کد خبر: ۲۶۵۹۲۱
زمان انتشار: ۱۰:۳۹     ۰۸ آبان ۱۳۹۳
سرمربی سابق استقلال گفت: «رحمتی گفت از طرف آقای ایکس تماس گرفتند و می‌گویند برای فصل بعد دنبال تیم دیگری باش، ما داریم برمی‌گردیم.»

به گزارش پایگاه 598 به نقل از خبرورزشی، پرویز مظلومی یا همان پرویز سوبله - چوبله هواداران استقلال با رکوردی که بعید به نظر می‌رسد حالاحالاها بشکند، خیلی حرف‌ها زد.

 

* می‌خواهیم از جدایی پرویز مظلومی سؤال کنیم، جدایی از استقلال...

- رفتیم دیگه!

 

* رفتیم دیگه درست اما چرا؟!

- چه بگویم؟

 

* واقعیت!

- پس اجازه بدهید از اول شروع کنم. با آمار و ارقامی که در استقلال به دست آوردم نباید جدا می‌شدم و باید می‌ماندم. پرویز مظلومی با استقلال چهار دربی پشت سر هم را برد. وقتی هدایت استقلال را بر عهده گرفت با چهار بازیکن استارت زد، چهارده بازیکن قراردادشان به پایان رسیده بود. هیچ‌کس جرأت ریسک کردن و آمدن به آن استقلال را نداشت. قبل از اینکه با من صحبت کنند با نفرات دیگر حرف زده بودند ولی کسی حاضر به پذیرفتن این سمت نشد. استقلال را قهرمان جام حذفی کردم و...

 

* این‌ها کارهایی بود که برای استقلال کردید، پس دلیل جدایی‌تان چه بود؟

- حاج آقای فتح الله زاده مرا برای سال سوم می‌خواست. از من لیست گرفته بود. هیأت مدیره استقلال جلسه‌ای را برگزار کرد و من برنامه‌ام را در اختیار آنها گذاشتم. همه از عملکرد من رضایت کامل داشتند. هواداران استقلال دوست داشتند ادامه بدهم اما یک دفعه همه چیز در عرض 24 ساعت خراب شد!

 

* کامل‌تر توضیح می‌دهید.

- این سؤالی است که هیأت مدیره وقت باید توضیح بدهد. برای خود من هم پرسش است که چرا با تمامی این اقدامات پرویز مظلومی سال سوم نماند، تیمی که سهمیه آسیا نداشت و در پلی‌آف بود را به لیگ قهرمانان رساندم، استقلال را قهرمان جام حذفی کردم، عددی را برای استقلالی‌ها به یادگار گذاشتم که تا سال‌ها به یادگار خواهد ماند. خودم دنبال جواب این سؤال هستم. شاید جالب باشد بدانید در مرحله حذفی لیگ قهرمانان آسیا با سپاهان بازی داشتیم، آقای رسولی‌نژاد ظهر بازی تماس گرفت و گفت با هر نتیجه‌ای که خلق شود شما سال سوم هم می‌مانید. به من گفتند دو، سه عضو هیأت مدیره وقت استقلال شبانه به مربی‌ای زنگ زدند و به او حکم دادند. من هر وقت استقلال مرا خواست آمدم و به هوادار خدمت کردم. دنبال منافع خودم نبودم. سال 74 در عمان مربیگری می‌کردم، پورحیدری تماس گرفت و گفت بیا، به هزار ترفند قراردادم را فسخ کردم تا به استقلال بیایم، می‌دانید چرا؟!

 

* چرا؟!

- چون عمر من در استقلال گذشت. 13 سال در استقلال بازی کردم. 12 سال مربی بودم و دو سال سرمربیگری این تیم را بر عهده داشتم، 27 سال یعنی یک عمر. از استقلال هم طلب ندارم، مدیون استقلال هستم. اگر پرویز مظلومی شدم، موقعیت اجتماعی و مالی به دست آوردم از برکات نام استقلال بوده است. مردم بهترین قاضی هستند، همین که مرا در کوچه و خیابان می‌بینند و با احترام برخورد می‌کنند برایم کافی است.

 

* می‌خواهیم به یک ماه قبل از جدایی‌تان برگردیم، به روزی که در استادیوم دستگردی برای رفتن شما شمارش معکوس گذاشتند.

- بیشتر از یک ماه بود. رسانه ها عکس آن هواداران و پلاکارد را به چاپ رساند، استقلال در کورس قهرمانی بود، چند نفر آمدند و به دنبال به‌ هم زدن آرامش روحی - روانی تیم بودند، برای یک هوادار فرقی نمی‌کند چه کسی سرمربی استقلال باشد، برای هوادار واقعی موفقیت استقلال مهم است. آنها هوادار نبودند، لطفاً اسم هوادار روی آنها نگذارید، کلمه هوادار حرمت دارد، شاید جالب باشد بدانید یکی از آن افراد که پلاکارد را آوردند به جرم کلاهبرداری راهی زندان شد! من از یک چیز ناراحتم چرا هیچ ارگانی نمی‌آید تا با این افراد مسئله‌دار برخورد کند؟ به هر حال جواب این‌ها را خدا می‌دهد.

 

* ‌مهدی رحمتی در آن روزها می‌گفت با من تماس گرفتند و گفتند به دنبال تیم دیگری باش.

- قبل از بازی آسیایی استقلال بود، دیدم مهدی رحمتی در رختکن داد و بیداد می‌کند، فریاد می‌کشد، گفتم چی شده، گفت از طرف آقای ایکس تماس گرفتند و می‌گویند برای فصل بعد دنبال تیم دیگری باش. ما داریم برمی‌گردیم.

 

* شاید اگر قهرمان می‌شدید همه این اتفاقات از بین می‌رفت و سرمربی استقلال می‌ماندید.

- قهرمان شدیم، مگه نشدیم؟

 

* منظورم قهرمانی لیگ برتر است، در شرایطی که نیم‌فصل اول بودید در پایان قهرمان نشدید.

- در نیم‌فصل 6 امتیاز بیشتر از تراکتور و 9 امتیاز بیشتر از سپاهان داشتیم، آمارهایم عالی بود. جدایی فرهاد مجیدی شرایط را عوض کرد، فرهاد علاوه بر کاپیتان بودن عصای دست من بود، او تیم را مدیریت می‌کرد، پیش از فرهاد، ناصرخان حجازی این کارها را می‌کرد، از اسمش می‌ترسیدند، وقتی به رحمت خدا رفت مجیدی در تیم مدیریت می‌کرد، بازیکنان به او احترام می‌گذاشتند. رفتن مجیدی و در ادامه جاسم کرار با آسیب‌دیدگی جباری، تیموریان، کیانوش رحمتی، خسرو حیدری همراه شد و دست من خالی از بازیکن، با همه این تفاسیر با اختلاف یک امتیازی قهرمانی را از دست دادیم.

 

* از جدایی فرهاد مجیدی حرف زدید، او چرا رفت؟!

- من با فرهاد مجیدی خیلی راه آمدم، مجیدی فرزندانش خارج از ایران بودند، من هر دو هفته به او مرخصی می‌دادم، به فرهاد گفتم برو مشکلاتت را حل کن و برگرد، گفت مشکل حاد است.

 

* او در 90 گفت من به خاطر بچه‌هایم نرفتم.

- اجازه بدهید من وارد این ماجرا نشوم، او یک چیزهایی به من گفت که از خودش بپرسید.

 

* از دربی‌ها بپرسیم، پرویز سوبله - چوبله...

- این شیرین است، از این سؤالات بپرس (!) اول از همه بگویم من خوشحال می‌‌شوم یک استقلالی بیاید و رکورد چهار پیروزی متوالی مرا در دربی بشکند. از صمیم قلب امیدوارم این اتفاق شکل بگیرد، خدا را شکر پرویز مظلومی عددی را به یادگار گذاشت که هواداران می‌توانند برای رقیب کری بخوانند. این به نماد پیروزی‌های استقلال در دربی تبدیل شده است. اگر دربی‌ها را می‌بردیم مظلومی سهم کوچکی داشت، بقیه تلاش می‌کردند.

 

* از آن کابوس دربی بپرسیم، دربی سه بر دو...

- دست رو دلم نذار.

 

* چرا؟!

- برای اینکه می‌توانستیم دربی را ببریم اما برخی نگذاشتند، ما با اینکه در تبریز چند مصدوم و محروم دادیم و نفرات دیگر هم حضور نداشتند اما دو بر صفر جلو افتادیم، من الونگ الونگ را هافبک دفاعی گذاشتم و او این قدر در نیمه اول پاس اشتباه داد در نیمه دوم یوسفی را به زمین فرستادم، تیم را هجومی‌تر کردم، تیم 11 نفره پرسپولیس 82 دقیقه جلوی استقلال موقعیت گل نداشت. چطور در عرض چند دقیقه سه گل می‌زند؟

 

* چطور؟

- اگر یک بار دیگر فیلم این بازی را تماشا کنید خیلی چیزها را متوجه می‌شوید، حقایق آشکار خواهد شد، خیلی اتفاقات افتاد، دوست ندارم آن را باز کنم.

 

* فقط همین؟!

- برخی وقت‌ها اتفاقات نادر در فوتبال می‌افتد، اتفاقاتی که می‌توانم آن را به بازی استقلال و سایپا که ناصرخان حجازی سرمربی بود تشبیه کنم.

 

* یعنی خیانت چند بازیکن...

- یک بار دیگر هم می‌گویم فقط بروید فیلم بازی دربی را یک بار دیگر تماشا کنید. فقط یک بار دیگر، خواهشاً لحظه گل‌های زده پرسپولیس را با دقت ببینید.

 

* حرف زدن پرویز مظلومی می‌تواند افشاگری مهمی باشد، چرا نمی‌گویید؟

- نمی‌خواهم حرف‌هایی بزنم که باعث شود مردم و هواداران از فوتبال زده شوند. وقتی سرمربی استقلال شدم، صمد مرفاوی حرفی به من زد که باید آن را گوش می‌کردم، اشتباه بزرگی انجام دادم، او گفت وقتی به استقلال می‌روی سنگ‌فرش‌های استقلال را هم عوض کن، نتیجه اعتمادم را به بدترین شکل گرفتم، من وقتی از استقلال رفتم ظرف 24 ساعت عکسم را از دیوار پایین کشیدند، جالب است. آوردند به خودم دادند.

 

* یک بار از ماجرای خیانت در ازبکستان حرف زدید، ماجرا چه بود؟

- شب قبل از مسابقه آمدند به من گفتند برخی از بازیکنان ممکن است که کاری کنند، فتح الله زاده حضور داشت و یکی یکی نفرات را صدا کرد و با آنها حرف زد، او گفت‌ اگر خدای ناکرده ببازیم گذشت نمی‌کنم و بدترین جریمه‌ها را در نظر می‌گیرم، به خیر گذشت و دو بر صفر بردیم.

 

* این بازیکنان که می‌خواستند کم‌کاری کنند، چه کسانی بودند؟

- اگر می‌خواهید آنها را بشناسید فیلم دربی سه بر دو و بازی استقلال- سپاهان لیگ قهرمانان آسیا را تماشا کنید، همین...

 

* اگر مردم این بازیکنان را بشناسند بهتر است.

- این فیلم بازی‌ها را تماشا کنید همه چیز معلوم می‌شود، خدا جواب آنها را می‌دهد.

 

* ‌می‌خواستید سرمربی تراکتورسازی شوید اما این اتفاق شکل نگرفت.

- برخی از دوستان که نمی‌خواستند به تبریز بروم، مصاحبه‌ام را تحریف کردند و دست روی نقطه ضعف هواداران تراکتور گذاشتند، آنها جمله من را که گفته بودم آبی‌ام اما از امروز پیراهن تراکتور را بر تن می‌کنم، عوض کردند تا مرا روبه‌روی مردم خونگرم تبریز قرار دهند، بنده خدا جعفری ترسید و من با وجود اینکه قرارداد داخلی بسته بودم رسماً اعلام کردم از این حضور می‌گذرم.

 

* و مظلومی برمی‌گردد؟!

- به کجا؟!

 

* استقلال؟

- نمی‌دانم، شاید، اگر روزی در استقلال مرا بخواهند و بدانند می‌توانم کمک کنم برمی‌گردم، من همیشه عاشق استقلال بوده‌ام.

 

* اگر برگردید باز هم دربی‌ها را می‌برید؟

- من هیچ وقت از دربی نمی‌ترسم، شاید از بازی‌های کوچک بترسم اما دربی نه، همیشه تیمم را هجومی می‌چینم.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها