
به گزارش سرویس سیاسی پایگاه خبری 598، گزارش روزنامه شرق درباره وضعیت آسیبدیدگان جنگ ۱۲ روزه، که ظاهراً با هدف برجستهسازی رنج مردم و آوارگی آنها پس از تخریب خانهها نوشته شده، در واقع ابزاری برای القای حس ناامیدی در جامعه به نظر میرسد. این گزارش با تمرکز افراطی بر مشکلات فردی چند خانواده سعی دارد کل تصویر جنگ را به یک فاجعه انسانی غیرقابل جبران تبدیل کند، در حالی که عمداً زمینه اصلی این درگیری را نادیده میگیرد: این جنگ نه یک تهاجم بیدلیل، بلکه دفاع مشروع ایران در برابر تهدیدات خارجی بود که اگر انجام نمیشد، عواقب بدتری برای امنیت ملی به بار میآورد. جنگ هرگز خوب نیست و هیچکس انکار نمیکند که تلفات و خسارات آن تلخ است، اما شرق با این روایت، مشکلات عدهای را بهانهای برای زیر سؤال بردن اصل دفاع قرار میدهد، گویی که مقاومت در برابر تجاوز خارجی یک اشتباه بوده و باید با تسلیم یا مذاکره جایگزین شود – رویکردی که دقیقاً با منافع جریانهای غربگرا همخوانی دارد.
در واقع، این گزارش بخشی از یک کمپین رسانهای بزرگتر است که توسط رسانههایی مانند شرق پیش برده میشود، جایی که آمار کشتهها دستکاری میشود تا نظامیان و وابستگان به برنامههای دفاعی را به عنوان "مردم عادی" جا بزنند و حس فروپاشی ایجاد کنند. برای مثال، شرق بدون اشاره به اینکه بیش از ۸۰ درصد کشتهها نظامی بودهاند، روایتی احساسی میسازد تا جنگ را یک "فاجعه برای غیرنظامیان" نشان دهد، در حالی که واقعیت این است که مدیریت بحران در آن ۱۲ روز – از تأمین نیازهای اساسی تا حفظ ثبات اقتصادی – نشاندهنده قدرت و انسجام نظام بود و هیچ کمبود جدیای احساس نشد. این رویکرد نه تنها جنگهراسی را ترویج میکند، بلکه مشکلات واقعی مردم – مانند تأخیر در پرداخت خسارات یا ناکارآمدی برخی ادارات – را بهانهای برای حمله به اصل مقاومت میکند، گویی که اگر جنگ نمیبود، همه چیز گل و بلبل بود. اما فراموش نکنیم که این جنگ بخشی از نبرد راهبردی علیه رژیم صهیونیستی بود که هیمنه آن را در هم شکست و بازدارندگی ایران را تقویت کرد؛ حالا جریانهایی سعی دارند این پیروزی را وارونه جلوه دهند تا جامعه را شرطی کنند که "مذاکره با آمریکا تنها راه است" – ادعایی که تجربه شکست برجام آن را رد میکند.
علاوه بر این، گزارش شرق با نادیده گرفتن نقش شهرداری و تلاشهای محلی برای اسکان موقت در هتلها و پرداخت ودیعهها، همه چیز را به "رها کردن مردم" نسبت میدهد، در حالی که همین اقدامات نشاندهنده حمایت سیستماتیک است – هرچند ممکن است ناکافی باشد. این مشکلات اداری وجود دارند، اما نسبت دادن آنها صرفاً به "عواقب جنگ"، بخشی از عملیات روانی برای القای بنبست است. مستأجران و صاحبخانهها فلج شدهاند؟ بله، اما این فلجشدگی نه ناشی از جنگ به تنهایی، بلکه از ضعفهای ساختاری پیشین است که دشمنان خارجی – مانند رژیم صهیونیستی – دقیقاً روی آنها سرمایهگذاری کردهاند تا ثبات داخلی را برهم بزنند.
در نهایت، جنگ خوب نیست، اما دفاع، مقدس است؛ گزارشهایی مانند این، با تمرکز بر رنج بدون زمینه، فقط به نفع کسانی تمام میشود که میخواهند مقاومت را تضعیف کنند و جامعه را به سمت انفعال بکشند. نیاز به ساختارهای حمایتی بهتر برای آسیبدیدگان وجود دارد، اما این نباید بهانهای برای جنگهراسی شود.