کد خبر: ۴۹۸۱۸۷
زمان انتشار: ۱۰:۰۷     ۳۰ آذر ۱۴۰۰
کی بود کی بود من نبودم؛
خبرهای زیادی این‌روزها از فعال شدن جریان استحاله طلب در حال انتشار است و هر کدام از افراد مطرح و شناخته شده این جریان به سهم خود مطالبی را بیان می کنند که گویی اصلا ایشان 32 سال عموما و 8 سال آخر دولت اعتدال را بیاد ندارند.

به گزارش سرویس سیاسی پایگاه 598، خبرهای زیادی این‌روزها از فعال شدن جریان استحاله طلب در حال انتشار است و هر کدام از افراد مطرح و شناخته شده این جریان به سهم خود مطالبی را بیان می کنند که گویی اصلا ایشان 32 سال عموما و 8 سال آخر دولت اعتدال را بیاد ندارند. خواننده گرامی را به محورهای ذیل حوالت داده و برای درک این نوشتار، نتیجه گیری نهایی را اصل و استخوان بندی آن می دانیم که باید حتما خوانده شود تا منظورمان مشخص گردد. سعی در خلاصه گویی در حد امکان نیز لحاظ گردیده است:

1- اصولا در فرهنگ سیاسی و زبان بدن و کلام سیاستمداران ایرانی ظاهرا واژه "عذرخواهی " نوعی توهین است لذا هیچ‌وقت این واژه را بکار نمی برند.

2- عذرخواهی کردن در کشور ما در بین همه مردم و علی الخصوص سیاستمداران با اعتراف به خطا و گناهی نابخشودنی مترادف تلقی می شود که باید از آن دوری کرد و گرنه بی آبرویی را بدنبال خواهد داشت.

3- در جامعه ما هم عذرخواهی صورت نمی گیرد و یا اگر هم بگیرد پذیرفته نمی شود. رفتار شایسته و تحسین برانگیزی که در فیلم های خارجی به عنوان معدود ابزار ارتباط فرهنگی ما با آنان می‌بینیم، عذرخواهی و مهمتر از آن پذیرش عذرخواهی است.

یعنی یک بده بستان معقول آرمانی - انسانی که معترف است هر کسی می تواند اشتباه و یا خطا کند اما پذیرفتن عذرخواهی او یعنی بخشش ، یعنی درس گرفتن از خطا و اجازه دادن به او جهت ادامه زندگی با این جهت. در در کشور ما باز هم ظاهرا غرب گراها اگر هر کاری رو بکنند اما بازهم عذر خواهی نمی‌کنند. میگن هر چی میخواهی بخواه اما این یکی رو نخواه.

4- ای کاش قضیه فقط به عدم وجود "فرهنگ عذر‌خواهی" در میان سیاست‌ورزان جامعه ختم می شد اما نه تنها عذر خواهی در کار نیست بلکه از استعفاء و کنار رفتن بدلیل وضعیت های بغرنجی که ناشی از مدیریت ناقص یا بی تدبیری آن‌ها نشات می گیرد نیز نشانه ای دیده نمی شود.

در فرهنگ امروز جامعه ما جمله ای وجود دارد که ظاهرا این یکی کاربرد فراوان دارد چه در کلام و چه در زبان بدن و آن نیز جمله" کی بود کی بود من نبودم" می باشد. جریان این مدیران داستان همان دزدی است که در میان مردم می دوید و فریاد می زد: دزد دزد.

در نتیجه گیری باید اعتراف کرد که بارها در کشورهای پیشرفته با زایش فرهنگی به روز شده که ماحصل و ثمرۀ پیشرفت اقتصاد و علوم و فنون در آنهاست ، سیاستمداران از ملت خود عذرخواهی کرده و استعفا داده اند. اما ما ملتی هستیم که از این نعمت نیز محرومیم.

جذابیت مقام و پست و لذت قدرت در کشور رقمی با صفرهای بی نهایت است که خواندن آن دشوار می باشد. حتی اگر یکی از آنان عذرخواهی کند هرگز برای اثبات تأسف خود ، استعفا نمی دهد و یا اگر استثنائا استعفایی هم داده شود به فعالیت خود در همان زمینه ادامه می دهد.

هرگز هیچ خطاکاری تصور نمی کند که اگر کنار برود لابد فرد شایسته‌تری سرکار می آید و جالب‌تر آن که شایسته تر از خود کسی را برای این سمت نمی بیند. جالب قضیه اینجاست که که نه تنها فرهنگ عذرخواهی و استعفاء در بین سیاستمداران ما وجود ندارد بلکه با از دست دادن قدرت سیاسی، آن هم در یک فرایند کاملا مردم سالارانه مردم و نظام را تهدید به اغتشاش و تبعات بعدی آن می کنند.

نگاهی کوتاه به فضای این‌روزهای رسانه های این جریانات و مواضع سیاسی ایشان موید این ادعا می باشد.

رضا احمد زاده

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۱
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها