کد خبر: ۴۴۵۶۰۹
زمان انتشار: ۰۸:۵۰     ۰۴ شهريور ۱۳۹۷
یادداشت/
دکتر ابراهیم رزاقی
1. اقتصاد از آن دست مباحثی است که به جهت درگیر بودن همه اقشار جامعه با آن، در هیچ برهه‌ای، رنگ کهنگی به خود نمی‌گیرد، چه رسد به شرایط فعلی که مسئله درآمد و معاش به مهم‌ترین بحث در سطح کشور تبدیل‌شده است. مردم می‌پرسند که مگر مسئولین نباید به فکر امروز که در میانه یک جنگ تمام‌عیار اقتصادی هستیم، می‌بودند و از قبل، راه‌هایی برای برون‌رفت از بحران‌های اخیر مهیا می‌کردند ؟ حرفشان حق و کلامشان درست است، چون از وقتی‌که سیاست‌های اقتصاد مقاومتی به‌عنوان باطل‌السحر اوضاع غامض کنونی رسماً ابلاغ‌شده، کمتر شاهد اجرای این راهبرد راهگشا بوده‌ایم و همین اهمال‌ها و سوء مدیریت‌ها، موجب شده است که اقشار متوسط و ضعیف، بیشترین فشارها را متحمل شوند.
2. متأسفانه به‌سختی می‌توان باور کرد که برخی از مسئولین ، از نتایج برنامه‌ریزی‌های خود باخبر نبوده باشند و نظر نویسنده این سطور آن است که بخشی از مسئولین، اساساً به دیدگاه انقلاب اسلامی در زمینه اقتصاد اعتقادی ندارند. اقتصاد مقاومتی که یک گرته‌برداری دقیق از آرمان‌های اصیل انقلاب به شمار می‌آید، زمانی قابل‌اجراست که قاطبه مجریان آن، به اندیشه‌های معمار کبیر انقلاب و قانون اساسی مقید باشند، چراکه یکی از موانع بزرگ اجرای این استراتژی شفابخش، بی‌توجهی به قانون اساسی، منویات امام راحل(ره) و شعار «استقلال» است؛ استقلالی که ایران اسلامی را به خودکفایی و بی‌نیازی در همه زمینه‌ها می‌رساند. این در حالی است که عده‌ای لیبرال و تکنوکرات که در برخی از مراکز مهم تصمیم سازی هم نفوذ کرده‌اند، علناً اعلام می‌کنند استقلال، هزینه‌ساز است و باید نسخه اقتصاد لیبرال را عمل کنیم تا رشد کنیم، تا به ما اجازه داد و ستد در سراسر دنیا بدهند! 
3. اقتصاد مقاومتی، «مردم‌نهاد» است و «زمینه و فرصت مناسب را برای نقش‌آفرینی مردم و فعالان اقتصادی در تحقق حماسه اقتصادی» فراهم می‌کند. خب، امروز نقش و جایگاه مردم در اقتصاد مقاومتی چیست ؟ اعلام می‌شود که برای تعدیل بازار و کاستن از التهابات موجود، بیایید برای خرید سکه ثبت‌نام کنید، بازار خودرو آشفته است و دلالان سوءاستفاده می‌کنند، بروید در سایت برای خودرو ثبت‌نام کنید و امثال این قبیل سیاست‌ها. اسم این را می‌گذارند مشارکت مردمی! نقش‌آفرینی مردم در اقتصاد مقاومتی یعنی اینکه هر کس با اندک سرمایه‌ای که پس‌انداز کرده، به جرگه تولید واردشده و طی چند ماه و چند سال، از سود ناشی از تولید – نه سفته‌بازی و دلالی – بهره‌مند گردد. 
4. واژه مقدس «مقاومت» در استراتژی اقتصاد مقاومتی، به مفهوم شرایط جنگی است. دیده‌بان انقلاب می‌گوید به ما تهاجم شده و می‌خواهیم بایستیم و مقاومت کنیم، همان‌گونه که در دوره تهاجم نظامی و سیاسی ایستادیم. سؤال این است که آن زمان چگونه ایستادگی ‌کردیم؟ منتظر و معطل کسی ماندیم؟ بر چه مبنایی مقاومت کردیم؟ از اسلام انقلابی، استقلالمان و حیثیتمان دفاع کردیم، صدها هزار شهید و جانباز تقدیم کردیم، اکثر شهرها زیر موشک‌باران دشمن قرار گرفت اما کوتاه نیامدیم و پیروز شدیم و از دل آن، صنعت دفاعی ما به شکلی متولد شد که امروز در بدترین شرایط، پیشرفته‌ترین و مدرن‌ترین تجهیزات از موشک و تانک و هواپیماهای جنگنده گرفته تا تجهیزات جنگ الکترونیکی به دست ساده‌زیست‌ترین، فداکارترین و ایثارگرترین نیروهای انقلابی تولید می‌شود. حالا در جنگ اقتصادی بر چه مبنایی و با کدام دیدگاه می‌خواهیم بایستیم و اقتصاد مقاومتی را اجرا کنیم ؟ آیا واقعاً رفاه‌زدگی و بی‌فکری برخی‌ها، حالت جنگی دفاع مقدس را تداعی می‌کند یا به دنبال اجرای سیاست‌های سرمایه‌داری لیبرال هستند ؟
5. اقتصاد مقاومتی «تولید محور» است و با مصرف داخلی رشد می‌کند. تعریفی که امام راحل(ره) و رهبر معظم انقلاب از توسعه اقتصادی دارند نیز دقیقاً بر این اساس منطبق است. امام می‌فرمودند چرا کالایی که تولید نمی‌کنید، مصرف می‌کنید ؟ منظورشان کالاهای وارداتی بود. می‌گفتند ثروت اگر مشروع هم باشد، باید برود در مزرعه و کارخانه. یعنی‌ سرمایه‌ای که در دلالی و سوداگری هزینه شده - حتی اگر مشروع هم باشد - بازهم مورد تأیید نیست. یا عقیده داشتند که بیشتر از یک خانه را برای چه می‌خواهید؟ مقام معظم رهبری هم عیناً همین نظر را دارند. تولید در حال حاضر 20 درصد و واردات 200 درصد سود دارد و درعین‌حال، مردم خبرهایی از اینکه فلان مسئول یا بهمان مقام در واردات غیرقانونی یا قاچاق دست داشته، به‌وفور می‌شنوند. با این اوضاع، کسی جرأت نمی‌کند سرمایه خود را به بخش تولید بیاورد. تولید در سایه ممنوعیت واردات کالاهایی نضج می‌گیرد که در داخل، مشابه آن ساخته می‌شود، زمانی رونق پیدا می‌کند که کالای قاچاق، در بازار جولان ندهد، وقتی قوت می‌گیرد که به مدد پرداخت یارانه، سودآور باشد و رقیبی مثل کالاهای وارداتی با ارز ارزان‌قیمت نداشته باشد. 
6. یک نکته مهم که در اجرای اقتصاد مقاومتی مغفول مانده، این است که هر کار بزرگی، مجریان بزرگ می‌خواهد که در عرصه‌های دشوار، امتحان خود را پس داده باشند. با آغاز مانور اشرافی گری در میان برخی از مسئولین در دهه 70، مدیران جهادی از طرف بعضی از مقامات مسئول آن زمان، با این برچسب که شما مسبب شروع و ادامه جنگ بودید، خانه‌نشین شدند که هنوز هم کم‌وبیش این رویه معمول است. صاحب‌منصبی که در بیانات و مواضع خود هیچ‌گاه از کلمه «جهادی» استفاده نمی‌کند و آن را مقارن با افراط می‌داند، طبیعتاً نمی‌تواند حضور نیروهای متصف به این ویژگی برجسته را در کارزار اقتصادی تحمل کند. بسیاری از نهادهای انقلابی یک‌تنه به‌اندازه چندین سال، کار مولد و مفید اقتصادی انجام داده‌اند، اما دریغ از یک تقدیر و تشکر ساده. بند بیستم سیاست‌های اقتصادی بر «تقویت فرهنگ جهادی و اعطای نشان اقتصاد مقاومتی به اشخاص دارای خدمات برجسته در این زمینه» اشعار دارد، بااین‌حال، چرا هیچ‌کس از مقامات مسئول، تقویت فرهنگ جهادی در اقتصاد را مطالبه نکرده و چرا برخی افراد بدسابقه و بدنام در زمینه‌های فرهنگی و هنری جایزه می‌گیرند اما از اعطای نشان اقتصاد مقاومتی به فعالان بی‌نام‌ونشان این عرصه خبری نیست؟ کسانی که ادعا می‌کنند هیچ‌یک از اوامر رهبر حکیم انقلاب نبوده که به مرحله اجرا درنیامده باشد، پاسخ دهند که مدیران انقلابی در کجای پازل آن‌ها قرار دارند و با کدام دلیل محکمه‌پسند، از سازمان‌ها و جریان‌های انقلابی که بی‌ادعا چرخ اقتصاد را می‌چرخانند، حمایت نمی‌کنند .
7. در بند 22 اقتصاد مقاومتی به موضوع بسیار مهم «رصد برنامه‌های تحریم و افزایش هزینه برای دشمن» تصریح‌شده. به تحریم‌ها اشاره‌ای نمی‌کنیم چراکه تحریم‌های فعلی، زاییده توهم اعتماد به خارج از مرزها، بی‌اعتمادی به ظرفیت‌های فراوان داخلی و سردادن شعار ما نمی‌توانیم است ولی در باب هزینه‌تراشی برای دشمن، باید گفت که برخی سیاست‌ها نه‌تنها کار حریف را سخت نکرده، بلکه از طریق سوء مدیریت‌های ناشی از نگاه غیرانقلابی، هزینه‌های آمریکا را کاهش نیز داده است. اعتماد به کارگران و کشاورزان، به میان آن‌ها رفتن و دست یاری به‌سوی آنان دراز کردن است که رقم هزینه‌های دشمن را برای تحریم بالا می‌برد، نه معطل کردن مقدرات کشور و مذاکره با کسانی که فرش قرمز برای جلادان پهن کرده و هر روز با وعده‌ووعیدهای فریبنده از زیر بار عمل به تعهداتشان شانه خالی می‌کنند.
8. در کنار همه این عوامل، نباید از تأثیر مشارکت مردمی و عمومی در «حمایت از کالای ایرانی» غافل شد. ندانم‌کاری مسئول و سازمانی که مجوز واردات بی‌رویه می‌دهد، وقتی آثار مخرب در پی دارد که آحاد جامعه از کالاهای خارجی استقبال کنند وگرنه، جنس خارجی بدون مشتری، مثل نارنجکی است که چاشنی ندارد. به بیان ساده‌تر، وزن حمایت مردم از محصولات وطنی، آن‌قدر سنگین است که سهل‌انگاری‌ها و خیانت‌ها را پوشش می‌دهد و از تبعات منفی آن به شکل چشمگیری می‌کاهد. لذا برای خروج از وضعیت بغرنج فعلی، مسیری سهل‌الوصول‌تر و نزدیک‌تر از اجرای سیاست‌های اقتصاد مقاومتی وجود ندارد که در صورت پای‌کار آمدن همه نیروهای دلسوز، انقلابی و جهادی همانند دفاع مقدس، قطعاً میوه پیروزی را بار دیگر خواهیم چید.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها