مذاکره، مذاکره و ناگهان جنگ حلب!
به گزارش پایگاه 598، خبرگزاری «حوزه» روایت زیر را از کتاب «بحارالانوار» منتشر میکند.
رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله:
یا أَبَاذَرٍّ جَعَلَ اللَّهُ جَلَّ ثَنَاؤُهُ قُرَّةَ عَیْنِی فِی الصَّلَاةِ وَحَبَّبَ إِلَیَّ الصَّلَاةَ کَمَا حَبَّبَ إِلَی الْجَائِعِ الطَّعَامَ وَ إِلَی الظَّمْآنِ الْمَاءَ وَ إِنَّ الْجَائِعَ إِذَا أَکَلَ شَبِعَ وَ إِنَ الظَّمْآنَ إِذَا شَرِبَ رَوِیَ وَأَنَا لَا أَشْبَعُ مِنَ الصَّلَاةِ.
ای ابوذر! خداوند فراستایش، نور چشم مرا در نماز قرار داده است و مرا چنان علاقه مند به نماز ساخته که گرسنه را علاقهمند به غذا و تشنه را علاقهمند به آب؛ البته محبت گرسنه و تشنه به غذا و آب موقت است اما من از نماز سیری ندارم.
بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۸۰