کد خبر: ۷۷۵۲۹
زمان انتشار: ۱۲:۵۶     ۱۵ شهريور ۱۳۹۱
اگر و تنها اگر ایران یا هرکشور دیگری برای چند دقیقه جای واشنگتن با تل آویو بود، داستان چه تفاوتی با روایت های جاری امروز داشت؟
خبرآنلاین: جدا شدن از پوسته هرگز آسان نیست. تماشای دنیا از لنزی متفاوت با لنزی که هر روز مقابل چشمان شما می گیرند، سخت است اما به امتحان کردنش می ارزد. شاید بهتر باشد برای شون شدن بحث به چند نمونه اشاره کنم:
صدای طبل حمله به ایران این روزها بلندتر شده است. فرض کنید شرایط کاملابرعکس چیزی بود که امروز می بینیم:
ایران با در دست داشتن حمایت بین المللی دست به جنگ علیه اسرائیل می زند. رهبران آن ادعا می کنند که مذاکرات ره به جایی نمی برد. رژیم اسرائیل از امضای معاهده منع تکثیر تسلیحات هسته ای سرباز می زند و اجازه بازرسی از تاسیسات هسته ای خود را به آژانس نمی دهد. اسرائیل همچنان در برابر درخواست جامعه جهانی برای منطقه ای عاری از سلاح هسته ای مقاومت می کند. تمام این شرایط دست به دست هم می دند تا ایران از حمایت دوستان بین المللی خود برخوردار باشد. بر همین اساس رهبران ایران اعلام می کنند که قصد بمباران اسرائیل را دارند و برخی تحلیل گران امنیتی در تهران پیش بینی می کنند که شاید این حمله قبل از انتخابات ریاست جمهوری امریکا رخ دهد. ایران می تواند از تجهیزات نیروی هوایی خود و البته زیردریایی هایی که اخیرا آلمان برای این کشور فرستاده و به موشک های هسته ای مجهز است استفاده کند. هرچقدر هم که این ماجراجویی زمان ببرد باز هم ایران بر روی کمک های غرب حساب باز می کند حتی اگر آنها این نبرد را آغاز نکنند. وزیر دفاع امریکا لئون پانه تا پیش از این در اظهاراتی اعلام کرده بود که شاید امریکا از اینچنین حمله ای دفاع نکند اما ایران کشوری مستقل است که می تواند در چهارچوب تامین منافع خود حرکت کند.
بله تصور تمام خطوط بالا اندکی سخت است . هرچند ما جای ایران و اسرائیل را در پاراگراف بالا عوض کردیم اما دقیقا همین اتفاق ها در دنیای واقعی در حال شکل گرفتن است و البته که به ایران در واقعیت اجحاف می شود.
رژیم صهیونیستی نیز درست مانند حامی اش هرجا لازم باشد به خشونت متوسل می شود. همچنان در سرزمین های اشغالی جولان می دهد و تعبیر و تفسیرهای خود را از قوانین بین المللی داشته و البته در برابر مصوبات شورای امنیت هم سر خم نمی کند. بارها حملات ظالمانه علیه لبنان را هدایت کرده و مردم غزه را در حصر نگاه داشته است. به جمیع این مسائل کشتارهایی را اضافه کنید که بدون هیچ گونه پاسخگویی مرتکب شده است.
30 سال پیش بود که اسرائیل راکتور هسته ای عراق را نابود کرد- حرکتی که اخیرا مورد ستایش قرار گرفته است – در همان زمان هم امریکایی ها مدارک مستدل قوی داشتند که اثبات می کرد اینچنین حمله ای نه تنها به برنامه هسته ای رژیم صدام حسین پایان نمی دهد بلکه آن را تشدید نیز خواهد کرد. بمباران ایران نیز می تواند چنین دستاوردی داشته باشد.
بله ایران نیز در طول تاریخ تجاوزهایی را به نام خود ثبت کرده اما آخرین آنها در زمان شاه پهلوی و آنهم با حمایت ایالات متحده بوده است. زمانی که به جزایری در خلیج فارس لشگرکشی کرد. تاریخ برنامه هسته ای ایران به زمان سلطنت پهلوی باز می گردد آنهم برخوردار از حمایت کامل دولت وقت امریکا. بسیاری از متحدان امریکا در منطقه شیوه حکومتی خصمانه ای را دنبال می کنند. مهم ترین متحد امریکا یعنی عربستان سعودی ، از تندروترین حوکت اسلامی برخوردار است. دولتی که عقاید تند و تیز وهابیون را در کل منطقه ترویج می دهد. دیکتاتورهای عرب منطقه خلیج فارس که متحدان امریکا هم هستند هرگونه اعتراضی را که ممکن بود ثمره دیگری برای تحولات جهان عرب یا همان بهارعربی در یک سال و نیم گذشته باشد، سرکوب کردند.
اعضا جنبش عدم تعهد که کشورهای آنها در مجموع بیشترین میزان جمعیت در جهان را به خود اختصاص داده اند، در تهران دور هم جمع شدند. تمامی آنها در بیانیه پایانی بر حق ایران برای غنی سازی اورانیوم تاکید کرد. کشورهایی هم مانند هند آمده بودند تا به نوعی در دورزدن تحریم ها به ایران کمک کنند.
نمایندگان عدم تعهد در تهران به خوبی بر خطرناک بودن بحثی که در غرب رواج پیدا کرده آگاهی دارند. ژنرال لی باتلر که سابق بر این فرماندهی نیروهای استراتژیک ایالات متحده را عهده دار بود، در این باره می گوید: بسیار خطرناک است که در مجموعه ای به نام خاورمیانه یک دولت به تسلیحات هسته ای مجهز باشد چرا که این مساله سایرین را به تکاپو برای مسلح شدن وادار می کند.
منظور باتلر از این جملات ایران نبود بلکه وی اسرائیل را نشانه رفته بود. اسرائیلی که در کشورهای عربی و اروپا اصلی ترین تهدید برای صلح در جهان عرب به حساب می آید. البته امریکا هم رتبه دوم را به خود اختصاص داده و ایران با وجود تمام تبلیغات چندان باعث رعب افرینی در مناطق فوق الذکر نشده است. در بسیاری از نظرسنجی های انجام گرفته در جهان عرب، عامه مردم اعتقاد دارند که تسلیحات هسته ای در اختیار ایران به نوعی توازن قوا در خاورمیانه را برقرار می کند.
اگر ایران به واقع به دنبال تسلیحات هسته ای باشد تنها و تنها به دلیل تحریک های اسرائیل و امریکا است که پشت سرهم با سخنان خود تهران را به این کار متهم و البته تشویق می کنند. اما پرسش این جا است که چرا همگان دوست دارند ایران را اصلی ترین تهدید برای صلح در جهان البته از لنز رسانه های غربی ببینند؟ نخستین و دم دست ترین دلیل این است که امریکایی ها و اسرائیلی ها اعتقاد دارند که با این حرکت تهران را از دستیابی به این تسلیحات بازمی دارند. علاوه بر ایران ایرانی ها باید به دلیل مقاومت موفق خود تنبیه شوند. همان مقاومتی که کوبایی ها نیز نیم قرن پیش به آن مبادرت ورزیده و تا به امروز بهای آن را پرداخت می کنند.
دیگر حوادثی که صفحات نخست رسانه ها را به خود اختصاص می دهند نیز از زاویه های دیگر قابل بررسی و البته سودمند هستند. فرض کنید که افشاگر ویکی لیکس جولیان آسانژ به اطلاعات محرمانه دولتی که مسکو به دنبال مخفی کردن آنها است، دسترسی پیدا می کند و شرایط در بقیه موارد کاملا مشابه است. سوئد برای رفع نگرانی های خود تلاش می کند و با پیشنهاد بازجویی از آسانژ در لندن هم موافق است. اعلام می شود که اگر آسانز به سوئد بازگردد به روسیه ای که احتمال محاکمه کردن عادلانه وی در آن ناچیز است، استرداد نخواهد شد. همگان از این موضع گیری سوئد راضی هستند و آن را تحسین می کنند. آسانژ هم به دلیل ارائه اطلاعات درست تشویق می شود!
اما مهم ترین داستان امروز ما انتخابات ریاست جمهوری در امریکا است. بهترین تعبیر را از قاضی لوئیس براندیس از دیوان عدالت اداری امریکا شنیدم: شاید در این کشور دموکراسی داشته باشیم و شاید هم ثروت در دست عده محدودی باشد اما باید بپذیریم که نمی توانیم هر دو را در زک زمان در دو دست بگیریم.
با در نظر گرفتن این جمله ، پوشش انتخابات را باید در تاثیر ثورت بر سیاست متمرکز کرد. مساله ای که اخیرا تحت عنوان نابرابری اقتصادی و قدرت سیاسی در امریکا مورد بررسی قرار گرفته است. اکثریت مردم قادر به شکل دادت به سیاست دولتی نیستند چرا که اولویت ها و ترجیحات آنها بسیار متفاوت است. جای تعجبی ندارد وقتی که می شنویم بر اساس آخرین ردهبندی های موسسه توسعه و همکاری اقتصادی در حوزه عدالت اجتماعی ، امریکا با این میزان تبلیغات در میان 31 کشور جایگاه 27 را به خود اختصاص داده است.
منبع : سالون 4 سپتامبر
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها