أَلَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرَى(علق 14) * * * آیا او ندانست که خداوند (همه اعمالش را) می‌بیند؟! * * * نداند او که همانا خدای می‌بیند/همه هرآنچه به هستی به امر خود افزود

      
کد خبر: ۴۶۹۳۲۷
زمان انتشار: ۱۱:۵۵     ۳۰ فروردين ۱۳۹۹
️نگاهی کوتاه  به اندیشه و زندگی جهادگر شهید حسینعلی عظیمی

یک ماه از شهادت حاج حسینعلی عظیمی از نیروهای انقلابی و مخلص جهاد سازندگی میگذرد. مردی که حتی در بستر بیماری مشکلات انقلاب و کشورش و مردمش را فراموش نکرد و همیشه به‌دنبال راه‌حل بود و راه‌حل‌هایش هم همیشه دقیق و درست بود او از نیروهای بازمانده جهادسازندگی بود نسل‌های بعد از جنگ شاید هیچ‌گاه نام جهادسازندگی را نشنیده باشند و عمدتا با اردوهای جهادی خو گرفته باشند؛ اما برای شناخت این شهید غریب جهاد و مجاهد گمنام جنگ باید به دوران اول انقلاب باز گردیم.

در ۲۷ خرداد سال ۵۸ که مهندس عظیمی با دغدغه های انقلابی وارد جهاد شد و در کمیته آب قرار گرفت او مدتی استاندار استان هرمزگان در دوره نخست‌وزیری شهید رجایی بود. در جنگ در پشتیبانی مهندسی جنگ جهاد (پ. م. ج. ج) مسئولیت قرارگاه آب را بر عهده داشت. بعد از جنگ که روح جهاد را از جهاد سازندگی گرفته بودند، تمان تلاش خود را کرد تا بتواند آن روح و آن فکر حقیقی جهاد سازندگی را که توسط تکنوکرات‌ها نابود شده بود به هر طریقی احیا کند موسسه شمایل  از این نمونه‌ها بود که موفقیت‌هایی داشت اما به‌دلیل عدم حمایت از طرف دولت و وعده وعیدها و بروکراسی دست‌وپاگیر رها شد، بعد در شکلگیری اردوها جهادی نقش داشت و  بعد از نابودی کامل جهاد، کانون سنگرسازان بی‌سنگر را تشکیل داد.

شهید عظیمی دردش درد خودکفایی بود و استقلال انقلاب در زمینه‌های فرهنگی، اقتصادی و صنعتی دغدغه‌اش بود نگاه او به مدیریت با نگاه مدیریتی رایج کشور متفاوت بود، مدیریت او مدیریت جمعی و همکاری همه اعضا بود. نگاه او بیشتر به تربیت جوانان بود، در نگاه مدیریت بروکراتیک که نوع مدیریت کشور است، همه چیز از بالا به پایین سامان می‌یاید. در این نوع مدیریت، خلاقیت از بین می‌رود. افراد هیچ اختیار و اراده‌ای از خود ندارند؛ اما در مدیریت شهید عظیمی اینگونه نبود. سوای دوران جهادسازندگی در جنگ، نمونه مدیریت کانون ریزگردهای اهواز با ایجاد سیلاب مصنوعی از کارهای او بود.

نگاه شهید عظیمی به اقتصاد و صنعت و فرهنگ نیز نسبت به نگاه رایج در کشور کاملا متفاوت و خلاق بود. هاستقلال کشور را منوط به وجود فرهنگ مستقل و مستقل شدن و همچنین  به دور از وابستگی و آماده خوری میدانست. در نگاه شهید عظیمی کشوری میتواند در جهانی که در آن استعمارگران بر همه‌چیز حکومت می‌کنند ایستادگی کند که اولا فرهنگ جهاد و خودکفایی را دارا باشد و ثانیا تفکر وابسته بودن و ستایش غرب و شرق را کنار بگذارد بعد از آن نوبت به مسئله اقتصاد و صنعت می رسد.

در مسئله صنعت نگاه شهید عظیمی بر این مبنا بود که باید در مواد پایه و اولیه مستقل شد و بعد سایر اجزا صنعتی را به وجود آورد. اول باید اجزا اصلی و پایه را ساخت که در انحصار چند شرکت خارجی در کل دنیاست و بعد باید بتوان سایر اجز را آماده کرد. در صورتی که این تفکر در سطح مدیران بالای صنعتی ما وجود ندارد و آنان صرفا به فکر سودزایی و نگاه پول‌محور به صنعت هستند و کشور اینگونه استقلال صنعتی پیدا نمی‌کند.

در حوزه اقتصادی نیز شهید عظیمی نگاهی که امروز بر اقتصاد چیره شده است، قبول نداشت. نگاه شهید عظیمی به فعالیت‌های اقتصادی و صنعتی، نگاه صرف به کارگر و کارفرما و... نبود. او می‌گفت نیروهای جوان با هم جمع شوند و یک کار جمعی را در پیش بگیرند. آن هم با نگاه شورایی و مشورتی، عدالت اجتماعی و خدمت‌گذاری اصل اساسی در نگاه ایشان بود. ایشان نگاه سودمحور و درآمدزایی صرف را درست نمی‌دانست. چون در نگاه سودمحور، فعالیت‌های اقتصادی تنها به سمت درآمدزایی می‌رود. در این دیدگاه، خدمات به مناطق محروم و اصل محرومیت‌زدایی و همچنین برقراری عدالت دیگر مسئله نیست و همین باعث میشود که پتانسیل‌های کشور شناخته نشده و استفاده نشود و کشور باز هم به آدرس‌های غربی‌ها که غلط است رو بیاورد.

شهید عظیمی اقتصاد فرمالیستی که در دانشگاه‌های ایران و جهان تدریس میشود را مانع اصلی پیشرفت میدانست. او نگاه اقتصادی جدید و خلاقی داشت که صرفا در عدد و رقم خلاصه نمی‌شد البته هرچند به دلیل مشکلات ساختاری شدید در کشور او نتوانست تمام آرمان‌هایش مخصوصا احیای دوباره جهادسازندگی را محقق کند؛ اما مسیری را ترسیم کرد تا نسل های آینده به کمک بازماندگان انقلابی جهاد سازندگی بتوانند به آن ارمان که همانا خودکفایی و پیشرفت کشور است برسند و کشور را از سیستم مدیریتی و اقتصادی و فرهنگی وابسته به غرب و شرق نجات دهند.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها