کد خبر: ۵۴۴۸۶۶
زمان انتشار: ۱۹:۱۲     ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۴
یادداشت سیاسی تحلیلی:
در معماری پیچیده نظام جمهوری اسلامی ایران، سیاست خارجی همواره حوزه‌ای حساس و چندلایه بوده است. با این حال، مصاحبه‌های اخیر علی شمخانی، ، بار دیگر این پرسش اساسی را برجسته کرده است که چرا یک مقام امنیتی-راهبردی به جای نهادهای رسمی دیپلماتیک مانند وزارت خارجه یا سخنگوی شورای عالی امنیت ملی، پیشگام اعلام مواضع می‌شود؟
چرا شمخانی پیشگام موضع‌گیری می‌شود؟ / بررسی نقش‌های موازی در دیپلماسی ایران و پیامدهای آن

سرویس سیاسی پایگاه خبری تحلیلی ۵۹۸-محمد مهدی بهداروند/ در معماری پیچیده نظام جمهوری اسلامی ایران، سیاست خارجی همواره حوزه‌ای حساس و چندلایه بوده است. با این حال، مصاحبه‌های اخیر علی شمخانی، ، بار دیگر این پرسش اساسی را برجسته کرده است که چرا یک مقام امنیتی-راهبردی به جای نهادهای رسمی دیپلماتیک مانند وزارت خارجه یا سخنگوی شورای عالی امنیت ملی، پیشگام اعلام مواضع می‌شود؟ آیا این نشان‌دهنده یک تغییر ساختاری در مدیریت سیاست خارجی است، یا بازتابی از تنش‌های درونی در تعیین خط‌مشی کلان؟

 ۱. شمخانی کیست و چرا سخن او وزن ویژه‌ای دارد؟

علی شمخانی، به عنوان دبیرسابق شورای عالی امنیت ملی، در قلب تصمیم‌گیری‌های امنیتی و راهبردی ایران قرار دارد. اما برخلاف انتظار، او در سال‌های اخیر حضوری پررنگ در عرصه عمومی داشته و گاه مواضعی را مطرح می‌کند که حتی از سخنان وزیر خارجه نیز صریح‌تر و گاهی تهاجمی‌تر است. برای مثال، در موضوع مذاکرات هسته‌ای یا روابط با آمریکا، او بارها خطوط قرمزی را تعیین کرده که بعدها توسط دیگر مقامات تکرار یا تعدیل شده است. این جایگاه دوگانه—هم به عنوان یک مقام امنیتی و هم به عنوان یک چهره رسانه‌ای—این گمانه را تقویت می‌کند که آیا شمخانی به طور رسمی مأموریت یافته تا نقش یک "سخنگوی غیررسمی ولی تأثیرگذار" را ایفا کند؟

 ۲. چرا وزارت خارجه و شورای عالی امنیت ملی کمتر سخن می‌گویند؟

وزارت امور خارجه به عنوان نهاد رسمی دیپلماسی ایران، معمولاً مواضع محتاطانه‌تری اتخاذ می‌کند و ترجیح می‌دهد در چارچوبی استاندارد و دیپلماتیک حرکت کند. اما وقتی شمخانی با صراحت از "شروط ایران برای بازگشت به برجام" یا "واکنش سخت به تحریم‌ها" سخن می‌گوید، این سؤال پیش می‌آید که آیا وزارت خارجه از این اظهارات حمایت می‌کند یا مجبور به پذیرش آن‌ها پس از بیان است؟

از سوی دیگر، شورای عالی امنیت ملی به طور سنتی نهادی غیرعلنی است و سخنگوی رسمی آن معمولاً در حد اطلاع‌رسانی کلی فعالیت می‌کند. اما وقتی علی شمخانی عضو این شورا شخصاً وارد میدان می‌شود و مواضعی را مطرح می‌کند که مستقیماً بر روابط بین‌المللی ایران تأثیر می‌گذارد، آیا این نشان‌دهنده ضعف در ساختار ارتباطی نظام است یا یک استراتژی عمدی برای ارسال پیام‌های چندلایه به طرف‌های خارجی؟

۳. آیا این رویکرد، یک تاکتیک حساب‌شده است؟

برخی تحلیلگران معتقدند که اظهارات شمخانی بخشی از یک "دیپلماسی فشار حداکثری" است—یعنی ایران از طریق بیانات تند و غیرمنتظره، می‌کوشد طرف‌های مقابل (به ویژه آمریکا و اروپا) را به واکنش وادارد و فضای مذاکره را به نفع خود تغییر دهد. این روش گاهی در روان‌شناسی سیاسی به عنوان "شوک درمانی دیپلماتیک" شناخته می‌شود، جایی که یک مقام غیردیپلماتیک (مانند شمخانی) مواضعی را مطرح می‌کند که اگر از زبان وزیر خارجه بیان شود، ممکن است هزینه‌بردار باشد.

اما سؤال اینجاست: آیا این تاکتیک تاکنون موفق بوده است؟

- در برخی موارد، مانند افزایش اهرم‌های چانه‌زنی در مذاکرات هسته‌ای، این روش ممکن است مؤثر واقع شده باشد.

- اما در موارد دیگر، مانند تنش‌های منطقه‌ای، این اظهارات گاهی باعث سردرگمی متحدان ایران (مانند روسیه و چین) شده و فضای بین‌المللی را علیه تهران سخت‌تر کرده است.

۴. آیا چندصدایی در سیاست خارجی ایران عمدی است؟

یک نظریه این است که حاکمیت عمداً اجازه می‌دهد تا صداهای مختلفی در سیاست خارجی شنیده شود—از مواضع دیپلماتیک وزارت خارجه گرفته تا بیانات تهاجمی شمخانی و گاه مواضع میانه‌روتر مقامات دیگر. این تنوع ممکن است به دلایل زیر باشد:

- آزمون واکنش‌ها: ایران گاهی از طریق اظهارات مختلف، پاسخ جامعه جهانی را می‌سنجد و سپس موضع نهایی خود را تنظیم می‌کند.

- انعطاف‌پذیری در مذاکرات: اگر یک موضع تند با مقاومت روبرو شود، مقامات دیگر می‌توانند با لحنی ملایم‌تر وارد شوند و وانمود کنند که "خط‌مشی تعدیل شده است."

- کنترل بازی داخلی: گاهی این چندصدایی نشان‌دهنده رقابت بین جناح‌های مختلف درون نظام است، به طوری که هر گروه سعی می‌کند از طریق اظهارات عمومی، وزن خود را در تعیین سیاست‌ها افزایش دهد.

 ۵. پیامدهای احتمالی این روش چیست؟

- کاهش اعتبار دیپلماتیک ایران: وقتی مواضع رسمی از زبان نهادهای غیررسمی بیان می‌شود، این تصور ایجاد می‌شود که ایران فاقد یک استراتژی منسجم است.

- سردرگمی بازیگران بین‌المللی: طرف‌های خارجی ممکن است به جای تمرکز بر پیام‌های وزارت خارجه، به دنبال تحلیل سخنان شمخانی باشند، که این امر می‌تواند مذاکرات را پیچیده‌تر کند.

- افزایش تنش‌های غیرضروری: برخی از اظهارات تهاجمی ممکن است فضای گفت‌وگو را تخریب کند، حتی اگر هدف اولیه تقویت موضع چانه‌زنی بوده باشد.

 ۶. آیا زمان بازتعریف نقش‌ها در دیپلماسی ایران فرا نرسیده است؟

اگر نظام به دنبال یک دیپلماسی پیش‌بینی‌پذیر و مؤثر است، باید یکی از این دو راه را انتخاب کند:

۱. تمرکزگرایی در اظهارات: وزارت خارجه و سخنگوی شورای عالی امنیت ملی باید تنها مراجع رسمی بیان مواضع باشند تا از پراکندگی پیام جلوگیری شود.

۲. **شفاف‌سازی نقش‌ها: اگر شمخانی به عنوان یک "سخنگوی استراتژیک" عمل می‌کند، این موضوع باید به طور رسمی اعلام شود تا طرف‌های خارجی و داخلی بدانند که سخنان او در چه سطحی از تصمیم‌گیری قرار دارد.

 نتیجه‌گیری: آیا شمخانی جای خالی یک دیپلماسی منسجم را پر می‌کند؟

اظهارات شمخانی می‌تواند نشان‌دهنده دو سناریو باشد:

- سناریوی اول: نظام به دلایلی (مانند عدم اعتماد کامل به وزارت خارجه یا تمایل به استفاده از اهرم‌های امنیتی در دیپلماسی) ترجیح می‌دهد که مواضع خود را از طریق چهره‌ای مانند او منتقل کند.

- سناریوی دوم: این اظهارات بازتابی از رقابت درونی بین نهادهای تصمیم‌گیر است، به طوری که شمخانی سعی دارد نقش خود را در سیاست‌گذاری خارجی پررنگ‌تر کند.

در هر صورت، اگر ایران خواهان یک دیپلماسی کارآمد و کم‌هزینه است، باید از این پراکندگی جلوگیری کند. یا وزارت خارجه باید محور اصلی ارتباط با جهان باشد، یا اگر قرار است شمخانی سخنگوی سیاست‌های کلان باشد، این نقش باید شفاف و رسمی اعلام گردد. ادامه وضعیت فعلی تنها به بی‌ثباتی در روابط خارجی و کاهش اعتبار دیپلماتیک ایران می‌انجامد..

 

 

 

 

 

 

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها
نیازمندیها
09107726603 تماس یا پیام در پیام رسان های ایتا و تلگرام