کد خبر: ۳۳۸۶۸۲
زمان انتشار: ۱۳:۵۳     ۲۱ شهريور ۱۳۹۴
جشن روز ملی سینما گذشت، خاطره‌اش می‌شود چند عکس یادگاری و خرجی که از جیب دولت پرداخته شد. حسابش چقدر شده خدا می‌داند، چه کسی آدرس کاخ را برای جشن داده را هم خدا می‌داند.

به گزارش پایگاه 598، پنجشنبه شب کاخ سعدآباد میزبان جشنی به ظاهر ملی بود که برای روز سینما در نظر گرفته شده بود. برگزاری جشن در کاخ برای سینمایی که پس از انقلاب زاییده شده و رشد کرده است چه تناسبی می توانست داشته باشد؟ سوالی که در مسیر فرش قرمز بلند پهن شده به ذهن مهمانان جشن ملی سینما شاید خطور کرد و شاید هم در میان زرق و برق مجلس گم شد.

زمانی که جشن هیچ نشانه ای از سینمای انقلابی نداشت، سینمایی که با دست خالی بنا شد و بسیار زود با دست های خالی اش تمام افتخارات سینمایی جهان را به دست آورد. جشن پنجشنبه شب تناقض بزرگی برای سینمایی بود که حداقل می داند چقدر در جیبش پول دارد و چه  کار هایی که به بهانه همین بی پولی بر زمین مانده است. سینمایی که در حد شب نشینی های سلطنتی خرج می کند  چطور می تواند بفهمد که در زیر پوست این شهر چه می گذرد؟ آن وقت اگر هم سراغی از آن سوی شهر بگیرد،آنقدر لوس و فانتزی و سیاه می شود که باورش سخت می شود. بر روی فرش قرمز قدم می زنم و سلبرتی های وطنی از کنارم عبور می کنند، عکاس های هیجان زده فلش می زنند و لبخند هایی که در قاب ثبت می شوند.

قابی که قرار است جشن ملی روز سینما را ثبت کند! آن هم با آهنگ تایتانیک که تناسبش را با آنچه قرار است در مراسم رخ دهد را نمی دانم. ما قرار است برای سینمای غرق شده در تجمل دست بزنیم  که آخرین امیدش برای یافتن کشتی بجات به نا امیدی گراییده است. کیک تولد یک ساله شدن «هنر و تجربه» را می آورند. چقدر زود این مولود عجیب یک ساله شد، در این مدت چه می کرده ؟ کدام یک از نداشته های سینما را با مرحم هنر و تجربه  بهبود داده اند که حالا برای یک ساله شدن آن شوق تشویق داشته باشیم؟

یاد اکران های گروه می افتم که  سالن های خالی آن را همه دیدند به غیر از آن هایی که باید ببیندد، آنها احتمالا به فکر نوع تزئین کیک بودند که برای سر سلامتی فرزند لوس سینمای رانتی سفارش داده اند. جشن «هنر و تجربه» که به نام «جشن روز ملی سینما» برگزار شد و در آن از همه چیز گفته شد به غیر از سینمای انقلاب که امسال می خواستند حتی عنوان اش را بگیرند و سابقه  چندین ساله اش را به باد دهند.

یاد حرف های جبار آذین می افتم  که  می گفت ایوبی آدم سالمی است که هنوز سینما را با «ص» می نویسد. می شد  قیافه معلمان ایوبی را  در این مراسم دید کسانی که به او گفته اند اگر می خواهی  کارنامه مدیریتت نمره 20 داشته باشی باید همه سینماها را با «ص» بنویسی و این گونه فکر کنی که اگر گروه هنر و تجربه نبود سینمای ملی افول می کرد. شب نور و سرور و موسیقی «هزار دستان » است. جای خالی مردی که سینمای ملی را نه در کاخ بلکه در خانه ای قدیمی به تصویر کشید که فرزندانش نگران رفتن مادر بودند. اما امشب چه کسی فکرش را می کرد که در این هیاهوی شاهانه، سهمی از سینما هم قسمت مردمی است که در زندگی شان تا بخواهید کوخ هست اما هیچ کاخی را از نزدیک ندیده اند!

جشن روز ملی سینما جشنی بود که گذشت، خاطره اش می شود چند عکس یادگاری و خرجی که از جیب دولت پرداخته شد. حسابش چقدر شده  خدا می داند، چه کسی آدرس کاخ را برای جشن داده را هم  خدا می داند، حتی نمیدانیم  اگر جشنی ساده تر در محلی که اعیانی بودنش درصدی کمتر بود برگزار می شد، آیا از جبروت سینما کاسته می شد یا خیر! فقط می دانیم بودجه ای باید صرف می شد برای «هنر و تجربه» که همین طور لاینقطع دستش در جیب سینمای دولتی است و با وجود همه مراقبت ها هنوز هم نوزاد بی دفاعی است که اگر دایه مهربانی به نام سازمان سینمایی نداشته باشد خیلی زود تلف می شود. جشن روز ملی «هنر و تجربه» بر همه سینمایی هایی که آرزوی سینمای غیر نفتی دارند مبارک!

نویسنده: ایزد مهرآفرین


نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها