کد خبر: ۶۷۳۰
زمان انتشار: ۱۸:۲۹     ۲۳ آبان ۱۳۸۹
بررسی آیات استفاده‌شده در پیام‌های حج رهبر انقلاب
سید علی کشفی/ بررسی اجمالی پیام‌‌های رهبر انقلاب به كنگره‌ی جهانی حج، ما را به این نقطه‌ی مشترك می‌رساند كه ایشان در تمام پیام‌‌هاشان به دو موضوع اشاره می‌كنند. در پیام سال گذشته (1388) این دو موضوع در یك جمله به عنوان شعارهای حج بیان شد. اولین موضوع، اهتمام ایشان به مسئله‌ی «وحدت مسلمین»، ‌تمسك به عروة‌الوثقی و كنار گذاشتن اختلافات در جهان اسلام است و موضوع دوم «شناخت دشمن» و هوشیاری در برابر آن و مقابله‌ی همه‌جانبه‌ی جهان اسلام با آن است.
رهبر انقلاب در این پیام فرمودند: «شعار حج از سویى «فَإلهُكُم اِلهٌ واحِدٌ فَلَهُ أسْلِمُوا وَ بَشِّرِ المُخبِتین» است و از سویى «وَ الْمَسجِدِ الحَرامِ الَّذى جَعَلناه لِلنّاسِ سَوآءً العاكِفُ فیهِ وَ البادُ.»

كلمه‏ى «حج» در لغت به معنى قصد و آهنگ انجام كارى است، ولى در شريعت اسلامى به مراسم و مناسك خاصّى گفته مى‏شود كه مسلمانان همه‌ساله در مكّه برگزار مى‏كنند. از آنجا كه سيزده آيه از 78 آیه‌ی سوره‌ی حج1 (از آيه‌ی 25 تا 37) درباره‏ى كعبه و تاريخ آن و آثار سياسى و اجتماعى حج سخن مى‏گويد، اين سوره «حج» نام گرفته است.2

شعار اول حج: «فَإلهُكُم اِلهٌ واحِدٌ»3
«فألهُكُم اِلهٌ واحِدٌ» اشاره به «كلمه‌ی توحید» دارد و وحدت وجود خداوند را در ذات و صفات و افعال بیان می‌دارد. همچنین ادامه‌ی آیه یعنی «فَلَه أسْلِمُوا وَ بَشِّرِ المُخبِتينَ» اشاره دارد به «توحید كلمه» در برابر ذات اقدس الهی. یعنی تسلیم كامل در برابر جمیع اوامر و نواهی حضرت حق در تشریعیات و تسلیم جمیع مقدرات در تكوینیات.

چون "إلهُكُم" به صورت جمع بیان شده، می‌توان مخاطب آن را تمام مسلمانان دانست. نمود كامل آن، در حج این است كه هر كس از هر جا، با هر قومیتی، با هر لهجه و زبانی و با هر پست و مقامی كه به حج می‌رود، در هنگام طواف باید تمام این رنگ‌ها را بر زمین بنهد و همه با یك لباس و با یك زبان می‌گویند «لَبَّیْكَ اللّهُمَّ لَكَ لَبّیْكَ».
دومین شعار حج عبارت است از بصیرت دادن به جامعه‌ی اسلامی در مورد همیشگی بودن تلاش‌‌های دشمنان و بیان راه مقابله با توطئه‌های آنان. اولاً باید دشمنان و انحراف‌هایی را شناخت كه ایجاد می‌كنند و ثانیاً باید وحدت امت اسلامی را با محوریت كلمة‌الله حفظ كرد كه در مناسك و مراسم حج كاملاً جلوه‌گر و نمایان است.

«وَ بَشِّرِ الْمُخْبِتینَ» اشاره به «جامعه‌ی اسلامی» دارد، زیرا «مُخْبِت» به انسان آرام و مطمئنی می‌گویند كه از هرگونه شرك پاك است.4 حال با توجه به آیه‌ی بعد كه صفات مخبتین را بیان می‌كند، درمی‌یابیم كه تنها در جامعه‌ی اسلامی است كه می‌توان این صفات را كسب كرد.

همچنین با توجه به ترتیب نزول این سوره كه صدوچهارمین سوره‌ی نازل شده بر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله است، درمی‌یابیم كه در آن زمان جامعه‌ی اسلامی توسط پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله تشكیل شده بود،‌آيات اعتقادی نازل شده بود و تقریباً آیاتی كه نازل می‌شد، ناظر بر امور جامعه‌ی اسلامی و  فروعیات دین بود.

در آیه بعد یعنی آیه‌ی 35 این سوره صفات مخبتین را بیان می‌كند: «الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَالصَّابِرِينَ عَلَىٰ مَا أَصَابَهُمْ وَالْمُقِيمِی الصَّلوةِ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ»5  این آیه چهار ویژگی را برای مخبتین برمی‌شمرد كه هر چهار صفت اشاره به خودسازی می‌كند. دو صفت اول مربوط به خودسازی فردی و دو صفت بعد مربوط به خودسازی اجتماعی است.

نخستین مرحله‌ی خودسازی فردی، پروا از خداوند متعال است. یعنی در جامعه‌ی اسلامی وقتى نام خدا برده مى‏شود، دل‌ها مملو از خوف پروردگار مى‏گردد. «إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ» یعنی نه اين‌كه از غضب او بى‌جهت بترسند و نه اين‌كه در رحمت او شك و ترديد داشته باشند، بلكه اين ترس به خاطر مسئوليت‌هايى است كه بر دوش داشته‌اند و شايد در انجام آن كوتاهى كرده‏اند. اين ترس به خاطر درك مقام باعظمت خدا است كه انسان در مقابل آن عظمت خائف مى‏‌گردد.»6

دومین مرحله‌ی خودسازی فردی، صبر در برابر مشكلات و مصائب جامعه‌ی اسلامی‌ است. مسلمانان در جامعه‌ی اسلامی در برابر حوادث دردناكى كه در زندگيشان رخ مى‏دهد صبر می‌كنند و شكيبايى پيش مى‏گيرند: «وَ الصَّابِرِينَ عَلى‏ ما أَصابَهُمْ».
عظمت حادثه هر قدر زياد و ناراحتى آن هر قدر سنگين باشد، در برابر آن زانو نمى‏زنند، خونسردى خود را از دست نمى‏دهند، از ميدان فرار نمى‏كنند، مأيوس نمى‏‌شوند، لب به كفران نمى‏‌گشايند؛ ايستادگى مى‏كنند و پيش مى‏روند و پيروز مى‌شوند: «فإنَّ حِزْبَ اللهِ هُم الْغالِبُونَ»7

پس از این دو مرحله‌ی خودسازی فردی، به مراحل خودسازی اجتماعی اشاره می‌شود. اولین بروز خودسازی اجتماعی اقامه‌ی نماز است؛ نماز در وقت آن به‌صورت مداوم و همیشگی بر پا داشتن: «وَالْمُقِيمِی الصَّلَوةِ». نماز كه افضل عبادات، خير موضوعات، قربان كلّ تقىّ، معراج مؤمن و شرط قبولى مابقى عبادات است، باید در اول وقت آن و به‌طور مداوم در جامعه اقامه شود.

در مورد اهمیت این موضوع، حكم مقام معظم رهبری درباره‌ی اقتدا به اهل سنت درخور تأمل است. ایشان در پاسخ به فردی در مورد غیبت در نماز جماعت اهل سنت می‌گویند: «مشاركت با آنان در نماز جمعه و جماعتشان از جهت حفظ وحدت اشكال ندارد، و از غيبت بايد پرهيز شود.»8

دومین مرحله‌ی خودسازی اجتماعی، انفاق از آن ‌چیزهایی است كه خداوند روزی انسان كرده. از این تأكید می‌توان دریافت كه رابطه‌ی با خدا از رابطه‌ی با محرومان جدا نیست. البته بخشش، مخصوص مال نیست؛ از علم، آبرو، هنر، ‌وقت و هرچه خداوند به انسان داده، باید انفاق كرد: «مِمَّا رَزَقْناهُمْ». از آن‌جا كه «ینْفِقُونَ» فعل مضارع و نشانه‌ی استمرار است، می‌توان نتیجه گرفت كه انفاقى ارزش دارد كه دائمى باشد. همچنین اعتدال و میانه‏روى در انفاق لازم است. در حج هم هر كس باید یك قربانی داشته باشد و از آن انفاق كند.

با توجه به موارد مطرح شده، اولین شعار حج عبارت است از تمسك به كلمه‌ی توحید برای رسیدن به توحید كلمه در جهان اسلام. رسیدن به وحدت جهان اسلام مقدماتی را نیاز دارد كه در بالا به آن اشاره شد.

شعار دوم حج: «و المَسجِدِ الحَرامِ الَّذى جَعَلناه لِلنّاسِ سَوآءً العاكِفُ فیهِ وَ الباد»9
در آیات گذشته‌ی این سوره سخن از كفار به‌طور مطلق در میان بود، ولى در آیه‌ی مورد بحث به گروه خاصى از آنان اشاره شده كه تخلفات و گناهان سنگینی مخصوصاً در رابطه با مسجدالحرام و مراسم پرشكوه حج دارند.

كسانى كه كافر شدند و راه مردم را به سوی خدا می‌بندند و مردم باایمان را از كانون بزرگ توحید، یعنی مسجدالحرام بازمى‏دارند. همان مركزى كه براى همه‌ی مردم یكسان قرار داده شده است؛ چه آن‌ها كه در آن سرزمین زندگى مى‏كنند و چه آن‌ها كه از نقاط دور به سوى آن مى‏آیند، مستحق عذابى دردناكند. در واقع این گروه از كافران علاوه بر انكار حق، مرتكب سه جنایت بزرگ شده‏اند:10

1- مانع شدن از راه خدا و ايمان و طاعت او
2- مانع شدن از عبادت‌كنندگان و زائران خانه‌ی خدا و قرار دادن امتيازى براى خود
 3- انجام ظلم و گناه و الحاد در اين سرزمين مقدس.
خداوند این گروه را كه مستحق «عذاب ألیم» هستند، هم در دنیا و هم در آخرت كیفر مى‏دهد. عذاب دنیوى همان شكست و ذلت و مغلوبیتى است كه كفار مكه و كفار آینده به آن مبتلا شده و خواهند شد. عذاب اخروى بیش از آن است كه در این‌جا گفته و نوشته شود. قرآن مجید انواع و اقسام عذاب را براى كفار بیان كرده است.

قرآن كریم در این آیات پیش از آن كه سخن از خانه‌ی خدا و مراسم و مناسك حج‌گزارى بگوید، احترام به مسجدالحرام را واجب مى‏سازد و كسانى را كه در آن ستم مى‏ورزند و به محترم داشته‏هاى مردم تجاوز می‌كنند و آزادی‌های ایشان را سلب مى‏نمایند، به عذاب دردناك تهدید مى‏كند. منظور از «صَدّ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ‏» هرگونه تلاش و كوشش براى جلوگیرى مردم از ایمان و عمل صالح است و تمام برنامه‏هاى تبلیغاتى و عملى كه در جهت تخریب اعتقادات و انحراف آن‌ها از راه‏هاى صحیح و اعمال پاك انجام مى‏گیرد، در آن مندرج است.

حال چگونه حاجیان شاهد و ناظر منافع اخروى از حجّ باشند، در حالى كه تیغ بیداد بر آنان مسلّط و بركشیده است؟ چگونه در شئون امت بیندیشند در حالى كه دستگاه‌هاى سركوب‌كننده‌ی حكم‌فرما بر آنان چیره است و آنان را تعقیب مى‏كند؟ چگونه جامه‌ی چركین شرك را از تن بیرون كنند و از بیم ستمگران رها شوند تا تنها و تنها خداى یگانه را بپرستند و بستایند، در حالى كه شیطان‌هاى سلطه پیرامون ایشان را گرفته‏اند؟
چون "إلهُكُم" به صورت جمع بیان شده، می‌توان مخاطب آن را تمام مسلمانان دانست. نمود كامل آن، در حج این است كه هر كس از هر جا، با هر قومیتی، با هر لهجه و زبانی و با هر پست و مقامی كه به حج می‌رود، در هنگام طواف باید تمام این رنگ‌ها را بر زمین بنهد و همه با یك لباس و با یك زبان می‌گویند «لَبَّیْكَ اللّهُمَّ لَكَ لَبّیْكَ».

این‌جا است كه اهمیت برائت جستن از مشركین مشخص می‌شود و جمله‌ی رهبر كبیر انقلاب معنی می‌شود كه: «‌جنگ جنگ تا رفع كل فتنه»

در این آیه، كُفر این گروه كافران به‌صورت فعل ماضى -كفروا- و جلوگیرى از طریق خدا به صورت فعل مضارع -یصدون- آمده است كه به قدمت كفر آن‌ها اشاره دارد و این‌كه تلاش و كوششان براى گمراه ساختن مردم، همیشگى و مستمرّ است. به تعبیر دیگر، جمله‌ی اول از اعتقاد باطل آن‌ها سخن مى‏گوید كه یك امر ثابت است و جمله‌ی دوم از عمل آن‌ها حكایت دارد كه تكرار «صَدّ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ» است. بنابراین دشمنان اسلام همیشه در جلوگیری از راه حق تلاش دارند و این جریانِ تقابل حق با كفر همیشگی است.

در تفسیر «سَواءً الْعاكِفُ فِیهِ وَ الْبادِ» مفسران بیانات گوناگون دارند. بعضى گفته‏اند منظور این است كه همه‌ی مردم در عبادت در این كانون توحید یكسان هستند و در حج و عبادت كنار خانه‌ی خدا هیچ‌كس حق مزاحمت برای دیگرى را ندارد. در حالى كه برخى دیگر معانی وسیع‏ترى را براى این جمله قائل شده‌اند و گفته‏اند: مردم نه‌تنها در مراسم عبادت یكسانند، بلكه در استفاده از زمین و خانه‏هاى اطراف مكه براى استراحت و دیگر نیازها نیز باید بین آنها مساوات باشد. به همین جهت بعضى از فقها خرید و فروش و اجاره‌ی خانه‏هاى مكه را تحریم كرده‏اند و آیه‌ی فوق را شاهد بر آن مى‏‌دانند.11

«الحاد به ظلم» چیست؟
«الحاد» در لغت به معنى انحراف از اعتدال است. «لَحْد» بر وزن «قَبْر» را از این جهت لحد می‌گویند كه حفره‏اى در كنار قبر و خارج از حد وسط آن است. بنابراین منظور از الحاد به ظلم كسانى هستند كه با توسل به ظلم از حد اعتدال خارج مى‏شوند و در آن سرزمین مرتكب خلاف می‌گردند. البته در این‌جا بعضى ظلم را «شرك» تفسیر كرده‏اند و بعضى «حلال شمردن محرمات». در حالى كه برخى مفسران آن را به معنى وسیع كلمه گرفته‌اند و هرگونه گناه و ارتكاب حرام، حتى دشنام و بدگویى به زیردستان را در مفهوم آن داخل مى‏دانند و مى‏گویند: ارتكاب هرگونه گناه در آن سرزمین مقدس، كیفرش شدیدتر و سنگین‏تر است.

از امام صادق علیه‌السلام روایت شده كه یكى از یاران ایشان از تفسیر این آیه سؤال كرد. امام فرمودند: «كُلُّ ظُلْمٍ یظْلمُ الرَّجُلُ نَفْسَهُ بِمَكَّة مِنْ سِرْقَةٍ، أوْ ظلم أحد، أو شَىْ‏ءٍ من الظُلم فإنّى أراه إلحاداً و لِذلك كان ینهى أن یسكنَ الْحَرَم» یعنى هرگونه ستمى كه انسان به خودش در سرزمین مكه كند، اعم از سرقت و ظلم به دیگران، من آن را إلحاد می‌بینم و مشمول این آیه مى‏‌دانم.12

با توجه به تمام موارد مطرح شده می‌توان نتیجه گرفت كه دومین شعار حج عبارت است از بصیرت دادن به جامعه‌ی اسلامی در مورد همیشگی بودن تلاش‌‌های دشمنان و بیان راه مقابله با توطئه‌های آنان. اولاً باید دشمنان و انحراف‌هایی را شناخت كه ایجاد می‌كنند و ثانیاً باید وحدت امت اسلامی را با محوریت كلمة‌الله حفظ كرد كه در مناسك و مراسم حج كاملاً جلوه‌گر و نمایان است.

پی‌نوشت:
1. این سوره بیست‌و‌دومین سوره‌ی قرآن است كه از لحاظ ترتیب نزول صدوچهاردهمین سوره است. (تفسیر آسان، ج 13، ص 6)
2. تفسیر نور، ج 8، ص 11
3. آیه‌ی 34 سوره‌ی حج: معبود شما يكى است و شريك و همتا ندارد، تسلیم او باشید و مخبتین را بشارت بده.
4. تفسیر نور، ج 8، ص 42
5. آیه‌ی 35، سوره‌ی حج
6. تفسیر نمونه، ج 14، ص 103
7. سوره‌ی مائده، آيه‌ی 56
8. استفتائات مقام معظم رهبری، سؤال 600، مبحث احكام نماز، اقتدا به اهل سنت
9. إِنَّ الَّذِینَ كَفَرُوا وَ یصُدُّونَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ وَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ الَّذِی جَعَلْنَاهُ لِلنَّاسِ سَوَاءً الْعَاكِفُ فِیهِ وَالْبَادِ وَ مَن یرِدْ فِیهِ بِإِلْحَادٍ بِظُلْمٍ نُّذِقْهُ مِنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ/ كسانى كه كافر شدند و مؤمنان را از راه خدا و از مسجدالحرام كه آن را براى همه‌ی مردم مساوى قرار داديم، چه كسانى كه در آنجا زندگى مى‏كنند و چه آنان كه از نقاط دور وارد مى‏شوند، باز مى‏دارند (مستحق عذابى دردناكند) و هر كس بخواهد در اين سرزمين از راه حق منحرف گردد و ستم كند، ما از عذاب دردناك به او مى‏‌چشانيم.
10. تفسیر نمونه، ج 14، ص 61
11. تفسیر آسان، ج 13، ص 98
12. تفسیر آسان ج 13 ص 100
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها