کد خبر: ۷۵۷۰۵
زمان انتشار: ۱۸:۲۹     ۰۵ شهريور ۱۳۹۱

مرحوم آیت الله حق‌شناس با اشاره به اینکه گزاردن نماز اول وقت به مثابه قربانی کردن یک شتر برای خداوند است، یکی از گرفتاری‌های دنیاطلبی را ضایع کردن نماز اول وقت دانست.

 به گزارش فارس، مرحوم آیت‌الله عبدالکریم حق‌شناس یکی از اساتید اخلاق تهران در تاریخ 18 اسفند سال 1366 در مسجد «امین‌الدوله» تهران در خصوص «اهمیت نماز جماعت و دوری گزیدن از دنیاطلبی» مطالبی را ایراد ‌کردند که در ادامه می‌آید:
 
*ارزش حرکت به سوی نماز جماعت
 
یکی از رفقا به بنده اظهار می‌کرد که من در عالم رؤیا دیدم که تو از منزل تا مسجد حرکت می‌کنی و نمازجماعت می‌خوانی؛ خوب معلوم است که همه‌اش را می‌نویسند، قدم به قدم! «مَنْ مَشَی إلَی مَسْجِدٍ یَطْلُبُ فِیِهِ الْجَمَاعَةَ» شخصی حرکت کرده و برای جماعت آمده است! آخه اول باید من ارزش عمل را درک بکنم: «کَانَ لَهُ بِکُلِّ خُطْوَةٍ»، هر قدمی که بر می‌دارد، «سَبْعون ألف حسنة» امام علی (ع) مبالغه گویی نمی‌فرماید! یعنی هفتاد هزار حسنه. خوب با این حساب دنیا چطور متجر اولیاء خدا نیست؟ خوب متجری است آقا!
 
به من گفتند: آقا، آخه شما پنجشنبه، جمعه، یک نفسی بکش! جواب دادم: آخه لذتی بالاتر از لذت علم هست؟ چه نفسی بکشم؟ هر چه بکشم، هر چه اقدام کنم، باز دیر است؛ هفتاد هزار حسنه!! «یُرْفَعُ لَهُ مِنَ الدَّرَجَاتِ مِثْلُ ذلک» درجه‌اش هم مثل همان است هفتاد هزار درجه؛ «فَإنْ مَاتَ وَ هُوَ عَلَی ذَلِکَ»، اگر در همین حال باشد و بمیرد در همین حال که برای نماز جماعت آمده است؛ پروردگار هفتاد هزار ملک را در قبرش موکل می‌کند که «یُبَشَّرُونَهُ» به او بشارت بدهند و با او در وحدتش مأنوس باشند، «وَ یَسْتَغْفِرُونَ لَهُ حَتَّی یُبْعَثَ» برای او تا قیامت استغفار و طلب آمرزش کنند.
 
آن وقت در کتاب «الرّوضة البَهیَّة» فرموده است: «أنَّ الصَّلاةَ الواحِدةَ منها تعدِلُ خَمساً، أو سبعاً و عِشرینَ صلاةٍ مَعَ غَیرِ العالِم و مَعَهُ ألفاً»، یک رکعت نماز جماعت با امام جماعت غیر عالم، معادل بیست و پنج یا بیست و هفت رکعت غیر جماعت است، اما در صورتی که با امام جماعت عالم باشد، هزار رکعت است؛ خوب چطور دنیا دارالتجاره نیست؟ نمی‌خواهی خودت برای خودت کاری بکنی؟ موقع نماز جماعت فرض کن انگار اصلاً اولاد نداری؛ هیچی! کأنه آسمان سوراخ شده و تو افتادی، ببین چه باید بکنی، خوب پس این از ارزش آمدن شما برای جماعت.
 
*چطور امام خود را کمک کنیم؟
 
اما نبی اکرم(ص): «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ»، پیامبر خدا برای شما الگوی خوبی است؛ آخر باید یک شباهتی به آن حضرت داشته باشی داداش جون!
 
امیرالمؤمنین (ع) فرمود: «أعِینُونِی بِوَرَعٍ وَ اجْتِهَاد» یعنی: مرا با ورع و کوشش کمک کنید، چطور ما را کمک کنید؟ یعنی با اعمال صالحه؛ با پرهیزکاری و کوشش.
 
این اشخاص لجم گسیخته که با هم نزاع می‌کنند و در گوش هم می‌‌زنند، یکی می‌آید در گوشش می‌گوید، آخه اقاجان من!، جای آشتی هم بگذارید؛ فردا می‌خواهید در روی هم نگاه کنید.
 
«أعِینُونِی بِوَرَعٍ وَ اجْتِهَاد»؛ آخه کمک کنید جای آشتی را بگذارید بابا! آخه رسول‌الله (ص) چکار می‌کرد؟ با اینکه دقیقه‌ای، آنی غافل نبود و همیشه خود را در محضر و حضور پروردگار می‌دیدند، شب آب وضو را تهیه می‌فرمودند و در بالای سرشان می‌گذاشتند، مسواکشان هم که از چوب‌های اراک بود، بالای سرشان و یک سجاده کوچک... آن وقت بر می‌خواستند و می‌فرمودند: «الْحَمْدُلِلَّهِ الَّذِی أَحْیَانِی بَعْدَ مَا أَمَاتَنِی»‏؛ اول شکرگذاری می‌کردند که پروردگار نعمت حیات دوباره را به او داده است- چون ممکن است وقتی که خوابیدی، بمیری؛ الحمدالله شکر می‌کنم که در دارالتجاره ما را نبستند، بعد آیات را تلاوت می‌فرمودند:
 
«فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاخْتِلاَفِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ لآیَاتٍ لِّأُوْلِی الألْبَابِ، الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىَ جُنُوبِهِمْ وَیَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذا بَاطِلًا سُبْحَانَکَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ، رَبَّنَا إِنَّکَ مَن تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَیْتَهُ وَمَا لِلظَّالِمِینَ مِنْ أَنصَارٍ، رَّبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِیًا یُنَادِی لِلإِیمَانِ أَنْ آمِنُواْ بِرَبِّکُمْ فَآمَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَکَفِّرْ عَنَّا سَیِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الأبْرَارِ، رَبَّنَا وَآتِنَا مَا وَعَدتَّنَا عَلَى رُسُلِکَ وَلاَ تُخْزِنَا یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّکَ لاَ تُخْلِفُ الْمِیعَادَ» (آل عمران، آیات 190 الی 194).
 
خب این سیره نبی اکرم بود. پس ما شباهتمان از چه حیث است؟ چه شباهتی با رسول اکرم (ص) داریم؟
 
*اول از همه باید دل را آماده کنیم
 
اول دل را آماده کن، اول دل را باید خالی کنیم، مرحوم آقا میرزا جواد آقا (ره) می‌فرماید: اینکه گفتند: احیاء بگیر یعنی همین لقلقه لسان نباشد، یعنی قلب را یک کاری بکن، از غیر خدا خارج کن، از آن مألوفات خارج کن:
 
یک صبح به اخلاص بیا بر در دوست/ گر کام تو بر نیامد آنگه گله کن
 
«فارفضوا یا اهل الارض ما أنتم علیه من غرورها»، ای مردم و ای اهل زمین! آنچه را که باعث فریفته شدن و غفلت شما بوده است، واگذارید، رها کنید، «وَهَلُمُّوا إلَی کَرَامَتِی وَمُصَاحَبَتی ومُجَالَسَتی وَمُؤَانَسَتی»، بیایید نزد کرامت‌های من، برای مصاحبت با من، برای همنشینی با من، برای رفاقت با من و آنها را رها کنید.
 
زعیم عالیقدر، رهبر کبیر انقلاب شب‌های جمعه در قم که درس اخلاق می‌فرمودند، نوعاً این آیه را تلاوت می‌فرمودند: «مَا عِندَکُمْ یَنفَدُ وَمَا عِندَ اللّهِ بَاقٍ»، آنچه نزد شماست از بین می‌رود و آنچه نزد خداست، باقی می‌ماند. یک قدری سراغ باقی بروید، «فَارْفُضُوا... مَا أنْتُمْ عَلَیْهِ مِنْ غُرُورِهَا وَهَلُمُّوا إلَی کَرَامَتِی وَ مُصَاحَبَتی و مُجَالَسَتی وَ مُؤَانَسَتی»، موسی عرض کرد بار الها! بلند تو را صدا کنم؟ فرمود: «أنَا جَلِیسُ مَنْ ذَکَرَنِی»، من همنشین آن کسی هستم که مرا یاد می‌کند، با من مصاحبت کنید، با من مأنوس بشوید!! «وَ آنِسُونِی اُؤانِسْکُمْ وَ اُسَارِعْ إلَی مَحَبَّتِکُم»، با شما زود انس می‌گیرم، اگر یک قدم بیایید ده قدم می‌آیم. باید همین چیزها قلب شما را بشوید باید همین فرمایشات و روش اهل‌بیت(ع) قلب‌های شما را تازه کند، دل‌های شما را تازه کند، شما را مهیا کند.
 
*داستان سعید العلماء رحمة الله
 
وقتی که صاحب جواهر (ره) که در شرف ارتحال بود، به ایشان مراجعه کردند و عرض کردند بعد از شما مرجع کیست؟ مثلاً فرمود که: علیکم بهذا الرجل که شیخ انصاری باشد، آن‌ها چه آدم‌هایی بودند! مردم در خانه شیخ آمدند که شما را برای مرجعیت معرفی کرده‌اند! ایشان فرمود: من یک هم مباحثه داشتم به نام سعید‌العلماء؛ من وقتی که با او مباحثه می‌کردم حس می‌کردم او از من جلوتر است! ببین آقا؛ اینها اصلاً به غیر از خدا چیزی نمی‌دیدند؛ هیچ نمی‌گفتند: «نخیر! بنده از شما بهترم!»، فرمودند: ایشان در مباحثه از من تیزتر بود! به این نشانه.
 
اما ایشان از نجف به مازندران آمده بود و یک قدری مشغول زراعت شده بود؛ آمدند، گفت: بله، ایشان حسن نظر دارد ولیکن ایشان آنجا در کار درس و بحث است و فعلاً من مشغول زراعتم، یک قدری از مباحثه علمی و آن حالات سابقه فاصله گرفته‌ام و شما بروید در خانه ایشان و رساله ایشان را بگیرید.
 
*شرح احوال حاجی اشرفی
 
ایشان استاد همان کسی بود که یک کاغذ برای ثامن‌الحجج(ع) نوشت و به یکی از رفقا که مشرف می‌شد، گفت: این را بینداز توی ضریح مطهر و جوابش را همانجا بگیر و بیاور!! ایشان پیش خودش فکر کرد که حاجی چه حرف‌ها می‌زند؟ کاغذ را در حرم بیندازم و جوابش را هم بگیرم بیاورم؟ چه حرف‌ها! بالاخره با تعجب رفت. شب آخر که خواست خداحافظی بکند و دعای وداع را بخواند، دید که خدمه حرم می‌گویند: فی ‌أمان ‌الله، فی‌ أمان ‌الله که مردم حرم را خلوت کنند! اما کسی متعرض ایشان نمی‌شد، یک دفعه یادش افتاد که جواب حاجی اشرفی را باید بگیرد، این ندا آمد:
 
آیینه شو، جمال پری طلعتان طلب/جاروب کن تو خانه سپس میهمان طلب
 
یعنی اول باید خانه را جاروب کرد، داداش جون! رفع موانع کرد! اگر غیبت کردی، به کسی بدهکاری داری، بدهکاری را پرداخت کن! از کسی طلبکاری داری، مهلتش بده، «إذا تَابَ الْعَبْدُ وَ لَمْ یُرْضِ الْخُصَمَاءَ فَلَیْسَ بِتَائِب»؛ نبی‌اکرم(ص) فرمودند: «اگر کسی توبه کند، ولی طلبکارها را راضی نکند، این شخص توبه نکرده است». آن شخص وقتی که آمد به در خانه تا جواب نامه‌ حاجی اشرفی را بدهد، از پشت در آقا فرمود: آئینه شو جمال پری طلعتان طلب! حالا دل ما چه جوری شده؟ ما چه جوری هستیم؟ چه کار کنیم؟
 
*گرفتاری‌های محبت دنیا
 
این را هم عرض بکنم: « قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ و َتَعَالَی یَا أَحْمَدُ لَوْ صَلَّی الْعَبْدُ صَلَاةَ أَهْلِ السَّمَاءِ و َالْأَرْضِ و َیَصُومُ صِیَامَ أَهْلِ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ و َیَطْوِی عَنِ الطَّعَامِ مِثْلَ الْمَلَائِکَةِ وَ لَبِسَ لِبَاسَ الْعَابِدِینَ ثُمَّ أَرَی فِی قَلْبِهِ مِنْ حُبِّ الدُّنْیَا ذَرَّةً أَوْ سُمْعَتِهَا أَوْ رِئَاسَتِهَا أَوْ صِیتِهَا أَوْ زِینَتِهَا لَا یُجَاوِرُنِی فِی دَارِی وَلَأَنْزِعَنَّ مِنْ قَلْبِهِ مَحَبَّتِی وَلَأُظْلِمَنَّ قَلْبَهُ حَتَّی یَنْسَانِی وَلَا أُذِیقُهُ حَلَاوَةَ مَحَبَّتِی»، اگر بنده‌ای، هی نماز بخواند، هی روزه بگیرد، شکمش هم خالی از خوراک باشد، اما دنیا را دوست داشته باشد، در خانه من و همسایه من نخواهد بود، پس اگر ببینم در قلبش حب دنیاست؛ دنیا یعنی چه؟ دنیا یعنی همین خشت و گل‌ها؟ نه! یعنی اینکه اگر دنیا مزاحمت برای نماز اول وقت بکند، نماز را رها می‌کند! این به درد نمی‌خورد! من باید نمازم را اول وقت بخوانم.
 
لقمان حکیم به پسرش فرمود: «پسر عزیزم! این نماز دَیْنِ پروردگار است که در عهده تو است، زود آن را انجام بده»، فرمود: «پسر من! اگر نماز اول وقت با دنیا مزاحمت کرد، آن کسب شیطانی است، ولش کن و ببین پروردگار با تو چه معامله‌ای می‌کند».
 
ثامن‌الحجج(ع) می‌فرماید: «أوَّلُ الْوَقْتِ رِضْوَانُ ‌اللهِ وأوْسَطُهُ عَفْوُ اللهِ وآخِرُهُ غُفْرانُ‌ اللهِ»؛ غفران در مقابل تقصیر است دیگر؛ اما اول وقت، رضوان خدا است. اوّلُها جزور، یعنی اول وقت که نماز بخوانی شتر قربانی کرده‌ای، آخر وقت یک گنجشک! پس اول وقت! ثامن‌الحجج(ع) می‌فرماید: «نماز اول وقت بهتر از اموال توست، بهتر از بچه‌های توست».
 
و قال(ع): «مَنْ أصْلَحَ أمْرَ آخِرَتِهِ أصْلَحَ اللهُ لَهُ دُنْیَاهُ»؛ هر کس امور آخرت خود را اصلاح کند، خداوند امر دنیای او را اصلاح کند، نبی‌اکرم(ص) در جواب جبرئیل که سؤال کرد یا رسو‌ل الله چرا مغمومی؟ فرمود: از برای اینکه من به او دو درهم دادم که زندگیش را بگذارند، ولی حالا که کار و بارش خوب شده، نماز اول وقت را ترک کرده است! قبلاً صف اول می‌نشست، ولی بعد از مدتی صف دوم، سوم، چهارم... بعد نمازش یک روز در میان، دو روز در میان شده است، جبرئیل عرض کرد: کدام حالت ایشان به نظر شما خوشایند است؟ فرمود: به جماعت بیاید، عرض کرد: یا رسو‌ل الله! آن پولی را که به او دادید بگیرید، دوباره مثل بچه آدم مسجد می‌آید و صف اول می‌نشیند!
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها