کد خبر: ۴۹۶۰۵
زمان انتشار: ۰۰:۰۱     ۲۷ فروردين ۱۳۹۱
«قلاده های طلا» نشان می دهد که یک فیلم می تواند با بهره بردن از دستمایه ها و مضامین سیاسی، بی آنکه اسیر ابتذال شود، جذاب باشد. انتخاب ژانر معمایی برای تعریف داستانی درباره فتنه سال 88 یک انتخاب هوشمندانه است.

بصیرت، ساخت فیلم سیاسی در سینمای ایران اگرچه مسبوق به سابقه است، اما هیچ گاه به عنوان یک جریان مشخص و هویتمند و آگاهانه نبوده است. یعنی طی ده ها سالی که هنر هفتم در ایران حیات یافته - به خصوص بعد از انقلاب- آثاری به شکل پراکنده با موضوع های سیاسی ساخته شده، اما این فیلم ها سوژه های متفاوتی داشته و هیچ گاه به یک جریان تبدیل نشده اند.

یکی از تبعات فرهنگی فتنه سال 88 تولد یک جریان جدید سینمایی است که می توان به صراحت آن را سینمای سیاسی دانست. این فیلم ها که حول وقایع پیش و پس از انتخابات اخیر ریاست جمهوری ساخته شده اند دارای هویت و مقصد و مقصود مشخصی هستند. سال گذشته فیلم هایی چون «پایان نامه»، «اخراجی ها3»، «گزارش یک جشن» و «خیابان های آرام» با دستمایه قرار دادن این بخش از تاریخ معاصر کشورمان ساخته شدند، اما هر یک از آنها به نوعی، هم از ناحیه ساختار و هم محتوا رنج می بردند.

آثاری که گرچه در برخی موارد جلوه هایی از احساس مسئولیت در قبال آگاه سازی جامعه و تعهد در قبال انقلاب را متبلور ساختند و نوید پا گرفتن جنبش ساخت فیلم سیاسی را دادند، اما به شدت نابالغ و کال بودند. این روند در سی امین دوره جشنواره فیلم فجر هم با نمایش چند فیلم سیاسی و شبه سیاسی ادامه یافت که همه آنها به غیر از یک اثر، حرف تازه ای برای گفتن نداشتند. آن استثنا هم فیلمی نبود جز «قلاده های طلا»؛ یک قیام سینمایی علیه اتاق فکر فتنه!

این فیلم یک گام رو به جلوی بلند در این عرصه محسوب می شود. برخلاف فیلم های دیگری که عنوان و لقب سیاسی را با خود یدک می کشند، «قلاده های طلا»، هم در بستر ساختار و روایتی برتر و قابل دفاع شکل گرفته و هم محتوایی افشاگر و مستند دارد. هرچند همه واقعیت های مربوط به فتنه را، به ویژه درباره سران و حامیان برجسته داخلی فتنه نمی گوید - مگر یک فیلم می تواند همه واقعیت های پیرامون یک موضوع را بگوید- اما ناگفته های جدیدی را در این زمینه برملا می سازد.آنچه مضمون «قلاده های طلا» را نسبت به سایر آثار سینمای ایران متفاوت کرده، نگاه حق طلبانه و در همان حال، منصفانه آن در قبال وقایع است. در عین نگاه خصمانه و معترضانه ای که نسبت به جاسوس ها و سرکرده های اغتشاشات دارد، رویکردی همدلانه و دلسوزانه را هم درباره عوامی که فریب فتنه گران را خوردند، نشان می دهد.

این فیلم، مسائل فتنه سال 88 را در دو محور روایت می کند. از یک طرف شاهد حیلت ها و طرح های گروه های معاند و برانداز هستیم که با دستور گرفتن از سازمان جاسوسی «ام آی 6» انگلیس، در پی آسیب زدن به کشورمان و ایجاد فتنه هستند. آنها در یک خانه تیمی گرد هم جمع می شوند و با رهبری یکی از مأموران ام آی6 برنامه های خود را اجرا می کنند. این خانه تیمی می تواند واقعی باشد و کارگردان آن را از خلال تحقیقاتش در اسناد و گزارش های واقعی خلق کرده باشد، اما به جز این، کارکردی استعاره گونه هم دارد. به این معنی که فتنه سال 88 محصول تلاش های همه فرقه ها و گروهک های ضدنظام معرفی می شود و آنها با وجود همه اختلافات و تعارضات شان، در آن هنگامه متحد شدند و با رمز «تقلب بزرگ» فتنه را دامن زدند، به طوری که در آن خانه تیمی؛ منافقین، مارکسیست ها، سلطنت طلب ها، همجنس گراها، عوامل سفارت انگلیس و ... حضور داشتند.

اما وجه دیگر فیلم، روایتی است از یک تیم وزارت اطلاعات که در تقابل با خانه تیمی مذکور دیده می شوند. فیلم «قلاده های طلا» در این بخش از روایت خود به نوعی به نیروهای درون نظام از نفوذ عوامل دشمن و مسائلی که منجر به تعلل در مبارزه با فتنه می شود، هشدار می دهد.«قلاده های طلا» نشان می دهد که یک فیلم می تواند با بهره بردن از دستمایه ها و مضامین سیاسی، بی آنکه اسیر ابتذال شود، جذاب باشد. انتخاب ژانر معمایی برای تعریف داستانی درباره فتنه سال 88 یک انتخاب هوشمندانه و مناسب است، چون این ژانر، قابلیت بهتری برای بیان روایت های سیاسی و جاسوسی و همچنین ایجاد تعلیق و هیجان سینمایی دارد.

این فیلم اغلب لحظاتش در التهاب و تعلیق می گذرد. ریتم و شیوه بازیگری و موسیقی متن و سایر اجزای فیلم یک کل هماهنگ را ایجاد کرده اند که تا پایان، مخاطب را با فیلم درگیر می کند. علاوه بر این، توانایی فیلم در خلق موقعیت های واقعی، تحسین برانگیز است. صحنه درگیری ها و اغتشاشات خیابانی، در حالی که بازسازی شده هستند، اما با تصاویر مستندی که از این وقایع باقی مانده چندان تفاوت ندارند.«قلاده های طلا» به یک سری ضعف و اشکال هم مبتلا است که البته نتوانسته اند کل فیلم را تحت الشعاع قرار دهند. مثل ضعف در شخصیت پردازی و نبود فراز و فرودهای روایی در فیلمنامه که البته قوت کارگردانی آن را پوشش داده است. از اینها گذشته، کراهت خرابکارها اغراق آمیز است. مثلاً یکی از آنها همجنس باز است، دیگری از فرط عصبی بودن دائم داد و بیداد می کند و ...

در مجموع اینکه «قلاده های طلا» یک دستاورد تازه و امیدبخش برای سینمای کشورمان به حساب می آید. این فیلم را باید مقدمه ای برای تولید آثار سیاسی خوش ساخت و بیدارکننده بیشتری در این عرصه قرار داد؛ آثاری که می توانند هم پویایی و تنوع و زیبایی را در هنر هفتم ما افزایش بخشند و هم موجب بالا رفتن سطح آگاهی جامعه شوند.

*حسین کارگر

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها