
به گزارش پایگاه خبری 598، هفتاد و دو سال از کودتای ننگین ۲۸ مرداد میگذرد و در این مدت البته تحلیل و نظرهای مختلفی درباره این واقعه مهم ارایه شده و کتب و مقالات متعددی نیز به زیور طبع آراسته شده اما همچنان این روز مهم در تاریخ معاصر کشورمان، سرشار از درسها و عبرتهاست
اسنادی که در خصوص این کودتا سالها بعد از سوی سازمان جاسوسی آمریکا و انگلیس تحت عنوان اسناد از طبقه بندی خارج شده، انتشار یافت به وضوح ثابت کرد که قدرت های سلطه گر برخلاف ژست های نمادین و دروغین خود با اهداف خاص و برنامهریزی شده در جهت تسلط بر ایران به شکل مستقیم در این کودتا دست داشته اند.
به هر صورت آنچه قابل توجه است این که کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲، نقطه عطفی در تاریخ معاصر ایران به شمار می رود، چه آن که این رویداد تلخ، سبب سقوط حکومت ملی ایران و استمرار رژیم استبداد سلطنتی شد و از سوی کشورهای مستکبر فشار مضاعفی بر ملت ایران وارد آمد که تا سال ها آثار آن در عرصه های فرهنگی، سیاسی و اقتصادی بر جای ماند.
سوء استفاده دشمن از اختلافات داخلی
آنچه مسلم است این که دکتر مصدق و آیت الله کاشانی، دو عنصر غیروابسته به بیگانه با طرز تفکرهای متفاوت بودند. مرحوم آقای کاشانی معتقد به مبارزه بر اساس اندیشه اسلامی بود، اما مصدق با همه مسائل، بدون توجه به معیارهای اسلامی، برخوردی سیاسی داشت. محمد مصدق که با حمایت و همراهی آیت الله کاشانی به نخست وزیری ایران رسیده بود، تا پیش از واقعه سی تیر سال ۱۳۳۱، به توصیه ها و دیدگاه های ایشان توجه ویژه داشت. مصدق پس از این قیام خونین که با رهبری حکیمانه آیت الله کاشانی و فداکاری های ملت ایران دوباره به زمامداری رسید، روش دیگری در پیش گرفت و در نهایت از روحانیت و توده ملت فاصله گرفت و شد آنچه که در تاریخ این مرز و بوم در رابطه با این قضیه شکل گرفت.
نکته تأسفبار این که دکتر مصدق با طرح شعار جدایی دین از سیاست، به صراحت از مداخله علما در امور سیاسی اظهار نارضایتی می کرد. بدین ترتیب، در دولت وی، محدودیت های آیت الله کاشانی بیش از پیش شد تا جایی که مطبوعات بی شرمانه به او توهین کردند و گروه هایی از اراذل و اوباش، به خانه اش هجوم بردند. این در حالی است که مرحوم آیت الله کاشانی و علما در ابتدای نهضت ملی شدن نفت، حامی جدی مصدق در پیگیری حقوق ملت ایران بودند اما به تدریج شرایطی پیش آمد که نتیجه آن موفقیت کودتاگران و اوباش داخلی در سرنگونی دولت ملی شد.
پیگیری اهداف سلطه گرانه آمریکا در جریانات بعد از کودتا
البته در عین حال باید توجه داشت که آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد و حمایت از تداوم سلطنت مستبدانه پهلوی، اهداف بلند مدتی را برای استمرار نفوذ خود در منطقه و از جمله ایران به عنوان ژاندارم منطقه مدنظر داشت، کما این که برخی نظریه پردازان نیز بیان داشتهاند که انگیزه اصلی از طراحی کودتا در ایران فراهم سازی زمینه تثبیت منافع شرکتهای نفت آمریکایی در ایران بوده است.
البته نه فقط کودتای ۲۸ مرداد، بلکه سیاهه اقدامات زورگویانه و قهرآمیز ایالات متحده و طراحی توطئههایی نظیر مداخله نظامی شکست خورده در طبس و کودتای نافرجام «نقاب» بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ثابت کرد که سردمداران کاخ سفید، سیاست براندازی را همچنان بهعنوان راهبرد اصلی خود برای توسعه نفوذ در منطقه حفظ کرده و این سیاست مختص ایران نیست. البته با این تفاوت کهآمریکا برای نفوذ در ایران تلاشهای بسیاری داشته که از جمله شاخص ترین آن ها، طراحی و اجرای کودتای ۲۸ مرداد بوده است.
اعتراف اوباما به دخالت آمریکا به اجرای کودتا
باراک اوباما، رییس جمهور سابق آمریکا سال ۲۰۰۹ میلادی طی سخنرانی در دانشگاه قاهره به شکلی صریح و بیپرده، به نقش این کشور در کودتای سال ۳۲ که منجر به سقوط دولت ملی دکتر مصدق و تحکیم پایههای قدرت شاه در ۲۵ سال بعد از آن شد، اعتراف کرد.
جالب این که تنها رئیس جمهور سیاهپوست آمریکا همچنین سال ۲۰۱۳ میلادی در سخنرانیاش در مجمع عمومی سازمان ملل متحد بار دیگر دخالت آمریکا در ایران را تایید کرد.
او همچنین در کتابش با عنوان "جسارت امید" که در سال ۲۰۰۶ میلادی و در دوره سناتوریاش نگاشته به کودتای ۲۸ مرداد اشاره کرده و این اقدام را به عنوان نشانهای از مداخلات بیش از حد دولت آمریکا در امور داخلی دیگران دانسته است.
البته باید توجه داشت که خصومتورزی آمریکا علیه ایران هیچگاه متوقف نشد و تجربه تاریخی نشان می دهد که پایان ناپذیر است کما این که در دهه های اخیر نیز به بهانه های مختلف، خباثت های خود علیه منافع ملی ایرانیان را تکرار کرده و هر یک از این ماجراجوییها سندی از تجاوزگری و لکهننگی در تاریخ سیاست خارجی آمریکا است.
جالب این که"برنی سندرز"، نماینده حزب دموکرات چندی پیش در گفتگو با شبکه "سیانان" درباره مداخله آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد بیان داشت: "سرنگونی (مصدق) نخست وزیر انتخاب شده طی فرایند دموکراتیک در ایران، فاجعه بود؛ بنابراین، تصور نمیکنم آمریکا به لحاظ قانونی یا اخلاقی حق داشته باشد دولتها را سرنگون کند و این تلاشها اغلب نتیجه عکس داشته و بیثباتی بسیاری را در مناطق مختلف به بار آورده است".
دشمنیِ همیشگی آمریکا با ایران مستقل و قوی
به اذعان بسیاری از تحلیلگران منصف و آگاه عرصه بین الملل، آمریکا به هیچ وجه نمی خواهد که ایران اسلامی بهعنوان یک کشور مستقل مانع از پیشروی سیاستهای سلطه جویانه آمریکا در منطقه شود، کما این در حال حاضر نیز تهدیدها و جنگ افروزی های دولت ترامپ مؤید همین حقیقت است و جنگ ۱۲ روزه نیز ثابت کرد که مشکل آمریکا و سگ هارش اسرائیل، ایران مستقل، قوی و مردمی است.
اهمیت واقعه ۲۸ مرداد از این روست که جدای از اهداف سیاسی طراحان اصلی کودتا، ماهیت واقعی آمریکا را برای ملت ایران آشکار نمود و از این دیدگاه بهعنوان نقطه عطفی در مداخلات بیگانگان در تاریخ ایران به ثبت رسیده است.
با این حال آن چه مهم ترین درس عبرت از این واقعه است این که هیچ گاه نباید به بیگانه تکیه کرد و از مکر و حیله مستکبرانی همچون سران آمریکا غافل بود و از سوی دیگر، مراقب جریان سازی سینه چاکان دشمن در صفوف ملت بود.