کد خبر: ۲۸۳۶۴۷
زمان انتشار: ۱۲:۵۳     ۱۵ دی ۱۳۹۳
کامران دانشجو پاسخ می‌دهد:
علم اقتدار می‌آورد خصوصا علوم نوین و بحث ما نه لیوان آب است و نه گل. هیچ کس نمی‌تواند بگوید رشد علمی و رشد هسته‌ای و جهاد علمی ما اقتدار نیاورده است. اگر این گونه بود 6 کشور جلوی ما نمی‌نشستند تا با ما مذاکره کنند. ما در گذشته تولید بسیاری از داروها را نمی‌توانستیم انجام دهیم اما با همین تکنولوژی صنعتی به تولید آن داروها دست پیدا کردیم. ما مشاهده می‌کنیم صنعت هسته‌ای در تولید برق و در بسیاری از موارد دیگر اثر گذاشته است.
به گزارش پایگاه 598 به نقل از فارس، کامران دانشجو که در دولت دهم مسئولیت وزارت علوم را برعهده داشت و حال با روی کار آمدن دولت یازدهم بیشتر وقت خود را در دانشگاه علم و صنعت می‌گذارد، معتقد است برخی اصلاح‌طلبان با زیرسوال بردن صنعت هسته‌ای آب به آسیاب دشمن می‌ریزند که نتیجه‌ای جز تضعیف تیم مذاکره‌کننده ندارد.

وی که در انتخابات 88 رئیس ستاد انتخابات بود و در ایام فتنه مسئولیت وزارت علوم را برعهده داشت، معتقد است فتنه بهانه می‌خواهد و این‌بار هسته‌ای بهانه‌ای برای فتنه جدید است.

دانشجو بر این باور است دولت و وزیر امور خارجه همچنان که نسبت به منتقدان توافق ژنو موضع گرفتند و به آنان اعلام کردند «دلواپس و نگران» نباشید، امروز هم باید نسبت به برخی اصلاح‌طلبان که بدنبال تأثیرگذاری بر مذاکرات هستند که این تاثیرگذاری جز به تضعیف تیم مذاکره‌کننده نمی‌انجامد، اعلام موضع کنند.

وزیرعلوم دولت دهم در این مصاحبه تاکید کرد که ما در موضوع هسته‌ای به خطوط قرمز هیچ کشوری ورود نکرده‌ایم و اگر هم بخواهیم این خطوط قرمز را به رسمیت بشناسیم خواسته‌های آنان حد یقف ندارد و بعد از مسئله هسته‌ای سراغ موضوع موشکی و حقوق بشر می‌آیند.

کامران دانشجو در این گفت‌وگو به برخی شبهات مطرح شده درخصوص دستاوردهای هسته‌ای پاسخ گفته که متن این گفت‌وگو در ادامه آمده است.

*مواضع برخی اصلاح‌طلبان درخصوص هسته‌ای موضع آمریکا را تقویت می‌کند

 برخی اصلاح‌طلبان مدعی هستند کفه مضرات صنعت هسته‌ای بر کفه منافع آن سنگینی می‌کند و می‌گویند چه فرقی بین یک یا 10 هزار سانتریفیوژ می‌کند؟

کامران دانشجو: این آقایانی که چنین سخنانی را مطرح می‌کنند آیا از طرفداران دولت هستند یا منتقدان دولت؟ البته طرفداران دولت هم طیف وسیعی را در بر می گیرند از تندروهای اصلاح‌طلب گرفته تا مردم عادی. البته تندروهای اصلاح‌طلب این دولت را یک رحمی می‌بینند برای تولد خودشان. تندروهای اصلاح‌طلب این دولت را این گونه تشبیه می‌کنند.

من نمی‌دانم این آقایان که این سخنان را گفته‌اند قصدشان کمک به دولت است یا تضعیف دولت. در هر صورت این گفته که یک سانتریفیوژ با 10 یا هزار چه فرقی می‌کند در این برهه از زمان که تیم مذاکره‌کننده از طرف همین دولت و به عنوان نماینده ملت در مذاکرات حضور دارد، آب به آسیاب دشمن ریختن است. سخنان این افراد موضع آمریکا را تقویت می‌کند.

البته به این افراد باید گفت اگر در تعداد سانتریفیوژ تفاوتی نمی‌کند آمریکا قبول کند که ما 10 هزار سانتریفیوژ داشته باشیم.

 می‌بینیم در خصوص موضوعی هم صحبت می‌شود (تعداد سانتریفیوژ) که در مذاکرات در حال بحث و چانه زنی است؟

ما شاهدیم یکی از مباحث مطرح شده در مذاکرات، همین تعداد سانتریفیوژها است. اگر به گفته آقایان فرقی بین یک یا هزار سانتریفیوژ نمی‌کند پس آمریکا باید بگذارد ما هر چقدر می‌خواهیم سانتریفیوژ داشته باشیم.

این سخن آقایان بدین معنی است که بگوییم غنی‌سازی 5 درصد با 20 درصد و 90 درصد فرقی ندارد یا اینکه بگوییم چرا موشکی با برد یک کیلومتر یا با برد 100 کیلومتر یا با 10 هزار کیلومتر داشته باشیم. موشک با برد بالا موشک استراتژیک است و اقتدار می‌آورد حال اگر شما بخواهید هرچه موشک با برد 10 کیلومتر داشته باشید، فایده‌ای برایتان ندارد.

* بدنبال صنعت هسته‌ای استراتژیک و اقتدارآفرین هستیم نه سمبلیک

آنچه که برای ما اقتدار می‌آورد این است که صنایع موشکی ما استراتژیک باشد تا دشمن حساب ببرد و درخصوص صنعت هسته‌ای نیز ما به دنبال هسته‌ای هستیم که استراتژیک باشد و اقتدار بیاورد و نه یک هسته‌ای سمبلیک. البته اولین مدعی در مقابل چنین افرادی باید تیم مذاکره‌کننده باشد یعنی آقای ظریف و تیم مذاکره‌کننده نباید در مقابل این گونه مطالب سکوت کنند

 شما سخنان این افراد را تضعیف کننده تیم مذاکره‌کننده می‌دانید؟

دانشجو: اولا باید بگویم تیم مذاکره‌کننده در کنار خود یک تیم کارشناسی دارد و الان هم که برسر تعداد سانتریفیوژها دارد مذاکره می‌کند، نشان می‌دهد که 10 سانتریفیوژ با هزار تا فرق می‌کند؛ اما چنین سخنانی از برخی افراد که معلوم نیست در چه حوزه‌ای تخصص دارند تیم مذاکره‌کننده را تضعیف می‌کند.

این سخنان کجای منافع ملی ما قرار می‌گیرد. این سخن، سخن دولت شادکن است یا دشمن شاد کن؟ اگر از کسانی نیستند که دولت را رحمی برای ورود تندروها به نام اصلاح‌طلب می‌دانند و طرفدار دولت هستند این سخنان باعث تضعیف تیم مذاکره‌کننده است.

 یعنی شما قائل به این هستید که وزیر امور خارجه کشورمان باید به صورت رسمی در مقابل چنین سخنانی موضع بگیرد؟

دانشجو: وقتی شبهه‌ای در رابطه با هسته‌ای وارد می‌شود، بهترین افراد، تیم مذاکره‌کننده هستند که می‌توانند پاسخگوی شبهات باشند. اینان باید بیایند برای ملت توضیح دهند که چرا بر روی تعداد سانتریفیوژ پافشاری می‌کنند. البته ملت تفاوت بین یک سانتریفیوژ و هزار سانتریفیوژ را می‌داند.

 دیگر موضوعی که منتقدان صنعت هسته‌ای مطرح کردند این است که جمهوری اسلامی نه منابع اولیه و نه احاطه به علوم هسته‌ای را دارد. آیا واقعا این گونه است؟

*احاطه جمهوری اسلامی به علوم و منابع هسته‌ای، آمریکا را پای میز مذاکره کشانده است

دانشجو: نمی‌دانم این افراد براساس چه اطلاعاتی این سخنان را بیان می‌کنند. قاعدتا این گونه سخنان تنها موضع آمریکا را تقویت می‌کند. آیا این افراد می‌خواهند با سخنانشان موضع آمریکا تقویت شود؟ اگر این گونه است که نمی‌توانند طرفدار دولت باشند.

سوال اصلی این است که اگر ما احاطه به علوم هسته‌ای نداریم چرا آمریکا و اسرائیل اینقدر ناراحت هستند؟ چرا اینقدر عصبانی هستند و اصلا چرا مذاکره می‌کنند؟ وقتی به گفته این افراد ما نه منابع و نه احاطه به علوم هسته‌ای نداریم آمریکا چرا در این خصوص آمده و با مذاکره می‌کند؟

اگر آمریکا این موضوع را نمی‌داند و سر میز مذاکره آمده است پس ما با یک جاهلی مواجه هستیم که هرچه امتیاز بخواهیم می‌توانیم از آن بگیریم. اما من قائل به این نیستم که از سر جهالت پای میز مذاکره آمده‌اند. طرف غربی و آمریکا می‌دانند که ما هم به دانش هسته‌ای احاطه داریم و هم منابع آن را داریم. و چون این موضوع را می‌دانند پای میز مذاکره آمده‌اند. دیوانه نیستند که وارد مذاکره‌ای بشوند که اصلا وجود ندارد.

آمریکا برای چیزی که ما نداریم سر میز مذاکره نمی‌آید و به ما امتیاز نمی‌دهد، عصبانی نمی‌شود حاضر نمی‌شود به ما دلار دهد برای چیزی که ما نداریم. هرچند این دلارها هم پول خودمان است.

آنان برای داشته‌های ما بر سر میز مذاکره می‌آیند نه برای نداشته‌هایمان و نه برای لبخندهای ما. چراکه اگر بنا به لبخند بود در دوره اصلاحات که از لبخند گذشته بود و به قهقهه رسیده بود. زمانی اینان وارد میز مذاکره می‌شوند که متوجه شوند ما توانایی داریم.

 ما شاهدیم در مذاکرات هسته‌ای یکی از موضوعاتی که مورد بحث است، موضوع تحقیق و توسعه است. این موضوع با ادعای این آقایان چقدر همخوانی دارد؟

دانشجو: اگر ما علمی را نداشته باشیم توسعه آن مفهومی ندارد. ما دانش فنی بومی هسته‌ای را داریم و آنان از این موضوع می‌ترسند. ما اگر دانش هسته‌ای را نداشتیم آنان آمادگی پیدا نمی‌کنند که با ما مذاکره کنند.

آنان می‌گویند سانتریفیوژهای نسل بعدی‌مان را متوقف کنیم. اگر ما احاطه به علم و دانش طراحی و ساخت سانتریفیوژ نداشتیم آنان چه نگرانی دارند که ما سانتریفیوژ نسل دوم و سوم داشته باشیم. نگاه من این است که این سخنان در راستای حمایت و تقویت دولت و تیم مذاکره‌کننده نیست.

*مگر استفاده از انرژی صلح آمیز هسته‌ای ورود به خطوط قرمز برخی کشورهای بزرگ است!

 آیا این تصور که جمهوری اسلامی با ورود به موضوع هسته‌ای به خطوط قرمز برخی کشورهای بزرگ ورود پیدا کرده، درست است؟

دانشجو: این ادعای آقایان با ادعای قبلی‌شان در تضاد است. ما به خطوط قرمز هیچ کشوری وارد نشده‌ایم. البته بزرگ یا کوچک بودن کشورها نیز برای ما ملاک نیست. ما زیر نظر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی می‌خواهیم مانند هر کشور دیگری از حق خودمان یعنی استفاده از انرژی هسته‌ای صلح‌آمیز استفاده کنیم. کجای این خط قرمز کشورهای دیگر است؟ اگر این خط قرمز دیگر  کشورها هم باشد ما باید این را به رسمیت بشناسیم؟

تیم مذاکره‌کننده می‌گوید من می‌خواهم زیر نظر آژانس در چارچوب NPT از حقوق مسلم خودم برای انرژی صلح‌آمیز هسته‌آی استفاده کنم. حال اگر کشوری می‌گوید خیر! این خط قرمز من است، ما باید آن را به رسمیت بشناسیم؟

این خطوط قرمز را چه کسی تعیین می‌کند؟ آیا هرچه آنان گفتند ما باید قبول کنیم؟ ما شاهد بودیم احمد شهید گزارشی درباره وضعیت حقوق بشر از ایران منتشر کرد و  جواب آن را رئیس قوه قضاییه داد به همین خاطر در بحث هسته‌ای نیز مدعی باید دولت یا حداقل رئیس تیم مذاکره‌کننده باشد و پاسخ چنین شبهاتی را بدهند.

 آیا پذیرش این موضوع که ورود به صنعت هسته ای ورود به خط قرمز چند کشور بزرگ است، آیا استقلال کشور را زیر سوال نمی‌برد؟

دانشجو: البته ابن را باید بدانیم که حتی با پذیرش این خط قرمز آنان، درخواست‌های آنان حد یقف ندارد. مگر خواسته‌های آنان پایانی دارد؟ اگر در موضوع هسته‌ای این خطوط قرمز را بپذیریم، در ادامه آمریکا می‌گوید بحث موشکی شما نیز جزو خطوط قرمز ما است موشک‌های شما برد بیشتر از 10 کیلومتر نباید داشته باشد. این صحبت را کشوری بیان می‌کند که خودش تعداد زیادی سلاح هسته‌ای دارد و تنها کشوری هم هست که از آن استفاده کرده و 300 هزار نفر را با سلاح هسته‌ای کشته است.

*مگر پیشرفت علم در کشوری می‌تواند خط قرمز کشور دیگری باشد!

مگر پیشرفت علم در یک کشور می‌تواند خط قرمز کشور دیگری باشد؟ اگر هم باشد مگر ما باید آن را به رسمیت بشناسیم.  با این وضعیت  اگر ما بخواهیم هرکاری انجام دهیم، خط قرمز آنان محسوب می شود

یک مثال تاریخی در این باره بگویم از اینکه رضاخان به شهید مدرس گفته بود که پا روی دُم من نگذار. جوابی که شهید مدرس به رضاخان داد را الان ما باید به آمریکا بدهیم. مدرس گفت من چکار کنم از اینکه هر جا پا می‌گذارم دُم تو (رضاخان) آنجاست دم خودت را جمع کن تا پای من روی آن قرار نگیرد.

به آمریکا باید گفت چه کسی به تو این حق را داده که خط قرمز تعیین کنی! تو چه‌کاره هستی که بخواهی خط قرمز تعیین کنی؟ بد است که یک نفر در ایران بگوید که ما به خطوط قرمز کشورهای بزرگ وارد شدیم. مگر کشورهای بزرگ حقی دارند؟ ما عضو NPT هستیم و زیر نظر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به دنبال حق خودمان هستیم. اگر کشور دیگری این موضوع را نمی‌پسندد برود بمیرد. عصبانی است؟ از این عصبانیت بمیرد.

اصلا بزرگی به چیست؟ بزرگی به زور گفتن است؟ یعنی هر که زور گفت بزرگ است؟ مگر قانون جنگل است! بزرگی به منطق داشتن است بر همین اساس ما بزرگ‌ترین کشور دنیا هستیم. حرف ما منطق دارد حرف دولت و تیم مذاکره‌کننده در زمینه هسته‌ای از اینکه ما باید از حقوقمان استفاده کنیم منطق دارد. حرف ملت ما هم منطق دارد. حرف دولت قبلی هم در این زمینه منطق داشت.

بزرگی به منطق داشتن است و نه زور گفتن هر که زور گفت کشور یا دولت ظالمی است و ایدئولوژی‌ ما می‌گوید باید در مقابل ظلم ایستادگی کرد و ثبات قدم داشت.

همین کشورهای زورگو جنگ تحمیلی، منافقین، فتنه فتنه‌گر و بازسازی فتنه را به راه انداختند تا به ما ضربه بزنند اما در همه این موارد ملت‌ قوی‌تر و واکسینه شد و به ابعاد تازه‌ای از استعداد و اقتدار خودش پی برد. در موضوع هسته‌ای هم همینطور است. اگر ثبات قدم داشته باشیم، حتما پیروزیم چرا که خدا با طرفی است که حق با آن است. گاهی اوقات ما حساب همه چیز را می‌کنیم غیر از خدا و یک کشور زورگو را که به ادعای بعضی‌ها بزرگ هستند را می‌پذیریم اما بزرگی خداوند را در نظر نمی‌گیریم.

چگونه می‌شود، احاطه به علم هسته‌ای نداشته باشیم اما به خطوط قرمز بعضی کشورها وارد بشویم؟ اگر بحث ورود به صنعت هسته‌ای هست بدون احاطه به علوم و دانش آن عملا غیرممکن است. اگر سخنان این افراد را پشت سر هم بگذاریم تناقض سخنانشان آشکار می‌شود.

 همین افراد عنوان می‌کنند تولید اورانیوم در جمهوری اسلامی 10 برابر قیمت جهانی آن است و مدعی هستند هزینه صنعت هسته‌ای برای ما بسیار بالا است.

دانشجو: این سخنشان نیز با ادعای قبلی‌شان تناقض دارد اگر ما احاطه به علوم و منابع هسته‌ای نداریم چگونه تولید اورانیوم انجام می‌دهیم. گفته اینان بدین معنی است که ما هم احاطه به علوم و هم منابع هسته‌ای داریم اما هزینه آن بالا است.

این را ما باید بدانیم که برخی چیزها اصلا قیمت ندارند. اقتدار یک کشور چقدر قیمت دارد؟ حال که قیمت هسته‌ای به ادعای آقایان بالاست ما باید اقتدارمان را از دست بدهیم.

مگر پیشرفت علم در یک کشور منبع اقتدار نیست حال چرا می‌خواهند دانش و علم هسته‌ای را از این قضیه مستثنی کنند. اصلا به فرض اینکه این موضوع درست باشد (البته من نمی‌دانم اینان این آمار را از کجا آورده‌اند) حال اگر به این نیاز پیدا می‌‌کردیم دشمنان به ما می‌دادند. ما باید دیدگاه منطقی به قضیه داشته باشیم. بالاخره روزی سوخت فسیلی تمام می‌شود و فرض کنید ما همین امروز به سوخت نیاز داریم آیا به ما می‌دهند؟ اگر می‌دهند به چه قیمتی می‌دهند؟ اگر می‌خواهند به ما بدهند در حقیقت می‌خواهند ما را زیر سلطه خودشان بکشند یا خیر؟ در حقیقت به این قیمت به ما می‌دهند و نه به قیمت 10 برابری که این آقایان گفتند.

*آمریکا واکسن ابولا را دریغ می‌کند بعد ما توقع داریم به ما سوخت بدهد!

دشمنان و آمریکا برای اینکه به ما سوخت دهند خواهند گفت که موشکی نداشته باشید. شما حقوق بشری که من می‌گویم را رعایت کنید و نه حقوق بشری که اسلام می‌گوید. در زمینه‌های دیگر نیز همین وضعیت است. نمونه‌های دیگر هم موجود است. این کشورها واکسن ابولا را نمی‌دهند. دنیا متوجه شده در آفریقا چه می‌گذرد آیا مردم آفریقا آدم نیستند. اینان یک واکسن ابولا را دریغ می‌کند. حال ما از آنان سوخت هسته‌ای می‌خواهیم این خیلی ساده‌انگاری است همین الان اگر ما چیزی از آنان بخواهیم به ما می‌هند.

پول خودمان و سرمایه‌های خودمان را با شرط و شروط به ما برمی‌گردانند. آن هم نه همه آن را بلکه بخش کوچکی از سرمایه‌های بلوکه شده کشورمان را، آن هم نه اینکه به داخل کشور منتقل کنیم بلکه در آنچه که آنان می‌گویند خرج می‌شود. یعنی در همین موضوع هم به ما زور می‌گویند.

می‌گوید تعداد سانتریفیوژهای‌تان را به این مقدار برسانید تا من مقداری از پول خودتان را پس دهم. کسی که چنین خلق و خوی استکباری دارد و واکسن ابولا را از مردم دریغ می‌کند آن وقت دل ما به این کشور خوش باشد که بعدها می‌توانیم از او سوخت هسته‌ای بگیریم!

اینان پول خودمان را به ما پس می‌دهند از آن طرف قیمت نفت را به جایی می رسانند که به ما خسارت وارد کنند. این کشورها اینقدر پیچیده عمل می‌کنند و آقایان اینقدر ساده‌انگارانه به قضیه نگاه می‌کنند.

حال شاید بگویند در این موضوع روسیه ما را تامین خواهد کرد اما این را باید بگویم که روسیه هنوز آن موشک‌هایی که با ما به توافق رسیده بود را به ما تحویل نداده است. سردار دهقان در یک برنامه تلویزیونی عنوان کرد که ما هنوز در این خصوص در حال مذاکره‌ایم و باید این موشک‌ها را به ما تحویل دهند. این کشور هم دنبال امتیاز گرفتن خودش است و به دنبال این نیست که منافع ایران را تامین کند.

ما برای نسل آینده باید کاری کنیم که از نظر منابع انرژی‌زا محتاج کشور دیگری نباشد چرا که اگر محتاج باشد استقلال کشور را زیر سوال می‌برند.

 این موضع‌گیری‌ها که تمام دستاوردهای هسته‌ای ما را زیر سوال می‌برد از کجا نشأت می‌گیرد؟ بخاطر دید غرب‌زده برخی آقایان است؟

دانشجو: من نمی‌خواهم قضاوت کنم. کسی که به  دنبال منافع مملکت باشد و به فکر آیندگان هم باشد این سخنان را نمی‌گوید خصوصا در زمانی که ایران پای میز مذاکره نشسته و در حال چانه‌زنی است.

 ما در گذشته شاهد بودیم عده‌ای نگران دستاوردهای هسته‌ای بودند اما برچسب‌ بی‌سواد به آنان زده شد و خود رئیس‌جمهور و وزیر امور خارجه علیه آنان موضع گرفتند، حال که این افراد اساس صنعت هسته‌ای را زیر سوال می‌برند چرا رئیس‌جمهور و وزیر امور خارجه موضعی در قبال آنها نمی‌گیرند؟ آیا بدین معنی است که تنها این افراد با سواد هستند؟

دانشجو: وقتی بعضی کشورهای درباره حقوق بشر ما صحبت کردند رئیس قوه قضاییه مردانه وارد میدان شد و اعلام موضع کرد. رئیس مجلس نیز همینطور. برهمین اساس وقتی که اینگونه درباره صنعت هسته‌ای و دستاوردهای آن سخن گفته می‌شود مدعی باید دولت باشد. دولت باید پاسخگوی این موضوع باشد. خصوصا این افراد که طرفدار دولت هستند.

*سخنان برخی اصلاح‌طلبان درباره صنعت هسته‌ای نگرانی دلواپسان را ثابت کرد

آقایانی که برای زیرسوال بردن دستاوردهای هسته‌ای نشست برگزار می‌کنند خوب بود دو نفر از مخالفان خود را هم می‌آوردند تا پاسخ شبهات آنها را بدهند. آنانی که اینقدر مسخره‌شان می‌کردند و آنها را دلواپس می‌نامیدند. مثلا آقای عباسی رئیس سابق سازمان انرژی اتمی را در این جلسه می‌آورند تا پاسخ آنان را بدهند.

حالا مشخص می‌شود که این نگرانی به چه خاطر بوده است و به جای تمسخر اینان باید از آنان تشکر می‌کردیم. چرا که نگرانی‌شان برای همین سخنانی است که برخی بیان می‌کنند و تمام دستاوردهای هسته‌ای را زیر سوال می‌برند. یکی از آقایانی که در آن نشست از دستاوردهای هسته‌ای انتقاد کرد استاد علوم سیاسی است و ربطی به این موضوعات ندارد نه اینکه سخن نگوید ولی اینقدر بی‌مهابا سخن نگوید.

همانطور که وقتی افرادی می‌آیند مذاکرات هسته ای را نقد می‌کنند و به آنان بی‌سواد می‌گویند یا تازه به دوران رسیده (می‌گویند بیایید نقد کنید اما وقتی نقد می‌کنند به آنان بی‌سواد می‌گویند) حال باید تیم مذاکره‌کننده پاسخ این افرادی هم که دستاوردهای هسته‌ای را زیر سوال می‌برند، بدهد.

رئیس قوه مقننه ما در مقابل نخست‌وزیر انگلیس موضع می‌گیرد. ما شاهد بودیم کامرون نخست‌وزیر انگلیس در سازمان ملل آن هم دو ساعت بعد از آنکه با رئیس‌جمهور ما مذاکره داشت نه تنها دولت ایران را بلکه ملت ایران را تمسخر کرد و دیدیم برخی روزنامه‌ها آن مذاکره را در بوق و کرنا کردند که چه اتفاقی افتاده است!

آیا در خصوص اظهارات این آقایان که صنعت هسته‌ای را زیرسوال بردند باید رئیس قوه مقننه سخن بگوید! پاسخ اینها را باید دولت و وزیر امور خارجه بدهد چرا که این صحبت‌ها، صحبت‌هایی است که موضع آمریکا را تقویت می‌کند. این سخنان یا جاهلانه است یا از سر غفلت است.خوب است اگر امکان دارد تور بازدیدی برای این افراد بگذارند تا بتوانند از دستاوردهای هسته‌ای دیدن کنند. همانطور که در قبال فتنه و فتنه‌گر دولت باید مدعی باشد و نه من.

مگر الان دولتمردان ما در نظام نیستند خب فتنه آمده بود همین نظام را بردارد. اگر نظام را سرنگون کرده بودند الان شما دولتمردان کجا بودید؟ همانطور که در قضیه فتنه و فتنه‌گر دولت باید مدعی باشد نه اینکه سکوت کند و یا از موضع‌گیری در قبال فتنه به گونه‌ای فرار کنند یا بگویند حادثه و اتفاق بود. این موضع به مانند این است که ما منافقین را فراموش کنیم. آیا این به نفع کشور است!

*فتنه را فراموش نکردن باعث انسجام می شود

فتنه و فتنه‌گر را فراموش نکردن باعث انسجام می‌شود. منافق و منافقین را فراموش نکردن می‌شود محور اتحاد نه اینکه فراموش کردن آن، چرا که اینان برای نظام هزینه داشتند.

در خصوص مسئله هسته‌ای نیز دولت باید سخن بگوید نه اینکه سکوت کند. اینکه یکی عنوان کرد باید 10 هزار سانتریفیوژ نگه داشته شود شما (دولت) موضع می‌گیری2د که چرا اینان نقد می‌کنند و به آنان بی‌سواد می‌گویید اما وقتی کسی می‌آید و می‌گوید که یک سانتریفیوژ با 10 تا چه فرقی می‌کند شما سکوت می‌کنید؟

 منتقدان صنعت هسته‌ای ادعا دارند از این چاه (صنعت هسته‌‌ای) آبی در نمی‌آید و از سال 82 تا به امروز دریغ از یک لیوان آب! نظر شما دراین خصوص چیست؟

دانشجو: اینان باید بدانند که ایران در این موضوع به دنبال آب نیست! بلکه به دنبال اقتدار بیشتر برای ملت ایران است و این دولت نیز دنبال اقتدار بیشتر برای ملت ایران است و تیم مذاکره‌کننده نیز به دنبال حفظ همین دستاوردها است.

مگر ملت ایران به دنبال یک لیوان آب است؟ حال اگر درباره آب از دیگر کشورها خواستیم که به ما بدهند، آنان این کار را می‌کنند یا از تشنگی ما را هلاک می‌کنند؟ مگر اینکه ما اسم‌مان جمهوری اسلامی بماند اما ماهیت ما جور دیگری باشد.

البته آنانی هم که حلقه‌ به گوش آمریکا شدند به جایی نرسیدند. صدام به کجا رسید؟ مبارک به کجا رسید؟ حتی اگر بعضی‌ها آمریکا که دشمن ما است را دوست بپندارد ببینند که آمریکا با دوستان خود چه کرده است.

*اقتدار امروز کشور نسبت با سال 82 کاملا فرق می‌کند

اقتدار ایران و ملت ما در حال حاضر با سال 82 کاملا فرق می‌کند. این هم چیزی نیست که من بگویم. دنیا این را اذعان می‌کند و این هم به خاطر هم غیرت و هم صبوری ملت و هم تلاش دانشمندانمان برای پیشرفت در این حوزه است. حال چگونه آقایان چشم‌شان را بر روی این حقایق می‌بندند؟

چگونه عده‌ای کوچک‌ترین نقاط ضعف را بزرگ می‌کنند برای مثال همین موضوع بورسیه را که درآخر هم خودشان آن را رد کردند اما چشمشان را بر روی این پیشرفت‌های عظیم علمی می‌بندند. اگر خوابند این صداها بیدارشان می‌کند اما اگر خود را زدند به خواب خدا بیدارشان کند.

همانطور که بحران آب را قبول دارید و برای آن فیلم می‌سازید بیایید در خصوص تمام شدن سوخت نیز فیلم بسازید و نشان دهید که تمام ایران خاموش است و آن وقت ما باید چه کنیم؟ این را نشان دهند که اگر برق نباشد شناورهای دریایی ما باید یک گوشه‌ای لنگر بیندازد و آن موقع است که امنیت کشور ما به خطر می‌افتد و فلج شدن کشور نمایان می‌شود.

*رشد علمی ما بیانگر اقتدار ماست

حال جای آن باید چه داشته باشیم. تا چه زمانی بودجه را براساس فروش نفت ببندیم. ما باید در علم خصوصا علوم نوین پیشرفت کنیم. ما به اندازه‌ای حرف برای گفتن داریم که دانش داشته باشیم نه اینکه نفت داشته باشیم. شما دیدید که در خصوص نفت با ما چه کردند. حرف ما در دنیا به اندازه‌ای نیست که ما نفت داشته باشیم ما در دنیا به اندازه‌ای حرف برای گفتن داریم که علم داشته باشیم.

آمریکا هم به این موضوع آگاه است به همین خاطر است که دانشگاه‌های ما و علم را تحریم می‌کند. رشد علمی ما بیانگر مقدار اقتدار ماست چرا عده‌ای اینان را نمی‌بینند.

 چقدر باید در علوم انسانی که از جمله علوم اقتدار آفرین هستند، باید سرمایه‌گذاری شود؟

دانشجو: ما وقتی به جهان‌بینی توحیدی معتقد شدیم و برای کشف خلقت‌های خدا تلاش کردیم این خود عبادت است. این نوع نگاه و جهان‌بینی است که علم و دانش را عبادت می‌کند/ علوم انسانی علوم جهت‌دهنده هستند و ما وقتی به سراغ دانش هسته‌ای می‌رویم این بینش اسلامی است که به ما جهت می‌دهد که آن را در کجا استفاده کنیم. بایدها و نبایدها را برای ما مشخص می‌کند.

برهمین اساس است که مقام معظم رهبری می‌فرماید ما سلاح هسته‌ای نمی‌خواهیم. برهمین اساس است که امام (ره) زمانی که صدام علیه ما سلاح شیمیایی زد فرمودند ما حق نداریم از این سلاح استفاده کنیم و این علوم انسانی است که بایدها و نبایدها را به ما می‌گوید و ما باید در این حوزه سرمایه‌گذاری کنیم.

بعضی‌ها مغلطه می‌کنند و می‌گویند مگر علم اسلامی و غیراسلامی دارد. بله درست است که قانون جاذبه زمین علم است اما عده‌ای آن را برای استفاده از بمب هسته‌ای به کار می‌برند.

 از دیگر شبهاتی که منتقدان به دستاوردهای هسته‌ای مطرح می‌کنند این است که وقتی اورانیوم به شکل UF6 غنی‌شده دپو می‌شود شبهاتی به وجود می‌آورد از اینکه مجددا می‌تواند به دستگاه سانتریفیوژ بعدی تزریق شود و غنای آن بیشتر شود. نظر شما در این خصوص چیست؟

دانشجو: این سخن نیز ادعاهای گذشته‌شان را نقض می‌کنند و نشان می‌دهد که ما دانش این موضوع را داریم. البته این آقایان هم می‌دانند که یک سانتریفیوژ با 10 سانتریفیوژ فرق می‌کند اما چرا این سخنان را بیان می‌کنند جای سوال است.

اگر وضعیت به گونه‌ای است که اینان ادعا می‌‌کنند پس چرا دلواپسند، چرا نگران این موضوع هستند. حرف‌های این افراد نشان می‌دهد دلواپسی افرادی که نسبت به مذاکرات هسته‌ای انتقاد داشتند به جا بوده است.

 اینان همچنین مدعی‌اند راکتور آب سنگین اراک حادثه‌ساز است و اگر آمریکا می‌گوید ما آب سنگین اراک را به آب سبک تبدیل کنیم به خاطر خودمان است و برای ما بهتر است. آیا واقعا آمریکا نگران ما شده است؟

دانشجو: ما از جمله اینان می‌فهمیم که ‌آمریکا هم ما را دوست دارد! آمریکا شیطان بزرگ با این همه خباثت و آدم‌کشی‌اش حال نگران ما شده است؟ خود آمریکا می‌گوید من باید این نظام را (جمهوری اسلامی) تغییر دهم حال همین کشور به فکر سلامت ما شده است و می‌خواهد حادثه‌ای برای ما رخ ندهد؟ با کدام منطق می‌شود این سخن را قبول کرد اگر این گونه است چرا با 20 درصد ما مشکل دارد.

 ادعای دیگر این افراد (منتقدان صنعت هسته‌ای) این است که چرا عده‌ای مسئله هسته‌ای را به ناموس و ایدئولوژی نظام تبدیل کردند و کجای ایدئولوژی ما گفته باید اورانیوم 20 درصد را نگه داریم؟

دانشجو: این سخنان که منطق نیست من هم می‌گویم کجای ایدئولوژی ما گفته که نباید 20 درصد را نگه داریم. کجای ایدئولوژی گفته که باید زیر 5 درصد را نگه داریم اما بالای آن را خیر. اصلا این موضوع، موضوع ایدئولوژی نیست. اینکه چه درصدی را غنی‌سازی کنیم و چه مقدار را نگه داریم این به تشخیص خود ماست.

ما که عضو آمریکا نیستیم، ما عضو آژانس بین‌المللی انرژی اتمی هستیم و این آژانس نظارت می‌کند که فعالیت‌های هسته‌ای ما از مسیر صلح آمیز آن خارج نشود. چه کسی به ‌آمریکا حق داده که به ما بگوید چه داشته باشیم و چه نداشته باشیم. ما اگر در این قضیه کوتاه بیاییم باید تا آخر عقب بنشینیم.

*دنیا فهمیده است که در بحث هسته‌ای حق با ایران است/ ایدئولوژی ما با وادادگی مخالف است

آمریکا می‌خواهد به دنیا نشان دهد که ما در این قضیه وا دادیم و اینکه ایران هم نتوانست جلوی آمریکا بایستد و نتوانست حق خودش را بگیرد. دنیا فهمیده که در موضوع هسته‌ای حق با ماست اما آمریکا می‌خواهد عنوان کند از آنجا که من نخواستم ایران نیز نتوانست حق خود را بگیرد پس غزه، لبنان، حزب‌الله شما هم سر جایتان بنشینید.

سخنان این آقایان یک وادادگی است و ایدئولوژی ما با وادادگی مخالف است. سخنان این افراد با استقلال این کشور منافات دارد. اینکه بگوییم آمریکا تو بیا بگو ما چه نیاز داریم با استقلال کشور ما در تضاد است و ایدئولوژی ما با این مخالف است. آنچه که حق من است باید خودم درباره‌اش تصمیم بگیرم. ایدئولوژی ما این را می‌گوید و این آقایان با سخنانشان آب به آسیاب دشمن می‌ریزند.این افراد خودشان را به خواب زدند. برای همین است که هرچه صدا بزنیم بیدار نمی‌شوند.

 چقدر اسلامی کردن علوم انسانی در تبیین ایدئولوژی ما مؤثر است؟

دانشجو: ما باید در حوزه علوم انسانی سرمایه‌گذاری کنیم ما معتقدیم نظریه‌پردازی‌های علوم غربی نیز دانش است و باید اینان در دانشگاه‌های ما مطرح شوند اما باید در کنار آن نظریه‌پردازی‌های اسلامی نیز قرار بگیرند و به صورت تطبیقی تدریس شوند.

اجازه دهند دانشگاه‌ها در را باز کنند تا علمای حوزه یا شاگردان حضرات آیت‌الله مکارم شیرازی، نوری همدانی، جوادی آملی، آیت‌الله مصباح و دیگران به دانشگاه بیایند تا نظریات اسلامی را تدریس کنند. حداقل بگذارند آنچه که شهید مطهری گفته است را در منابع بیاوریم.

ما دینمان را اوراق می‌کنیم بعد می‌گوییم وضعیتمان چرا این گونه است. برای آخرتمان سراغ دین می‌رویم اما برای دنیای‌مان سراغ نگاه غربی می‌رویم. نمی‌شود دین را در جلوی دانشگاه کنار گذاشت و بعد وارد دانشگاه شد. ما معتقدیم در دانشگاه‌هایمان باید جهان‌بینی توحیدی  تدریس شود، اما این عده برنمی‌تابند همانطور که در خصوص هسته‌ای هم همین موانع را ایجاد می‌کنند.

بخشی از این مخالفان افرادی هستند که دانشگاه را محل بینش نمی‌دانند و اعتقاد دارند دانشگاه تنها محل کسب دانش است، در حالی که خود غربی‌ها این گونه فکر نمی‌کنند. ما به اینان می‌گوییم اگر دانشگاه تنها محل عرضه دانش است بگذارید نظریات اسلامی هم مطرح شود. عده دیگر می‌دانند که دانشگاه محل دانش و بینش است اما بینش آنان غربی است. می‌دانند اگر بینش توحیدی در دانشگاه‌ها بیاید آنان در حاشیه قرار می‌گیرند و از رونق می‌اندازد. گروه سوم نیز می‌دانند دانشگاه محل دانش و بینش است و نگاهشان هم غربی نیست اما دانششان غربی است و چیزی غیر از آن برای تدریس ندارند. به همین خاطر فکر می‌کنند اگر افرادی دانش دیگری تدریس کنند اینان به حاشیه می‌روند.

 حال از بحث علوم انسانی خارج شویم همین منتقدان به صنعت هسته‌ای ادعا می‌کنند ما سرمان را مانند کبک زیر برف کرده‌ایم اما غربی‌ها با عکسبرداری و به کمک منافقین اطلاعات ما را کسب می‌کنند و از فعالیت هسته‌ای ما با خبر می‌شوند شما در خصوص این ادعا چه نظری دارید؟

دانشجو: چه کسی سرش را زیر برف کرده است؟ کسانی که توانایی هسته‌ای ما را می‌بینند یا افرادی که چشمشان را بر روی این توانایی‌ها بسته‌اند؟ آنانی که اقتدار کشور را می‌بینند یا آنانی که اقتدار کشور را نمی‌بینند.

*کسانی که دستاوردهای هسته‌ای کشور را نمی بینند سرشان را زیر برف کرده‌اند

آنانی که دستاوردها و توانایی‌ها و اقتدار ما را می‌بینند هیچ‌گاه سرشان را زیر برف نکردند. از این آقایان باید سوال کرد که بالاخره معتقد هستند که ما توانایی علمی هسته‌ای را داریم یا خیر! اگر توانایی این حوزه را نداریم چگونه با عکسبرداری مشخص می‌شود. اینان خودشان حرف خودشان را نقض می‌کنند.

عقل و منطق می‌گوید که آمریکا به خاطر همین توانایی‌های ما پای میز مذاکره آمده است. این آقایان که سرشان را زیر برف کرده‌اند سرشان را بیرون بیاورند و این وضعیت را ببینند. ملت توانایی‌های ما را می‌بیند. تیم مذاکره‌کننده و دولت نیز همینطور. ملت می‌بینند که شهیدان هسته‌ای ما با جهاد علمی‌شان درخت هسته‌ای را آبیاری کردند و قدر آن را هم می‌دانند.

این ملت 9 دی نیز به خیابان‌ها آمد اما هنوز عده‌ای این واقعیت را نمی‌بینند و می‌گویند حادثه است و فتنه‌ای وجود نداشت. به این آقایان باید بگوییم لطفا سرتان را از زیر برف بیرون بیاورید و وضعیت را ببینید.

اینان می‌گویند چون مردم دیدند به عاشورا خیانت شد به خیابان‌ها ریختند پس  باید بگوییم چه کسی اجازه این اهانت‌ها را داد. غیر از فتنه‌گران بودند! پس معلوم می‌شود که فتنه‌گری هم بوده به همین خاطر مردم به صحنه آمدند تا به این فتنه‌گر بگویند که به عاشورا توهین نکنند. هنوز هم فتنه‌گر داریم اگر فرصت دهیم دوباره خود را بازسازی می‌کنند، تازه مدعی مناصب‌ها هم هستند.

*توافق برای نفس کشیدن است، نه برای خفه شدن!

ما توافق می‌کنیم اما توافق فرصتی است برای نفس کشیدن نه برای خفه شدن. این افراد نباید تصور کنند ما توافق می‌کنیم برای اینکه خفه بشویم. توافق می‌کنیم برای اینکه توانایی‌هایمان را بتوانیم افزایش دهیم. توافق نمی‌کنیم تا اینکه توانایی‌های موجودمان را هم از بین ببریم. بچگانه است که اگر توافقی کنیم که توانایی‌هایمان را از دست بدهیم. توافق برای این است که ما بتوانیم قوی‌تر شویم.

 فواید صنعت هسته‌ای در چه حوزه‌هایی است؟

دانشجو: در علوم پزشکی در دانش فیزیک که کلی برای آن صنعت ساخته می‌شود. صنایع وابسته به انرژی و برق، در داروسازی و درمان بیماران نیز همین‌طور. چگونه است با این وضعیت برخی افراد مدعی‌اند از صنعت هسته‌ای آبی گرم نمی‌شود؟

20 درصدی که برای آن شهید دادیم برای تولید یکسری از داروها و خدمات در این حوزه بود. ما باید بدانیم برخی علوم پیشرو هستند و هسته‌ای نیز جزو علوم پیشرو است. البته اگر این موارد را از افراد متخصص این حوزه از جمله آقای صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی پرسید بسیار دقیق‌تر برای شما توضیح می‌دهد.

 البته ما اظهارنظری از آقای صالحی داریم که وی اعلام کرده که ما نیازی به 20 درصد نداشتیم؟

دانشجو: شاید براساس یکسری شرایط مکانی و زمانی این مطلب را بیان کردند وگرنه خیلی بد است اگر 20 درصد را نیاز نداشتیم چرا سراغ عده‌ای رفتیم تا برای ما 20 درصد را به دست آورند.

اگر ما الان 20 درصد غنی‌سازی را نداشتیم با چه چیزی می‌خواستیم مذاکره کنیم. باورم این نیست که آقای صالحی بر این باورند که ما 20 درصد را نیاز نداشتیم. ما 90 درصد را هم نیاز داریم تنها چیزی که نیاز نداریم و مقام معظم رهبری و جهان‌بینی ما اجازه آن را نمی‌دهد بحث سلاح هسته‌ای است. اگر ما به جای 20 درصد 90 درصد داشتیم آمریکا چه کار می‌خواست انجام دهد؟

*روند پیشرفت هسته‌ای در یک سال و نیم اخیر متوقف شده است

ما یک سال و نیم است روند پیشرفت را در حوزه هسته‌ای متوقف کردیم آن هم براساس توافق ژنو که آمریکا به هیچ چیز آن پایبند نیست و ما به همه چیز آن پایبندیم که این هم نوع جدیدی از توافق است.

آمریکا مرتب تحریم می‌کند و می‌گوید این برای قبل از توافق است و ایران به بند بند توافق پایبند است. پیامبر در صلحی که انجام دادند تا زمانی که طرف مقابل به آن صلح پایبند بود ایشان هم پایبند بودند.

 این در حالی است که تیم مذاکره‌کننده مدعی است این تحریم‌ها با روح توافق ژنو منافات دارد.

دانشجو: این حرف‌های دیپلماتیک است. مگر توافق جسم و روحی دارد. توافق آن چیزی است که روی کاغذ آمده و یک معنایی دارد. حالا روح این توافق کجاست من نمی‌دانم. در کنار این قضیه وقتی گفته تمام تحریم‌ها برداشته می‌شود وقتی این عمل را انجام نمی‌دهند روح این قضیه کجاست. من جسم و روح توافق ژنو را متوجه نمی‌شوم. آنچه که روی کاغذ نوشته شده است را وقتی مطالعه می‌کنید متوجه می شوید آمریکا بدان پایبند نبوده حالا اگر روحی دارد به روح آن پایبند نبوده و اگر جسمی دارد به جسم آن پایبند نبوده.

پایبندی ما نیز یک حدی باید داشته باشد نمی‌شود طرف مقابل فقط توافق را نقض کند و ما تا آخر به آن پایبند بمانیم. اگر این گونه باشد برداشت طرف مقابل چیست؟ وقتی نخست‌وزیر انگلیس آن سخنان نسبت به ملت ایران بگوید و ما در مقابل آن سکوت کنیم به چه معنی است پس در جلسات بعدی نیز می‌تواند همین حرف‌ها را تکرار کند اما اگر پاسخ آن داده شود متوجه می‌شود این گونه نیست که هرچه می‌خواهد بگوید. شایسته بود دولت پاسخ مناسبی به اظهارات کامرون می‌داد.

 مسئولان این نوع سیاست را براساس راهبرد تنش‌زدایی می‌دانند به همین خاطر این گونه رفتار می‌کنند.

دانشجو: آدم‌های قلدر برداشتی که از تنش‌زدایی دارند این است که هیچ کس صدایش در نیاید. الان آمریکا نیز همین معنا را از تنش‌زدایی بیان می‌کند. از اینکه هرچه می‌گوید ما باید گوش کنیم. حال تعریف دیگری که در مورد تنش‌زدایی وجود دارد این است که در مقابل زور می‌ایستد همانطور که ملت در مقابل رژیم طاغوت ایستاد.

*تنش‌زدایی به معنای از بین بردن ریشه ظلم است، نه پذیرش حرف زور/ سر نهادن مقابل ظلم تنش‌زدایی نیست

روش تنش‌زدایی این است که ریشه ظلم از بین برود و همه ملت‌ها کنار هم زندگی کنند این ظلم است که عده‌ای می‌خواهند دیگر انسان‌ها را برده‌داری مدرن کنند. حال در برده‌داری مدرن یا شما سرت را پایین می‌ اندازی و قبول می‌کنی که در این صورت تنشی هم به وجود نمی‌آید یا سرت را بلند می‌کنی و می‌گویی من برده نیستم که البته این وضعیت تنش ایجاد می‌کند اما با این وجود ریشه تنش را از بین می‌بری. سر نهادن مقابل ظلم روش تنش‌زدایی نیست.

تیم مذاکره‌کننده ما براساس اصولی که برای‌شان تعیین شده حرکت می‌کنند و باید دیپلماتیک عمل کنند و از آن خطوط عبور نکنند و تا حالا هم نشان دادند که عبور نمی‌کنند. امیدواریم در آینده هم همینطور باشد.

موضوع اصلی هسته‌ای نیست مانند همانطور که در فتنه موضوع انتخابات نبود بلکه بهانه بود برای براندازی نظام و تغییر جهت‌گیری نظام، وگرنه در انتخابات 92 آقای روحانی 216 هزار رای بیشتر آوردند. آقای آخوندی در جلسه‌ای که با رهبری در سال 88 داشتیم عنوان کردند در انتخابات ملی تا 500 هزار رای امکان اشتباه وجود دارد حال چگونه در سال 92 روحانی با 216 هزار رای بیشتر رئیس‌جمهور شد. این نشان می‌دهد انتخابات سال 88 بهانه بود.

مشکل آمریکا با ما هسته‌ای، حقوق بشر، حمایت از تروریسم نیست. مشکل آمریکا با ما ماهیتی و محتوایی است. می‌خواهند ملت از دین، فرهنگ و روحیه استکباری خود دست بکشند اصل موضوع این است. آنان به دنبال دولت‌های سرسپرده است. دولت‌هایی که خودشان را عروسک آنان قرار دهند. البته آن دولت‌هایی هم که غلام حلقه به گوش آمریکا شدند نیز خیری ندیدند. نمونه‌های آن صدام و مبارک هستند.

*فتنه بهانه می‌خواهد و هسته‌ای بهانه برای فتنه جدید است

ما دیدیم که در انتخابات 88 ما را می‌خواستند وارد یک دور باطل کنند اما مقام معظم رهبری محکم در مقابل آنان ایستاد. بحث هسته‌ای نیز از طرف‌ آمریکا یک فتنه است و فتنه بهانه می‌خواهد که یکبار انتخابات است و بار دیگر همین موضوع هسته‌ای است.

آمریکا می‌خواهد به وسیله همین موضوع هسته‌ای بین نخبگان، خواص و مردم اختلاف بیندازد. چراکه فتنه به دنبال زمینه است. ملت باید هوشیار باشد تا این زمینه را به دشمن ندهند. باید حول محور آنچه که نظام و ولی فقیه برای ما تعیین می‌کند حرکت کنیم. در همه فتنه‌ها راه برون‌رفت نگاه به انگشت اشاره مقام معظم رهبری و ولایت است و الا در فتنه راه از چاه تشخیص داده نمی‌شود.

عقب‌نشینی در مقابل آمریکا چاره کار نیست. در هسته‌ای نیز این موضوع صدق می‌کند. شکستن تحریم اینقدر برای ما مهم نشود که از دستاوردهای این جهاد علمی غفلت کنیم بدانیم که بهانه دیگری خواهند گرفت. از همین الان نیز نشانه‌های آن از جمله بحث موشکی و حقوق بشر نیز وجود دارد.

علم اقتدار می‌آورد و تنها راه‌حل مشکلات داشتن اقتدار است. ما اگر می‌خواهیم آمریکا سر جایش بنشیند باید دانش‌مان را افزایش دهیم، توانایی‌هایمان را بیشتر کنیم. یعنی 20 درصد را به 40 درصد برسانیم. نباید به دنبال این باشیم که 20 درصد را تبدیل به 2 درصد کنیم. ما باید دنبال این باشیم که راکتور آب سنگین‌مان را داشته باشیم نه یک راکتور بلکه چند راکتور داشته باشیم. راه مبارزه با استکبار و آمریکا رشد علمی و اقتدار علمی بیشتر است و تنها راه این است که مقابل آن بایستیم.

موتور محرکه انقلاب و نظام جمهوری اسلامی گفتمان امام و انقلاب است که در دوره اصلاحات می‌گفتند به درد موزه می‌خورد. آنها هم می‌دانستند که این انقلاب مستمر است و تمام شدنی نیست.

دیگری پیشرفت‌های علمی در همه زمینه‌ها است، علی‌الخصوص در زمینه فناوری‌های نوین. آمریکا می‌خواهد گفتمان امام و انقلاب و اقتدار علمی ما از بین برود و در همه اینها بهانه می‌گیرد. آمریکا به دنبال بهانه‌هایی برای ایجاد فتنه‌های دیگر است.

 ما شاهد بودیم در دوران انتخابات اعلام می‌کردند که اگر چرخ هسته‌ای می‌چرخد باید چرخ زندگی هم بچرخد چرا در این خصوص روشنگری صورت نگرفته که چرخش هسته‌ای در راستای چرخش زندگی مردم است؟

دانشجو: چرخه هسته‌ای و چرخه زندگی در طول یکدیگر هستند نه در عرض هم. بنده معتقدم آقای روحانی نیز این دو را در طول هم دیده‌اند اما عده‌ای می‌خواهند از آن سوء استفاده کنند و اینگونه نشان دهند که چرخ معیشت مردم در طول چرخش سانتریفیوژها است.

علم برای معیشت مردم لازم است. اقتدار علمی اگر چرخش بگردد معیشت مردم هم با آن تامین می‌شود این گونه نیست که این دو در عرض هم باشند. یکی از مباحث علمی بحث هسته‌ای است. اگر دلواپسی وجود دارد به خاطر این است تحریم اینقدر مهم شود که پیشرفت علمی را در عرض آن نبینند.

ما مشاهده می‌کنیم در صنایع خودروسازی به خاطر اینکه آن کالا را به ما می‌دهند پیشرفتی نداشتیم اما در حوزه موشکی ما را تحریم کردند و شما می‌بینید که ما به چه پیشرفت‌هایی رسیدیم. ساخت پهپاد مشکل‌تر است یا ساخت خودرو؟

اگر این 4 میلیارد هم به ما نمی‌دادند هیچ اتفاقی نمی‌افتاد. همانطور که قیمت نفت را تا این حد کاهش دادند و دولت می‌گوید اگر از این پایین‌تر هم بیاید ما می‌توانیم کشور را اداره کنیم. ما باید سراغ راه‌حل اساسی برویم. کسی که چرخش معیشت مردم را در عرض چرخش سانتریفیوژها بداند، هم به معیشت مردم ظلم می‌کند هم به علم.

 آنچه منتقدان صنعت هسته‌ای مدعی هستند این است که پیشرفت نوآوری علمی در ایران و در هیچ کشور دیگری براساس هسته‌ای به وجود نیامده و معتقدند هسته‌ای هیچ گلی به سر ما نزده است. تا چه حد این ادعا را درست می‌دانید؟

دانشجو: علم اقتدار می‌آورد خصوصا علوم نوین و بحث ما نه لیوان آب است و نه گل. هیچ کس نمی‌تواند بگوید رشد علمی و رشد هسته‌ای و جهاد علمی ما اقتدار نیاورده است. اگر این گونه بود 6 کشور جلوی ما نمی‌نشستند تا با ما مذاکره کنند. ما در گذشته تولید بسیاری از داروها را نمی‌توانستیم انجام دهیم اما با همین تکنولوژی صنعتی به تولید آن داروها دست پیدا کردیم. ما مشاهده می‌کنیم صنعت هسته‌ای در تولید برق و در بسیاری از موارد دیگر اثر گذاشته است.

حالا چگونه است فردی که تخصصی در این حوزه ندارد این گونه با قاطعیت عنوان می‌کند که هیچ پیشرفت و نوآوری علمی براساس هسته‌ای به وجود نیامده است. این حرف‌ها به دنبال این است که معیشت را مقابل هسته‌ای قرار دهد در حالی که آقای روحانی نیز نظرش این گونه نبود. اینان اگر طرفدار دولت هستند چرا حرفی می‌زنند که باعث تضعیف تیم مذاکره‌کننده می‌شود. اینکه هسته ای را با معیشت در عرض هم بدانیم جفای به دولت و ملت است.

البته بنده معتقدم دولت در قبال سخنان این افراد موضع خواهند گرفت چراکه ملت از دولت و وزیر امور خارجه انتظاری دارد دغدغه ملت تنها اقتصادی نیست. یکی از دغدغه‌های مردم اقتصاد است از دیگر دغدغه‌های مردم عزت، اقتدار و ارزش‌های اسلامی است. اینها هم خواسته‌های ملت است. ملت می‌خواهد در علم پیشرفت کند. یکی از راه‌های رسیدگی به وضعیت ملت پیشرفت علمی است.

اگر هم دولت موضع نمی گیرد ملت و ما دلمان به این خوش است که دولت مصالح ملی را در نظر می‌گیرد و مصلحت‌اندیشی می‌کنند و البته به این موضوع خوش‌بینیم چراکه اینان به فرموده مقام معظم رهبری دارند زحمت می‌کشند و نباید تضعیف شوند. ما به تیم مذاکره‌کنندمان خوشبین‌ایم اما حتما به آمریکا بدبینیم.

ما قائل به این موضوع هستیم که آمریکا غیرقابل اعتماد است. اعتماد به آمریکا مانند اعتماد به گرگ است اگر به گرگ اعتماد کردیم تقصیر خودمان است که اعتماد جاهلانه‌ای را انجام دادیم. البته ما بر این باوریم مذاکره اشکالی ندارد و اگر بتوانیم باید تحریم‌ها را برداریم اما نه به این قیمت که عزت ملت و اقتدار ملت زیر سوال برود.


نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:۱
در انتظار بررسی: ۱
* نظر:
ارسال نظرات
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۷:۰۹ - ۱۵ دی ۱۳۹۳
۰
۰
بهتر نیست به جای این همه قلم فرسایی ولطایف الحیل بافی به رای مردم رجوع شود؟
پاسخ
جدیدترین اخبار پربازدید ها