کد خبر: ۵۲۸۳۰۹
زمان انتشار: ۱۱:۵۳     ۲۱ مرداد ۱۴۰۲
بخش اول؛ میراثی که در خطر است!
حجت السلام شمس‌اللهی: ما حسینی را که صرفا یکسری مفاهیمِ احساسی شاعرانه باشد ولی حقیقت معرفت و حرکت حضرت سیدالشهداء را انتقال ندهد، نمی‌شناسیم.

به گزارش سرویس فرهنگی پایگاه خبری 598؛ قرن‌هاست که ایران در ماه‌های محرم و صفر سیاه‌پوش است.از صده‌های گذشته تاکنون مردم ایران ایام عزاداری آقا اباعبدالله‌الحسین را به سوگواری می‌نشینند. طبق برخی از اسناد و مدارک حداقل قدمت عزاداری ایرانیان برای حضرت سیدالشهداء به دوره سلجوقیان برمی‌گردد. ملکشاه سلجوقی در اقدامی قابل ذکر به زیارت کاظمین، نجف و کربلا می رود و یکی از دانشمندان اسلامی درباره حادثه جانکاه عاشورا و  مظلومیت امام حسین (ع) و اهل بیت  مرثیه سرایی می کند. ملکشاه تحت تاثیر این مرثیه و مظلومیت ائمه قرار گرفته و به مرثیه می پردازد و مخالفتی با برگزاری عزاداری ندارد.

فرهنگ عزاداری و سوگواری ایرانیان آنچنان غنی و پرمفهوم بوده که حتی قوم خونریز مغول را تحت تاثیر قرار داده و آنان را وادار به اصلاح می‌گرداند بطوریکه باعث مسلمان شدن برخی از پادشاهان آن قوم و رسمیت پیدا کردن مذهب تشیع در آن دوره می‌شود. احداث گنبد سلطانیه باهدف انتقال مرقد امام حسین علیه السلام توسط الجایتو (سلطان محمد خدابنده) نیز از دیگر موارد ارادت به حضرت اباعبدالله‌الحسین علیه السلام است.

مردم ایران حتی در زمانه طاغوت که با دستور رضاخان در سال 1315 مراسم عزاداری آقا سیدالشهداء ممنوع شد، دست از  سوگواری و گریه بر مصائب ابی‌عبدالله برنداشتند. در دوره محمدرضا پهلوی نیز که هیئت‌های عزاداری زیر فشار شدید حکومت قرار داشت و فشار حکومت برای تعطیلی هیئات و دستگیری برپاکنندگان عزای امام حسین وجود داشت، مردم کوتاه نیامدند و به قیمت جان خود مجالس عزاداری امام حسین را برگزار کردند.

حال به برکت انقلاب اسلامی امروز عزاداری آقا اباعبدالله الحسین با گذشت قرن‌ها و انتقال سینه به سینه این مفهوم به نسل حاضر، تبدیل به یک فرهنگ شده است. فرهنگی که رنگ و بویش، آوا و نوایش، برپایی و اداره‌اش، همه و همه تبدیل به یک میراث شده؛ میراثی که مغفول مانده و کمتر کسی نگران دستخوش تغییر قرار گرفتن این میراث غنی در عصر حاضر است.

در شب‌های اخیر میثم مطیعی مداح اهل بیت علیهم السلام در جریان مراسمات مذهبی نسبت به تغییر سبک آواها و نواها در مداحی و تبدیل مداحی به ترانه هشدار داد و صحبتی بیان کرد: «هیئت‌ها را کنسرت نکنید»

صحبت‌های مطیعی در شبکه‌های اجتماعی بازتاب‌های زیادی پیدا کرد و بعضا واکنش دیگر مادحین را که شاید روی صحبت مطیعی بوده باشند را نیز درپی داشت.

از این رو در این مطلب خبرنگار 598 در مصاحبه با حجت السلام و المسلمین عبدالصالح شمس‌اللهی به این موضوع پرداخته تا ابعاد اظهارات اخیر مادحین اهل بیت روشن شود. جحت الاسلام شمس‌اللهی در این گفتگو بیان کرد:

جریان معرفتی شیعه در طول تاریخ ابزارهایی را برای انتقال مفاهیم و روحیات همچون جهاد، شهادت، نوع دوستی، خدمت به خلق و سایر صفات و روحیات حسنه دیگر انتخاب کرده است؛ یک نمونه از خروجی ابزارهایی را که اختیار کرده شده «مداحی». بگونه‌ای که  شعر و سبک و بیان در کنار هم قالبی به اسم «مداحی» را درست کرده است.

اگر مداحی‌ها از قالب خود خارج شده و دیگر آن مفاهیم و روحیات بلند را منتقل نکرده یا بصورت سطحی منتقل کنند که ماندگاری نداشته باشند، عملا می‌توانیم بگوییم که هیئت و مداحی تبدیل به چیزی شده که خاصیت اصلی خودش را از دست داده است. به عنوان مثال؛ یک بخش مهم مداحی شعر است. شعرهای قدیمی و حتی برخی از شعرهای جدیدی که بعضا عزیزان می‌خوانند چه مفاهیم بلندی را منتقل میکنند اما در مقابل بعضی دیگر از شعرهایی که درحال حاضر خوانده می‌شود چه مفاهیمی منتقل می‌شود؟!

مفهومی که از شعر «بزرگ فلسفه قتل شاه دین این است/که مرگ سرخ به از زندگی ننگین است» منتقل می‌شود با مفهوم شعری همچون «مرا به لاک سیاه همان زنی/که پشت دسته‌های عزا می‌رود ببخش»، چقدر متفاوت است! شما ببینید که بین این دومفهوم زمین تا آسمان فاصله است! یکی درحال اباحه‌گری و توجیه گناه است اما دیگری روحیه شهادت و عزت را منتقل می‌نماید. فلذا اگر مراقبت نکنیم میراثی که به ما رسیده، به مرور زمان از بین می‌رود.

البته ممکن است که این مفاهیم، زبان بروزتری برای انتقال را پیدا کند ولی باید حواسمان باشد که امام حسین تبدیل به یک شخصیت «شاعرانه» نشود. امام حسین آنی هست که در کربلا فریاد زده «ألا وَإنَّ الدَّعيَّ ابنَ الدَّعيِّ قَد رَكَّزَ بَينَ اثنَتينِ بَينَ السُلَّهِ وَالذِلَّةِ وَهَيهاتَ مِنّا الذِلَّةُ»؛ ما باید این قرائت از امام حسین علیه السلام را منتقل کنیم. این قرائت همان قرائت امام خمینی است.

برخی خجالت می‌کشند و یا می‌ترسند که بلند بگویند اما بنده به صراحت و با صدای بلند می‌گویم که من به امام حسین با قرائت خمینی مومن هستم و به حسین با هر قرائت دیگری کاملا بیگانه‌ام.

ما حسینی را که صرفا یکسری مفاهیمِ احساسی شاعرانه باشد ولی حقیقت معرفت و حرکت حضرت سیدالشهداء را  انتقال ندهد، نمی‌شناسیم. ما ابالفضل العباسی را می‌شناسیم که در وسط میدان فریاد سر می‌دهد «والله ان قطعتموا یمینی انی احامی ابدا عن دینی» به این معناکه اگر دستانم را هم قطع کنید والله از دین خدا دست بر نمی‌دارم. ما  این قرائت از حضرت ابالفضل علیه السلام را می‌شناسیم و نسبت به آن ابالفضلی که آقایان درباره‌اش گفتند «رقاصم و رقاصم، رقاصه عباسم» بیگانه‌ایم و نمی‌دانیم که چه کسی هست؟

امام حسینی که برخی آقایان معرفی می‌کنند امام حسین سکولاری است که هیچ خاصیتی جز گریه کردن برایش مترتب نیست؛ امام حسینی که در مقابل ظلم و استکبار نمی‌ایستد؛ مجلسی که مرگ بر اسرائیل ندارد؛ مجلسی که همه‌اش صلح کل است؛ مجلس صوفیانه و درویشانه‌ای است که در مسیر امام حسین واقعی نیست!

لذا به نظرم این مفاهیم باید با آن نواها احیا شود. فلذا علیرغم این مباحث اگر هیئات و مداحی‌های ما به سمتی رفت که همین سرودها و... رواج پیدا کند، اگرچه خللی به دستگاه سیدالشهداء وارد نمی‌کند اما این دوستان به مرور زمان از این دم و دستگاه حذف می‌شوند کمااینکه آقایی که اول انقلاب با مداحی عمه بابایم کجاست گریه میکردیم اما الان باید بابت آهنگ رئیس برایش متاسف باشیم!

ادامه در بخش دوم...

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۱
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها