کد خبر: ۷۹۶۲۶
زمان انتشار: ۱۰:۴۷     ۲۷ شهريور ۱۳۹۱
حمید داودآبادی در خاطره خود می‌گوید: آقا در بین صحبت هایش فرمود: «تصویر شهیدی در اتاق من هست که بسیار زیباست و خیلی به آن علاقه دارم.» وقتی پرسیدم متعلق به کدام شهید است؟ ایشان فرمود که نامش را نمی دانم.

حمید داودآبادی نویسنده و وبلاگ نویس عرصه دفاع مقدس در جدیدترین مطلب زیبایی که در وبلاگ خود به نگارش در آورده به ذکر خاطره‌ای از دیدارش با رهبر انقلاب اشاره کرده که در زیر آن را می‌خوانید:

اوایل بهمن ماه 1377 بود و بعد از ماه مبارک رمضان. همراه «مسعود ده نمکی» و فرزندانم سعید و مصطفی - که آن موقع هفت، هشت سال بیشتر نداشتند – خدمت مقام معظم رهبری بودیم. نماز جماعت مغرب و عشا در جمع کوچک مان به امامت آقا خوانده شد و آقا همان جا روی سجاده برگشت رو به ما و حال و احوال و گپ و گفت شروع شد. تازه نشریه شلمچه، به ضرب و زور «عطاالله مهاجرانی» وزیر ارشاد اصلاحات تعطیل و قلع و قمع شده بود.

مسعود تقویم زیبایی را که در نوع خود در آن زمان بی نظیر بود، با خود آورده بود تا تقدیم آقا کند. سررسید جالب «یاد یاران» با تصاویر رنگی شهدا که در نوع خود اولین بود. آقا، سررسید را گذاشت جلویش و شروع کرد به تورق. برای هر کدام از شهدا که تصویرش را می دید، خاطره یا نکته ای می گفت.

از شهید «سیدمجتبی هاشمی» که فرمود: «آقا سید برای خودش در آبادان حال و هوایی داشت.» تا شهید «عباس بابایی» که آقا خواب زیبایی را که چند شب قبل از آن شهید دیده بود، تعریف کرد.

شهید «محمود کاوه» که آقا از آشنایی اش با خانواده آن عزیز در مشهد گفت و شهیدان دستواره که چند روز قبل از آن، به سر مزار آن سه برادر شهید رفته بود و ...

هر کدام از تصاویر زیبا، احساس آقا را با خود همراه داشت. مثلا عکس شهید «علی اشمر» – قمرالاستشهادیین لبنان - برای آقا خاطره آخرین دیدار پدر آن شهید و برادر بزرگ تر او محمد را به همراه داشت، که حاج منیف گفته بود:«آقا، من حاضرم همین پسرم محمد را هم به راه اسلام و ولایت فدا کنم.» و آقا که بر پیشانی محمد بوسه زده بود؛ و چندی بعد، محمد اشمر در عملیات مقاومت جنوب لبنان، با گلوله صهیونیست ها که بر پیشانی اش نشست، به شهادت رسیده بود.

از بقیه بگذریم.

همه اینها را گفتم تا به این جا برسم.

آقا در بین صحبت هایش فرمود:

«تصویر شهیدی در اطاق من هست که بسیار زیباست و خیلی به آن علاقه دارم.»

وقتی پرسیدم متعلق به کدام شهید است؟ ایشان فرمود که نامش را نمی دانم. سپس به آقا میثم – فرزندش - گفت که برود و آن عکس را بیاورد.

دقایقی بعد که صحبت ها درباره عظمت شهدا گل انداخته بود، آقا گفت:

«حتما باید شما اون عکس رو ببینید.»

سپس رو به میثم کرد و مجددا گفت: «شما برو اون عکس شهید رو از اطاق من بیار.»

که آقا میثم رفت و سرانجام عکس را آورد.

کارت پستال کوچکی بود از شهیدی با بادگیر آبی، که بر زمین تفتیده شلمچه آرام گرفته بود.

آن عکس را قبلا دیده بودم. عکسی بود که «موسسه میثاق» منتشر و پخش کرده بود. زیر آن هم نام شهید را نزده بودند.

عکس را که آورد، آقا با احترام و ادب خاصی آن را به دست گرفت و رو به ما نشان داد. همان طور که آن را جلوی چشم ما گرفته بود، فرمود:

«شما به چهره این شهید نگاه کنید، چقدر معصوم و زیباست ... الله اکبر ... من این را در اطاق خودم گذاشته ام و به آن خیلی علاقه دارم.»

ناگهان یاد کلامی از دوست عزیزم «حسین بهزاد» افتادم.

چندی قبل از آن، حسین همان عکس را نشانم داد و نکته بسیار مهمی را تذکر داد. آن شهید جوان با سربند خود لوله اسلحه اش را بسته بود و ...

به آقا گفتم:

«آقا، یک نکته مهمی در این عکس هست که مظلومیت او را بیشتر می رساند.»

آقا نگاه عمیقی به عکس انداخت و با تعجب پرسید که آن نکته چیست؟ که حرف حسین بهزاد را گفتم:

« این بسیجی، با سربند خود لوله اسلحه اش را بسته که گرد و خاک وارد لوله اسلحه نشود. یعنی این شهید هنوز به خط و صحنه درگیری نرسیده و با اسلحه اش هنوز تیر شلیک نکرده است.»

با این حرف، آقا عکس را جلوتر برد و در حالی که نگاهش را به آن عزیز دوخته بود، با حسرت و با حالتی زیبا فرمود:

« الله اکبر ... عجب ... سبحان الله ... سبحان الله »

دست آخر، آقا مسعود زرنگی کرد و از آقا خواست تا اجازه دهد عکس آن شهید را به عنوان یادگار به او بدهد. آقا هم پذیرفت و روی دست راست شهید بر عکس، امضا کرد و به عنوان یادگار به مسعود داد.


تصویر شهید هادی ثنایی‌مقدم

دیدن این مطلب باعث شد تا این خاطره آقا را درباره شهید را ذکر کنم.

مزار این شهید کجاست؟

چندی پیش در یکی از خبرگزاری‌ها مطلبی پیرامون این شهید به همراه نامش منتشر شد که باعث گردید این تصویر این شهید از گمنامی در بیاید.

هادی ثنایی‌مقدم یازدهم تیرماه 1351 در شهرستان لنگرود به دنیا آمد. این نوجوان بسیجی روز 23 دی‌ماه سال 1365 در منطقه عملیاتی «شلمچه» به شهادت رسید اما پیکرش هیچگاه بازنگشت.

ظاهرا در گلزار شهدا، نمایشگاه عکسی از شهدای کشورمان برپا بوده است. مادر شهید ثنایی‌مقدم به تصاویر شهدا نگاه می‌کند و به یک عکس خیره می‌شود و ناگهان فریاد می‌زند این هادی منه.... این هادی منه... .

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:۲۰
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
ارسال نظرات
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۴:۲۶ - ۲۷ شهريور ۱۳۹۱
۳۴
۲
چه جوونایی پر پر شدن که الان بعضی از آقایون پولهای مملکت رو به اسم انقلاب و انقلابی هاپولی کنن ..... خدایا وقتی قیامت بشه چه محشریه از آدمهایی که اون روشون برای همه هویدا میشه ... آدمهایی که الان دم از اسلام میزنن اون موقع زمان حساب پس دادنشون میرسه ... خدایا چه جوونایی رو از دست دادیم خدایا خدایا آبروی آدمهایی رو که به اسم دین به مردم ظلم میکنند رو ببر دستشون رو همین دنیا برای همه رو کن
پاسخ
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۴:۴۷ - ۲۷ شهريور ۱۳۹۱
۲۷
۱
درود بر روان پاك و مطهر تمامي شهداي راه حقيقت در تمام طول تاريخ، آنان كه در راه خدا كشته مي‌شوند را مرده نپنداريد همانا كه ايشان زنده‌‌اند و نزد پروردگارشان روزي مي‌خورند.
پاسخ
الله بنده سی
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۵:۴۸ - ۲۷ شهريور ۱۳۹۱
۲۳
۱
الله اکبر...
پاسخ
حسن
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۸:۳۶ - ۲۸ شهريور ۱۳۹۱
۱۹
۱
دورد بر روان پاک شهدا ، ادامه راه آنها بر همه واجب است .
لعنت خدا بر خائنان دین و وطن
پاسخ
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۰:۴۸ - ۲۸ شهريور ۱۳۹۱
۱۶
۱
روحش باامام حسين(ع)محشورباشه
پاسخ
امیر ارشاد منش
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۳:۲۳ - ۲۸ شهريور ۱۳۹۱
۲۰
۱
نفس کشیدنهای ما مدیون تک تک خون شهدای عزیز است
پاسخ
كدخدا
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۲۲:۴۸ - ۲۸ شهريور ۱۳۹۱
۴
۱
توكه رفتي بهار از مالمون (مال =ده روستا) رفت
پاسخ
فاطمه
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۱:۴۴ - ۲۹ شهريور ۱۳۹۱
۱۲
۱
روحش شاد...

خدایا به حرمت این شهید کمکمون کن دنباله رو راهشون باشیم...
پاسخ
طاهری
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۸:۵۵ - ۲۹ شهريور ۱۳۹۱
۱۰
۱
درود خداوند بر تمام شهیدان گلگون کفن واین شهید بزرگوار جهت خوشنودی شان صلوات
پاسخ
reza
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۱:۰۰ - ۲۹ شهريور ۱۳۹۱
۷
۱
آرمیده بر بستری از خون ... ای خدا اگر او چشمهایش را باز کند و به من نگاه کند ... من جز سکوت و شرم و سربه زیری چیزدیگری ندارم که به او هدیه کنم.
پاسخ
ابراهیمebrahim
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۱:۱۷ - ۲۹ شهريور ۱۳۹۱
۱۰
۱
با سلام ما هر جه داریم از شهداست خداوند انها را با شهدای کربلا محشور و ما را در ادامه راهشان ثابت قدم بدارد
پاسخ
عاشق شهادت
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۱:۵۲ - ۲۹ شهريور ۱۳۹۱
۱۰
۱
شفاعت ،شهید هادی ثنایی مقدم
پاسخ
محمدعلی
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۳:۲۱ - ۲۹ شهريور ۱۳۹۱
۱۳
۱
چطور با این شهدا روبرو شویم
پاسخ
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۴:۴۹ - ۲۹ شهريور ۱۳۹۱
۷
۱
بخداقسم اگرکسی دراین وطن که وطن شهدااست خیانت کند دراخرت عذاب الهی رانمی تواندتحمل کند لعنتخدا برکسانی که فقط بفکرشکم خود ومقام موقت خوداست یک بسیجی قهرمان
پاسخ
علی
UNITED STATES
۱۵:۴۸ - ۲۹ شهريور ۱۳۹۱
۸
۱
ما که مدتهاست جرات دیدن تصویر این پرپر شده ها را نداریم ... پر ازشرم و خجالتیم ... خدایا !
پاسخ
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۹:۰۶ - ۳۰ شهريور ۱۳۹۱
۱
۱
نفس کشیدنهای ما مدیون تک تک خون شهدای عزیز است
پاسخ
محمود
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۹:۰۷ - ۳۰ شهريور ۱۳۹۱
۱
۱
خاطره بسیار زیبایی بود
پاسخ
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۹:۳۷ - ۳۰ شهريور ۱۳۹۱
۴
۲
خانم نیکی کریمی یک نگاه به این عکسها بینداز بعد اگر میتوانی برو هر کسی را دوست داری در آغوش بگیر !!!!!!!
پاسخ
خوزستان رامهرمز
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۰:۱۱ - ۳۰ شهريور ۱۳۹۱
۳
۰
خوشا بحال این کبوتران عاشق مردان مرد بی ادعا شیران روزگار من که خدایش غبطه میخورم
پاسخ
سیداحمد
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۵:۲۶ - ۳۰ شهريور ۱۳۹۱
۲
۰
الله اکبر واقعاً گریه ام گرفت خداوند روحش را شاد و با سیدالشهدا محشور گرداند انشاءاله
پاسخ
جدیدترین اخبار پربازدید ها