
به گزارش سرویس سیاسی پایگاه خبری 598-دکتر محمد مهدی بهداروند/ ایران امروز در نقطهای ایستاده است که گذشته و آیندهاش بهشدت به هم گره خوردهاند. از یکسو تجربه چهار دهه مقاومت، جنگ، تحریم و تلاش برای استقلال، میراثی غنی اما پرچالش به همراه آورده است؛ و از سوی دیگر، چشمانداز آیندهای پر از رقابتهای منطقهای و جهانی، ضرورت اتخاذ سیاستهای پایدار، عقلانی و راهبردی را دوچندان میسازد. در این میان، بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی، فراتر از یک سخنرانی عمومی، حکم مانیفست راهبردی جمهوری اسلامی ایران را دارد. این سخنان سه محور بنیادین را بهعنوان ارکان سیاست کلان کشور معرفی میکند:
۱. جوانان و سرمایه انسانی بهعنوان موتور اصلی پیشرفت علمی، فرهنگی و امنیتی.
۲. وحدت ملی و مقاومت نمادین بهعنوان ستون هویت و انسجام اجتماعی-منطقهای.
۳. سیاست هستهای عقلانی و قاطع بهعنوان ابزار حفظ عزت و اقتدار در عرصه بینالمللی.
این متن تحلیلی تلاش میکند ابعاد مختلف این سه رکن را بررسی کند و نشان دهد که چگونه میتوان آنها را از سطح گفتمان به سطح سیاستهای اجرایی و نهادی ارتقا داد.
جوانان؛ محور سرمایه اجتماعی و موتور توسعه پایدار
جوانان در اندیشه راهبردی نظام
رهبر انقلاب بارها جوانان را «سرمایه اصلی» نظام اسلامی معرفی کردهاند. اما نکته مهم آن است که این نگاه تنها یک شعار انگیزشی نیست؛ بلکه راهبردی امنیتی، سیاسی و اقتصادی است. در جهانی که فشارهای روانی، رسانهای و اقتصادی از سوی دشمنان بر جامعه ایران اعمال میشود، تنها نسلی میتواند سد این هجمهها شود که هم از لحاظ علمی توانمند، هم از نظر فرهنگی ریشهدار و هم از نظر سیاسی امیدوار و فعال باشد.
اصلاحات نهادی برای توانمندسازی جوانان
اگر حمایت از جوانان در سطح شعار باقی بماند، به ضد خود بدل خواهد شد. آنچه ضرورت دارد، اصلاحات ساختاری و نهادی است. این اصلاحات میتواند شامل موارد زیر باشد:
در چنین چارچوبی، جوانان نه تنها مصرفکننده سیاستها، بلکه خالق آینده کشور خواهند بود.
شاخصهای سنجش موفقیت
یکی از آسیبهای رایج در سیاستگذاری، نبود معیارهای شفاف برای ارزیابی است. برای تحقق واقعی نقش جوانان، شاخصهایی مانند «نرخ ماندگاری نخبگان در کشور»، «سهم پروژههای مسئلهمحور در بودجه پژوهشی» و «میزان خرید دولتی از فناوریهای بومی» باید بهصورت عمومی و منظم منتشر شوند. تنها با شفافیت است که میتوان اعتماد جوانان را بازسازی کرد و سرمایه اجتماعی نظام را تقویت نمود.
مقاومت نمادین؛ از فرد کاریزماتیک تا سرمایه جمعی
سیدحسن نصرالله؛ نماد فراتر از فرد
رهبر انقلاب در توصیف شهید سیدحسن نصرالله او را «ثروت عظیم دنیای اسلام» خواندند. این تعبیر نشان میدهد که در نگاه ایشان، رهبری مقاومت یک سرمایه اجتماعی و شبکهای است، نه صرفاً یک فرد. به عبارت دیگر، اگرچه شهادت یا فقدان یک رهبر کاریزماتیک میتواند ضربهای عاطفی باشد، اما تبدیل آن شخصیت به «نماد عمومی» میتواند انگیزه و انسجام را حتی بیش از گذشته تقویت کند.
حکمرانی شبکهای در مقاومت
مفهوم حکمرانی شبکهای بدین معناست که ساختار مقاومت باید متکی بر سه پایه باشد:
در این صورت، مقاومت به کالای عمومی بدل میشود؛ سرمایهای که متعلق به همه امت اسلامی است، نه یک فرد یا گروه خاص.
بازدارندگی در برابر دشمنان
چنین مدلی علاوه بر انسجام داخلی، پیام روشنی برای دشمنان دارد: سیاستها و خطوط قرمز مقاومت شفاف، پایدار و پیشبینیپذیر هستند. این امر محاسبات دشمن را دشوار میکند و از بروز خطاهای خطرناک جلوگیری مینماید.
مهندسی حافظه جمعی؛ بازسازی امنیت ملی
جنگ ۱۲ روزه و درسهای آن
اشاره رهبر انقلاب به جنگ ۱۲ روزه تنها یادآوری یک واقعه تاریخی نبود؛ بلکه عملیاتی برای مهندسی حافظه جمعی بود. هدف آن است که جامعه ایرانی بداند حتی در سختترین شرایط، با وحدت و مقاومت میتواند بر نقشههای دشمن غلبه کند.
کارکردهای حافظه مقاومتی
این حافظه دو کارکرد اساسی دارد:
سازوکارهای تقویت حافظه جمعی
برای نهادینه کردن این حافظه، باید:
این سازوکارها ضامن آن هستند که انسجام ملی حتی در بحرانها حفظ شود.
سیاست هستهای؛ عقلانیت همراه با قاطعیت
سیاست آستانه غیرتسلیحاتی
رهبر انقلاب بارها تاکید کردهاند که ایران به دنبال ساخت سلاح هستهای نیست. این سیاست را میتوان «آستانه غیرتسلیحاتی» نامید: حفظ توانمندی بالا در فناوری هستهای بدون ورود به باشگاه بمب اتمی. چنین رویکردی دو دستاورد دارد:
تجربه برجام و درسهای آن
تجربه برجام نشان داد که اعتماد بدون ضمانت اجرایی، بیثمر است. ایران با وجود اجرای تعهدات سخت، شاهد خروج طرف مقابل و تداوم تحریمها بود. این تجربه اکنون بهعنوان سندی برای ضرورت مقاومت و خوداتکایی عمل میکند.
قاطعیت در برابر فشارها
رهبر انقلاب بهصراحت تاکید کردند که مذاکره تحت فشار به معنای باختن حقوق ملی است. بنابراین، ایران هرگز صنعت غنیسازی یا توان دفاعی خود را تعطیل نخواهد کرد. این موضع، پیام روشنی است به قدرتهای جهانی: ایران از حقوق بنیادین خود عقبنشینی نخواهد کرد.
وحدت ملی؛ ثبات در دل تنوع
ایران؛ جامعهای متکثر اما یکپارچه
ایران کشوری چندقومی و چندزبانه است. رهبر انقلاب با تاکید بر اینکه همه این اقوام در برابر دشمن بیرونی متحد میشوند، نشان دادند که تنوع ایران نه تهدید، بلکه سرمایه انسجام ملی است.
الزامات نهادی وحدت
برای پایدار ماندن وحدت، باید:
تنها در چنین شرایطی وحدت ملی از سطح شعار به سطح واقعیت ارتقا مییابد.
مقاومت منطقهای؛ استمرار راهبرد محور مقاومت
نقش ایران در معماری امنیت منطقه
ایران نه تنها یک کشور ملی، بلکه رهبر فکری و معنوی محور مقاومت در منطقه است. حمایت از گروههای مقاومت، چه از نظر نظامی و سیاسی و چه از نظر فرهنگی و اجتماعی، بخشی از راهبرد کلان ایران برای امنیت جمعی است.
دیپلماسی فرهنگی مقاومت
یکی از ابزارهای مؤثر، روایتسازی و انتقال پیام مقاومت به زبانها و فرهنگهای مختلف است. این امر موجب میشود که مقاومت صرفاً یک جریان سیاسی نباشد، بلکه به بخشی از فرهنگ و هویت مردم منطقه بدل شود.
امنیت منطقهای بر پایه مقاومت
حفظ وضوح خطوط قرمز و حمایت از شبکههای همبستگی اسلامی، نه تنها امنیت ایران بلکه امنیت کل منطقه را تضمین میکند. این امر نشانه تغییر پارادایم در خاورمیانه است؛ از امنیت وابسته به قدرتهای خارجی به سمت امنیت متکی بر مردم و هویت بومی.
جمعبندی؛ سه رکن برای آیندهای پایدار
سخنان رهبر انقلاب را میتوان بهمنزله نقشه راه ایران در دهههای پیشرو دانست. این نقشه بر سه رکن اصلی بنا شده است:
اما تحقق این اهداف نیازمند اراده سیاسی، اصلاحات نهادی و شفافیت عملی است. تنها در این صورت است که بیانات راهبردی رهبر انقلاب از سطح شعار فراتر رفته و به سیاستهای ملموس و مؤثر تبدیل خواهد شد.
ایران مقاوم آینده، ایرانی است که در آن جوانان امیدوار، جامعه متحد، و سیاست خارجی عزتمند دست به دست هم میدهند تا در جهانی پرچالش، الگویی از توسعه متوازن، استقلال پایدار و اقتدار راهبردی ارائه دهند.