌ها درنوردیده شده است که می‌توان به شهریاری (هسته‌ای)، تهرانی‌مقدم (موشکی)، کاظمی آشتیانی (سلول‌های بنیادین) و ... اشاره کرد. گفتمان انقلاب اسلامی همچنان دارای توان رقابت با کارنامه فساد، اشرافی‌گری و میلیاردرهاست. آن را دست‌کم نگیریم.


نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها