کد خبر: ۱۵۰۹۲
زمان انتشار: ۱۱:۱۱     ۱۱ تير ۱۳۹۰

چه خوب است جماعت رسانه اي هم پاي درس اخلاق رسانه اي رهبر انقلاب بنشينند تا شايد كمي از اين فضاي آلوده در رسانه ها فاصله بگيرند.

 به گزارش 598، جوان آنلاين طي تحليلي با اشاره به فرمايشات اخير مقام معظم رهبري نوشت: «قوه‌ى قضائيه با متهم مواجه است. يك نفرى متهم به يك معنائى ميشود؛ قوه‌ى قضائيه وظيفه دارد از راه‌هائى كه قانون معين كرده، برود تحقيق كند، تفحص كند و مشخص كند كه اين اتهام وارد است يا وارد نيست.

به هر كسى ممكن است يك اتهامى وارد شود. تا وقتى كه از طريق قانونى جرم ثابت نشده است، نه در خود قوه، نه در بيرون قوه، نه در تريبونها و منبرهاى رسمى، نه در وسائل ارتباط جمعى، كسى حق ندارد آبروى يك مسلمانى را ببرد؛ اين بسيار مسئله‌ى مهمى است. بعضى اوقات انسان مى‌بيند روى قوه‌ى قضائيه فشار مى‌آورند كه آقا افشاء كنيد. نه آقا، هيچ لزومى ندارد افشاء كردن.

قطعاً نبايستى كسى را در معرض قرار داد؛ در معرض اتهام هم نبايد قرار داد؛ چون وقتى گفتيد متهم است، افكار عمومى تفكيك نميكند بين متهمى كه هيچ گناهى نكرده است، با آن كسى كه شواهدى بر گناه او وجود دارد. حتّى بعد از اثبات جرم هم چه لزومى دارد؟ عرض كردم، مگر يك موارد خاص؛ «و ليشهد عذابهما طائفة من المؤمنين» چند موردِ اينجورى داريم. حتّى اگر چنانچه فرض كنيم يك نفرى جرمى هم كرده است، اين جرم در دادگاه صالح اثبات هم شده است، اين شخص به مجازات محكوم هم شده است - فرض كنيد رفته زندان - چه لزومى دارد ما اسم او را در روزنامه‌ها منتشر كنيم تا بچه‌ى اين آدم كه دارد مدرسه ميرود، ديگر رويش نشود مدرسه برود؟ چه اشكال دارد كه اين مدتِ زندانش را بگذراند، بيايد بيرون، خودش و خانواده‌اش زندگى عادى‌شان را ادامه دهند؟ خب، جرمى كرد، مجازات شد، تمام شد ديگر. بايد حتماً آبروريزى بشود؟»

جملات حكيمانه فوق گوشه اي از سخنان رهبر معظم انقلاب خطاب به رسانه ها بود.رسانه هايي كه با ادعاي اصولگرايي مشخصا از اين مشي غلط پيروي مي كنند.

اگر به سخنان معظم له در طول ساليان گذشته نيز نظري بيفكنيم متوجه خواهيم شد سخنان ايشان همانند درس اخلاقي براي رسانه ها مي باشند كه بايد نصب العين قرار گيرند.

رهبر معظم انقلاب در سال 63در زمان رياست جمهوري شان در گفتگو با روزنامه كيهان مي فرمايند:« من معتقدم انتقاد خوب است ولي بايد مرزها را رعايت كرد. اگر آن ورع مطبوعاتي وجود نداشته باشد، ما ناگهان با يك ضربت، يك بار شيشه را خرد مي‌كنيم؛ آيا واقعاً اين مقرون به صرفه براي مردم و نظام است كه عده‌اي بيايند، بنشينند يك آشيانه‌اي بسازند و بعد يك كسي به يك لگد آن را خرد كند؟»

البته در اينجا بايد تعبير ورع را بايد از خودسانسوري جدا كرد. ورع مرزي است كه بين بي بند و باري و خودسانسوري ست. يعني چيزي كه نه اين طرف است (چون مقابل خودسانسوري هم بي بند و باري ست) و نه آن طرف است. بي بندوباري هم در واقع به 2 معنا ست: يكي به معني اين كه هر خبري دم دست رسيد، بدون توجه به عواقب و اثرات آن چاپ شود و معني ديگر آنكه، مصلحت مردم در انتشار خبر مورد اهميت قرار نگيرد يا يك خبري را مغرضانه و جهت دار در يك مورد نقل كند و در مورد ديگر اين كار را نكند، كه به هر حال هر 2 مورد بي بند وباري نام دارد و اين نشناختن مسئوليت است.

البته در اينجا منظور اين نيست كه رسانه ها بايد معصوم باشند و از هر اشتباهي مبرا! بلكه رسانه جمعي بايد طوري در مسير اطلاع رساني حركت كند كه خداي ناكرده برايند حركت آنها عليه كليت نظام نباشد.روزنامه نگاري كه در مسير احساسات و هيجانات زودگذر رسانه اي قرار مي گيرد و با اتهام بستن به شخصي يا جرياني كه هنوز اتهامي براي آنها در هيچ محكمه اي هنوز ثابت نشده( و اصلا ثابت هم شده باشد!) چگونه مي خواهد در مسيراعتلاي نظام گام بردارد.

اين روزها شاهد هستيم گروهي موسوم به گروه انحرافي در رسانه ها مطرح شده اند و هر رسانه بنا بر دسترسي هايي كه دارد در تلاش است هرچه بيشتر از اين گروه افشاگري نمايد.افشاگريهايي از جنس اقتصادي،سياسي،امنيتي،اخلاقي و...!

غافل از اينكه اين اتهامات حتي اگر بنابر ادعاي رسانه هاي مذكور مستند هم باشد دليلي بر افشاي آنها نيست. وقتي ما در دينمان اين همه آموزه اخلاقي براي نريختن آبروي افراد داريم چگونه است وقتي كه پاي علايق سياسي و قدرت طلبي به ميان مي آيد همه چيزفراموشمان مي شود و ماليخولياواربه افشاگري مي پردازيم و مشعوف از اينكه غلظت افشاگري ما بيشتر بود!پس اخلاق ديني چه؟ اين رفتار حتي مورد تائيد اخلاق ژورناليستي نيز نيست چه برسد به دين مبين! صاحبان اصلي اين روشهاي روزنامه نگاري كه غربيها هستند خود نيز اين رفتار را تائيد نمي كنند كه امروز ما به اسم دين مداري و اصولگرايي آن را اجرا مي كنيم.آيا اين رفتار چيري غير از "شارلاتانيزم مطبوعاتي " است.

اين فضاى بى بند و بارى در حرف زدن، در اظهارات عليه دولت به بهانه زدن يك گروه منحرفي كه در كنار دولت به فعاليت مشغول است موضوعي نيست كه خدابه‌آسانى بگذرد.وقتي بدنه دولت مشغول خدمتگذاري هستند چگونه است همه با چوب جريان انحرافي يكجا رانده مي شوند!نه اينكه جريانهاي مشكوك با برهان و دليل نقد نشود بلكه بايد فضاي افشاگري و ريختن آبروي افراد كه مورد نظر رهبر انقلاب نيز هست جمع شود.

برخي ازرفتارها وجود دارد كه نتيجه و اثر آن دامن همه را مي گيرد ، نه فقط دامن آن ظالم را! نيايد روزي كه آخرتمان را به خاطر ريختن آبروي فردي كه خودش مجازات عملش را خواهد كشيد خراب كرده باشيم!

آخر سخن اينكه معتقدين به پاي كلاسهاي اخلاق و منبر اساتيد مي روند تا شايد معرفتي كسب كنند چه خوب است جماعت رسانه اي هم پاي درس اخلاق رسانه اي رهبر انقلاب بنشينند تا شايد كمي از اين فضاي آلوده در رسانه ها فاصله بگيرند.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها