کد خبر: ۳۱۵۲۴۶
زمان انتشار: ۰۹:۳۹     ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۴
هرگاه ادبیات تهدید آمیز آمریکائی ها از صحنه رسانه ای به میز مذاکره کشانده شود، به معنای این است که آمریکائی ها عملا خط بطلانی بر مذاکرات کشیده اند. درا ین جا هیج توجیهی برای ادامه گفتگو وجود ندارد.
به گزارش پایگاه 598 به نقل از بصیرت، طی هفته های قبل مقامات آمریکایی از وزیر خارجه تا وزیر دفاع و معاون رئیس جمهور این کشور، تهدید کردند که گزینه نظامی علیه ایران همچنان وجود دارد. جان کری وزیر خارجه آمریکا  در 9 اردیبهشت گفت: واشنگتن در صورت توافق بر برنامه هسته‌ای ایران نظارت دارد و در صورت لزوم می‌تواند بار دیگر ایران را تحریم کند و گزینه نظامی هم فورا در دسترس خواهد بود. جو بایدن، معاون رئیس‌جمهور آمریکا نیز دو روز پس از انتشار سخنان کری با حضور در اندیشکده سیاست خاور نزدیک واشنگتن خواستار دسترسی به سایت های نظامی ایران شد و گفت: «احتمال حمله نظامی علیه ایران همچنان یک گزینه به شمار می‌رود و اوباما خواستار دور شدن از این گزینه است.»

تازه ترین تهدید علیه ایران از سوی «اشتون کارتر» وزیر دفاع آمریکا بود که در اواخر هفته قبل در جلسه استماع کمیته نیروهای مسلح سنای آمریکا حاضر شد و با ابراز نگرانی درباره رفتارهای ایران در منطقه، تصریح کرد: با احترامی که برای توافق هسته ای با ایران قایل هستیم گزینه نظامی علیه ایران را در در دستور کار خود نگه خواهیم داشت.

در پاسخ به این تهدیدات مقامات نظامی جمهوری اسلامی ایران، هشدارهای جدی را نسبت به هرگونه رفتار غیرمنطقی آمریکا دادند. فرمانده کل سپاه در حاشیه بازدید از توانمندی‌های دانشگاه امام حسین(ع) در پاسخ به تهدیدات جان کری گفت: آقای کری! این را بدانید نبرد مستقیم با آمریکا قوی‌ترین رویای مردان مومن و انقلابی در سراسر جهان است. وی ادامه داد: تهدیدهای شما برای اسلام انقلابی بهترین فرصت است. پیشوایان اسلام، سال‌هاست ما را برای یک نبرد بزرگ و سرنوشت‌ساز آماده کرده‌اند و بعید می‌دانم مردان عاقل شما، اجازه دهند آمریکا گزینه مضحک نظامی را از روی میز به صحنه عمل بکشاند.

سردار "حسین دهقان" وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح نیز در واکنش به اظهارات اشتون کارتر وزیر دفاع آمریکا گفت: اینگونه اظهارات توخالی که همواره از سوی برخی مقام های آمریکایی تکرار می شود از موضع انفعال و بی ارزش است.

وی افزود: جمهوری اسلامی ایران همواره و در هر شرایطی آماده مقابله با هرگونه تهدید خصمانه از سوی متجاوزین است و پاسخ قاطع خود را در میدان عمل خواهد داد.

رهبر انقلاب، اما در پاسخ به این تهدیدات موضع مهمی اتخاذ کردند و در سخنرانی در جمع معلمان ( 16/2/1394) تصریح کردند: « می گوید اگر چنین نشود، چنان نشود، ممکن است ما حمله‌ نظامی به ایران بکنیم؛ اوّلاً که غلط می کنید؛ ثانیاً من در زمان رئیس‌جمهور قبلی آمریکا -  آن‌وقت هم تهدید می کردند - گفتم دوران بزن‌و دررو تمام شده؛ این‌جور نیست که شما بگویید می زنیم و درمی رویم؛ نخیر، پاهایتان گیر خواهد افتاد و ما دنبال می کنیم. این‌جور نیست که ملّت ایران رها کند کسی را که بخواهد به ملّت ایران تعرّضی بکند؛ ما دنبال خواهیم کرد.»

ایشان بر این اساس درباره مذاکرات هسته ای تأکید کردند: « بنده با مذاکراتی که در زیر شبح تهدید انجام بگیرد، موافق نیستم. بروند حرف بزنند، مذاکره کنند، به توافق برسند، اشکالی ندارد - البتّه درحالی‌که آن خطوط اصلی را رعایت کرده باشند - لکن به‌هیچ‌وجه تحمیل را قبول نکنند، زور را قبول نکنند، تحقیر را قبول نکنند، تهدید را قبول نکنند.»

تهدید به حمله نظامی از سوی آمریکائی ها موضوعی است که سالیان متمادی توسط آنان مطرح شده، اما در عمل هیچ گاه این آمادگی را در خود ندیده اند که حتی کوچکترین اقدامی را علیه ایران انجام دهند. با این حال سؤال اینجاست که این تهدیدات که به گفته کارشناسان به گفتگوی روزمره و تکراری سناتورها و مقامات دولتی آمریکا در محافل داخلی آن ها تبدیل شده، چرا همواره تکرار می شود.

در پاسخ به این موضوع گفته می شود راضی نگه داشتن لابی صهیونیستی در آمریکا، اطمینان خاطر دادن به اعراب منطقه و زنده نگه داشتن موضع خودبرتربینی آمریکا، از دلایل اصلی تکرار گزینه نظامی علیه ایران توسط آمریکائی هاست.

 با تأیید این مقولات، مسئله دیگر این است که تکرار تهدید نظامی ایران توسط آمریکائی ها دو پیام غیر مستقیم، اما مهم را در بر دارد:

1- فرید زکریا از نظریه پردازان سیاست خارجی آمریکا، چهار سال قبل با نوشتن مقاله ای در نشریه تایم، وضعیت آمریکا را رو به تنزل دانست، در حالی که مقامات آمریکایی متوجه این موضوع نیستند. وی می نویسد: « حوزه‌هایی هست که هنوز برتری عمده داریم، اما این حوزه‌ها معمولا مایه افتخارمان نیست. بیشترین تعداد اسلحه را داریم. بیشترین جرم و جنایت را میان کشورهای ثروتمند داریم و البته، بیشترین میزان بدهی را در تمام جهان داریم.»

این نویسنده آمریکایی هندی تبار چند ماه بعد ضمن تأکید بر شکست سیاست تحریم در قبال ایران نوشت: سیاست‌های مورد نظر «باراک اوباما» در مورد ایران شکست خورده است و آمریکا باید روش‌هایی را در پیش گیرد که هر چه بیشتر ایران را برای ورود به مذاکره با این کشور ترغیب کند.

زکریا در این روزها که مقامات آمریکا زبان به تهدید گشوده اند، یادداشتی را درباره کتاب کونراد بلک، (درباره وضعیت سیاه پوستان در آمریکا) می نویسد و از این کتاب چنین نقل قول می کند: « سیستم ورشکسته آموزش و پرورش، خدمات اجتماعی و قضایی در ایالات متحده آمریکا غیر قابل تحمل و منزجرکننده است. در زندگی ده ها میلیون انسانی که کم ارزش پنداشته شده اند، آمریکا بهای سنگینی را به وسیله این عادات رواج یافته و سهل ا نگارانه می پردازد.»

این وضعیت آمریکا یک موضوع را ضروری می سازد و آن  بالا نگه داشتن گفتمان امنیتی در عرصه سیاسی آمریکا جهت توجیه صنایع نظامی و اطمینان خاطر دادن به سرمایه گذاران این بخش. در شرایطی که اقتصاد آمریکا با مشکلات زیادی مواجه است و رفاه اجتماعی طبق آنچه فرید زکریا نقل می کند رو به وخامت است، یکی از بخش های مهم صنعتی که درآمدهای کلانی را نصیب دولت آمریکا می کند، صنایع نظامی است. بنابراین آمریکائی ها همواره نیازمند این هستند که به موازاتی که ادبیات آن ها در صحنه بین الملل اندکی رنگ مسالمت جویی به خود می گیرد، از گفتمان امنیتی را نیز تکرار کنند و آن را همچنان زنده نگه دارند تا صنعت نظامی سودآور آنان دچار رکود نشود. حمایت آمریکا از جنگ افروزی های نامشروع عربستان در منطقه نیز به خاطر چشم داشت به دلارهای نفتی عربستان جهت خرید تسلیحات نظامی آمریکاست.

2- رویکرد خردمندانه در سیاست خارجی آمریکا همچنان بسیار لاغر و شکننده است و در حالی که دولت آمریکا سعی دارد خود را در توافق با ایران مصمم جلوه دهد و جان کری و اوباما در کنار ادبیات تهدیدآمیز، سعی دارند تندروهای کنگره را نیز قانع کنند که راهی جز توافق با ایران ندارند، اما این خطر وجود دارد که جریان تندرو حاضر در کنگره و لابی های قوی صهیونیستی و گاهی سعودی، بر دولت اوباما فشار آورده و اندک خردمندی که از ضرورت توافق با تهران خبر می دهد را از بین ببرند. به هر میزان که ادبیات تهدید آمیز آمریکائی ها افزایش یابد این رویکرد ناظر به توافق ضعیف تر شده و به بیان رهبر انقلاب دیگر مذاکره در این شرایط معنایی ندارد.

بر این اساس باید گفت مسئولان دیپلماسی هسته ای کشورمان با مسئولیت مهمی مواجه هستند. هرگاه ادبیات تهدید آمیز آمریکائی ها از صحنه رسانه ای به میز مذاکره کشانده شود، به معنای این است که آمریکائی ها عملا خط بطلانی بر مذاکرات کشیده اند. درا ین جا هیچ توجیهی برای ادامه گفتگو وجود ندارد.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها