
به گزارش پایگاه خبری 598، روزنامه وطن امروز در یادداشتی نوشت: دوبار خودتحقیری و ضعیفنمایی در فاصله کمتر از یک ماه. اولی در نشست شورای برنامهریزی و توسعه استان اردبیل؛ درست 4 روز پس از تذکر رهبر انقلاب و دومی، پنجشنبه در جمع خیران مدرسهساز در اصفهان با این تعبیر که «اینکه گرسنگی میکشیم، مشکل ما هستیم؛ نه سرمایههای ما».
رهبر انقلاب در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیئت دولت در تاریخ شانزدهم شهریور گفته بودند: «دوستانی از مسئولان کشور که با مردم حرف میزنند، راوی قدرت و قوت و امکانات کشور باشند. بله! ما ضعف داریم، نقص داریم، کمبود داریم؛ کدام کشور ندارد؟ لکن قوتهایی داریم، تواناییهایی داریم، کارهایی شده، تلاشهایی شده؛ اینها را روایت کنیم و به مردم بگوییم. هم مطبوعات در این زمینه مسئولند، هم صداوسیما مسئول است و بیش از همه خود مسئولان دولتی مسئولند که وقتی جلوی مردم پشت آن بلندگو قرار میگیرند، راوی ضعف و ناتوانی و ناامیدی و مانند اینها نباشند».
اصرار بیش از اندازه بر صمیمت و سادگی رئیسجمهور، بیش از آنکه پیام و نماد مردمسالاری باشد، وجهی از ناتوانی در حل مشکلات را یادآوری میکند. سیاستمدار مروج و مفسر نهجالبلاغه فقط نباید به خواندن احادیث بسنده کند، بلکه باید کمر همت ببندد.
بیش از یکچهارم از عمر دولت چهاردهم گذشته و راهبرد اصلی، «تسکیندرمانی» و «کدخدامنشی» بوده است. آنچه به یک سیاست و سیاستمدار قدرت و اعتبار میبخشد، علاوه بر همدلی، صمیمیت و سادگی، کاریزما و توان حل مسئله است. تسکین یک وجه زبانی دارد؛ یک وجه عملی، و دولت پزشکیان و شخص او در وجه زبانی باقی مانده است. آسیبشناسی و توجه دادن به محدودیتها چه فایدهای دارد؟ اگر او به دنبال حرکت جمعی برای غلبه بر مشکلات است، باید خود و دولتش در صف اول باشند.
اگر چنین انتقاد میکند که «کاری انجام نمیدهیم؛ کار نداریم که انجام دهیم ولی گاز و برق و آب هم مصرف میکنیم...»، باید ابتدا از کارکرد وزرای نیرو و جهاد کشاورزی بپرسد. سادگی و صمیمیت اگر سویه عملی نیابد، بار سیاستورزی را کم میکند. نمیتوان رئیسجمهور بود و برطرف کردن معضلات را از همه توقع داشت جز قوه مجریه و هیئتدولت! واقعبینی و واقعگویی، هر اندازه هم تلخ و نیشدار باشد، جایی کارساز و مفید و مؤثر است که به اقدام و تصمیم اجرائی بینجامد. آنچه در یک سال و 2 ماه از روی کار آمدن دولت دیدهایم، اعتراف به مشکلات است و بس!
این، توده مردم را ناامید میکند و اتفاقاً به رفتارهای عصبیای وامیدارد که خود رئیسجمهور بدان اعتراض دارد، یعنی افراط در استفاده از منابع، بیاعتنایی مطلق به سرنوشت دیگران و بیاعتنایی به ایده وفاق که بر اشتراکات تأکید دارد. بخشی از تمنای برخی گروههای اجتماعی خرید طلا و دلار در این گزاره نهفته است که آنها احساس بیپناهی میکنند.
مهمترین رکن مقاومت در برابر کمپین فشار حداکثری ترامپ، تابآوری اجتماعی است. چه چیزی این تابآوری را غیر از دوقطبیسازیها، اختلافات و دعواهای بیحاصل، کم میکند؟ اگر جامعه حس کند تنها و بیپناه است و دریابد رئیسجمهور توان و ارادهای برای حل مسائل روزمرهاش ندارد، دچار خودخواهی و خودمداری میشود.
اگر در هر نشستی از امیرالمؤمنین سخن میگوییم، مثل امیرالمؤمنین، مدیران نالایق و ضعیف را که بیعملی و کژکارکردیشان بر بدنه کارشناسی کشور آشکار شده، کنار بزنیم و در پی آن نباشیم که همه با ما توافق کنند. ما نیز با دیگران توافق و تفاهم کنیم و بیشتر از همهچیز، با مسائل و مشکلات واقعی مردم روبهرو شویم و بدانها بپردازیم، نه در سخن، بلکه در عمل. آقای رئیسجمهور! لطفاً سخن از ضعفها را بس کنید و حداقل چراغی روشن کنید!