کد خبر: ۸۴۴۴۲
زمان انتشار: ۱۱:۱۹     ۱۸ مهر ۱۳۹۱

مجتبی فرآورده تهیه‌کننده "ملک سلیمان" در یادداشتی خطاب به رئیس سازمان سینمایی عنوان کرد: بدین جهت که در داستان حضرت یوسف(ع) که در قرآن بیان شده، همسرعزیز مصرقصد خیانت به همسر خود را داشته و چون این در قرآن آمده، جوازی است برای تصویر کردن هر خیانتی برپرده سینما!؟

به گزارش مهر، در این متن آمده است:
 
آقای شمقدری!
 
در مراسم اختتامیه بیست‌ونهمین جشنواره فیلم کوتاه تهران که با حضور وزیرمحترم فرهنگ و ارشاداسلامی برگزارشد، مطالبی بیان کرده‌اید که نمی‌توان به سادگی از کنار آن گذشت، وعجیب‌تر از سخنان شما، سکوت وزیرمحترم ارشاد در خصوص سخنان جنابعالی است. وزیرمحترمی که کارشناسی ارشد در رشته معارف اسلامی و تبلیغ از دانشگاه امام صادق(ع) و دکترای رشته  فقه و مبانی حقوق اسلامی دارد.
 
درمراسم یادشده فرموده‌اید: "خیانت عنصری از درام است که باید مورد استفاده قرار گیرد..." اگر چه کلام شما مبتنی‌بر حواشی بوجودآمده از تولید فیلم‌هایی است که امروزه از آن یاد می‌شود، اما سخنان جنابعالی بسیار نگران‌کننده‌تراز آن فیلمها و حواشی آن است.
 
کاش مرجعی یافت می‌شد تا نسبت به اظهارات مدیران محترم، بویژه در حوزه فرهنگ، نظارت و ارزشیابی لازم را صورت می‌داد. به بیان شما، خیانت ازعناصر درام است و گریزی ازپرداخت به آن نیست، پس لازم است تکیلف خود را با دیگر عناصر درام از قبیل، تعارض باخدا، زنا، جنون زنای مرگبار، عشق به دشمن، جنایات عشقی، همه چیز برای هوس، انتقام جنایت، آدم ربایی و.. که همگی از عناصر درام است مشخص کنید. اگر فردا روزی فیلمنامه‌ای با عنصر تعارض باخدا، و یا در خصوص دیگر عناصر ذکر شده درام به سازمان مطبوع جنابعالی ارائه شود با ادله عدم گریز از پرداخت به عناصر درام، مجوزهای لازم را خواهد گرفت؟ آیا باور کنیم شما نیز همچون برخی، چگونه گفتن برایتان ارجح از چه گفتن است؟
 
وقتی سکاندار سینمای ما حاشیه‌پردازی می‌کند از سینماگران این مرزوبوم چه انتظاری است ؟ شما باید بهتر بدانید که در فضای تهاجم فرهنگی کسانی رو می‌آیند که به نگره‌های تهاجم فرهنگی نزدیکی بیشتری دارند. آیا باوردارید قداستی را که از درام یونانی برایمان ایجادکرده‌اند مصداق بارزی از تهاجم فرهنگی است؟  تئوری‌ها و نظریه‌پردازی‌های غرب اگر با دین وفرهنگ ما همخوانی دارد و ما ناگزیر به پیروی از آنیم، اصلاح علوم انسانی غرب را که مقام معظم رهبری منادی آن است چگونه توجیه می‌کنید؟
 
مشکل امروزما نفی واثبات عناصر درام نیست که هَم خود را مصروف آن کرده‌اید، درد امروز، نبود استراتژی و نقشه راه فرهنگی بویژه در حوزه سینماست. سینمای ایران مبتلا به بیماری مزمنی است که پس ازگذشت بیش ازسه دهه ازانقلاب اسلامی نمی‌دانیم چه از جان سینما می‌خواهیم. اینکه در غرب نظریه‌ها و تئوری‌ها در عمل نیز جوابگو است به این جهت است که در آنجا تئوری و عمل همپای یکدیگرند. اما آنچه در اینجا شاهدیم مغایرت درتئوری‌ها و شعارهایمان با اعمالمان است.
 
مدیر فرهنگی جامعه ما باید بداند این فضای ایستا و جمود فرهنگی را چگونه می‌توان به نشاط وحرکت واداشت، نیازهای فرهنگی جامعه کدام است و اولویت‌ها چیست؟ سینمایی که شما بنای پایه‌گذاری آن را دارید دارای چه ساختارفرهنگی است؟ مُهر تایید زدن برعناصردرام که افتخاری نیست؛ بسیاری سال‌هاست که بر این باورند و به این باور فخر می‌کنند.
 
برج عاج نشینانی را ازبرج‌عاج بزیر کشیدن و دیگرانی را جایگزین کردن که مباهات ندارد. افتخار آن است که بگوییم دراین ایامی که سکاندارعرصه فرهنگ بوده‌ایم چه حرکت فرهنگی درحوزه سینما ایجادکرده‌ایم.
 
درادامه عنوان کرده اید: "به نظر من بیرون کشیدن کلی این موضوع(خیانت) از دل درام معقول نیست. متاسفانه عده‌ای براساس این موضوع به ما نمره می‌دهند و با این روش آنها قرآن هم زیر سوال می‌رود."
 
باشناختی که از شما دارم بعید می‌دانم به این حقیقت واقف نباشید که در نگره وحیانی قرآن، هیچ موضوع مرتبط باانسان به شکل مستقل و رها وجودندارد. یامبتنی بر ولایت الله است، ویا ولایت شیطان.
 
پس چگونه خیانت را در نگاه وحیانی قرآن مستقل بررسی کرده، برای خود و دیگران مجوزصادر می‌کنید که با زیرسوال بردن پرداخت خیانت در سینما، قرآن هم زیرسوال می‌رود. چرا؟ چون به زعم شما، بدین جهت که در داستان حضرت یوسف(ع) که در قرآن بیان شده، همسرعزیز مصر قصد خیانت به همسر خود را داشته و چون در قرآن آمده جوازی است برای تصویر نمودن هر خیانتی برپرده سینما!؟
 
شما که باوردارید، باید از واژگان عبور کرد و دید در پس آنها چه مفاهیمی القاء می‌شود و نمی‌توان با این واژگان بازی کرد، چرا به این بازی تن داده‌اید؟ این چه قیاسی است که برای استدلال خود از آن مدد می‌گیرید. تصور کرده‌اید قرآن برای اینکه چیزی را فروگذار نکند و جامع و کامل باشد گریزی هم به داستان خیانت زلیخا به همسرش زده؟ نگاهی به تفاسیرمفسرین محترم قرآنی شما را درفهم مفاهیمی که درپس این رویداد، نه درروایت زندگی زلیخا، بلکه دررویدادهای زندگی حضرت یوسف(ع) نهفته است کمک خواهد کرد. این نگاه، پذیرش بی‌ضابطه هر فکری است که شاید براساس القا و وسوسه شیطان شکل گرفته باشد.
 
قصه‌گویی از دید قرآن داستانگویی نیست زاویه نگاه است، زاویه نگاه اصل بر قصه‌گویی است. زوایه نگاه درسوره حضرت یوسف(ع) به تعبیر اغلب مفسرین محترم بیان عفت‌ورزی است و به تعبیر برخی دیگر نگاهی اجتماعی است با قواعد مدیریتی، و برخی دیگر با استناد به روایات متعددازاهل بیت(ع) آیات سوره یوسف را با نگاه آیاتی و سیر بشر، و نیز نگاه مهدوی قابل مطالعه می‌دانند. آیا انصاف است برای اثبات نگرش غلط خود، قرآن را تا این حد پایین بیاوریم که اعتراض عده‌ای به طرح موضوع خیانت در سینما را مساوی بدانیم بااینکه چه نشسته‌اید اعتراض شما قرآن راهم زیرسوال می‌برد؟ 
 
برادر گرامی!
 
درخاتمه خاطره‌ای نقل می‌کنم شاید به کارتان بیاید. سال‌ها پیش پس از اکران فیلم "نوبت عاشقی" در جشنواره فیلم فجر، نویسنده و کارگردان آن در جواب معترضین فیلم به قرآن استناد کرد و گفت: "این چه اعتراضی است که به من دارید؟ کسانی که به من معترض هستند، متعرض قرآن باشند که داستان خیانت را در قرآن نقل کرده." وظریفی گفت: "امید دارم کسانی که چون شما می‌اندیشند، هرگز داستان قوم لوط رادرقرآن نخوانده باشند!"
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها