به گزارش سرویس سیاسی پایگاه خبری 598، شنبه ۸ آذر ویدئویی از سریعالقلم منتشر شد که او در آن طبقه حاکم بر ایران را قشری برخاسته از طبقه ضعیف که دنیا را نمیشناسند، و به عنوان ریشه مشکلات کشور توصیف میکند و با استناد به خاطرهای از استاد آمریکایی خود تنها طبقات متوسط به بالا را لایق شرکت در حکمرانی معرفی میکند.
سریعالقلم عضو انجمن مطالعات بینالملل، شورای دستور کار جهانی مجمع جهانی اقتصاد و استاد غیرمقیم دانشگاه اقتصاد و روابط بینالملل در ایتالیا است. او پس از پایان دوره متوسطه به آمریکا رفت و در رشته علوم سیاسی مشغول به تحصیل شد و سپس مقطع کارشناسی ارشد و دکترا را در رشته روابط بینالملل در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی ادامه داد و فارغالتحصیل شد. او در دولت روحانی سمت مشاور را به عهده داشت.
سریعالقلم با بیان خاطرهای از آمریکا به وجود پرسشی در فرم درخواست پذیرش دکتری خود در این کشور اشاره میکند که در آن آمده بود «آیا شما در کودکی اتاق خودتان را داشتهاید؟»
سریعالقلم که "جواب او گویا به این پرسش مشخص است، به نقل از استاد آمریکایی خود که در حال خوردن قهوه بودهاند ادامه میدهد که «بنا به مسائل حقوقی این پرسش حذف شد». او در ادامه نقل میکند، اما استاد او گفته است که «ما معتقدیم کسی میتواند وارد سیاست شود، کسی میتواند وارد اقتصاد شود که حداقل از طبقه متوسط باشد».
او با بیان اینکه «هرکسی فروغی نمیشود، هرکسی خانم مرکل (صدراعظم سابق آلمان) نمیشود»، نتیجه میگیرد: ریشه بسیاری از مشکلات امروز ما در طبقهای است که الان در کشور حاکم است. این قشر دنیا را نمیشناسد. اقتصاد را نمیشناسد. اصلاً نمیداند که چگونه باید گرههایش را با دیگران حل کند.
سریع القلم با اشاره به یک شخص و روزنامه ادامه میدهد: مثلاً میگوید که وزیرخارجه کریه صفت آمریکا. کسی که از طبقه متوسط باشد این حرف را نمیزند. یا مثلاً آن روزنامه معروف در تهران هرچه دلش میخواهد به زن رئیس جمهور فرانسه میگوید. آنها چیزی نمیگویند، یک جایی ثبت میکنند و هشت ماه برجام را به تاخیر میاندازند.
او در ادامه میگوید: هر کسی را نباید اجازه داد بیاید وزیر اقتصاد شود، وزیر خارجه شود، نماینده مجلس شود. طبقه متوسط هست که آینده این کشور را رقم میزند. کسانی که تصمیم میگیرند خیلیهایشان به دنبال جبران محرومیتهای گذشتهاند و این نمیتواند یک کشور را مدیریت کند. این نمیتواند شوکت ایران را برقرار کند.
این اظهارات با طیف گستردهای از واکنشها مواجه شد؛ برخی موافق و میتوان گفت بیشتر مخالف. از کسانی که انقلاب۵۷ را انقلاب پابرهنگان میخوانند گرفته تا اصولگرایان، تا کمونیست و لیبرال به این موضوع واکنش نشان دادند. در شبکهها اجتماعی کاربران به تحلیل و نقد اظهارات او پرداختند. برخی این سخنان را واقعی و برخی غیرعلمی و توهین به طبقات فرودست خواندند.
کاربران موافق اغلب در اشکال مختلف نظر او را تایید کردهاند و در شکلهای مختلفی مانند نظریات پوپولیسم توضیح دادهاند و اظهارات او را درست خواندهاند. در مقابل مخالفان به تحلیل این اظهارات پرداختهاند.
خبرگزاری فارس با تیتر «سریعالقلم: نباید اجازه داد فقرا در ایران وزیر شوند»، از فقرایی که کشورهایشان را به شکوه و اقتدار رساندند نوشته و آبراهام لینکلن آمریکایی، مهاتما گاندی هند، نلسون ماندلای، لولا دا سیلوای برزیلی و شخصیتهای دیگری را به عنوان مثال نقض سخنان سریعالقلم آورده است.
روزنامه خراسان نوشته است: ادعای محمود سریعالقلم مبنی بر اینکه رهبران باید صرفاً از طبقه متوسط به بالا باشند و افراد فقیر «عقدهدار» هستند و بهمحض رسیدن به قدرت «عقدهگشایی» میکنند، کاملاً بیپایه، کلیشهای و تحقیرآمیز است.
این روزنامه در ادامه آورده است: سخنان اخیر محمود سریعالقلم، استاد تمام دانشگاه شهید بهشتی، درباره ضرورت «طبقه متوسط بودن» برای ورود به سیاست و اقتصاد، نمونهای قابل تأمل از نوعی رویکرد نخبهگرایی طبقاتی است که در دهههای اخیر بارها نقد شده است و در بسیاری از مطالعات توسعه، بهعنوان یک خطای نظری و تجربی شناخته میشود.
این روزنامه نیز مانند خبرگزاری فارس از «دهها رهبر و سیاستمدار مؤثر جهان از طبقات متوسط یا فرودست» نام برده و «باطن» نگاه سریعالقلم را در چیزی دیگری دانسته و نوشته است: توجیهکردن شکست تعامل با غرب از طریق متهمکردن «طبقات پایین» به ناآشنایی با آداب دیپلماتیک.
روزنامه خراسان بدون اشاره به شخص مورد نظر سریعالقلم درباره کسی که وزیر خارجه آمریکا را زشت خوانده بود، نوشته: همان سیاستمداری که به نظر میرسد هدف اشاره اوست، از نظر بسیاری از منابع بینالمللی، یکی از توانمندترین استراتژیستهای منطقهای و باهوشترین چهرههای سیاست ایران توصیف شده است- یک نمونه نقض کامل برای نظریه او.
مجیدرضا حریری عضو اتاق بازرگانی ایران-چین در ایکس با اشاره به سخنان سریعالقلم نوشته است: «دروغ میگه، چنین سوالی در ثبت نام هیچ دانشگاه امریکایی حداقل بعد از دهه ۶۰ میلادی نیست و نمیتونسته باشه، برای همین هم میگه بعدا برداشتن، هم دروغه و هم به درد تعریف میهمانیهای شوهرعمهای میخوره، استاد نمیفرمایند چرا مثلا باراک اوباما تونست رییس جمهور امریکا بشه یا همین ونس معاون ترامپ.
حریری با عنوان «پدرسوخته بازی» در ادامه نوشته است: مدارس دولتی را بیکیفیت کنید، بچههای مردم را مجبور به آموزش طبقاتی تحت عنوان نمونه مردمی، غیر انتفاعی و … نموده، بعد به دلیل اینکه بچهتون نمیتونه با بقیهء رعیت یکجا باشه، مدارس ویژه با شهریههای نجومی تاسیس کنید یا بفرستیدشون فرنگ، بعد بگید چه کسانی میتونن مدیر و مسئول بشن.
سیدنظامالدین موسوی نیز نوشته است: این سخنان آقای سریع القلم در تحقیر طبقات فقیر و مستضعف و ایفای نقش سیاسی-اجتماعی آنان است که با مبانی انقلاب و امام (ره) متضاد است.
علیاکبر رائفیپور در این باره نوشته: «عرض نمودم مردم مظلوم ایران بین #دو_لبه_قیچی افراط و تفریط گیر افتادهاند. یک سو کمونیستهای بیسواد هستند و سوی دیگر غربگرایان و نئولیبرالهای ذوب در نظام سرمایه داری! از فقر مالی مهمتر استضعاف ذهنی است که غربگرایان به آن مبتلایند!»
برخی کاربران نیز با نام بردن از مسعود سریعالقلم برادر محمود سریعالقلم و ابهامات درباره فعالیتهای اقتصادی او، نوشتهاند که شرایط کنونی ایران «محصول تفکر سریعالقلمها» است.
برخی به اظهارت پیشین او مانند «EQ ایرانیها مشکل دارد» پرداختهاند و آن را تکرار سخنان قبلی این استاد دانشگاه درباره مردم ایران دانستهو با اظهارت کسانی، چون محسن رنانی که گفته بود؛ «مردم ایران کورتکس مغزشان مشکل دارد» مقایسه کردهاند.
کاربری نوشته: تکلیف سریعالقلم به عنوان سخنگوی سرمایهداری وابسته و بورژوازی ایران روشن است؛ اما نکته این است که جناح «غربستیز» بورژوازی هم، که برخی رفقای غافل ما خیال میکنند «سرمایهداری ملّی» را نمایندگی میکند، عیناً همین دیدگاه ارباب-رعیتی را دارد، منتهی معیارهایش فرق میکند.
یکی دیگر نوشته است: در تاریخ آمریکا و بریتانیا کم نبودند وزرای خارجه موفقی که از طبقه کارگری برخاستهاند: از هنری کیسینجر، دین راسک و مادلین البرایت تا ارنست بوین و دیوید میلیبند. فقر ذهنی و فرهنگی مسئله است نه فقر برآمده از طبقه اقتصادی.
کاربری هم نوشته: امیرکبیر از خانوادهای فقیر بود... این انقلاب ایران انقلاب پابرهنگان و فقرا بوده و هست، این حرف سریعالقلم انحراف از مبانی انقلاب است.
کاربری هم نوشته: شما و همپیالههاتان باید سالها بنشینید پای کلاس کارگرزادههایی مثل شهید سلیمانیها.
کاربری دیگر هم اینطور نوشته است: سخنان تازهی محمود سریعالقلم، مثل سنگی که وسط برکه بیفتد، موج پشت موج راه انداخته. از یکسو جماعتی میگویند حرف حساب زده و حرفش بوی واقعیت میدهد؛ از آنسو عدهای بلند شدهاند که این چه سخن است، تبعیض طبقاتی است، نادیدهگرفتن مردمی که بار زمین روی دوششان بوده. دو جبهه، دو صدا، و همان حکایت همیشگی ما: دعوا سر طبقه...، اما حقیقت، نه در این افراط است و نه در آن تفریط. پژوهشهای توسعه سالهاست فریاد میزنند که هیچ طبقهای، ذاتاً نه منجی است و نه ویرانگر.