کد خبر: ۶۵۹۲۵
زمان انتشار: ۱۵:۴۹     ۱۸ تير ۱۳۹۱

"قبول اين مسأله براي من از زهر كشنده تر است ولي راضي به رضاي خدايم و براي رضايت او اين جرعه را نوشيدم ، در شرايط كنوني آنچه موجب اين امر شد، تكليف الهي ام بود. شما مي دانيد كه من با شما پيمان بسته بودم كه تا آخرين قطره خون و آخرين نفس بجنگم، اما تصميم امروز فقط براي تشخيص مصلحت بود و تنها به اميد رحمت و رضاي او از هر آنچه گفتم گذشته و اگر آبرويي داشتم با خدا معامله كرده ام"

ما چه باور کنیم و یا امتناع کنیم، درگیر جنگ تمام عیاری با غرب در حوزه اقتصاد هستیم. اگر چه در زمان جنگ تحمیلی، برای مقاصد سیاسی ابزارهای نظامی در دستور کار غرب قرار گرفت، در مقطع کنونی برای رسیدن به همان اهداف سیاسی، ابزارهای اقتصادی مورد استفاده غرب قرار گرفته است. واقعیت این است که وجه غالب مقابله کشور در عرصه این جنگ اقتصادی، برخورد کلاسیک است. نگرانی این جاست که همان مصالح و اضطرارهایی که باعث شد علیرغم تمامی فداکاری­ها و جانفشانی­های رزمندگان در دفاع مقدس، رهبری انقلاب وادار به نوشیدن جام زهر پذیرش قطعنامه شود، این بار نیز بروز نموده و مصلحتی دیگر را به انقلاب و رهبری تحمیل نماید. برای اجتناب از بروز چنین امری، مروری بر ابعاد مختلف جنگ اقتصادی لازم به نظر میرسد.

بعد اقتصادی:

تلاش برای وابسته سازی رفاه و یا سختی­های اقتصادی کشور به میزان همراهی با غرب و خصوصا آمریکا هدف اصلی تحریم­های اقتصادی در برهه کنونی است. علیرغم حوزه­های نظامی، فرهنگی و سیاسی، حوزه اقتصادی نقطه ضعف جمهوری اسلامی و نقطه قوت نظام سلطه است و تمرکز منازعه نظام اسلامی و نظام سلطه در میدان اقتصادی خواست مهم غرب است. وابستگی اقتصاد کشور به درآمدهای نفتی، تجمیع این درآمدها در اختیار دولت و بروز ناکارآمدی­های عمده نهادی در نتیجه آن باعث شده است که ایران نتواند  کارنامه عملکرد اقتصادی مطلوبی ارائه دهد.

در مقابل، غرب بدلیل توان اقتصادی و تجاری خود در جهت­دهی بازارهای خرید و فروش محصولات ایرانی، ابزارهای پولی و مالی خود همچون ارزهای جهان­روا، موسسات مالی و اعتباری متعدد، بیمه­های بین­المللی، ابزارهای ارتباطی همچون فارکس، رویترز و حتی سوییفت استفاده نموده و منازعه را به سود خود هدایت نماید. برخورد کلاسیک و منفعل با تحریم­های اینچنین باعث کاهش توان مانور اقتصادی کشور شده و با توسعه ناکارآمدی و فساد در کشور، تضعیف نظام اسلامی که مهم­ترین خواسته غرب است را محقق می­سازد.

بعد نظامی:

خاطره تلخ نبرد رژیم صهیونیستی با حماس و حزب­الله در کنار تجربه موفق­تر جنگ با عراق و خصوصا لیبی نشان می­دهد که غرب زمانی فاز نظامی را با دلخواه خود آغاز می­کند که از پیروزی خود مطمئن باشد. اگر قرار باشد در نهایت و در زمانی که کشور به حداکثر ضعف درونی رسید، فاز نظامی آغاز شود پس چه بهتر است که هم­اکنون و قبل از ایجاد ضعف درونی مذکور این اتفاق بیفتد. غرب با آگاهی از مزایای آغاز حمله نظامی بر ضد ایران در برهه کنونی، هیچ­گاه آغازگر چنین امری نخواهد بود. ضمن آنکه یک درگیری نظامی که اثرات جدی بر ساختار سیاسی جمهوری اسلامی و هرم قدرت برجای نگذارد، می تواند هم موجب شکاف در توافقات کشورهای قدرتمند جهانی علیه کشور شود، هم قیمت نفت را چنان افزایش دهد که غرب ناگزیر به پرداخت هزینه های بیشتر شود و هم افکار عمومی را در سطح جهانی به سود جمهوری اسلامی بسیج کند. لذا یک درگیری نظامی محدود اگر چه میتواند متضمن نتیجی شود، لیکن هیچ تضمینی برای محدود ماندن ابعاد آن وجود ندارد.

اگر بعد نظامی هم بخواهد در دستور کار غرب قرار گیرد لازمه آن تشدید تحریم­ها و ضعیف نمودن ساخت داخلی کشور برای اطمینان از نتیجه بخش بودن نتایج هجوم نظامی است.

بعد سیاسی:

ایجاد شکاف در حاکمیت برای تضعیف موضع رهبری یکی از مهم­ترین اهداف دشمن در جنگ اقتصادی است. در نقطه مقابل تهدیدات اسرائیلی مبنی بر تجاوز نظامی که وحدت و انسجام بیشتر نیروهای داخلی کشور را بدنبال دارد، نبرد اقتصادی می­تواند به تدریج موقعیت منتقدان رهبری به عنوان تصمیم­گیر اصلی در حوزه سیاست خارجه را  بدنبال داشته باشد. علاوه بر آن، ایجاد شکاف در بدنه عمومی مردم و همراه نمودن بخشی از آن­ها با بهانه انتقاد و اعتراض به اوضاع معیشتی نیز هدف دیگری است که در طراحی دشمن از جنگ اقتصادی دنبال می­شود.

بدیهی است که دامنه چنین اعتراضاتی به حوزه اقتصادی محدود نمانده و با موج­سواری ایادی دشمن چنین تحرکاتی به هدف­گیری مسایل حاکمیتی و سیاسی منجر خواهد شد. همان­گونه که رهبری اشاره نمودند:" در مقابله‌ى با جمهورى اسلامى، همه‌ى تلاش خودشان را دارند به كار ميبرند؛ هدف هم اين است كه نظام مقدس جمهورى اسلامى را از پشتيبانى مردم ـ از اين پشتوانه‌ى عظيم ـ محروم كنند. اين تحريمها و اينها كه مشاهده ميكنيد، هدف اصلى‌اش اين است. البته بدروغ ادعا ميكنند كه هدف تحريمها، مردم نيستند: ميخواهيم به مردم ضربه وارد نيايد. مثل بقيه‌ى ادعاهاشان، اين هم دروغ و فريب و خدعه است. نه؛ اتفاقا هدف اصلى، مردمند. فشارها براى اين است كه مردم را به ستوه بياورند، مردم را دچار مشكلات كنند، تا از نظام جمهورى اسلامى دل ببُرند". همراهی بدنه مردم در مدیریت موفق فتنه88 و تجربه موفق انتخابات اخیر مجلس شورای اسلامی دستاوردهای مهمی بودند که تلاش غرب در بعد سیاسی را ناکام نمودند.

بعد رسانه­ای:

در بعد رسانه­ای هدف اصلی دشمن این است که کاستی­ها، ناکارآمدی­ها و ضعف­های مختلفی که همواره در اقتصاد کشور وجود داشته و دارد را به تحریم­های اقتصادی خارجی نسبت دهد. تبلیغات رسانه­های غربی مملو از خبرهایی است که مشکلات معیشتی و اقتصادی کشور را بازتاب داده و ریشه آن را اعمال تحریم­های خارجی معرفی می­کنند. در این میان، عکس­العمل رسانه­ای کشور در انکار هرگونه تاثیرپذیری اقتصاد کشور به نظر نمی­رسد که راهبرد مناسبی قلمداد شود.

این راهبرد، علاوه بر اینکه اعتماد عمومی به مسئولین را کاهش می­دهد، قدرت مانور رسانه­ای نظام را نیز به چالش می­کشد. در مقابل میتوان با رویکردی تهاجمی، غرب را بدلیل اعمال فشار و تحریم علیه کشور محکوم نموده و  اذعان داشت که مردم و مسئولین با کار جهادی و مبارزه مستمر می­توانند و توانسته­اند بر چالش­های پیش­رو غلبه کنند. در بعد رسانه­ای، مساله ایران هراسی و تبلیغلت منفی محور دیگر جنگ اقتصادی غرب علیه ایران است که فضای جهانی را برای تعامل و سرمایه­گذاری در کشور متشنج می­نماید. در شرایط حاضر، عمده توان کشور در مقابله با تحریم­ها به حوزه اقتصادی جلب شده است و عملا بعد رسانه­ای با پیگیری مناسبی روبرو نبوده است.

راهبرد اقتصاد مقاومتی:

همان­گونه که پیشتر بیان گردید، محل تمرکز جبهه مبارزه با استکبار حوزه اقتصادی است. از سوی دیگر، به نظر نمی­رسد راهبردهای موجود در مقابله با تحریم­ها بتواند برای بلندمدت جمهوری اسلامی را مصون سازد. اگر چه برآورد وضعیت کنونی غرب نشان می­دهد آنان نیز برای ادامه تحریم­ها با شدت کنونی با چالش­های زیادی مواجه­اند لیکن، می­بایست در  داخل کشور مسیرنمای حوزه اقتصادی کشور با استفاده از فرصت تحریم­ها بگونه­ای ترسیم شود که کشور بتواند در بلند مدت هم پیشرفت اقتصادی متناسب با خود را بدست آورد و هم ناگزیر نباشد بدلیل فشارها و تحریم­های خارجی از اهداف و آرمان­های خود چشم­پوشی کند.

به بیان دیگر، تحریم­ها نبایستی به عنوان یک شوک زودگذر بلکه بمثابه یک عامل دائم و پایدار فرض شده و طراحی اقتصادی بر مبنای آن انجام شود. مقصود از اقتصاد مقاومتی نیل به چنین هدفی است. منظور از اقتصاد مقاومتی یک اقتصاد فعال و پویاست نه یک اقتصاد منفعل و بسته چنانکه مقاومت سازنده برای دفع موانع پیشرفت و کوشش در مسیر آن، کاهش آسیب­پذیری اقتصاد ملی و تهدید منافع کشورهای متخاصم در درون آن قرار گیرند. در این راستا برخی از محورهایی که می­بایست در دستور کار قرار بگیرند عبارتند از:

توجه به مدل­های بومی اقتصادی انقلاب اسلامی همچون جهاد سازندگی، ناظران محلی مساجد، صندوق­های قرض­الحسنه خانوادگی و ...

۱- کنترل بازارهاس سوداگرانه (زمین، ارز و طلا و...) از مسیر مالیات­های تنظیمی و رگولاتوری کارآمد

۲- بهره­گیری از جغرافیای سیاسی منطقه­ای و تلاش برای ایجاد همبستگی اقتصادی با کشورهای منطقه و همسو

۳- متکثر سازی و یا جایگزینی مسیرهای تعاملی موجود با غرب: 

- حذف ارز واسط از مبادلات تجاری دوجانبه خارجی

- بهره­گیری از بیمه­های داخلی و توسعه فعالیت­های آنان در عرصه بین­المللی

- شبکه‌های ارتباطی و اطلاعاتی (اینترانت ملی، ایمیل ملی، موتور جستجوی ملی و...) ­

۴- اولویت دهی به بخش­های حیاتی همچون غذا و دارو، انرژی و... بمنظور توسعه فناوری­های پیشرفته

۵- پدافند غیر عامل در حوزه زیرساخت­های حیاتی اقتصادی، متکثرسازی و کوچک سازی

۶- مردمی­سازی اقتصاد و فعال­سازی بدنه عمومی مردم در حوزه فعالیت اقتصادی

۷- تنوع بخشی به منابع درآمدی کشور و خروج از اقتصاد نفتی و در عین حال متنوع سازی مشتریان خارجی و مسیرهای تعاملی با آنان

۸- توانمندسازی مناطق مختلف کشور مبتنی بر ظرفیت­های بومی و محلی و خروج از تمرکزگرایی

۹- مبارزه با شبکه­های سیستمی فساد و پیوندهای قدرت و ثروت بصورت ساختاری

به هر تقدیر به نظر می­رسد مسیر مقابله بلندمدت کشور با فشارهای خارجی، طراحی الگوهای مقاومتی در تمامی حوزه­های فرهنگی، سیاسی و خصوصا اقتصادی است. فقدان چنین امری، کشور را ناگزیر می­کند تا واکنش انفعالی به تحریم­های خارجی داشته و به مرور تضعیف شود. و صد البته که تضعیف کشور در نهایت منجر به بروز مصلحتی دیگر و نوشیدن جام زهری دوباره است.

 *دانشجوی دکتری سیاستگذاری فناوری
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها