
به گزارش سرویس سیاسی پایگاه خبری 598، حضور رئیسجمهور کشورمان در هشتادمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد، آن هم در شرایطی که تنها سه ماه از جنگ ۱۲ روزه تحمیلی علیه ایران گذشته است، فرصتی تکرارنشدنی برای رسواسازی آمریکا و رژیم صهیونیستی است. این تریبون جهانی باید محلی باشد برای یادآوری خیانتهای ترامپ به تعهد ایران به دیپلماسی، افشای حمایت آشکار غرب از جنگ اسرائیل علیه ایران و نشان دادن بیاعتباری مدیرکل سیاسی کار آژانس که آینده خود را در گرو خوشخدمتی به آمریکا میبیند. آقای پزشکیان نباید این فرصت تاریخی را با سخنانی خنثی و کلیشهای از دست بدهد.
حضور و سخنرانی رئیسجمهور کشورمان در هشتادمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد، آن هم در شرایطی که تنها سه ماه از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه علیه ایران میگذرد، به هیچ وجه یک رویداد عادی یا تکراری محسوب نمیشود. این حضور، فرصتی استثنایی برای جمهوری اسلامی است تا در بالاترین سطح دیپلماتیک، حقیقت را فریاد بزند، نقاب از چهره قدرتهای مدعی حقوق بشر بردارد و افکار عمومی جهان را با ماهیت واقعی ایالات متحده آمریکا و رژیم صهیونیستی آشنا سازد. چنین فرصتی اگر با صراحت، شجاعت و درایت همراه شود، میتواند معادلات تبلیغاتی و رسانهای غرب را در سطحی جهانی به هم بریزد.
جنگ ۱۲ روزهای که در سه ماه گذشته به ایران تحمیل شد، تنها یک حمله نظامی محدود نبود. این جنگ، یک پروژه تمامعیار برای آزمودن اراده جمهوری اسلامی، تحت فشار قرار دادن ملت ایران و ارسال پیامی به منطقه بود. در این جنگ، صدها غیرنظامی بیگناه شهید شدند و حتی مراکز هستهای ایران که تحت نظارت مستقیم آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار داشتند، هدف حمله قرار گرفتند. آنچه بیش از همه مایه حیرت شد، سکوت مرگبار مدعیان حقوق بشر و کشورهای غربی بود.
رئیسجمهور کشورمان باید این سکوت شرمآور را در تریبون سازمان ملل رسوا کند. باید روشن سازد که چگونه جهان مدعی آزادی و دموکراسی، در برابر نقض آشکار قوانین بینالمللی و جنایات جنگی اسرائیل و حامی اصلیاش آمریکا، عملاً چشمها را بسته و وجدانها را به خواب برده است. اگر این واقعیتها در چنین سطحی بیان نشود، بار دیگر غرب موفق خواهد شد روایتهای دروغین خود را بر افکار عمومی جهان تحمیل کند.
این واقعیت باید در سازمان ملل با صراحت بیان شود. هرچه ایران صادقانهتر در مسیر دیپلماسی پیش رفت، دشمنان مصممتر و بیپرواتر شدند. از همینروست که امروز زمان آن رسیده است تا به جهان گفته شود بازی مذاکرهای که آمریکا طراحی میکند چیزی جز یک عملیات فریب برای پنهان کردن فشار و جنگ نیست. این حقیقت باید بار دیگر در سطح جهانی فریاد زده شود تا کسی نتواند فردا بگوید ایران نسبت به ماهیت واقعی آمریکا بیاطلاع بود.
پرسش جدی اینجاست: وقتی کشوری مانند آمریکا آشکارا از قوانین بینالمللی تخطی میکند و سازمان ملل را به گروگان سیاستهای خود میگیرد، چه لزومی دارد که این نهاد جهانی همچنان در خاک ایالات متحده باقی بماند؟ آیا زمان آن نرسیده است که اعضای سازمان ملل برای انتقال مقر به کشوری بیطرف و مستقل تصمیمگیری کنند تا شأن و اعتبار این نهاد دوباره احیا شود؟