کد خبر: ۵۳۲۱۱۶
زمان انتشار: ۰۸:۲۲     ۱۱ آذر ۱۴۰۲
یازدهم آذرماه سالروز شهادت میرزا کوچک خان جنگلی است که به انتشار گوشه ای از اسناد و آمار پیرامون این شهید والامقام می پردازیم .
به گزارش پایگاه خبری 598، به نقل از خبرگزاری حوزه، یازدهم آذرماه سالروز شهادت میرزا کوچک خان جنگلی است که به انتشار گوشه ای از اسناد و آمار پیرامون این شهید والامقام خواهیم پرداخت:
 
* سند وطن‌پرستی میرزا کوچک‌خان جنگلی

دفاع از استقلال و تمامیت ارضی ایران از مهمترین خطوط سیاست میرزا کوچک خان جنگلی محسوب می‌شد و مفاهیمی چون وطن‌پرستی، تمامیت ارضی، استقلال مملکت و منافع ملی ازجمله مهم‌ترین مبانی نظری او بود.

 
در بخشی از اعلامیه‌ای که در شعبان ۱۳۳۸ با امضای میرزا منتشر شد، آمده بود: «عموم ایرانیان می‌دانند که از بدو قیام و تشکیل جمعیت جنگل الی کنون، نخستین نظریه که قبل از هر چیز مطمح نظر و با خطی جلی و برجسته در سرلوحه مرام آنان منقش بوده، همانا رفاهیت حال عموم هموطنان، تهیه موجبات سعادت و استقلال ایران و بالاخره رهایی یافتن از چنگال متعدیان بوده است...»
 
در همین‌رابطه، کوچک‌خان در مکتوبی به روتشتاین سفیر وقت شوروی در تهران متذکر می‌شود: «... در خاتمه این نکته را لازم به تذکر می‌داند که مقصود من و یارانم، حفظ استقلال مملکت و اصلاح و تقویت مرکز است. تجزیه گیلان را که مقدمه ملوک‌الطوایفی است همچنین ضعف کشور را خیانت صریح دانسته و می‌دانم.»
 

سند وطن‌پرستی میرزا کوچک‌خان جنگلی

 

 

* تجلیل شهید مدرس از مقاومت نهضت جنگل در برابر بیگانگان

همزمان با مبارزات نهضت جنگل و هجمه‌های داخلی و خارجی علیه میرزا کوچک‌خان و یارانش جمعی از مسلمانان درباره ماهیت نهضت جنگل و درباره خود میرزا از شهید آیت‌الله سید حسن مدرس استفتاء می‌کنند.

 
در متن این سؤال آمده است:
 
آیا محاربه با جمعیتی که پنج سال است به نام اتحاد اسلام و جنگلی‌ها در حدود گیلان قیام کرده و عملا خودشان را به تمام اهالی ایران معرفی نموده و جز حفاظت نوامیس اسلامی و حراست [از] استقلال مملکت و دفاع از [مقابله با] دشمنان ایران و اسلام و قطع نفوذ و مداخلات ظالمانه و تعدیات جابرانه اجانب، مقصد و مقصودی نداشته و ندارند و تنها جمعیتی [است] که در تحت تأثیرات دیگری نبوده، فقط به قوای مادی و معنوی ایرانی اتکا و اتکال داشته و حقیقتا موجب افتخار و شرافت ایران و ایرانی است چه صورت دارد؟ آیا محاربین با این جمعیت در حکم محارب و محاربه با امام زمان(ع) خواهد بود؟ حکم او را بیان نمایید.
 
پاسخ شهید مدرس:
 
بسم‌ الله الرحمن الرحیم
 
حقیر از آقای میرزا کوچک خان و از اشخاصی که صمیمانه و صادقانه با ایشان هم‌آواز بودند، نیت سوئی نسبت به دیانت و صلاح مملکت نفهمیدم، بلکه جلوگیری از دخالت خارجه و نفوذ سیاست آنها در گیلان، عملیاتی بوده بس مقدس که بر هر مسلمانی لازم [است.] خداوند همه ایرانیان را توفیق دهد که نیت و عملیات آنها را تعقیب و تقلید نماید. پرواضح است که طرفیت و ضدیت و محاربه با همچه جمعیتی، مساعدت با کفر و معاندت با اسلام است.
 
فی شهر جمادی الثانیه ۱۳۳۸
 
سیدحسن مدرس
 
جای مهر، سیدحسن ابن اسمعیل طباطبایی
 

تجلیل شهید مدرس از مقاومت نهضت جنگل در برابر نفوذ بیگانگان

 

* واکنش میرزا کوچک خان به امضای قرارداد ۱۹۱۹ / پاسخ سردار جنگل به تهدید و تطمیع دشمن

 

میرزا کوچک خان علاوه بر این که با استبداد داخلی مبارزه می‌کرد، با قوای بیگانه نیز سر ناسازگاری داشت. مخالفت میرزا با سیاست استعماری غرب را در واکنش او به امضای معاهده ننگین ۱۹۱۹ وثوق‌الدوله می‌توان دید. میرزا یکی از مخالفان قرارداد ۱۹۱۹ بود. حسین مکی می نویسد: یکی دیگر از موانع اجرای قرارداد، وجود میرزا کوچک خان در جنگل بود که با عده ای از رجال و ملیون ایران حتی شخص شاه و مخالفین قرارداد، محرمانه سر و سرَی داشت و دائماً دولت وثوق الدوله را تهدید می نمود. دولت وثوق الدوله به هر وسیله خواست او را مطیع نماید موفق نگردید. بالاخره به وسیله نامه ای دیپلماسی و سه پهلو و در عین حال تهدیدآمیز و ملایم و ظاهر فریب خواست با او کنار بیاید. میرزا کوچک خان تسلیم نشده جواب دندان شکنی به دولت داد.

این دو مراسله - یعنی مراسله دولت با میرزا - که بغض میرزا کوچک را نسبت به سیاست انگلستان می رساند، فوق العاده قابل ملاحظه و از لحاظ سیاسی شایان کمال توجه است. این دو مراسله دو سه هفته بعد از انتشار قرارداد، مبادله شد. آن نامه‌ها بدین قرار است:

 

نامه دولت خطاب به میرزا این است:

«از آنجائی که دولت علَیه ایران شخص مرا که رئیس آتریاد تهران و چند سال است به ایران‌دوستی خدمتگزار هستم جهت قلع و قمع ریشه فساد جنگل تعیین فرموده و این مسئله قطعی است و کسانی هم که با شما همراهی می کنند اطلاع کامل داریم به جزای خود خواهند رسید. به جنابعالی که سردسته آن‌ها هستید اعلان میشود به عون الله تعالی ریشه و مبدأ فساد را از صفحه گیلان کنده و مضمحل خواهیم نمود. لیکن محض این که شخص شما وطن دوست و ایران‌خواه عاقل و نیک نفس معرفی شده اید، لازم است به شما خاطرنشان شود هرگاه جنابعالی را در محکمه عدل الهی حاضر نمایند و سئوال شود آنچه خسارت و تلفات اهالی بیچاره از بدو الی ختم وارد آمده است مسئول درگاه الهی کی است؟ گمان می کنم که انصاف خواهید داد و شرمنده خواهید شد.

بدیهی است انسان کامل برای فائده موهوم راضی بدین مسئولیت بزرگ نخواهد شد، و نیز به من هم اینطور دستگیر شده است که با آن صفات عالی برای شخص خود راضی به اذیت مسلمین بیچاره نخواهید بود.

لذا با کمال اطمینان و قول شرف نظامی و به خدای یکتا قسم است چنانچه به اردوی قزاق ایران و به من پناهنده شوی و حرف مرا بپذیری قول می دهم که وسائلی فراهم داریم که بقیه عمر خود را با کمال احترام و با مشاغل عالی به آسودگی زندگانی نمائی و این قول نظامی که در این ورقه به شما داده می شود به وحدانیت خدا حق است، تا زمانی که آسایش شما را در پیشگاه اعلیحضرت همایونی و اولیاء دولت علَیه ایران فراهم و به عمل نیاورم شخص جنابعالی و کسانی که شما به آن‌ها اطمینان دارید و اطمینان می دهید در اردوی قزاق مثل یک نفر مهمان عزیز می باشید، به مصداق آیه شریفه «اکرم الضیف و لو کان کافرا» [۱] و نیز چنانچه بخواهید غیر این مسئله حرفی داشته باشید خوبست محلی را برای ملاقات و حرف آخر معین دارید که در آن محل با شما ملاقاتی بشود که رفع اشتباهات افواهی شده باشد.

رئیس آتریاد تهران- رتمیسترتکاچنکوف»

 

جواب میرزا کوچک خان به این نامه چنین است:

هو الحق

جناب آقای رئیس آتریاد رتمیستر تکاچنکوف

جواب ، لیله ۲۲ ذیحجه ۱۳۳۷

از صدر تا ذیل مرقومه مورخه ۲۱ شهر جاری را با دیده دقت دیدم. بنده به کلمات عقل‌فریبانه اعضاء و اتباع آن دولت که منفور ملتاند فریفته نخواهم شد. از این پیشتر نمایندگان دولت انگلیس با وعده هایی که به سایرین داده اند یکبارگی قباله مالکیت ایران را گرفته تکلیفم کردند، تسلیم نشدم. مرا تهدید و تطمیع از وصول به معشوق یا مقصودم باز نخواهد داشت. وجدانم به من امر می کند که در استخلاص مولد و موطنم که گرفتار چنگال قهاریت اجنبی است کوشش کنم. شما می فرمائید نظام، نظر به حق و باطل نداده مدعیان دولت را هرکه و هرچه هست باید قلع و قمع نمود تا دارای منصب و مقام شوم.

بنده عرض می کنم تاریخ عالم به ما اجازه می دهد هر دولتی که نتواند مملکت خود را از سلطه و اقتدار دشمنان خارجی نجات دهد وظیفه ملت است که برای استخلاص وطنش قیام کند، اما کابینه حاضره می گوید: «من محض استفاده شخصی باید مملکت را در باراز لندن به ثمن بخس بفروشم»!

در قانون اسلام مدون است کفار وقتی که به ممالک اسلامی مسلط شوند مسلمین باید به مدافعه برخیزند ولی دولت انگلیس فریاد می کند: من اسلام و انصاف نمی دانم و باید دولت ضعیفه را اسیر آز و کشته مقصود مشئوم خود سازم. بنده می گویم انقلابات امروزه ما را تحریک می کند مثل سایر ممالک دنیا در تمام ایالات ایران اعلان جمهوریت بر طبق مرام سوسیالیست‌ها داده و رنجبران را از دست راحت طلبان برهانیم، ولیکن درباریان تن در نمی دهند که مملکت ما با قانون مشروطیت از روی پروگرام دموکراسی اداره گردد.

باری با این ادله وجدانم محکوم است در راه سعادت مملکتم سعی کرده؛ گو این که این کرورها نفوس و نوامیس و مال ضایع شود. در مقابل جوابی را که موسی در مقابل با فرعون و محمد(ص) به ابوجهل و سایر مقننین و مؤسسین آزادی و روحانی در محکمه عدل الهی می دهند من هم که یکی از پیروان آنان می باشم خواهم داد. بنده و همراهانم شما و پیروانت در این دو مخالف می رویم باید دید عقلای عالم به جسد کشته ما می خندند یا به فاتحیت شما تحسین می کنند؟!

فرضاً تمام مراتب فوق حمل به کذب رود یعنی بنده حقیقتاً یک نفر جاه طلب نفسانی تصور شده به مواعید جنابعالی متمایل گردم، آن وقت عرض می کنم کسانی که تسلیم گردیدند و ورقه ممهوره دولت را در دست داشتند همه را به دار آویختند، حبس کردید، تبعید نمودید، بنده را با چه رو بعد از این عملیات باز تکلیف به تسلیم می نمائید؟

از این که در خاتمه درخواست ملاقات کرده بودید عرض می کنم کسانی که دارای شرافت قولی نیستند ملاقات کردن با ایشان از قاعده عقل به دور و بیرون است. فقط بین ما و شما را باید خداوند حکم فرماید.

کوچک جنگلی


۱.عبارت غلط است. باید «اکرموا» باشد. از این گذشته عبارت گفته پیغمبر است نه آیه شریفه قرآن!

 
 
* تصاویر تاریخی از میرزا کوچک خان جنگلی
منبع: مرکز اسناد انقلاب اسلامی
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها