کد خبر: ۷۶۱۳۸
زمان انتشار: ۱۳:۱۱     ۰۷ شهريور ۱۳۹۱
واقع امر آن است كه جنبش عدم‌تعهد در تمام طول حيات خويش سعي برآن داشته تا از صداي دردمندانه اعضاي خود درمقابل جهانخواران دفاع نمايد. اين جنبش هم‌اكنون در آستانه تحولي بزرگ قراردارد.

در اين مقطع جنبش، حساس‌ترين شرايط را پشت سرمي گذارد. پس از جنگ سرد و نبود قدرتي فعال درمقابل غرب وبخصوص امريكا امروز اين جنبش با اتخاذ مواضع مستقل ومحكم از حقوق ملل عضو خويش حمايت مي‌نمايد كه بارزترين اين اقدامها درحمايت از انرژي صلح‌آميز هسته‌اي كشورمان مي‌باشد. البته حمايت ازملت مظلوم فلسطين همواره درسر لوحه برنامه‌هاي اين جنبش بوده است اما دفاع از ايران درجنبش درخصوص برنامه هسته‌اي خود به تقويت جايگاه بين‌المللي اين جنبش انجاميده است. امريكا همواره سعي در بي‌اهميت جلوه دادن موقعيت اين جنبش دارد. رسانه‌هاي عمدتاً صهيونيستي غرب بخاطر ناكارآمد جلوه دادن اين جنبش عمدتاً به درج و گزارش اخبارجزيي درحاشيه نشست‌هاي سران و وزراي امورخارجه آن مي‌پردازند و همواره ازاعلام بيانيه‌هاي پاياني نشست‌هاي اين جنبش ابا دارند.

احساس اعتماد به نفسي كه اعضاي اين جنبش درخود حس مي‌كنند باعث شده ضعيف‌ترين كشورهاي عضو آن آشكارا سياست‌هاي تك محورانه غرب را به چالش بكشند.و اين گواه روشن را به ما مي‌دهند كه عصر تاخت و تاز غربي‌ها و بخصوص امريكا به پايان رسيده است.

جنبش عدم تعهد درطول جنگ سرد بويژه درزمان رهبران كاريزمايي چون نهرو، ناصروسوكارنو دربرابر بلوك‌گرايي دو ابرقدرت شرق وغرب مقاومت كرد و از طريق تحريم پيوستن به اتحاديه‌ها و پيمان‌هاي نظامي در كاهش تنش‌ها و چالش‌هاي منطقه‌اي و بين‌المللي نقش مؤثر و عمده‌اي داشت. علاوه براين‌ها سياست استعمارزدايي جنبش باعث شد كه بسياري از ملت‌هاي دربند استعمار آسيايي و افريقايي به استقلال برسند ودرسال 1349 مجمع عمومي جنبش ملل متحد قطعنامه پايان استعمار را به تصويب برساند. باتوجه به همه اين‌ها ـ متأسفانه ـ با گذشت زمان عوامل گوناگوني برراهبردهاي جنبش تأثيرگذاشت وكارآمدي آن را با علامت سؤال روبه روكرد.

امروز قدرت معنوي جمهوري اسلامي در جهان با هيچ قدرت مادي مثل امريكا و روسيه يا چين و ژاپن قابل مقايسه نيست.براي نابودي جمهوري اسلامي ايران از جانب امريكا و پيروان آن در اروپا وهمچنين صهيونيستها ميلياردها دلارهزينه شده و انواع توطئه‌ها را به كار گرفته‌اند اما ايران با استحكام تمام ايستاده است. امريكا قدرت اول جهاني كه تا قبل ازانقلاب ايران تصميمات خود را با يك اشاره به اجرا مي‌گذاشت و از حقوق بشرودفاع ازمردم براي خود نقاب ساخته بود، با سياست جهاني جمهوري اسلامي رسوا و بي‌اعتباروفاقد هرگونه نفوذ وقدرت معنوي است وفقط با حفظ بعضي ايادي ودست‌نشاندگان خود و درآمد سرشاري كه از نفت دارد مثل عربستان،حضور خود را در منطقه حفظ كرده است. امريكا توانست قيام مردمي را كه بايد 30 سال قبل در منطقه اتفاق مي‌افتاد به تأخير اندازد و اين همه ظرفيت امروز در اختيار مديريت جنبش عدم‌تعهد قرار دارد.

روش عمل جنبش عدم تعهد دردوره گسترش سريع آن به عنوان يك جنبش بين‌المللي نيز، تغيير كرده است. اين جنبش كه در ابتدا يك استراتژي سياسي عليه امپرياليسم و استعمارگرايي بود و به صورت فردي و جمعي توسط دولت‌هاي جديد دنبال مي‌شد،پس ازمدتي به يك جنبش اقتصادي جمعي ازكشورهاي در حال توسعه تبديل و قدرتمندانه وارد مواجهه اقتصادي شمال- جنوب شد ودرصدد برقراري يك نظام اقتصادي بين‌المللي جديد برآمد كه بر برابري و عدالت پايه‌گذاري مي‌شود.

در حالي كه امپرياليسم سياسي تنها در گذشته وجود داشته، اكنون امپرياليسم فرهنگي و اقتصادي به وسيله همان قدرت‌هاي امپرياليستي اعمال مي‌شود كه يك واقعيت منفور دوران معاصر است. امروز كل نظام بين‌الملل در يك وضعيت بحراني است و پيوستگي‌هاي فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي، سياسي در وضعيت هشدار دهنده‌اي قرار گرفته‌اند. واقعيت تغيير پارادايم اين است كه تسلط امريكا بر وضعيت استراتژيك جهاني ادامه مي‌يابد. اين موضوع،يك انحراف بزرگ‌تر را براي تحريك، تشويق وكنترل كشمكش درجهان سوم درجهت خدمت به اهداف استراتژيكي‌اش نشان مي‌دهد. تهاجمات نظامي پي در پي و اعمال زور مستقيم و فشارهاي غيرمستقيم به وسيله ايالات متحده بشدت افزايش يافته است. ايالات متحده ادعا كرده تنها قدرتي است كه مي‌تواند سياست جهاني را تنظيم كند؛ همان طور كه اين مسئله را در نظم نوين جهاني به صراحت اعلام كرد. برژينسكي بهتر از هر كسي نيازهاي ژئوپلتيكي ايجاد هژموني امريكايي را تشريح كرده است. مگر اين‌كه كشورهاي در حال توسعه، كه همچنان عضو جنبش عدم تعهد هستند در مقابل اين يورش‌ ايالات متحده كه باعث مي‌شود ابعاد جهاني صلح، امنيت و برابري دولت‌هاي ملي درحد يك رؤيا باقي بماند، مقاومت متحدي اعمال كنند.

فرايندهاي جهاني شدن،استفاده ازجنبش تجارت جهاني براي مجبوركردن كشورهاي درحال توسعه به كاهش حصارهاي گمركي ورعايت استانداردهاي كاري،درحالي كه به حمايت از اقتصاد كشورهاي درحال توسعه به وسيله موانع گمركي وديگر اقدامات غيرتعرفه‌اي ادامه مي‌دهد،موضوع ديگري است كه بايد به آن توجه شود.

با پيوستن ايران به اين جنبش، انديشه حمايت از تبديل جنبش به يك سازوكار تأثيرگذار در معادلات جهاني تقويت شده است؛ به ويژه آن‌كه جمهوري اسلامي ايران به همراه كوبا، مالزي و آفريقاي جنوبي در رديف چهار كشور پيشرو در زمينه بيداري غيرمتعهدها قرار دارد كه از زمان پيوستن به اين جنبش همواره به ضرورت عملي شدن خواسته‌هاي جنبش اهتمام و برآن تأكيد كرده است.

اهم مواضع جمهوري اسلامي ايران كه در سخنراني‌هاي مقامات رسمي كشور در اجلاس‌هاي سران اين جنبش تبلور يافته است عبارتند از: درخواست براي ارتقاي نقش جهاني جنبش در عرصه بين‌المللي با هدف تحقق تساوي حقوق در عرصه بين‌المللي، نياز به تجديدنظر در اصول جنبش به منظور تكميل فلسفه وجودي عدم تعهد با توجه به مقتضيات و تحولات جهان معاصر،حركت جنبش به سوي جنبه ايجابي و نقش‌آفريني و رهبري درجهان معاصر، لزوم تقويت هويت جنبش براساس صلح، معنويت و محبت و تحقق آرمان‌هاي بشري براي غلبه بر ناامني و تبعيض و بي‌ثباتي، تلاش براي تصحيح روندهاي يكجانبه گرايانه و تبعيض آلود موجود، تقويت جنبش غيرمتعهدها ازطريق تعاملات فرهنگي وسياسي اعضاي جنبش، فعال تركردن اركان جنبش، توجه به ظرفيت‌هاي بالاي سياسي و توسعه صلح وآرامش، بازنگري كلي دراهداف وساختار شوراي امنيت جنبش ملل وتحقق عضويت دائم داراي امتياز وتو در شوراي امنيت بر مبناي گفتمان عدالتخواهي.

جهان همواره درحال تحول و دگرگوني است و بعد از حدود 50 سال كه از عمر جنبش غيرمتعهدها مي‌گذرد ديگر مفاهيمي چون تعريف دوابرقدرت ويا جنگ سرد شرق وغرب منسوخ شده است. كشورهاي عضوجنبش غيرمتعهد، خودرا بامفهوم يا تعاريف و برداشت‌هاي متنوع از«جهاني شدن» مواجه مي‌بينند.جهان از شخصيت‌محوري ويا قدرت و سلطه نظامي و نظامي‌گري وسلطه استكباري در حال عبور است. همه كشورها در جست‌و‌جوي سهم خود، در مسير توسعه پايدار براساس برنامه‌ريزي و انطباق برنامه‌هاي پيشرفت در نگاه به تعهدات بين‌المللي هستند. همزيستي از تعاريف بسيط 57 سال قبل ـ زماني كه جنبش غيرمتعهد رسميت سازماني يافت ـ به تعريف فراگير و پيچيده در حقوق سياسي و بين‌المللي رسيده است و اين همه با مفهوم بنيادين استقلال و آزادي ظهور و بروز پيدا كرده است. آزادي واستقلال با حاكميت مردم جايگاه خود را در جامعه ملل تثبيت كرده است.اجلاس تهران كه درآن كشورهاي عضو جنبش عدم تعهد شركت خواهند كرد درمسير دفاع از آزادي و استقلال كشورها اهميت بين‌المللي دارد.

صاحبنظران و تحليلگران سياسي برجسته كشور؛ برگزاري اجلاس شانزدهم در تهران را از اهميت و حساسيت ويژه‌اي برخوردار دانسته‌اند و به‌درستي اعتقاد دارند كه ايران از يك سو پرچمدار و كانون بيداري اسلامي درسطح بين‌الملل است و از سوي ديگر در حوزه اقتصادي و سياسي بين‌المللي از ابتدا مهم‌ترين چالشگر عليه غرب بوده است. براين اساس امريكايي‌ها از برگزاري اجلاس عدم تعهد در تهران بشدت نگران شده و درمقابل آن به سختي موضع گرفته‌اند. امريكايي‌ها مي‌دانند كه روند تحولات، درستي مواضع ايران در مقابل امريكا را به اثبات رسانده است و اگر وضع به اين منوال پيش رود روز به روز بر تعداد كشورهايي كه از امريكا جدا شده و در مقابل آن موضع مي‌گيرند افزوده مي‌شود كما اين كه روز به روز به تعداد كشورهايي كه به ايران متمايل شده و در كنار آن قرار مي‌گيرند اضافه مي‌شود اين موضوع در واقع و در صحنه عمل، طبيعي‌ترين اتفاقي است كه خواهد افتاد و حضور كشورها و هيأت‌ها در تهران مي‌تواند، چنين اتفاق و تحولي را در ذهن افكارعمومي جهاني به تصوير در آورده و زمان آن را نزديك گرداند.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها