کد خبر: ۱۶۷۰۴۸
زمان انتشار: ۱۲:۰۵     ۳۰ شهريور ۱۳۹۲

برخی از مدیران آنچنان خر مراد را سوار می شوند که بنی بشری حق ندارد به آنها چپ نگاه کند!

یکی از پرسش‌های صاحب این قلم از خودش همواره این بوده که برخی از مدیران و مسئولان گرامی در زمان صدرات و مسئولیت خود آنچنان خرِ مُراد را سوار می‌شوند که بنی‌بشری حق ندارد به آنها چپ نگاه کند و چنان در افکار و اندیشه‌های خود مستغرق‌اند که هیچ ارزشی برای مردم و صاحب نظران قائل نمی‌شوند و خلاصه رحم و مروت و انصاف و عدالت را قربانی میز و نیمکت چندروزه‌شان می‌کنند.


به گزارش 598 به نقل از شبکه ایران، علی معلم روزنامه نگار و تهیه کننده سینمای ایران در تازه ترین یادداشتی که بر ماهنامه متبوعش «دنیای تصویر» نوشته نکات جالبی را درباره اوضاع سینمای ایران و البته مدیران معزول آن بیان کرده است. متن کامل این یادداشت را در ادامه می خوانید:

یک نگاه به اوضاع و احوال این روزهای سینمای ایران، این نکته‌ها را به ذهن انسان می‌رساند:

طاووس‌های عروسکی با پاهای زشت

یکی از عوارض بیمارگونه‌ی سینمای سفارشی و رانتی، پدید آمدن سینماگران خودپرست، متکبر، غصب‌ناک و حسود است. وقتی جریان تولید فرهنگی به مخاطب وصل نشود و مردم با استقبال یا عدم استقبال خود تعیین‌کننده تولید نباشند، خالقان و یاری‌گران تولید اثر هنری به کسی جز افکار عمومی و مردم و صاحب‌نظران تعظیم می‌کنند و در پناه قدرت سرمایه دولتی یا حزب و جریان سیاسی صاحب اشرافیتی کاذب می‌شوند. فیلمسازی که خود را تافته‌ی جدابافته می‌داند و افکار کوتاه و خودپرستانه‌ی شخص شخیص‌اش را تا حد تقدس بالا می‌برد، بازیگری که فقط از هنر بازیگری ژست‌ها و اداهایش را یاد گرفته و به زور منابع قدرت صاحب جایگاه شده و مخاطبان و علاقمندان سینما را به هیچ می‌انگارد و دستمزدش را از مردم نمی‌گیرد، فیلمنامه‌نویسی که هنرش را نه از قلم و تفکرش که از راه سفارش گرفتن از کوته‌بینی و کوتوله‌ها می‌خواهد اثبات کند، و صاحب نظر و منتقدی که از راه فروش قلم به صاحبان نالایق رسانه‌های غیرمستقل، تحلیل‌‌فروشی می‌کند و... همه و همه صرفاً برآمده از شرایطی است که فردیت خلاق هنرمند در مواجهه با مخاطبان آثار قرار نمی‌گیرد.

دیدن چهره‌های پرنخوت، مدعی، ارباب‌مسلک و انحصارطلبی که به هیچ عنوان حاضر نیستند در یک بستر آزاد، با سایر رقیبان‌شان به تولید فرهنگی بپردازند و انتظار دارند که جاده را برای‌شان از قبل هموار کنند، صندلی‌شان را برق بیاندازند، جایزه‌شان را از قبل در نظر بگیرند و حتی ستایش‌نامه‌ها را قبل از نمایش برای‌شان بنویسند، در ایران امروز به شدت به چشم می‌خورد و راست‌اش را بخواهید دل به هم زن است.

هنرمند اصیل و کارآگاه، فن‌سالار شریف و کاربلد و صاحب قلم متعهد به شرافت قلم، می‌داند که باید در دریای مردم شنا کند. اگر مدعی آزادی‌خواهی، انسان‌دوستی و از همه مهم‌تر دین و اخلاق هستیم، راه‌اش از آن طرف نیست. به قول مرحوم علی حاتمی در کمال‌الملک که از زبان مظفرالدین شاه از اتابک می‌پرسد: «به کجا سفر می‌کنی؟» و او در جواب می‌گوید: «به خانه ی خدا»، می‌گوید: «از کدام راه؟»، می‌گوید: «از راه مسکو به طرف مکه خواهم رفت» و در جواب می‌شنود: «از این راه به خدا نمی‌رسی حاجی به خانه خدا شاید برسی!»

خواجگان در زمان معزولی همه شبلی و بایزید شوند!

یکی از پرسش‌های صاحب این قلم از خودش همواره این بوده که برخی از مدیران و مسئولان گرامی در زمان صدرات و مسئولیت خود آنچنان خرِ مُراد را سوار می‌شوند که بنی‌بشری حق ندارد به آنها چپ نگاه کند و چنان در افکار و اندیشه‌های خود مستغرق‌اند که هیچ ارزشی برای مردم و صاحب نظران قائل نمی‌شوند و خلاصه رحم و مروت و انصاف و عدالت را قربانی میز و نیمکت چندروزه‌شان می‌کنند؛ چگونه است که وقتی از کار برکنار می‌شوند یا کنار گذاشته می‌شوند چنان حرف‌هایی می‌زنند و ادعاهایی می‌کنند که نگو و نپرس. گاه آنچنان این رفتار تعجب‌آور است که آدمی فکر می‌کند با دو نفر مواجه است: فرد مسئول کس دیگری است و فرد معزول و گوشه نشسته شخص دیگری!

دوستان! اگر به عقل و هوش و دانش و شعور و تعهد خود ملتزمید می‌بایست که در زمان مسئولیت و پذیرش قدرت چنین باشید نه در زمان کنار رفتن و عزل.

مرم را دست کم نگیرید آنها همانطور که در بالا شما را می‌بینند پیشاپیش پایین آمدن‌تان را هم مشاهده می‌فرمایند!

اداره سینما، مهربانی می‌خواهد نه نفرت و تنبیه!

متأسفانه رفتارهای غلط در حوزه‌ی مدیریت فرهنگی و هنری جامعه‌ی ما، از سالیان دور تا امروز، آنقدر اپیدمیک شده که قیم مآبی، سرزنش‌گری، شلاق به دستی و امر و نهی رفتارهای عادی‌ای جلوه می‌کنند. مسئولان ما گمان می‌کنند با استفاده از ابزارهای حکومتی صرفاً باید امر و نهی کنند، سفارش بفرمایند و هرگاه اوضاع وخیم شد، مسائل را به گردن بقیه بیاندازند. این دوستان یاد نگرفته‌اند که زبان و نحوه‌ی برخورد و سلوک با اهل هنر، زبان و شیوه شدّاد و غلّاظ و نظامی نیست. هنرمند در پرتو شناخت تخصصی‌اش ممکن است خطا کند، دلپذیر نباشد یا به بیراهه برود اما قدر مسلم، هنرمندان اصیل و متعهد بُردار حرکتی‌شان به سمت اصلاح است. سینماگران و اهل نظر ما هم آنقدر آش داغ خورده‌اند که به فالوده هم که می‌رسند پُف می‌کنند. تا زمانی که مردم و دولت با نخبگان و اندیشمندان و هنرمندان رفتار و کرداری مهربانانه، تشویق‌گر و یاری‌کننده نداشته باشند، اهالی این قبیله، رضایت خود را در جای دیگری جستجو می‌کنند، با جامعه‌ی خویش خودی نمی‌شوند و دلسوز مردمان و نظام برآمده آراءشان نخواهند بود. اعتماد و تشویق و مهربانی در کنار نقد و نظر و اقتدار برآمده از اندیشه، راه حل توسعه هنر و فرهنگ در ایران است.

نظرات بینندگان
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
آخرین اخبار پربازدید ها
نیازمندیها
09107726603 تماس یا پیام در پیام رسان های ایتا و تلگرام