کد خبر: ۳۷۳۴۴۷
زمان انتشار: ۱۳:۳۳     ۰۹ ارديبهشت ۱۳۹۵

به گزارش پایگاه 598، دومین مهمان صندلی داغ مهدی تاج بود؛ رئیس سازمان لیگ برتر که علی کفاشیان را به عنوان نایب‌رئیس اول خود پیشنهاد داده است.

به گزارش بانک ورزش؛ او مديريت فدراسيون فوتبال را مديريت ورزشي، فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي مي‌داند و با ايده تأسيس چهار سازمان به نام‌هاي سازمان اقتصادي، سازمان تيم‌هاي ملي، سازمان فوتسال و فوتبال ساحلي و سازمان ليگ در پي ايجاد تحول در فوتبال است. 

مهدي تاج همسو با كروش است و نگاهش به وزارت ورزش و جوانان تعامل‌گرايانه است و بر اين باور است كه فدراسيون فوتبال بايد از كمك‌هاي وزارت ورزش و جوانان براي اداره هر چه بهتر فوتبال بهره‌مند شود. او در اين گفت‌وگو از واگذاري بليت‌فروشي بازي‌ها به باشگاه‌ها براي اولين بار خبر داد و گفت در صورت انتخاب شدن اگر لازم باشد از مشورت‌هاي صفايي‌فراهاني و دادكان هم بهره خواهد گرفت.

به اتفاق حرف‌هاي مهدي تاج را مي‌خوانيم.

* سردار آجورلو در مصاحبه‌اي كه با خبرورزشي داشتند، گفتند براي اداره فدراسيون فوتبال گزينه بهتري نسبت به شما و عزيز محمدي هستند به اين دليل كه فرصت مديريت در فوتبال به شما و عزيز محمدي رسيده و به ايشان نه. سردار آجورلو همچنين معتقد بودند اعضاي مجمع اگر به وضعيت فعلي راضي باشند بايد به مهدي تاج يا عزيز محمدي رأي بدهند اما اگر خواستار تغييرند بايد به وي رأي بدهند. نظرتان چيست؟
بي‌شك به اين ديدگاه احترام مي‌گذارم. حتي شايد گزينه‌هايي بهتر از ما هم باشند كه وارد گود نشده‌اند. من بازي مي‌كردم البته نه در سطح ملي. كاپيتان راه‌آهن اصفهان بودم. در آموزشگاه‌ها هم بازي كردم. انقلاب كه شد 19 سال داشتم و درگير مسائل روز شدم و مسئوليت‌هاي متعددي را بر عهده گرفتم. در فوتبال هم حضور در بخش‌هاي مختلف مديريتي را تجربه كردم. مدير‌عامل بودم، عضو هيأت مديره، نايب‌رئيس اول و دوم. رئيس كميته داوران و رئيس سازمان ليگ برتر. به واقع در همه حوزه‌هاي مديريت فوتبال حضور داشتم الا رياست فدراسيون فوتبال. با توجه به تجربياتي كه آموخته‌ام بر اين عقيده‌ام كه مي‌توانم رئيس خوبي براي فدراسيون فوتبال باشم. از نظر من مديريت فدراسيون فوتبال صرفاً يك مديريت ورزشي نيست؛ مديريت ورزشي، اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي است كه خوشبختانه با توجه به مسئوليت‌هايي كه من طي دوران مديريت خود بر عهده داشتم اينها را درك كرده‌ام.

* يكي از ضعف‌هاي دوره مديريت علي كفاشيان اين بود كه هيچ ايستادگي‌اي در برابر انتقال تيم‌ها از شهري به شهر ديگر و همچنين خريد و فروش امتياز نداشت. اگر شما رئيس شويد براي جلوگيري از اين انتقال‌هاي بد قانوني را مصوب خواهيد كرد؟
سؤالي كه شما پرسيده‌‌ايد يك سؤال تجربي است. تجربه به ما ثابت كرده انتقال تيم پاس به همدان انتقال خوبي نبوده و نتيجه منفي به همراه داشته است. در برهه‌اي تلاش كردند نفت را به اراك ببرند اما در يك قدمي اراك در تهران ماندگار شد. اين به خاطر واكنش عادل فردوسي‌پور و انعكاس آن در برنامه 90 بود. ما هم تلاش كرديم تا يك تجربه تلخ تكرار نشود. خريد و فروش امتياز كار خوبي نيست و به اين دليل جواب نمي‌دهد كه براي حضور شايسته در سطحي از بازي‌ها فقط مجوز كافي نيست. شهري كه مي‌خواهد تيم داشته باشد بايد خود تلاش كند و همزمان با رشد فني بايد در بعدهاي ساختار، ورزشكار، نهاد برگزاري و... هم رشد كند. پاس در همدان عاقبت خوبي نداشت چون در همدان ساختار نبود. همچنين در دورود. اين اواخر مي‌خواستند راه‌آهن يزدان را هم به شهر ديگري ببرند كه ما مانع شديم. خوشبختانه افكار عمومي هم به اين نتيجه رسيده كه تيم هبه شده را نپذيرد. شما ديديد كه اين فصل صنعت نفت حتي هديه امتياز تيم فولاد نوين را قبول نكرد. آبادان خود فوتبال دارد. من اصلاً مخالف نيستم كه همه شهرها در فوتبال رشد كنند اما تا ساختار رشد نكند چنين حضوري بي‌فايده خواهد بود.

* برخي‌ها مي‌گويند حضور مهدي تاج در سازمان ليگ برتر به سود تيم‌هاي اصفهاني شده است!
اين حرف‌ها نخ‌نما شده است و كساني كه آن را مطرح مي‌كنند اصلاً خدا را در نظر نمي‌گيرند. من آبروي خود را بيش از هر چيزي دوست دارم و هيچ‌گاه آبروي خود را با اين مسائل معامله نمي‌كنم. راستي اگر حضور من در سازمان ليگ برتر به سود تيم‌هاي اصفهاني است الان سپاهان در كجاي جدول قرار دارد؟ آيا سپاهان و ذوب‌آهن پيش از حضور من در سازمان ليگ برتر قهرمان نشده بودند؟ من عضو هيأت ‌مديره باشگاه پرسپوليس بودم، همچنين رئيس كميته داوران. چرا آن موقع اين حرف‌ها زده نمي‌شد. هيچ انساني آبروي خود را معامله نمي‌كند.

 

* عصر ارتباطات است و هزاره سوم و هنوز بليت‌فروشي الكترونيكي در فوتبالمان به خوبي جا نيفتاده است و حتي كساني كه بليت الكترونيكي مي‌خرند موفق به ورود به استاديوم نمي‌شوند!
نه فقط بنده بلكه آقايان بهروان، ساكت، فتاحي و كاظمي در اين زمينه زحمات زيادي كشيده‌اند البته اگر بخواهم بر اساس قوانين حاكم بر فوتبال حرفه‌اي با شما صحبت كنم بايد بگويم در هيچ‌جاي دنيا بليت‌فروشي وظيفه سازمان ليگ برتر يا مجري برگزاري بازي‌ها نيست اما در ايران با توجه به مشكلاتي كه باشگاه‌ها به خصوص استقلال و پرسپوليس دارند ما اين وظيفه را به دوش گرفته‌ايم. براي بليت‌فروشي الكترونيكي فقط خواست من و ديگر دوستان كافي نيست و بايد شرايط مهيا باشد و همه خواست‌ها در يك مسير هدايت شود. ما در دربي اين كار را كرديم. يك ميليارد تومان بليت اينترنتي فروختيم كه در نوع خود بي‌سابقه بود. عده كمي از دوستاني هم كه بليت خريده بودند و متأسفانه موفق به ورود به استاديوم نشده بودند به خاطر تجمع كساني پشت كانتر بود كه بليت نداشتند ولي طبق عادت به استاديوم آمده بودند تا بلكه موفق به ورود به استاديوم شوند. سازمان ليگ برتر مشكلي نداشت. متأسفانه اين دوستان پشت جمعيتي كه بدان اشاره كردم ‌گير كردند. ما به سرعت به اين مسير ادامه مي‌دهيم تا بليت‌فروشي الكترونيكي باب شود. يك خبر خوب كه من اينجا بايد بدان اشاره كنم اين است كه از فصل آينده بليت‌فروشي مستقيماً به باشگاه‌ها واگذار مي‌شود و ديگر سازمان ليگ برتر در اين ماجرا دخالت نخواهد كرد. باشگاه‌ها بايد با استاديوم‌هايي كه در آن بازي مي‌كنند قرارداد امضا كنند و با همكاري في‌مابين بليت‌فروشي كنند. يكي از اقداماتي كه ما اخيراً انجام داديم و اين به سود باشگاه‌هاست سر و سامان دادن به وضعيت VIP استاديوم آزادي است. ما اخيراً مي‌ديديم از اين جايگاه هم ترقه به داخل زمين پرتاب مي‌شود! ظرفيت را از 600 نفر به 272 نفر كاهش داديم تا جايگاه شرايط بهتري پيدا كند و اذعان كرديم هر كه خواهان در اختيار گرفتن اين جايگاه است بايد 50 هزار تومان پول پرداخت كند. اين سبب شده تا ديگر هر كسي به اين جايگاه نيايد البته باشگاه‌ها مثل هميشه سهميه دارند و اين فروش به سود باشگاه‌ها تمام خواهد شد. به نظر من بليت VIP قابليت افزايش قيمت تا 300 هزار تومان را دارد.

* خب ايده‌هايي كه اجرايي كرده‌‌ايد و در دست اجرا داريد نگران نيستيد كه با تغيير رئيس فدراسيون فوتبال دستخوش تغيير شود و يا اجرا نگردد؟
نه، به اين دليل كه بيشتر اعضاي هيأت ‌رئيسه سازمان ليگ برتر از مدت زمان مديريتشان باقي ‌مانده است.

* در سال‌هاي اخير رابطه وزارت ورزش و جوانان با فدراسيون فوتبال خيلي خوب نبوده و حتي شائبه‌هاي دخالت هم وجود داشته است. آيا نگران نيستيد دخالت‌هاي وزارت ورزش و جوانان براي شما چالش ايجاد كند!
آن چيز كه من اكنون مي‌بينم رابطه خوب وزارت ورزش و جوانان با فدراسيون فوتبال به خصوص علي كفاشيان است. در همين ماجراي اخير كروش وزارت ورزش و جوانان معتقد بود كه كروش بايد بماند و تلاش‌هايي را هم براي برآورده شدن خواسته‌هاي سرمربي تيم ملي انجام داده است. بعد از حرف‌هاي كروش ما به وزارت ورزش و جوانان رفتيم. وزير به شخصه افشين پيرواني را خواست و با او صحبت كرد. اين دخالت كردن نيست كمك كردن و با هم متحد شدن است. فدراسيون فوتبال يك نهاد مستقل است و تصميمات را در مراجع تصميم‌گيري و با خرد‌ جمعي مي‌گيرد اما اين دليلي براي كمك نگرفتن و عدم مشورت با وزارت ورزش و جوانان نيست. ما براي اداره فوتبال بايد از دولت كمك بگيريم و همه دست به دست هم دهيم. اين ‌طوري موانع و مشكلات بهتر رفع مي‌شود. همان‌طور كه اشاره كردم در ماجراي كروش وزارت ورزش و جوانان علاقه‌مند است در حل مشكلات به ما كمك كند. اين نبايد به معناي دخالت تلقي شود و اينكه اذعان كنيم نبايد از وزارت ورزش و جوانان كمك بگيريم. در جلسه هيأت ‌رئيسه كه كروش حرف زده بود از اسدي پرسيده شد برنامه‌هاي كروش چگونه بود؟ گفت همه برنامه‌هاي كروش خوب و سودمند است.

 

* صحبت از كروش شد. اگر شما رئيس فدراسيون فوتبال شويد چه سياستي را در قبال وي در پيش مي‌گيريد؟
من كروش را قبول دارم و هميشه حرف‌هاي او را به دقت گوش داده‌ام. شايد خوب مديريت نشده باشد يا برخي از حرف‌هايش را تند و با ادبياتي بزند كه مهربانانه نباشد اما حرف‌هايش درست است و دغدغه خودش را ندارد. نگراني او براي تيم و بچه‌هاست. كروش مي‌گويد من زمين تمرين ايده‌آل مي‌خواهم و در زمين تمرين تيم ملي نبايد ديگر تيم‌ها تمرين كنند تا چمن آن هميشه در شرايط ايده‌آل باقي بماند. او مي‌گويد تيم بايد با چارتر به ديگر كشورها از جمله كره پرواز كند تا بازيكن دچار كشيدگي عضلات به خاطر تأخير در پرواز و سفرهاي طولاني مدت نشود و مسائلي از اين دست. اينها كه كروش مي‌گويد اگر ما فراهم كنيم به واقع به تيم ملي خود شخصيت داده‌ايم و براي تيم ملي امكانات مهيا كرده‌ايم. كروش كه فردا از ايران برود امكانات براي تيم ملي باقي مي‌ماند. او در جلسه هيأت ‌رئيسه حرف‌هاي زيادي زده بود كه شايد الان طرحش در اينجا مناسبت نداشته باشد. يكي از آنها صعود به دور دوم جام جهاني‌ بود. كروش هيچ چيز را براي خودش نمي‌خواهد و به حداقل‌ها هم راضي است. ما بايد دست به دست هم دهيم و نگذاريم دغدغه كروش امكانات باشد. او همان‌طور كه گفته بايد به صعود تيم ملي به دور دوم جام جهاني‌ فكر كند.

* شما به مشكلات فدراسيون فوتبال و فوتبال كشور اشراف كامل داريد. با چه برنامه‌اي وارد گود شده‌‌ايد و چه تدبيري براي بهبود وضعيت انديشيده‌ايد؟
من برنامه خود را تدوين كرده‌ام و شايد اشاره به جزئيات آن در اينجا لازم نباشد اما در نگاه كلي معتقدم پيشبرد امور فوتبالي به شرط تأسيس چهار سازمان به شكل بهتري انجام خواهد شد. 1- سازمان اقتصادي فوتبال 2- سازمان تيم‌هاي ملي 3- سازمان ليگ فوتبال 4- سازمان فوتسال و فوتبال ساحلي. البته ما هم‌اكنون سازمان ليگ برتر را داريم كه مجري برگزاري مسابقات در بخش خانم‌ها و آقايان و در سطوح مختلف است اما سازمان ليگ فوتبالي كه من بر اساس متدهاي نوين تعريف كرده‌ام سازمان قوي‌تر و منسجم‌تري است. خب هر يك از اين سازمان‌ها كه امور اجرايي فوتبال را در دست خواهند گرفت تعاريف و وظايف خاص خود را دارند و فكر نمي‌كنم كسي باشد كه ضرورت ايجاد آنها را كسي حس نكرده باشد؛ مثلاً ما هم‌اكنون در فوتسال ششم دنيا و در فوتبال ساحلي هفتم دنيا هستيم و تشكيل سازمان فوتسال و فوتبال ساحلي به رشد و پيشرفت اين دو رشته كمك خواهد كرد در حالي كه اين دو رشته هم‌اكنون به صورت كميته‌اي اداره مي‌شوند. سازمان ليگ فوتبال به طور مشخص بايد دو هدف عمده را دنبال كند؛ ادامه جوانگرايي در مسابقات ليگ برتر و كاهش هزينه‌ها با كمك‌‌گيري از جوانگرايي و سازندگي. در مورد وجود سازمان تيم‌هاي ملي حتي كروش هم صحبت كرده‌اند. اين سازمان پشتوانه تيم‌هاي ملي به خصوص تيم بزرگسالان خواهد بود، موجب نزديكي كروش با مربيان تيم‌هاي ملي پايه خواهد شد و يكپارچگي تيم‌ها در ايده‌هاي بازي را به همراه خواهد داشت. هم‌اكنون هر يك از تيم‌هاي ملي ما با يك ايده خاص بازي مي‌كنند و هيچ‌گاه نتوانسته‌اند به يكديگر كمك كنند اما با تشكيل اين سازمان و اجراي برنامه‌هايش تيم‌هاي ملي مكتب واحدي را دنبال خواهند كرد. به واقع يك سند جامع فني تدوين خواهد شد و همه تيم‌هاي ملي يك مسير را در پيش مي‌گيرند و به يكديگر سرويس مي‌دهند و اين همان اتفاقي است كه در فوتبال حرفه‌اي رخ داده است. اين سازمان در پي خود تأسيس پژوهشگاه تيم‌هاي ملي، مركز پزشكي و... را به دنبال خواهد داشت. نكته ديگر اينكه همه اين سازمان‌ها تشكيلات مشخص و قانونمندي خواهند داشت؛ يعني داراي اعضاي هيأت رئيسه خواهند بود. به دليل نظارت فدراسيون فوتبال بر عملكرد سازمان‌ها چيدمان‌ها به گونه‌اي است كه رئيس، دبيركل، نايب ‌رئيس و... در اين سازمان‌ها حضور خواهند داشت و در بين اعضاي مجمع باشگاه‌ها نماينده خود را معرفي مي‌كنند و همچنين هيأت‌ها نيز نماينده خود را به اعضاي مجمع معرفي خواهند كرد. اين چهار سازماني كه تعريف كرده‌ام هسته اصلي فدراسيون فوتبال خواهند بود كه امور اجرايي را در دست مي‌گيرند. من مطالعات زيادي در اين باره داشته‌ام و از سفرهاي خارجي و همچنين متدهاي اروپايي هم بهره گرفته‌ام. مثلاً در خصوص سازمان اقتصادي فوتبال بايد بگويم امروز در فوتبال جهان با توجه به اينكه فوتبال تبديل به يك صنعت شده كارشناسان خبره اقتصادي در اين سازمان حضور دارند و اگر فوتبال وارد بازار بورس و درآمدزايي شده به خاطر حضور اقتصاددانان و همچنين كمك آنها به فوتبال است. باز كردن اسناد اعتباري نزد بانك‌ها و تنظيم تضمين بانكي و... اموري است كه انجام آن بايد به دست كارشناس سپرده شود. هدف سازمان اقتصادي جذب سرمايه، حل مشكلات مالي فوتبال و برنامه‌هايي از اين دست خواهد بود؛ ضمن اينكه سازمان اقتصادي فوتبال مي‌تواند به تراز مالي باشگاه‌ها كمك كند.

* با تشكيل اين چهار سازماني كه شما نام برده‌‌ايد فدراسيون فوتبال خيلي كوچك مي‌شود. آن وقت فدراسيون فوتبال بايد چه كارهايي را انجام دهد؟
تشكيل اين سازمان‌ها افراد خبره در رشته‌هاي مختلف را به كار خواهد گرفت و از آنجايي كه ايجاد وظيفه و مسئوليت مي‌كند برنامه‌هاي فوتبال بهتر پيش مي‌رود. فدراسيون فوتبال هم در جاهايي دخالت مي‌كند كه اين سازمان‌ها حضور ندارند؛ مثلاً كميته داوران يا كميته انضباطي. فدراسيون فوتبال كوچك شود به كارهاي كلان رسيدگي خواهد كرد و همان‌طور كه اشاره كردم كارهاي اجرايي به افراد خبره و كارشناس سپرده خواهد شد، چون هر يك از سازمان‌ها تعريف خاص و چارت خود را دارد و كارها بي‌هيچ مشكلي و با مصوبه اعضاي مجمع پيش مي‌رود البته برنامه‌هايي كه من در نظر گرفته‌ام و ان‌شاءا... در صورت انتخاب آن را اجرا خواهم كرد به همين‌ها ختم نخواهد شد. دوست دارم كميته اخلاق به صورت حرفه‌اي و آن‌طور كه مورد تعريف فيفاست تشكيل شده و فعاليت كند. دوست دارم كميته اخلاق به تخلفات مديران هم رسيدگي كند. از ديگر برنامه هايم بهبود وضعيت اقتصادي داوران است كه در صورت مهيا شدن شرايط حتماً آن را انجام خواهم داد. زماني كه من رئيس كميته داوران شدم دستمزد داوران را از 136 هزار تومان به 250 هزار تومان و در مقطع ديگر به 500 هزار تومان افزايش دادم و با اينكه من سال‌هاست از كميته داوران رفته‌ام اين دستمزد هنوز افزايش نيافته است. كميته فني و توسعه هم مباحث خاص خود را دارد. كميته فرهنگي هم فعال است اما ما فقط مراسم‌هاي فرهنگي را به خوبي اجرايي مي‌كنيم و در بخش كارهاي فرهنگي اقدامات اساسي انجام نداده‌ايم البته بايد اشاره كنم بچه‌هاي اين كميته زحمت مي‌كشند و در مراسم‌هايي چون روز درختكاري، اهداي خون و... حضور فعال و مثمرثمري دارند اما همان‌طور كه اشاره كردم ما بايد به سوي فرهنگ‌سازي در فوتبال حركت كنيم و اين به شرط عمل خواهد بود نه حرف زدن. در دربي آمده بوديم يك كار خوب كنيم كه بارش باران همه چيز را خراب كرد. تماشاگران كيسه‌هايي كه براي جمع‌آوري زباله‌ها تحويل گرفته بودند را به عنوان محافظ براي خيس نشدن استفاده كردند و در آخر هم به خاطر خيس شدن كيسه‌ها آن را رها كردند و تصاوير بدي در استاديوم آزادي به وجود آمد. از ديگر برنامه‌هاي من در صورت حضور در فدراسيون فوتبال به عنوان رئيس، نگاه جدي و برنامه‌محور به فوتبال بانوان است كه برنامه‌‌اش را حتماً در نشست مجمع عمومي طرح خواهم كرد. در خصوص چگونگي برگزاري قرعه‌كشي، برگزاري مراسم بهترين‌ها و همچنين اختتاميه ليگ برتر هم به درجه‌اي رسيده‌ايم كه خوشبختانه مورد رضايت رسانه‌ها و منتقدان بوده‌ايم و اين روند حتماً اما به شكل‌هاي بهتر و نوتري دنبال خواهد شد.

 

* از عملكرد خود در سازمان ليگ برتر راضي هستيد و آيا توانسته‌‌ايد برنامه‌هايي را كه از پيش تدوين كرده بوديد، اجرايي كنيد؟
خب يكي از دغدغه‌هايي ما جوان كردن تيم‌ها بود و اينكه جوان‌ها در ليگ برتر به چشم بيايند و نيازهاي تيم ملي را تأمين كنند. همان‌طور كه مي‌دانيد به خاطر عدم حضور اين جوان‌ها يا كمبود حضورشان در ليگ برتر كروش مجبور به انتخاب بازيكن از آن سوي مرزها شد اما اكنون شرايط فرق مي‌كند به طوري كه سرمربي تيم ملي بعد از دعوت از شايسته‌ها و جوان‌هاي ليگ برتر گفته است كه منوي فوتبال ايران تا 10 سال آينده باز است. ما جوانگرايي در تيم‌هاي ليگ برتري را با اجراي قانون محدوديت استفاده از بازيكنان بزرگسال اجرايي كرديم و در نتيجه نزديك به 300 بازيكن بي‌كيفيت كنار گذاشته شدند و جاي خود را به جوان‌ها دادند. تثبيت ليگ برتر با حضور 16 تيم از ديگر مقاومت‌هاي سازمان ليگ برتر در برابر خواسته‌ها بود. ما روي حرف كروش مطاله كرديم و به اين جمع‌بندي رسيديم كه ليگ برتر ما ظرفيت حضور بيش از 16 تيم را ندارد در حالي كه خيلي‌ها هم معتقدند 16 تيم هم براي ليگ برتر زياد است. ليگ 28 تيمي دسته اول را در پروسه‌هاي مختلف به 26، 24، 22 و در نهايت 20 تيم كاهش داديم و همان‌طور كه مي‌دانيد بازي‌ها در يك گروه برگزار مي‌شود و فصل آتي نيز به 18 تيم كاهش مي‌يابد. يكي از دغدغه‌هاي ما تنظيم برنامه يك ساله بود. پيشتر بازي‌ها سه هفته به سه هفته اعلام مي‌شد اما همان‌طور كه سال گذشته شاهد بوديد قرعه‌كشي در برج ميلاد انجام شد و برنامه يك فصل تدوين گرديد و در اختيار باشگاه‌ها قرار گرفت. اين مورد مطالبه كروش هم بود. در خصوص تغييراتي كه در زمان‌بندي بازي‌ها صورت مي‌گيرد من به صراحت و صادقانه عرض مي‌كنم برخي از آنها اجتناب‌ناپذير است و هر كس ديگر هم جاي من بود اين اتفاقات رخ مي‌داد. گاهي تيم پول ندارد بازي را زير نور برگزار كند چون اگر بازي زير نور برگزار شود بايد 20 ميليون تومان بيشتر به استاديوم بدهد؛ در چنين شرايطي ما ناگزير بازي را در روشنايي برگزار مي‌كنيم. يا محدوديت‌هاي پروازي گاهي برنامه بازي‌ها را دستخوش تغيير مي‌كند. تيم درخواست مي‌كند كه بازي‌‌اش نيم ساعت زودتر برگزار شود تا به پرواز برگشت برسد. تيم‌هاي ما آنقدر پول ندارند كه هزينه يك شب اقامت بيشتر در هتل را پرداخت كنند. اينها واقعيت‌هاي جامعه ما است كه بايد با آن كنار بياييم. در برخي از شهرهايي كه ليگ برتر در آن برگزار مي‌شود فقط دو پرواز انجام مي‌شود. تيم‌هايي چون صنعت نفت آبادان براي حضور در برخي از شهرها بايد دو پرواز انجام دهند. اينها همه محدوديت‌هايي است كه بالاجبار زمان‌بندي برخي از بازي‌ها را تغيير مي‌دهد. جاي خوشحالي براي ما بالا رفتن ميزان دوندگي بازيكنان است. كروش در جلسه هيأت ‌رئيسه گفته بود ميزان دوندگي بازيكنان از 5/4 كيلومتر به 7/9 افزايش پيدا كرده است هر چند كه هنوز با استانداردهاي جهاني فاصله دارد. در جهان هم‌اكنون بازيكنان در ليگ برتر 5/11 كيلومتر مي‌دوند. به هر صورت ما در ليگ برتر بايد به جوانگرايي خود ادامه دهيم و به استانداردهاي روز دنيا نزديك شويم. اين با كمك كردن امكان‌پذير است. هر چند ما در فوتبال بيشتر يكديگر را تخريب مي‌كنيم.

* در خصوص حق پخش چه كارهايي انجام داده‌‌ايد و اگر رئيس فدراسيون فوتبال شويد مي‌توانيد آن را محقق كنيد؟
حق پخش حق مسلم فوتبال است و ما روي آن تأكيد داريم. ما پولي از تلويزيون نمي‌خواهيم و اصلاً نمي‌گوييم تلويزيون به ما كمك كند. ما حقوقي داريم كه تلويزيون بايد آن را پرداخت كند. همان‌طور كه مي‌دانيد تلويزيون پيش از برگزاري بازي، در جريان آن و همچنين بعد از مسابقه بابت تبليغات پول مي‌گيرد و بخشي از اين پول حق ماست. حق پخش با تلاش فراوان مجموعه فدراسيون فوتبال و سازمان ليگ برتر در مجمع تشخيص مصلحت نظام مطرح و مصوب شده و براي قانون شدن در اختيار مجلس شوراي اسلامي قرار گرفته است. اين گام بلندي در جهت احياي حق پخش بوده و بي‌شك در آينده‌اي نزديك به نتيجه خواهد رسيد. اينجا بايد به يك نكته مهم اشاره كنم. انتقاداتي از ما در خصوص تبليغات محيطي شده است. پيش از حضور من در سازمان ليگ برتر قراردادهايي كه به خاطر تبليغات محيطي بسته شد 16، 14 و 18 ميليارد تومان بوده است. در حالي كه ما براي فصل اول 60 ميليارد تومان قرارداد بستيم كه 40 ميليارد تومان آن را گرفتيم و 20 ميليارد تومان هم در حكميت است. اگر رأيي كه حكميت صادر مي‌كند مورد قبول ما نباشد در مراجع قضايي طرح دعوي خواهيم كرد. قرارداد سال دوم هم 100 ميليارد تومان بوده كه فقط بخشي از آن را دريافت كرده‌ايم. من نمي‌گويم ايران نوين به همه تعهداتش به خوبي عمل كرده اما همين مقدار پولي كه گرفته‌ايم بيشتر از گذشته بوده است. از حقوق باشگاه‌ها به ‌نحو ‌احسن دفاع خواهيم كرد. الان هم با حكم دادگاه يك ويلا در كيش و شمال به همراه چند ماشين از دارايي‌هاي ايران نوين را گرفته‌ايم و درآمد حاصله بر اساس قرارداد بين باشگاه‌ها تقسيم خواهد شد. قراردادي منعقد شده كه طرف قرارداد بايد به آن پايبند باشد و همه چيز بر اساس قانون پيش خواهد رفت. براي فصل آتي هم از كارشناسان رسمي دادگستري دعوت كرده‌ايم كه آنها قيمت تبليغات محيطي را براي دو فصل بعد كارشناسي كنند و هم‌اكنون مبلغي كه به ما اعلام كرده‌اند بين 150 تا 170 متغير است. دقيقاً نزديك به همان مبلغي كه ما دو فصل پيش ‌قرارداد بسته بوديم. به هر صورت ما ريالي از قرارداد منعقده را نمي‌بخشيم. الان هم پرونده در حكميت جريان دارد و اين خيلي غير‌ طبيعي نيست. هزاران پرونده‌اي كه طرفين با هم به اختلاف مي‌خورند در حكميت جريان پيدا مي‌كند. كساني كه از ما به اين خاطر انتقاد مي‌كنند نه اينكه واقعيت‌ها را ندانند، مي‌دانند ولي نيت‌شان تخريب است. امير عابديني در اين جريان زحمات زيادي كشيده است.

* مي‌گويند شما به اين دليل علي كفاشيان را به عنوان نايب‌ رئيس اول خود معرفي كرده‌‌ايد كه بتوانيد رأي رؤساي هيأت فوتبال استان را مال خود كنيد!
نه علي كفاشيان چنين شخصيتي دارد و نه من. علي كفاشيان رفيق من است، اين به كنار؛ او 8 سال تجربه رياست فدراسيون فوتبال را دارد و هم‌اكنون نايب‌ رئيس كنفدراسيون فوتبال آسياست. من از تجربيات وي استفاده كنم بهتر است يا همه چيز را خودم تجربه كنم؟ من او را به عنوان نايب ‌رئيس اول پيشنهاد دادم تا در صورت انتخاب شدن از وي كمك بگيرم. او صاحب كرسي است. آيا نبايد در فوتبال حضور داشته باشد؟ ما با از دست دادن كرسي‌هاي مهم در كنفدراسيون فوتبال آسيا در گذشته ضربات زيادي خورديم و اين تجربه تلخ نبايد تكرار شود. من قطعاً از نظرات او و هر كسي كه بتواند به فوتبال كمك كند استفاده مي‌كنم؛ حتي اگر نياز باشد به سراغ محمد دادكان و صفايي فراهاني خواهم رفت تا از تجربيات مديريت آنها استفاده كنم.

* حرف آخر؟
ان‌شاءا... هر ‌چه خير است رخ دهد. فوتبال ما براي جبران عقب‌ماندگي نياز به همدلي و همگرايي دارد و از كدورت‌ها به اندازه كافي ضربه خورده است. بايد به يكديگر كمك كنيم. اگر نيرويي كه صرف انتقاد از هم مي‌كنيم صرف كمك به‌هم شود فوتبال ما به يك جايگاه جهاني خوبي دست خواهد يافت. نيت من از حضور در انتخابات يك چيز است؛ شاد كردن دل مردم كه بيش از اندازه لذت‌بخش است. مي‌دانم كه مي‌توانم و به اين دليل آمده‌ام.


نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها