کد خبر: ۲۹۳۶۵۵
زمان انتشار: ۰۹:۱۸     ۱۹ بهمن ۱۳۹۳
خبرآنلاين/ امير قلعه نويي در هفته هاي اخير يکي از جديترين منتقدان کروش بود.او و سرمربي تيم ملي بارها در رسانه ها عليه هم مصاحبه کردند.
سرمربي استقلال در چرخشي ناگهاني به بازيکنانش گفته که او مشکلي ندارد و اگر کسي مي خواهد،مي تواند از کروش حمايت کند.اين اتفاق در حالي افتاد که او پس از دريافت پيامکي از يکي از رسانه ها،اين حرف را به شاگردانش زده است.
1:شب بازي ايران و عراق در جام ملت ها، سرمربي استقلال در مصاحبه اي به انتقاد از تاکتيک هاي استقلال مي پردازد و دوباره، جمله اي را درباره ملي پوش هايش تکرار مي کند: «آنها خوب نبودند که دعوت شدند تيم ملي.» پس از بازي با عراق، کروش مثل يک کوه آتشفشان منفجر مي شود. عليه سرمربي استقلال موضع مي گيرد و اين مصاحبه را محکوم مي کند.
2:جنگ هر لحظه شعله ورتر مي شود. اين بار کروش به قول خودش «سکوت نمي کند که فکر کننده ترسيده است.» سرمربي استقلال مصاحبه مي کند، او جواب مي دهد و بالعکس. اين وسط، ملي پوش هاي استقلال گير کرده اند که چه کنند. آنها از مدت ها قبل با جمله «نمي دانم چه بلايي در اردوي تيم ملي سرشان آمده» ناخودآگاه محکوم به سکوت شده بودند. سرمربي استقلال اعتقاد داشت در جام جهاني اتفاقي برايشان افتاده، اتفاقي که هنوز او نمي داند چيست. کروش هم پاسخ داد: «روزهايي که مي برد ملي پوش ها بد هستند و وقتي مي بازيد، تقصير آنهاست؟!» براي ملي پوش ها، جو ملتهب بود. همه سوال مي کردند که تقصير تيم ملي است يا استقلال؟
3:اتمام جام ملت ها و بازگشت به تهران. هاشم بيک زاده و خسرو حيدري جسته و گريخته به حمايت از کروش مي پردازند. بيک زاده اندکي بعد در مصاحبه اي مي گويد با کروش با قدرت به جام جهاني 2018 صعود مي کنيم. در پنجشنبه شبي که کارلوس کروش به برنامه 90 مي رود، عادل فردوسي پور در لحظه اي مکث مي کند و ناگهان مي گويد: «فکر کنم همه بازيکنان تيم ملي براي کروش مصاحبه کردند، الا بازيکنان استقلال.» ناگهان دوزاري همه مي افتد. ديگر کسي مصاحبه خسرو و بيک زاده را به ياد نمي آورد. جماعت هم در ميدان جنگ، با چشم به هم زدني يک طرف جنگ را ول مي کنند و به سمت ديگر مي روند. ملي پوش هاي استقلال از نظر خيلي ها محکوم به اين هستند که نبايد از کروش حمايت کنند چون در بازگشت به تيم، مورد شماتت قرار مي گيرند اما....
4:در يکي از جلسات تمريني که سرمربي استقلال بازيکنان را دور هم جمع کرده، به ناگهان پيامکي به دست سرمربي مي رسد. آن را باز مي کند و تبديل مي شود به يک سند؛ «نگاه کنيد، همين الان از يک خبرگزاري پيامک رسيد که اميد ابراهيمي از کروش حمايت کرده است.» اميد، بازيکن محبوب سرمربي است و وقتي او مصاحبه کرده، يعني خطري کسي را تهديد نمي کند. سرمربي مي گويد: «من مشکلي ندارم. هرکس دوست دارد از سرمربي تيم ملي حمايت کند...» ملي پوش ها درگوش هم مي گويند: «مگر مشکلي هم بود؟» الا آن ملي پوشي که گويا به ناگهان همه چيز برايش تغيير کرده و نيک مي داند حالا، نان در جاي ديگر است!

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها