کد خبر: ۴۱۶۸۵
زمان انتشار: ۱۱:۵۱     ۰۱ اسفند ۱۳۹۰
نوشتاری از حجت الاسلام دکتر مصطفی جمالی:
دستیابي به فقه حکومتي، توليد علوم انساني اسلامي، توليد الگوي اسلامي ـ ايراني پيشرفت، مهندسي فرهنگ و مهندسي فرهنگي ... همه از لوازم تحقق ايده تمدن اسلامي است که به خوبي توسط رهبري معظم براي بخشهاي مختلف تشريح شده و به صورت مطالبات جدي طرح گرديده است و تحقق اين ايده ها تنها در سايه داشتن «گفتمان انقلاب اسلامی» امکان دارد. گفتمانی که قدرت بالاي ساختار شکني داشته باشد و خود را در چنبره ايده ها و انديشه هاي تکنوکراتهاي مسلمان زنداني نکند و البته در رأس اين گفتمان بايد روحيه بالاي اطاعت پذيري از ولايت مطلقه فقيه قرار گيرد.
سرویس سیاسی پایگاه 598 - شاخص اصول گرايي بارها توسط امام(ره) و هبري معظم انقلاب اعلام شده بود و اين آرزوي ديرينه تمام دردمندان انقلاب دردوره دولت سازندگي و دولت اصلاحات بود که اين شاخص ها و خطابه ها از فضاي خطابه به يک فضاي عيني ورود پيدا کند.

ظهور دولت نهم به اين آرزوي ديرينه جامعه عمل پوشاند و احمدي نژاد با سیره ی رجائي گونه، در ناباوري بسياري از مدعيان مديريت و سرداران سازندگي و اصلاحات، کمر همت بست و قطار انقلاب را در امر مديريت کلان به مسير اصلي خود برگرداند.

تنها فهرست اجمالي کافي است که بدانيم سنت هايي که احمدي نژاد در حوزه مديريت کلان جامعه پايه گذاري کرد چه سنت هاي بزرگ و با ارزشي است که متأسفانه در دوران سازندگي و اصلاحات تدريجا به فراموشخانه ي نظام رانده شده بودند.

1ـ استکبار ستیزي و روحیه تهاجمی در روابط خارجي
2 ـ نفي اشرافي گري و ساده زيستي در حوزه مديريت کلان
3ـ توجه به قشر مستضعف جامعه و ایجاد بستر عینی تحقق عدالت اجتماعی
4ـ حضور در متن آحاد جامعه با سفرهاي استاني (که انصافا معجزه مدیریت انقلابی می باشد هرچند هنوز طرفداران وطنی اندیشه ساختارگرا و تجربه گرای مدیریت غربی از درک آن عاجز می باشند.)
5ـ سرعت و شدت عمل بالا و ارائه حجم بالايي از عملکردها
6ـ داشتن جسارت انقلابی ساختار شکني در حوزه مديريت و سازمان مديريت
7ـ حل نشدن در بروکراسي اداري و جبر سيستم هاي مديريتي

شايد بتوان به اين ليست موراد بسياري را هم اضافه نمود که در مجموع به تعبیر مقام معظم رهبری احیاء "گفتمان انقلاب اسلامی" رادر پی داشت. البته لازم است مقايسه آماري دقيقي در دستاوردهای سیاسی ، فرهنگی واقتصادی بين دولت هاي سازندگي و اصلاحات با اين دولت خدوم صورت بگيرد تا بر همگان به خوبي، فاصله ها عيان و فاش گردد. اگر چه این سخن به معنای چشم پوشی از برخی از نقدهای وارده بر برخی ازعملکردهای رئیس جمهور نمی باشد.

البته احمدي نژاد در دولت دهم نتوانست استانداردهای خود را تکرار کند و به وادی اشتباهات بزرگ و کوچکی افتاد که بعضاً تکرار اشتباهات دولت های گذشته بود. اما اين مسئله نبايد باعث شود که جبهه اصولگرايي از گفتمان سوم تیر که همان گفتمان انقلاب اسلامی است، عبور کند. همان گفتمانی که علت راي آحاد مردم به جريان اصولگرايي و احمدي نژاد گرديد. در همین رابطه رهبر معظم انقلاب می فرمایند: خصوصيت و امتياز دوم كه در اين دولت هست، شعار و گفتمان كلى اين دولت است كه منطبق بر شعار و گفتمان امام و منطبق بر شعارها و گفتمانهاى انقلاب است؛ اين خيلى چيز با ارزشى است. اين را هيچكس نمى‌تواند نديده بگيرد.(1)

آنچه در اين ميان توجه به آن بسيار مهم مي باشد، توجه به پارادايم اساسي حاکم بر گفتمان انقلاب اسلامی مي باشد و آن نفي ايده «مدرنيته اسلامي» و بازگشت به پارادايم «تمدن اسلامي» در حوزه مديريت کلان جامعه مي باشد.

شايد بتوان از منظري فرهنگي و عميق ،فتنه 88 را نقطه اوج درگيري اين دو جريان فکري دانست، يک طرف انديشه امام(ره) و مقام معظم رهبري(دام عزه) که معتقد به ساخت تمدن اسلامي در عرصه جهاني با تمام لوازم تمدني آن مي باشند و طرف ديگر کساني که با منحرف کردن قطار انقلاب از ريل اصلي خود، آرمان انقلاب را به "ژاپن اسلامي" تنزل داده والگوي مديريت "ماهاتير محمد" و امثال آن را وجه همت انقلابي خود را قرار دادند و بر سر کشور آن آوردند که شد. شاهد بر اين درگيري فرمايش مقام معظم رهبري در خطبه تاريخي خود در نماز جمعه بود که بيان فرمودند: "من البته در موارد متعددی با آقای هاشمی اختلاف نظر دارم که طبیعی است ولی مردم نباید دچار توهم باشند . البته بین ایشان و آقای رئیس جمهور اختلاف نظر هست ،هم در مسائل خارجی و مسال داخلی و نظر آقای رئیس جمهور به نظر بنده نزدیک تر است." (2)

بنابراين بر تمامي اصول گرايان فرض است که توجه به اين جهت گيري اساسي مقام معظم رهبري داشته باشند که مسير انقلاب اسلامي مسير تمدن سازي اسلامي و تحقق امت اسلامي است و بايد به تمام لوازم اين مسير پایبند بود.

دستیابي به فقه حکومتي، توليد علوم انساني اسلامي، توليد الگوي اسلامي ـ ايراني پيشرفت، مهندسي فرهنگ و مهندسي فرهنگي ... همه از لوازم تحقق ايده تمدن اسلامي است که به خوبي توسط رهبري معظم براي بخشهاي مختلف تشريح شده و به صورت مطالبات جدي طرح گرديده است و تحقق اين ايده ها تنها در سايه داشتن «گفتمان انقلاب اسلامی» امکان دارد. گفتمانی که قدرت بالاي ساختار شکني داشته باشد و خود را در چنبره ايده ها و انديشه هاي تکنوکراتهاي مسلمان زنداني نکند و البته در رأس اين گفتمان بايد روحيه بالاي اطاعت پذيري از ولايت مطلقه فقيه قرار گيرد تا برخی از مسیرهای غلط تاریخی باز هم تکرار نشود و برخی مسیرهای منحرف خط کلی ما را تغییر ندهد تا آنجا که این گفتمان به الگویی عینی در تحقق منشور کامل اصول گرائي در صحنه مديريت کلان اجتماعي تبديل گردد.

نتيجه آنکه اصولگرايان در اين برهه ي حساس تاريخ انقلاب بايد تمام وجه همت خود را در بيرون راندن انديشه مدرنيته اسلامي از حوزه مديريت کلان اجتماعي قرار دهند و آخرين ضربه ها را با بر پايي يک انتخابات با شکوه بر پيکر نيمه جان اين انديشه وارد آورده تا در ادامه بستر تحقق گام به گام ايده تمدن اسلامي در تمامي لايه هاي مديريت جامعه پديد آيد.

بر اين اساس اولاً : نبايد بسياري از مباحث حاشيه اي هم چون مسئله حلقه انحرافي و... جريان اصول گرايي را از تحقق گفتمان سازی بر سر این اين مسئله مهم غافل کند و تنها در سايه وحدت اصول گرايان است که اين امر تحقق پيدا مي کند. اگر چه نقد حلقه انحرافی و ساکتین فتنه سر جای خود بسیار مهم می باشد ولی هرگز این دو جریان (حلقه انحرافی و ساکتین فتنه) با جریان فتنه سه ضلعی منتظم "مثلث انحراف" را شکل نمی دهند بلکه انحراف فتنه (ایده مدرنیته اسلامی) قله انحرافی است که از مشروطه تاکنون جامعه در باتلاق آن گیر کرده است و توجه به این تقابل بعد از 2 قرن بحران در گسلهای فرهنگی و اجتماعی را ممکن و محقق کرده است!

البته نقد ساکتین فتنه از منظر فرهنگی و اعتقاد آنان به مدرنیته اسلامی و ادامه جریان سکولاریستی در کشور جای تاّمل جدی دارد.

ثانیاً : باید فضای رقابت های انتخاباتی بلوغ پیدا کرده و این بصیرت جامع و عمیق برای خواص و احاد جامعه ایجاد گردد که تمام آسیبهای اجتماعی ریشه در اندیشه مدرنیته اسلامی دارد اندیشه ای که بدنبال خیال خام اسلامیزه کردن الگوهای نظام سرمایه داری است الگوهایی که امروز در زادگاه خود نیز به بن بست رسیده اند.

البته از طرف احاد مردم انقلابی هیچ نگرانی وجود ندارد زیرا دل و جانشان با آرمانهای انقلاب و امام حاضر و راحل گره خورده است و با وجود تمام مشکلات ملتی آگاه و با بصیرت روزهای سخت می باشند که 9 دی، شاهدی بر این عظمت بی بدیل تاریخی می باشد. اما همه نگرانی از بی بصیرتی برخی از خواص می باشد که درصحنه سیاسی آگاه به زمین بازی خود نیستند و ناخوداگاه در پازل دیگران قرار می گیرند و برای آنان گل می زنند.


1). بیانات رهبر معظم انقلاب در ديدار رئيس‌جمهوری و اعضاى هيئت دولت 2/6/1378
2). بیانات رهبر معظم انقلاب در خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران 29/3/1388
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها