کد خبر: ۴۴۱۹۲
زمان انتشار: ۱۱:۲۹     ۱۸ اسفند ۱۳۹۰
کپی برداری «سعید حجاریان» از استراتژی انگلیسی «فشار از پایین ، چانه زنی از بالا»
اصلاحات به دنبال مصادره منابع کلان اقتصاد شهری و روستایی ایران بودند تا پروژه شان برای گسترش «سکولاریسم ذهنی/ عینی» را به عمق لایه های اجتماعی و فرهنگ سیاسی کشور ببرند.

روزنامه کیهان امروز پنج شنبه 18/12/90 در صفحه پاورقی خود نوشت: پس از دوم خرداد 1376، اصلاح طلبان به سرعت کوشیدند تا «پایگاه اجتماعی» خود را نهادینه کنند؛ پایگاهی که «نیروی سازمانی» پروژه اصلاحات باشد و قدرت «بسیج توده ها» را به نفع آنان بیابد. این تمام ماجرا نیست. ماموریت مشخص دیگری نیز برای همین پروژه تعریف شده بود. آنان به دنبال مصادره منابع کلان اقتصاد شهری و روستایی ایران بودند تا پروژه شان برای گسترش «سکولاریسم ذهنی/ عینی» را براساس یکی از سندهای «توسعه جامعه مدنی» مصوب سازمان ملل متحد و نظارت مرکز اطلاعات سازمان در تهران عمق لایه های اجتماعی و فرهنگ سیاسی کشور ببرند.163

در نخستین سالگرد دوم خرداد، جلسه ای میان سیدمحمد خاتمی و سعید حجاریان به عنوان نزدیک ترین مشاور سیاسی او برگزار شد. این ملاقات را باید منشأ اتفاقات شگفتی دانست. حجاریان در آن روزها بیشتر وقتش را در نهاد ریاست جمهوری می گذراند تا تحولات سیاسی را از خیابان پاستور تهران در مرکز حکومت و قلب دولت رصد کند، به جای آنکه هفته ای دو روز به محل کار رسمی اش برود؛ ساختمان تشریفاتی «گروه مشاوران رئیس جمهور» در خیابان آفریقا (جردن) که گاهی جمیله کدیور، عباس عبدی، هادی خانیکی، رجبعلی مزروعی، حجت الاسلام محمد عبایی خراسانی، حجت الاسلام مصطفی درایتی و... به آن سر می زدند. او از خاتمی خواست تا هرچه زودتر دستور برگزاری انتخابات شوراهای شهر و روستا را صادر کند و ضمناً استعفایش را نیز از مقام مشاورت رئیس جمهور بپذیرد تا به دنبال سازماندهی «جنبش اصلاحات» برود:

همه رفتند به «دولت» اما من بال بال زدم که چرا حواس تان به «جنبش» نیست. برای همین هم «استعفاء» دادم و به «شورای شهر» رفتم. شوراها را «بهانه» کردم و گفتم که من می خواهم به دنبال «شورایاری» بروم تا شاید بتوانیم بخشی از «جنبش» را در شوراهای محلی «نهادینه» کنیم.164

ایده اصلاح طلبان برای ساخت «سرمایه اجتماعی» و «نهادینه سازی جنبش اصلاحات» با بسته پیشنهادی فرانسیس فوکویاما در کتاب جدیدش که تابستان 1376 در ایالات متحده منتشر شد، همخوانی نزدیکی داشت.165 بعدها طرح خاورمیانه بزرگ آمریکا سر از مطبوعات درآورد و فاش شد که حجاریان و همفکرانش طرح انتخاباتی اش به خاتمی را براساس سند توسعه سیاسی مصوب کشورهای گروه 8 ارائه کرده است.166 پروژه موسوم به «نهادینه سازی جنبش های مدنی» از رهگذر قبضه کردن قدرت شوراهای شهر و روستا یکی از مقدمات ساخت «نیروی سازمانی براندازی نرم» است و راه به استراتژی تیموتی گارتن اش، فیلسوف سیاسی و تاریخدان اینتلیجنس سرویس انگلستان می برد. می توان گفت او از جوان ترین وارثان نسل آخر نظریه پردازان «فروپاشی اروپای شرقی» به شمار می رود که به ایران آمد.

پروفسور تیموتی گارتن اش روز 12 جولای 1955.م در لندن به دنیا آمد. از سال 1986، یعنی 3 سال پیش از «فروپاشی اروپای شرقی» با پیوستن به مرکز محققان وودرو ویلسون در واشنگتن . دی.سی کاربست های استراتژی «فشار از پایین، چانه زنی از بالا» را صورتبندی کرد؛167 همان جایی که رامین جهانبگلو و لادن برومند نیز در کنار هاله اسفندیاری (مدیر «دپارتمان خاورمیانه» مرکز ویلسون) از دهه 1370 سرگرم پژوهش درباره راه های تحقق «فروپاشی از درون» نظام بودند.168

او این چنین حضوری فعال در صحنه سیاستگذاری برای سلسله کودتاهای مخملی در شرق اروپا یافت. همین ایفای نقش موثر مدال ملی کشورهای لهستان، چک و آلمان به همراه جایزه جورج اورول (داستان نویس MI6 ) را برایش به ارمغان آورد169 و س رآیزایا برلین (فلسفه دان MI6 ) نیز گارتن اش را به عنوان دستیار ارشد خود برگزید؛170 همکاری او با برلین که نزدیک به یک دهه تا سال 1997 و زمان مرگ این فیلسوف جاسوس ادامه داشت، به درک عمیق تر گارتن اش از سیاست های سری انگلستان در حوزه تئوری های سیاسی انجامید. علاقه گارتن اش در ایران بیشتر متوجه سعید حجاریان بود، چون ذائقه های سیاسی انگلیسی- آمریکایی را به واسطه آموزش های حسین بشیریه می دانست.

حجاریان استراتژی مشهور «فشار از پایین، چانه زنی از بالا» از این استراتژیست MI6 را راهبرد اصلی «جناح چپ» اعلام کرد171 و اکثر ناظران سیاسی آن را تا سال 1379 دستور کار اصلی جبهه اصلاحات برای پیگیری مطالباتش می شناختند. حتی تحلیل های حجاریان از پیدایش زمینه ها و نتایج انتخابات دوم خرداد 1376 نیز برگرفته از آراء اوست؛ تئوری هایی که ابتدا در زمان ریاست ویلیام کیسی در CIA نخستین مرحله اجرای آزمایشی اش را در صحنه عمل سیاسی در کشورهای «چکسلواکی» و «لهستان» گذراند172 و حالا وارثان او آن را در ذهن رهبران اصلاح طلب ایران می پروراندند.

پس از فروپاشی بلوک شرق، تیموتی گارتن اش با سال ها اندوخته مطالعات مدرن امنیتی از دهه 1990 همراه جان کین و فرد هالیدی مثلث نظریه پردازان انگلیسی برای «براندازی نرم» ایران را ساخت، او تا این هنگام 4 کتاب انقلاب لهستان (1983)، فواید بدبختی: در باب سرنوشت اروپای مرکزی (1989)، فانوس جادویی: انقلاب 1989 و برلین و پرو (1990) را در کارنامه اش داشت.173 گارتن اش با تحلیل منحنی تحول و دگرگونی اروپا را در ربع قرن اخیر، توصیفی متفاوت از کودتاهای مخملی اروپای شرقی به دست می داد و آن را پدیده ای میان «اصلاح» و «انقلاب» می دانست.174 گارتن اش معتقد است:

آن چه که در کشورهای لهستان و مجارستان به وقوع پیوست را به دشواری می توان «انقلاب» نام نهاد. در واقع آن ترکیبی از اصلاحات و انقلاب بود. در آن هنگام من آن را Refolution نامیدم. در این پدیده، یک عنصر نیرومند و بنیادین «تغییر از بالا» وجود داشت که تحت رهبری «اقلیتی روشن بین» درون احزاب کمونیست عمل می کرد؛ اما یک عنصر زنده «فشار توده ای از پایین» نیز حضور داشت. رابطه متقابل میان این دو عنصر عمدتاً با میانجی گری میان نخبگان حاکم و مخالف شکل گرفت.175

*پیام فضلی نژاد

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها