قضیه لابی شمقدری برای اسکار اصغرفرهادی از زبان شورجه/انتخاب آرگو مانور قدرت نفوذ CIA در جهان است / اعتراض خاموش شورجه

سرویس نقد رسانه 598 - اعطای جایزه اسکار بهترین فیلم به Argo واکنش های مختلفی را در مجامع هنری دنیا به همراه داشته است. این اتفاق اگرچه برای اهل هنر تأسف آور و اثبات افول و بی ارزشی مهمترین جایزه هنری دنیا بود، ولی از سویی حرکتی روبه جلو در عرصه بصیرت به حساب می آمد. شاید در هیچ برهه ای در تاریخ دنیا، سیاست اینچنین عریان خود را نمایان نکرده بود. در این رابطه گفتگویی داشتیم با آقای جمال شورجه، از داوران جشنواره فجر که تقدیم حضور می گردد.

جناب آقای شورجه، به نظر شما ارزش هنری فیلم Argo تا چه حد است؟

به هیچ فیلم ارزش هنری ندارد و کاملا یک مانور سیاسی است که نشان دهند اینها چقدر می توانند نفوذ کنند یا CIA چطور در کشور ما هم دخالت کرده است. همانطور که ما سالها است که همین را فریاد میزنیم که در کودتای 28 مرداد آمریکایی ها شرکت کردند و دخالت کردند؛ آمریکایی ها با عناوین مختلف حکومت های دست نشانده خود را در کشورهای مختلف سر کار می گذارند و اینجا هم به کمک کشور کانادا این اتفاق می افتد که نشان می دهد که چطور اینها را فراری می دهند.


به نظر شما جایزه ای که به جدایی از سیمین دادند هم بر همین اساس ها بود یا اینکه آن واقعا یک جایزه هنری بود؟

جایزه ای که به جدایی داده شد، علی رغم اینکه ممکن است شاید خیلی از دوستان با من هم عقیده نباشند، ولی من فکر میکنم که آن هم سیاسی بود و برای ایجاد یک فضای خاص سیاسی و یک موفقیت خاص سیاسی بود که بتوانند آن را مطرح کنند. البته فیلم هم ظرفیت هایی داشت که در جشنواره های مختلف دیگر هم به آن توجه شده بود، ولی در این حد که اسکار بگیرد نبود و این را هم مطلع هستم که فیلمی که مقابل فیلم آقای فرهادی بود، فیلمی از اسرائیل بود و آنها نمی خواستند در آن سال آن فیلم مطرح بشود و این افراد که فیلم های اسکار را انتخاب میکنند خیلی تمایل نداشتند که آن فیلم اسرائیلی جایزه بگیرد.

البته آن هم به خاطر لابی هایی هم بود که توسط ما صورت گرفته بود، دوستان شاید یک مقدار صحبت های آقای شمقدری را اشتباه فرض کردند و آنرا به طنز گرفتند؛ ولی فکر می کنم با توجه به اطلاعی که من دارم، یک مقدار لابی هایی هم با جریانات ضد صهیونیستی که اتفاقا در انتخاب اسکار نقش دارند، صورت گرفته بود. منتهی مراتب آن جریانات، جریانات ضد صهیونیستی بودند که آنها هم افراد با نفوذی در انتخاب فیلمهای اسکار دارند.

به نظر می رسد در جشنواره فجر تقریباً نگاه محتوایی وجود ندارد، در صورتی که در جشنواره های مختلف دنیا نگاه محتوایی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. به نظر شما اصلا این نگاه محتوایی درست است؟

این اشکال است، اشکالی که در واقع متاسفانه داورها کمتر به این امر توجه می کنند. من فکر میکنم محتوا و قالب باید هم سطح و هم سان دیده بشود، ما نمی توانیم فیلمی را که ساختار قوی دارد، ولی پیام منحرف کننده دارد را توجه بیشتری بکنیم.

قالب و پیام ، مضمون و محتوا هم کیش همدیگر هستند، همانطور که در تمام دنیا اینطور است. مثلا فیلم آرگو ساختار ضعیفی دارد، ولی موضوع آن در ارتباط با تاییدات جهان استکبار و آمریکا است و لذا به آن جایزه می دهند. من اعتقادم این است که وقتی آدمی در جایگاه داوری قرار می گیرد، حداقل این است که این دو بخش را با همدیگر پیش ببرد. هم ساختاری و هم محتوایی. یعنی ما هرچقدر هم  فیلم پر ساختار و جذاب و تاثیر گذاری داشته باشیم، ولی محتوا و پیامی نداشته باشیم که بخواهد به مخاطب منتقل بشود، این «کمثل الحمار»ی است که بارش کتاب است.

محتوا یکی از وجودی است که داوران باید به آن توجه بکنند که این شکل زیبا و این قلم زیبا در خدمت چه تفکر و پیامی است، اگر این با همدیگر همخوان نباشد، به نظر می رسد که یک بخش قضیه اشکال دارد و متاسفانه در جشنواره امسال یک آقایی اعلام کرد که ما اصلا محتوایی کار را ندیدیم که این خیلی بد است.


جناب آقای شورجه شما هنگام اهدای جوایز از سوی هیئت داوران در جشنواره فجر به روی سن تشریف نیاوردید بفرمایید دلیلش چه بود ؟

من اعتقادم بر این است که در فیلم باید شکل و محتوا و قالب و مذمون با همدیگر ملاحضه و بررسی شود  و این وضع در داوری رعایت نشد و این موضوع یکی از دلایل عدم حضور من بود . به همین دلیل پاره ای از انتخابات و پاره ای از افراد را خیلی خوشایند نمی دیدیم که روی سن بیایند و قاعدتا اگر من روی سن بودم به لحاظ اعتقاد و باورهایی که دارم باید پاسخ آنها را می دادم و آن موقع خدای نکرده تاثیر منفی روی جشنواره می گذاشت و این یک نقض قرض بود. این عدم حضور من یک اعتراض خاموش بود.