کد خبر: ۴۴۵۱۵۹
زمان انتشار: ۱۳:۳۶     ۲۳ مرداد ۱۳۹۷
کارشناس مسائل خانواده، گفت: در آخرین سرشماری که سال ۹۵ انجام شد که نتایج این سرشماری در اختیارهمگان هم نیست، ما نزدیک به یک میلیون و چهارصد و سی هزار نفر دختر بین ۳۰ تا ۵۰ سال داریم که ازدواج نکرده‌اند و مجرد هستند.
به گزارش پایگاه 598 به نقل از خبرگزاری دانشجو، براساس گزارش مرکز آمار ایران، آمار مجردین در ایران رو به افزایش است تجرد قطعی تا قبل از سال ۱۳۷۵ دارای نوسان بوده ولی بعد از این سال روند افزایشی پیدا کرده است. مطالعه متن قانون اساسی مبین قوانینی چون اصل ده قانون اساسی و قانون تسهیل ازدواج است که چندان مورد مطالبه نمایندگان مجلس شورای اسلامی و مردم واقع نشده است.

امیرحسین بانکی پور کارشناس مسائل خانواده،‌ علاوه بر مدرک حوزوی دارای مدرک کارشناسی ارشد الهیات ـ فلسفه اسلامی در سال 1376 از دانشگاه تربیت مدرس تهران و همچنین مدرک دکترای فلسفه غرب است و مولف آثاری مانند «مطلع مهر»، «سر دلبران» و «اخلاق خانواده» به چاپ رسیده است. وی موسس و هیأت علمی دانشکده اهل بیت علیهم السلام دانشگاه اصفهان نیز هست.

بانکی پور در گفتگوی تفصیلی مسائلی مربوط به لزوم کاهش سن ازدواج و اقدام در سطح کلان کشور را تببین کرد. بخش دوم این گفتگو به شرح ذیل است:

تحصیل و اشتغال دختران بعد از ازدواج چه اشکالی دارد؟
افزایش سن ازدواج ناشی از چیست؟
بخشی از افزایش سن ازدواج  مربوط به تغییر فرهنگی است که به آن توجهی نمی‌شود مثلا بر برخی پارامترها بسیار تاکید می‌شود مثل اشتغال زنان یا بالا بردن تحصیلات عالی دانشگاهی و تاخیر ازدواج به بعد از آن چه برای دختر چه برای پسر و نتیجه قهری همه این‌ها بالا رفتن سن ازدواج و افزایش رقبای ازدواج است.
اگر زمانی دختران ما به محض اینکه دیپلم می‌گرفتند اولین مسئله خود، خانواده و اطرافیانش این بود که زودتر ازدواج کند اما الان چنین چیزی نیست.

تحصیلات عالیه به دنبال خود کسب شغل را می‌طلبد. وقتی دختران از سن 27 – 28 سالگی عبور کردند تازه به این فکر می‌افتند که این دختر ازدواج هم می‌خواهد بکند، اما دیگر دیر است و خود این موضوع قدرت انتخاب را خیلی خیلی تنزل می‌دهد چرا که هم توقعات دختر بالا رفته است و هم مرد هم‌رتبه او یافت نمی‌شود و در این صورت دختر حس می‌کند که جامعه در حق او اجحاف کرده است. چه اشکالی دارد دختر ما در سن پایین‌تر ازدواج کند و بعد به دنبال تحصیلات عالیه و اشتغال برود؟

همسری و مادری، حقی که از بسیاری از دختران سلب شده است
بالا رفتن سن ازدواج چه خطراتی را متوجه دختران می کند؟
در آخرین سرشماری که سال 95 انجام شد که نتایج این سرشماری در اختیارهمگان هم نیست، ما نزدیک به یک میلیون و چهارصد و سی هزار نفر دختر بین 30 تا 50 سال داریم که ازدواج نکرده‌اند و مجرد هستند، اسمش را تجرد قطعی نمی‌شود گذاشت، ولی از این جمع تعداد معدودی دارند ازدواج می‌کنند وعده‌ای فرصت همسر و فرزند داشتن را به عنوان یک حق مسلم از دست می‌دهند.

به این یک میلیون و چهارصد و سی هزار نفر دختر مجرد، هفتصد و پنجاه هزار دختران بین 30 تا 50 سالی که همسرنشان فوت شده یا طلاق گرفته‌اند و نتوانسته‌اند دوباره ازدواج کنند را هم اضافه کنید. یعنی جمعا 2 میلیون و 200 هزار دختر جوانی داریم که از یک نظر به ازدواج نیاز دارند و از نظر دیگر  یا امید به ازدواج ندارند یا خیلی امیدشان پایین است که بعد از 30 سالگی موردانتخاب باشند.

 این‌ها وضعیت خیلی خطرناکی در کشور ایجاد می‌کند، از این دو میلیون و دویست هزار دختر نمی‌توانیم بخواهیم که مریم مقدس باشند آنها نیاز عاطفی و جنسی دارند که به حق است و باید به درستی پاسخ داده شود.
این بی‌توجهی به وضعیت ازدواج جوانان ممکن است به انحرافات یا به مشکلات روحی عاطفی شدیدی برایشان منجر شود که این مشکلات می‌تواند به دختران و یا به خانواده‌های دیگر هم لطمه بزند.

کارهایی صورت گرفته اما کافی نیست...
از زمانی که شروع به فعالیت کردید چه کارهای مثبتی در عرصه ازدواج انجام شده است؟
البته به لطف خدا کارهایی که صورت گرفته اما کافی نیست مثلا در دهه 70، در صدا و سیما بحث خانواده وجود داشت اما بحث ازدواج به ندرت وجود داشت، در اسناد بالادستی نظام از خانواده صحبت شده بود اما از ازدواج کمتر صحبت می‌شد و در سیاست‌گذاری‌ها نبود.

زمانی که حجت‌الاسلام علی‌اکبری در دولت نهم رئیس سازمان ملی جوانان شد همکاری‌های بسیار خوبی صورت گرفت، همچنین مجلس شورای اسلامی آن موقع در قانون تسهیل ازدواج همکاری کرد اما دولت آیین‌نامه اجراییش را ننوشت و همراهی نکرد.

بسیاری از آروزهایی که آن موقع داشتیم امروز تحقق پیدا کرده مثلا ما آن موقع یکی از دغدغه هایمان این بود که در دانشگاه‌ها و دبیرستان‌ها همه نوع درسی به جوان‌ها و نوجوان‌ها داده می شد جز بحث خانواده، لذا پیگیری‌هایی زیادی انجام شد تا نهایتا درس اخلاق در خانواده را به دورس دانشگاهی وارد کردیم، درس تنظیم خانواده به تحکیم خانواده تبدیل شد و سه کتاب درسی در دانشگاه نوشته شده که در هر سه کتاب مشارکت داشته‌ایم.
 در آموزش و پرورش در طرح تحول نظام جدید درس مدیریت خانواده مصوب شد که الان مولف کتاب‌ها هم به عهده ما گذاشته شده است تا در سال دوازدهم دبیرستان نظام جدید تدریس شود.

مجلس‌ها و دولت‌ها اصل ده قانون اساسی را فراموش کرده‌اند
کمی در مورد اصل ده قانون اساسی و وضعیت برخورد مسئولان با آن توضیح دهید؟
اصل ده قانون اساسی عنوان می کند که "از آن جا كه خانواده واحد بنيادي جامعه اسلامي است، همه قوانين و مقررات و برنامه‌ريزي‌هاي مربوط بايد در جهت آسان كردن تشكيل خانواده‌، پاسداري از قداست آن و استواري روابط خانوادگي  بر پايه حقوق و اخلاق اسلامي باشد".

یکبار در شورای عالی انقلاب فرهنگی اشاره کردم کسی خودش را پاسخگوی مسئله ازدواج و خانواده نمی‌داند.  در همان سال 90 که خدمت حضرت آقا رسیدیم به صراحت گفتم که این اصل ده قانون اساسی را هیچ کدام از رؤسای جمهور تا کنون تذکر نداده‌اند، هیچ نماینده مجلسی براساس اصل ده قانون اساسی وزیری را استیضاح نکرده و هیچ وقت شورای نگهبان به خاطر اصل ده قانون اساسی قانونی را تغییر نداده و جلوی تصویبش را نگرفته در حالیکه می‌بینیم خیلی از اتفاقاتی که در این چند ساله رخ داده به خانواده ضربه زده است.

جلسات راهبردی زن و خانواده در محضر رهبر عزیز انقلاب برگزار می‌شود
کدام مسئولان در پیگیری مسائل خانواده جدی تر وارد شده‌اند؟
 در سال 90-89  بود که جلسات راهبردی خدمت رهبر عزیز انقلاب در موضوع زن و خانواده تشکیل شد.  در جلساتی از ماه‌ها قبل روی مطالبی که قرار است در جلسه ارائه شود، کار می‌کنند. تا کنون 5 جلسه با حضور صاحب‌نظران و مسئولین برگزار شده است که بیشتر شبیه کنفرانس تمام عیار علمی است که خدمت مقام معظم رهبری انجام می‌شود و  بنده هم آنجا مقالاتی داشته‌ام.

از برکات این جلسات احیای اصل ده قانون اساسی اصلی که عنوان می‌کند همه قوانینی که مرتبط با خانواده هستند باید در جهت تحکیم خانواده مقرر شوند.

لزوم گفتمان‌سازی در حوزه ازدواج
خروجی این جلسات با رهبر انقلاب چه بوده است؟
زمانی که این موضوع را خدمت امام خامنه‌ای مطرح کردیم ایشان از ما خواستند که گفتمان‌سازی کنید و تا این موضوع تبدیل به یک گفتمان رایج در بین مردم نشود شورای نگهبان، دولت‌ها و یا مجلس به آن حساسیتی نخواهند داشت.
 از آن سال از فرمایشات آقا این خط را گرفتیم و روی این موضوع کار کردیم که ازدواج جوانان تبدیل به یک مطالبه و مسئله عمومی شود که بحمدالله در کشور تا حدودی این قضیه رخ داده است.

کم و بیش مسئولین نسبت به مسئله ازدواج حساس شدند، شورای عالی انقلاب فرهنگی یک سال و نیم پیش حدود 6 ماه جلساتش درگیر بحث ازدواج بود، اینکه نتیجه داشته یا نه کاری نداریم همین که درگیر شدند مهم است، و یا قوه قضاییه چند سال است که در سطح معاونت فرهنگی قوه در کل استان‌ها درگیر مسئله صیانت از خانواده شده است یعنی کارهای خیلی خوبی در این 15-10 سال نسبت به حرکتی که از سال 80 شروع کردیم رخ داده است.

رسانه ها در زمینه الگوسازی برای ازدواج بیشتر مخرب بوده‌اند تا راهگشا
نقش رسانه ها را در حوزه گفتمان سازی ازدواج چگونه می بینید؟
اگرچه میزگردها و صحبت‌ها  و سریال ها در تلویزیون  و فیلم‌ها در سینما، به سمت ازدواج رفته و به عنوان سوژه جذاب فیلم‌های زیاد  به آن پرداخته‌اند ولی از نظر پیام و محتوای ارائه شده و الگوسازی مخرب هستند یعنی از نوع خواستگاری که معرفی می‌کنند که بیشتر احساسی  و طنزگونه است تا سخنانی که باید در جلسات خواستگاری گفته شود که ربطی به محتوای ازدواج ندارد.
 
چون برنامه‌سازان اصلا دنبال این نیستند که الگویی ارائه کنند و بیشتر به جنبه جذابیت و دراماتیک بودن اثر می‌پردازند، لذا شما می‌بینید ازدواج جزء سوژه‌هایی است که زیاد در فیلم‌های ایرانی دیده می‌شود ولی به عنوان محتوا دست مخاطب را نمی‌گیرد.

آسان سازی ازدواج نیاز به اقدام در سطح کلان دارد
صرف گفتمان سازی در میان مردم کافی است؟
اگر سن ازدواج را پایین بیاوریم تاثیر مثبتی روی پایداری زندگی‌ها و جلوگیری از طلاق دارد کمااینکه آمار رسمی هم حکایت از موفقیت ازدواج‌ها در سنین پایین دارد و یک لازمه آن دوری از تجمل‌گرایی و دیگری ارتقاء بلوغ عقلی و عاطفی نوجوانان و جوانان از طریق سیستم آموزشی است. لازم است که در زمینه آسان‌سازی ازدواج به صورت جدی‌تر وارد موضوع شویم و این موضوع نیاز به سیاست‌گذاری و اقدام در سطح کلان حکومت و بازگشت به اصل ده قانون اساسی دارد.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۲
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها