به گزارش 598، خبرگزاری دانشجو نوشت: تلویزیون در ایران، پرمخاطب ترین رسانه در سراسر کشور است. شاید برخی گمان
کنند گروه هایی از ساکنان پایتخت و شهرهای بزرگ،کمتر بیننده تلویزیون
جمهوری اسلامی باشند اما در یک ارزیابی کلی، همچنان تلویزیون در صدر انتخاب
های رسانه ای اکثریت مردم این سرزمین قرار دارد. بنابراین رسالت صدا و
سیما به مثابه یکی از تاثیر گذارترین و حساس ترین نهادهای نظام، بی اندازه
سنگین است.
مردم ما اخبار سیاسی را از تلویزیون
پیگیری می کنند. از این رو عملکرد صدا و سیما در حوزه مسائل سیاسی باید
بسیار سنجیده، پخته و اصولی باشد. اما به نظر می رسد صدا و سیما در مقاطع
حساس سیاسی،دچار سردرگمی شده و عاجز از اتخاذ یک مشی صحیح و عاقلانه
است.بررسی عملکرد صدا و سیما در سه مقطع سیاسی پراهمیتِ سال های اخیر،می
تواند گواهی بر این مدعا باشد.
مقطع اول: در
روزهای بعد از 22 خرداد سال 88،خیابان های تهران شاهد حضور جماعتی از رای
دهنده گانی بود که به القای عده ای وطن فروش،گمان می کردند در انتخابات
تقلب و رای آنان دزدیده شده است.
اما
در همان روزهای نخست ایام فتنه،صدا و سیما به میان مردم نرفت تا از آن ها
بپرسد حرفشان چیست؟تلویزیون در آن روزها یا سکوت کرده بود و یا از نشان
دادن مردمی که بدون هیچ عنادی با نظام،به نتیجه انتخابات اعتراض داشتند
خودداری می کرد.این رفتار صدا و سیما باعث شد گروهی از مردمی که حقیقتا
سوال داشتند،اعتمادشان از رسانه ملی سلب شود و به سمت رسانه های فریبکاری
چون بی بی سی فارسی و VOA کوچ داده شوند.
هرچند
این رویه غلط پس از مدت کوتاهی اصلاح شد و بعد از هوشیار شدن مسئولین
صداوسیما در همان ایام اقدامات سازنده و غیرانفعالی صدا و سیما در بسیاری
از بزنگاه ها موجب موج آفرینی های مبارک شد.
نشان
دادن بسیاری از جرائم و خبائث اصحاب فتنه همچون پخش تصاویر پاره کردن عکس
حضرت امام(ره) در جهت شناساندن ماهیت این جریان به مردم، نمایش مستند
"شاخص" در بحبوبه ایام فتنه که نقش موثری در تبیین مبانی گفتمان امام (ره) و
انقلاب داشت و در نهایت امر اطلاع رسانی به موقع و روشنگری دقیق نسبت به
ماجرای عاشورای سال 88 که زمینه ساز خلق حماسه 9 دی توسط مردم شد از جمله
اقدامات شایسته صدا و سیما در آن ایام بود.
مقطع دوم: در
حالی که مدت ها بود رسانه های مختلف در سراسر جهان به پوشش ناآرامی ها در
سوریه می پرداختند، صدا و سیما با سکوت مطلق در مقابل آنچه در سوریه می
گذشت،بار دیگر باعث شد تا مردم به این رسانه بدگمان شوند.گویا مدیران
تلویزیون نمی دانند اگر به مسئله ای نپردازند،مردم منتظر آنان نمی مانند و
خوراک رسانه ای شان را از منابع دیگر تامین می کنند و در این میانه این
تنها تلویزیون است که متضرر می شود.سکوت ابتدایی صدا و سیما در بحران سوریه
و زبان گشودنش بعد از مدت ها، ثابت کرد که تلویزیون این بار هم در مواجهه
با یک اتفاق مهم سیاسی دچار سردرگمی بود و نتوانست به موقع مشی صحیحی را به
کار بندد.
مقطع سوم: پس
از استقرار دولت یازدهم،حل و فصل پرونده هسته ای ایران و در ذیل آن،مذاکره
با آمریکا،به مهم ترین مسئله سیاسی کشور تبدیل شد.اما صدا و سیما در قبال
عملکرد دولت در عرصه سیاست خارجی،موضع تعریف و تمجید را برگزید.در خلال
حضور دکتر روحانی و هیئت ایرانی در نیویورک،تلویزیون با ادبیاتی کاملا
تحسین آمیز به این سفر پرداخت.سفری که تنها چند روز پس از آن،رهبر
انقلاب،برخی اقدامات انجام گرفته در آن را نا به جا خواندند.پس از مذاکرات
ژنو هم تلویزیون با حال و هوایی سرخوشانه و ذوق زده،توافق ژنو را چونان یک
فتح الفتوح بازنمایی کرده و به پرپایی جشن ملی در این رسانه پرداخت.موضعی
که نه تنها در اخبار و برنامه های سیاسی جریان داشت بلکه به تمامی برنامه
ها و شبکه های تلویزیون کشیده شد.
البته
رویکرد حمایتی صدا و سیما نسبت به دولت یازدهم تنها در حوزه سیاست خارجی
خلاصه نمی شود.این روزها شاهدیم که تلویزیون حتی در ارائه گزارش صد روزه
رییس جمهور و پرداخت به آنچه در عرصه های گوناگون در این سه ماه در کشور
رقم خورده نیز، دچار انفعال است.گزارش صد روزه دکتر روحانی تبدیل به یک شب
نشینی بی مخاطره با مجریان دست چین شده ی دفتر رییس جمهور می شود و در باقی
گفتگوهای تلویزیونی با وزرا هم ، چالشی اتفاق نمی افتد.
به
نظر می رسد رفتار کنونی صدا و سیما تا حدودی ناشی از رعبی است که برخوردها
و حملات شخص رییس جمهور و وابستگان دولت به صدا و سیما،ایجاد کرده است.
آقای روحانی چه قبل از پیروزی در انتخابات و چه پس از آن،انتقادات شدیدی را
به تلویزیون وارد کردند.صحبت های ایشان در دوران مبارزات انتخاباتی،در
برنامه "گفتگوی ویژه خبری" که تلویزیون را عامل توهین به بزرگان و دلسوزان
نظام!! دانستند و همچنین گله از صدا و سیما در شب ارائه گزارش صد روزه و
... از مصادیق این حملات است.اصحاب دولت نیز همواره تیغ تیز کلامشان را خرج
صدا و سیما کرده اند.لحن تحیر آمیز و بی سابقه حسام الدین آشنا؛مشاور رییس
جمهور،در "گفتگوی ویژه خبری" که تلویزیون را به عذر خواهی از دولت امر
کرده بود از یادها نمی رود.
اما
قطعا نباید عوامل دیگر را در چرایی عملکرد کنونی تلویزیون نادیده گرفت.ذوق
زدگی بخشی از بدنه صدا و سیما از روی کار آمدن تفکری که این دولت آن را
نمایندگی می کند،ناگزیر خود را بر آنتن نشان می دهد.
ما
صدا و سیما را رسانه ای انقلابی می دانیم.رسانه ای که همواره فارغ از
مواضع حزبی و جناحی یار ولایت و همراه مردم بوده و از این روست که معتقدیم
استمرار موضع کنونی تلویزیون در مواجهه با دولت یازدهم،تصویر این رسانه را
مخدوش و جایگاه این نهاد ارزشی را در پیشگاه ملت متزلزل خواهد کرد.حتی باید
گفت که این رفتار منفعلانه در طولانی مدت،به سود خود دولت هم نخواهد بود
چرا که هر سیستم و ساختار مدیریتی همواره با طرح و بیان انتقادات و نقاط
ضعف است که قادر به اصلاح و ترمیم خویش می شود و در مسیر پویایی قدم بر می
دارد.