کد خبر: ۴۳۸۸۱۴
زمان انتشار: ۱۴:۵۶     ۱۲ اسفند ۱۳۹۶
«دنی سیورسن» ژنرال عالی‌رتبه آمریکایی در «برکینگ دیفنس» نوشت؛
مداخلات منطقه‌ای مختلف ایران، هزینه‌های بیشتری در برابر عواید برای تهران داشته و عمدتاً در ذات خود دفاعی است. ایران به ‌هیچ‌ وجه به ‌اندازه ترکیه به دنبال ساختن امپراتوری نوظهور نیست و به آن نیازی ندارد. این لفاظی است، نه واقعیت و این روزها، با توجه به اینکه تانک‌های ترکیه تنها چند مایل آن‌سوتر از نیروهای ایالات‌متحده در سوریه قرار داشته و آشکارا واشنگتن را تهدید می کنند، حدس می‌زنند که تهدید بزرگ‌تر چیست؟

به گزارش پایگاه 598 به نقل از تابناک، هفته گذشته، پس‌ از آنکه اسرائیل گزارش داد، یک هواپیمای بدون سرنشین ایرانی را ساقط کرده و نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، با افتخار قطعه فلزی درهم‌پیچیده را به‌ عنوان یک جایزه جنگی نشان داد، آمریکایی‌ها از سوی برخی نومحافظه کاران برجسته دوباره خواهان تغییر نظام در ایران بودند.

چرا ارتش آمریکا باید بی‌خیال ایران شود؟

بدیهی است، ایران هیچ دوستی با ایالات‌متحده ندارد و حتی شاید یک دشمن معتدل تعریف شود. بااین‌حال، آنچه واشنگتن به ‌شدت به آن نیاز دارد، چشم‌انداز و گفت وگو صادقانه در مورد واقعیت‌های خاورمیانه است. آخرین چیزی که یک آمریکایی به لحاظ نظامی بیش‌ازحد گسترده شده نیاز دارد یک جنگ جدید است. آمریکا همین‌الان هم بسیار درگیر است. اوباما در سال 2016 هفت کشور را بمباران کرد و رئیس‌جمهور جدید همچنان کار او را ادامه می‌دهد.

دلایلی برای نگرانی وجود دارد. ترامپ که بر اساس یک پلتفرم فوق‌العاده معقول بر مبنای جدایی از جنگ‌های "بی‌معنی" در منطقه رئیس‌جمهور شد، به ‌سرعت به موضع سفت‌وسخت علیه جمهوری اسلامی ایران برگشته است. در ماه دسامبر، زمانی که معترضان اغلب بر اساس انگیزه‌های اقتصادی به خیابان‌های تهران ریختند، ترامپ به حمایت از آن‌ها پرداخت و در توییتر نوشت: رژیم‌های سرکوبگر برای همیشه نمی‌توانند دوام آورند. البته این قاعده یک استثنا هم دارد و آن عربستان سعودی، مصر و همه رژیم‌های اقتدارگرایی است که آمریکا از آن‌ها حمایت می‌کند.

شاید ترامپ به دنبال آن است که مردم ایران نظام را سرنگون کنند، اما اگر استراتژی دفاع ملی آمریکا که اخیراً منتشرشده است، بیان‌کننده چیزی باشد - این سند، ایران را یکی از چهار تهدید اصلی برای آمریکا می‌داند – موضوع تغییر نظام در ایران قطعاً برای آمریکایی‌ها روی میز است.

اما به‌هیچ‌وجه نباید این ‌گونه باشد. در حال حاضر ایران تهدیدی جدی و واقعی برای امنیت ملی آمریکا نیست. بااین‌حال بیانیه‌های وزیر دفاع، جیم ماتیس، نشان می‌دهد که او نظر دیگری دارد.

نقطه کور ماتیس

آقای وزیر دفاع، رئیس من است، اما تمرکز او بر رژیم ایران که باید نقطه کور او نامیده شود، وسواس واقعی و بیش‌ازحد او نسب به ایران را نشان می‌دهد.

حداقل از سال 2011، ماتیس بیش از اندازه بر تهدید ایران و نیاز به سرنگونی رژیم در تهران اشاره‌ کرده و اکنون نیز تنها تأکید بر این مسأله را دوچندان کرده است. ماه می‌ گذشته، ماتیس به "چهره ملت" گفت: هرچه ما پیدا می‌کنیم، هر جا که چالش‌هایی وجود دارد، هر کجاهرج‌ومرج است، هر جا خشونت وجود دارد، چه در لبنان، چه در سوریه، عراق، یمن، یا تلاش برای از بین بردن بحرین، ما همیشه ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در آنجا پیدا می‌کنیم. او همچنین یک بار به اوباما گفت که سه تهدید بزرگ در خاورمیانه عبارت‌اند از: «ایران، ایران، ایران». به نظر می‌رسد این وسواس بیش‌ازحد است.

چرا ارتش آمریکا باید بی‌خیال ایران شود؟کل بودجه دفاعی ایران سالیانه، به‌اندازه هزینه‌ای است که ایالات‌متحده در یک ناو هواپیمابر می‌کند. یک مقایسه ساده همه‌چیز را می‌گوید: تولید ناخالص داخلی ایران حدود 427 میلیارد دلار بوده و در سال 2016، حدود 11.5 میلیارد دلار هزینه بودجه دفاعی کرده است. متحدان ایالات‌متحده مانند عربستان سعودی (تولید ناخالص داخلی 678 میلیارد دلار؛ هزینه‌های دفاع: 66.7 میلیارد دلار) و اسرائیل (تولید ناخالص داخلی 348 میلیارد دلار؛ هزینه‌های دفاع: 19.6 میلیارد دلار) می‌توانند بیشتر از این‌ها از خود محافظت کنند. و به یاد داشته باشید، کسی که قرار است پشت آن‌ها بایستد، قهرمان واقعی، ایالات‌متحده است که قصد دارد 716 میلیارد دلار برای دفاع در سال 2019 صرف کند - که 300 میلیارد دلار بیشتر از کل تولید ناخالص داخلی ایران است. عددها خودشان گویای مطلب هستند.

درحالی‌که ایران قطعاً در خاورمیانه و منطقه خود مشغول به کار است، به‌ندرت در همه‌چیز دست دارد و تقریباً قدرت و توان آن را ندارد تا تمام تحولات مختلف منطقه را در نفوذ خود داشته باشد. ناآرامی‌های یمن و بحرین از داخل شروع شده‌اند. تعارض در سوریه و لبنان پیش از استقرار ایران در آنجا پیش آمد و عراق! بله، ایالات‌متحده پس‌ازآن حمله نافرجام، بغداد را به ایران تسلیم کرد. ایران به ‌جای نیروی نظامی خود از پراکسی‌های منطقه استفاده می‌کند؛ دقیقاً به این دلیل که به لحاظ نظامی ضعیف و در هراس است.

علاوه بر این، هرچند ماتیس به تازگی از بعضی تهدیدات به جنگ خود حمایت کرده است، مرتب تفاوتی بین مردم ایران و حکومت انقلابی ایران ایجاد می‌کند. دلیلی برای این کار وجود دارد، اما در اظهارات ماتیس، به نظر می‌رسد که او خواستار سقوط نظام است. ماتیس بیان کرده: این مسأله مربوط به مردم ایران نیست. ما معتقدیم این رژیم است که خود را به ‌منظور پایدار بودن در قدرت در تهران به‌عنوان یک نظام انقلابی، نه به‌عنوان یک دولت-ملت مناسب، به مردم تحمیل می‌کند.

شاید این مسأله درست باشد، اما مطمئناً ده‌ها دولت در سراسر دنیا هستند که قادر به نمایندگی از مردم خود نبوده و نیستند. آیا تغییر رژیم در آن‌ها ضروری نیست؟ چنین لفاظی هایی تنها تنش‌ها را افزایش می‌دهد و تقویت گرایش‌های ملی‌گرایانه در ایران را در پی دارد که به نفع تندروهاست.

مسأله از زاویه دید تهران

صرف‌نظر از همه این‌ها، سعی کنید همه اقدامات نظامی دهه گذشته آمریکا را از نگاه تهران ببینید. واشنگتن دولت‌های همسایگان ایران را در قسمت‌های غربی (عراق) و شرقی (افغانستان) مرتب سرنگون و سرزمین آن‌ها را اشغال کرده و این کشور را با پایگاه‌های نظامی خود محاصره کرده است و در مورد هر امور کشوری در محدوده منطقه‌ای ایران دخالت می‌کند.

چرا ارتش آمریکا باید بی‌خیال ایران شود؟

به یاد دارم در ماه اوت سال 2002 یکی از مقامات بریتانیایی نزدیک به بوش به نشریه نیوزویک می‌گفت: همه می‌خواهند به بغداد بروند، مردان واقعی می‌خواهند به تهران بروند. هنوز هم این سخنان وجود دارد. چرا باید رهبران ایران را به دلیل این نگرانی منطقی از آینده سرزنش کرد؟ و چه کسی شگفت‌زده خواهد شد، اگر آن‌ها به شبه‌نظامیان شیعه توسل تا ارتش آمریکا را در بغداد زمین‌گیر کنند؟ این غریزه بقاست.

ایرانی‌ها نیز حافظه بلندمدتی دارند. سیا در سال 1953 به سرنگونی حکومت انتخابی دموکراتیک در تهران کمک کرد. سپس در دهه 1980 ایالات‌متحده از صدام حسین در حمله وحشیانه عراق به ایران حمایت کرد. رئیس‌جمهور وقت ریگان حتی دونالد رامسفلد (او را به یاد می‌آورید؟) را به دیدار از عراق فرستاد تا صدام را راضی و خشنود کند.

هیچ‌ یک از این سوابق ایران را از انجام اقدامات مسئولانه در منطقه معاف نمی‌کند، اما همه این‌ها باید مدنظر قرار گیرد. ما تنها با درک انگیزه‌های دیگر کشورها می‌توانیم به‌ درستی به پیش‌بینی‌ها و مقابله با اقداماتی که منافع آمریکا را تضعیف می‌کنند، برسیم.

اقدام نظامی: یک ایده اشتباه

نیروی نظامی ایران از تهدیدی که تندروهای ضد ایران سعی در نشان دادن آن دارند، فاصله زیادی دارد. درواقع، عربستان سعودی بسیار مسلح است و به ‌احتمال ‌زیاد می‌تواند به‌سادگی مراقب ایران باشد؛ به یاد داشته باشید، عربستان پنج برابر بیشتر از ایران صرف نیروی نظامی خود می‌کند.

علاوه بر این، ایران با جمعیت عظیم و شدیدا ملی‌گرا، کشوری بزرگ و کوهستانی است. اشتباه نکنید، حمله نظامی آمریکا به ایران باعث خواهد شد که حمله نظامی به عراق در برابر آن شبیه به یک میهمانی باشد!

نیروهای مسلح آمریکا در حال حاضر در دوازده منطقه عملیاتی در حال اقدام بوده و در حدود 70 درصد از کشورهای جهان مستقر هستند. ارتش به‌ تنهایی در حال چرخشی است برای جلوگیری از نفوذ روسیه در اروپای شرقی، در کره جنوبی؛ آموزش و مشاوره در سراسر آفریقا؛ انجام حملات در سومالی، یمن و نیجر و درگیری فعالانه در سوریه، عراق و افغانستان.

پس نیروهای موجود برای سرنگونی تهران کجا هستند؟ آن‌ها عملاً وجود ندارند. ارتش آمریكا در حال حاضر درنهایت ظرفیت خود به سر می‌برد و مردم آمریكا هم علاقه‌ای به هزینه بیش‌ازحد ندارند تا تهدید بیش‌ازحد دور ایران را از بین ببرند. داده‌های رأی‌گیری واضح است: آمریکایی‌ها جنگ دیگری نمی‌خواهند.

مداخلات منطقه‌ای مختلف ایران هزینه‌های بیشتری در برابر عواید برای تهران داشته و عمدتاً در ذات خود دفاعی است. ایران به‌هیچ‌وجه به‌اندازه ترکیه به دنبال ساختن امپراتوری نوظهور نیست و به آن نیازی ندارد. این لفاظی است نه واقعیت. این روزها، با توجه به اینکه تانک‌های ترکیه تنها چند مایل آن‌سوتر از نیروهای ایالات‌متحده در سوریه قرار داشته و آشکارا واشنگتن را تهدید می کنند، حدس می‌زنند که تهدید بزرگ‌تر چیست؟

در حقیقت، اکنون زمان آن است که واشنگتن غرور و افتخار را کنار بگذارد و به برخی منافع مشترک با ایران در منطقه اعتراف کند؛ شکست داعش، سرکوب اسلام‌گرایان افراطی اهل سنت و یک افغانستان پایدار و بدون تهدید.

من هیچ‌ یک از اینها را سهل‌الوصول نمی‌دانم. بمب‌های ایران، در 25 ژانویه 2007، دو سرباز من را کشتند. بااین‌حال، مهم است که به یاد داشته باشید هیچ ایرانی در 11 سپتامبر به سرزمین مادری ما حمله نکرده است (چیزی که نمی‌توان در مورد بسیاری از متحدان خودکامه آمریکا در منطقه صادق دانست). نقش مناسب ارتش آمریکا این است که از کشته شدن آمریکایی‌ها توسط دشمنان جلوگیری کند و نه اینکه جناح‌های رقیب در خاورمیانه را از کشتن یکدیگر بازدارد.

جنگ جدید را فراموش کنید. ایران ارزشش را ندارد. نه در حال حاضر، و نه احتمالاً هیچ‌وقت دیگری. ارتش ایالات‌متحده همین‌الان هم مشغول است و به خاطر آن از شما بسیار سپاسگزارم! و هر مشکلی که ایران ایجاد می‌کند، می‌تواند به‌ راحتی توسط همکاران و متحدان منطقه‌ای ما حل و رفع شود.



نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها