کد خبر: ۸۰۴۰۰
زمان انتشار: ۱۷:۳۱     ۳۰ شهريور ۱۳۹۱
یادداشت میهمان؛
جـواد حجتي
احمدي‌نژاد مديون است؛ آن هم دين بزرگي كه از عهده برآمدن آن، شايد امري محال باشد. اين دِين بزرگ نه به آن دسته از علاقه‌مندان سرخورده‌اي است كه تحقق پيش‌بيني نايب الامام را به عينه ديدند و نه به آن مردمي كه با طلوع خورشيد چهارم تيرماه سال 84 برق اميد گسترش افق ولايت در چشمان‌شان زده شد.
 
جنس بدهي احمدي‌ن‍ژاد نيز ريشه در مباني اقبال عمومي در سال‌هاي 84 و 88 به او دارد و همين است كه كار را براي جبران اين دِين بر او سخت مي‌كند. شرح اين "دِين بزرگ" البته نياز به مقدماتي دارد.
 
بي شك"علت محدثه و مبقيه" دُوَِل نهم و دهم هماني بود كه رهبر انقلاب در آخرين ديدار مرسوم با احمدي نژاد و يارانش در كابينه دهم از امتيازات دولت خواندند: "برجسته شدن ارزش‌هاي انقلاب"
 
ايشان همچنين يكي از عوامل گرايش مردم به دولت را نيز گرايش به حركت انقلابي، جهت‌گيري انقلابي، ارزش‌هاي انقلابي و مباني انقلاب توصيف كردند.
 
"يك بخش ديگر از اين نقاط قوّتى كه به نظر من روى آن بايد تكيه كرد، مسئله‌‌ى برجسته شدن ارزش‌هاى انقلاب است. در اين سال‌هابى كه دولت نهم و دولت دهم بر سر كار بودند تا امروز، گفتمان انقلاب و ارزشهاى‌‌انقلاب و چيزهائى كه امام به آن توصيه ميكردند و ما آنها را از انقلاب آموختيم، خوشبختانه كاملاً برجسته شده: مسئله‌‌ى ساده‌‌زيستى مسئولان، استكبارستيزى، افتخار به انقلابيگرى. يك دوره‌‌اى بر ما گذشت كه اسم انقلاب و انقلابي‌گرى و اينها به انزوا افتاده بود؛ سعى ميكردند به عنوان يك ارزش منفى يا ضد ارزش، از اين چيزها ياد كنند؛ مقاله مينوشتند، حرف ميزدند، گفته ميشد. امروز خوشبختانه اينجور نيست، درست بعكس است؛ گرايش عمومى مردم و مسئولان كشور به حركت انقلابى، جهتگيرى انقلابى، ارزشهاى انقلابى و مبانى انقلاب است. اين را توجه داشته باشيد كه يكى از عوامل گرايش مردم به دولت، همينهاست؛ يعنى مردم به اين ارزشها اهميت ميدهند. مسئله‌‌ى دعوت به عدالت، مسئله‌‌ى ساده‌‌زيستى، دور بودن مسئولان از تجمل؛ اينها خيلى چيزهاى مهمى است" (1) 
 
آنچه كه "ديده‌بان حكيم انقلاب" در بيانات خود به آن اشاره‌اي نداشتند، عامل اصلي استمرار اين روحيه انقلابي از سال 84 بود كه البته بايد ريشه اين عدم اشاره را در تواضع و فروتني امام المسلمين جست چه اينكه اگر بنا بر بيان عامل اصلي حفظ حركت انقلابي در دوران اخير بود، اول و آخر آن، تنها بايد نام حضرت آيت الله خامنه‌اي (دام ظله) برده مي‌شد.
 
رهبر معظم انقلاب پيامبرگون هم‌چون طبيبي "دوّار بِطبّه" (2) با مرهم‌هاي خود به جستجوي زخم‌هاي دولت برآمده از گفتمان اصيل انقلاب اسلامي پرداخت تا  آنها را مداوا كند. 
 
" تا من مسئوليت دارم، به حول و قوه‌ى الهى نخواهم گذاشت اين حركت عظيم ملت به سوى آرمان‌ها ذره‌اى منحرف شود." (3)
 
اين بيان گوياي رهبر حكيم انقلاب نه با كنايه كه به تصريح بر نقش طبيب‌گونه معظم له در معالجه بيماري‌هاي آشكار و پيداي اركان نظام مقدس جمهوري اسلامي كه در راس آن دولت اسلامي است، اشاره دارد.

اگرچه طيف حاشيه‌ساز نفوذ كرده در دل دولت، به مدد اذناب رسانه‌اي خود تلاش كردند تا با بهره‌برداري از فرمايشات مقام معظم رهبري، نقش ميكروبي‌شان در  آلوده كردن قوه مجريه [...] ، اما طبابت‌هاي آشكار "طبيب دوٌار انقلاب" از سال 84 تاكنون حكايت از وجود امراض و بيماري‌هايي در شاكله دولت داشت كه هربار قبل از كارگر شدن، به مدد تيز هوشي اين طبيب حاذق تاثير اصلي خود را از دست داد.
 
"در چنین شرایطی شایسته نیست که دولت خود را درگیر حاشیه‌ها کند که البته برخی اوقات، دولت با کم توجهی زمینه ساز این حاشیه ها می شود." (4)
 
در ماجراي اظهار نظر عجيب "دوستي با مردم اسرائيل" توسط اسفنديار رحيم مشايي، علي‌رغم بيان بي‌مبنايي اين نظر توسط صاحب‌نظران، دقيقا فرداي آن روزي كه اين نظريه از سوي بالاترين مقام اجرايي كشور موضع دولت خوانده شد، رهبر معظم انقلاب در خطبه‌هاي نماز جمعه نسبت به آن واكنش نشان دادند و اين اظهار نظر را غلط و غير منطقي خوانده و تاكيد كردند كه اين موضع جمهوري اسلامي نيست. 
 
در ارديبهشت سال 88، آن زمان كه دولت به فكر الحاق سازمان حج و زيارت به سازمان ميراث فرهنگي تحت مديريت اسفنديار رحيم مشايي افتاد، حضرت آيت‌الله خامنه‌اي خطاب به نماينده وقت ولي فقيه و سرپرست حجاج ايراني نوشتند: "در باره جابجايي سازمان حج و زيارت به جناب آقاي رييس جمهور موكد تذكر داده شد كه الحاق اين سازمان به مجموعه گردشگري شايسته نيست مقرر گشت وضعيت به شيوه سابق باقي بماند لذا مقتضي است جنابعالي برنامه هاي خود را طبق روال سابق ادامه دهيد."
 
بعد از انتخابات رياست جمهوري دهم و آن زمان كه مردم درگير فتنه فتنه‌گران بودند، رييس جمهور در تيرماه 1388 اقدام به انتخاب اسفنديار رحيم مشايي به عنوان معاون اولي خود كرد كه مقام معظم رهبري طی نامه‌ای اين انتخاب را بر خلاف "مصلحت احمدي‌نژاد و دولت" و "موجب اختلاف و سرخوردگي ميان علاقه‌مندان به رييس جمهور" خواندند و اين انتصاب را لغو كردند.
 
موضوع ایرانی و ایرانی‌گری و توجه بی‌حد و حصر به پادشاهان قبل از اسلام از ديگر موارد انحرافي در دولت بود كه رهبر تيزبين انقلاب به آسيب‌شناسي آن پرداخته و راه صحيح را از طريق انحراف تبيين كردند: "اگر قرار است مسئله علاقه به ایران مطرح شود، یکی از مهم ترین راه ها، تحکیم و گسترش زبان و ادبیات فارسی است. در مورد علاقه به ایران، به جای تأکید بر ایران قبل از اسلام، بر ایران بعد از اسلام تأکید شود زیرا افتخارات ایران بعد از اسلام در هیچ دوره‌ای از تاریخ ایران وجود نداشته است. رشد پیشرفت های علمی، هنری، فرهنگی و حتی نظامی در ایران بعد از اسلام بویژه در دوران دیلمی، سلجوقیان و صفویه به هیچ وجه قابل مقایسه با ایران قبل از اسلام نیست.اگر می‌خواهید از ایران و ایرانی‌گری حمایت کنید، ایران بعد از اسلام، مستندتر و آشکارتر است". (6/6/1390)
 
چه بسا مهم‌ترين وجه اثبات جريان نفوذي در دل دولت كه ماجراي خانه‌نشيني معروف را به همراه داشت، به اتفاقات ابتداي سال 1390 بر مي‌گردد. آن زمان كه رسانه‌هاي دولتي خبر از استعفاي وزير اطلاعات و قبول اين استعفا از سوي رييس جمهور دادند. آن زمان اسفنديار رحيم مشايي در گفت‌وگو با پايگاه اطلاع رساني دولت به اظهار نظر در امور اطلاعاتي پرداخته و تاكيد كرده بود كه بايد ضعف‌های اطلاعاتی و ارتباطی جبران شوند. پس از آن رهبر معظم انقلاب دوباره خود وارد ميدان شده و در نامه‌اي به حيدر مصلحي او را در سمت خود به عنوان وزير اطلاعات ابقا كردند. 
 
موارد مذكور علاوه بر آنكه به روشني ناظر به حضور طيفي حاشيه‌ساز نفوذي در دل دولت است و سرنخ اين طيف نيز به فردي مي‌رسد كه در تمام اين موارد، نقش اصلي و يا فرعي را ايفا مي‌كرد، اثبات كننده "دين بزرگ" احمدي‌نژاد به شخص رهبر فرزانه انقلاب است كه همواره با هزينه كردن از خود، چنان پدري دلسوز، او و دولت برخواسته از گفتمان انقلاب اسلامي را از انحراف‌هاي "بنيان‌كن" و "بني‌صدر ساز" نجات داد. 
 
-----------------------------------------
 
(1) بيانات در ديدار رئيس‌جمهوری و اعضاى هيئت دولت‌ (۱۳۹۱/۰۶/۰۲)
 
(2) "طبيب دوار بطبه" از اوصافي است كه اميرالمؤمنين عليه‌السّلام براي پيامبر صلي‌الله‌عليه‌وآله به كار بردند. " طَبيبٌ دَوّارٌ بِطِبِّهِ، قَدْ أحْكَمَ مَراهِمَهُ وَ أحْمي مَواسِمَهُ يَضَعُ ذلِكَ حَيْثُ الْحاجَةُ إلَيْهِ مِنْ قُلُوبٍ عُمْيٍ وَ آذانٍ صُمٍّ وَ ألْسِنَةٍ بُكُمٍ مُتَتبِّعٌ بِدَوائِهِ مَواضِعَ الْغَفْلَةِ وَ مَواطِنَ الْحَيْرَةِ؛ رسول خدا، طبيبي است دوره گرد به همراه طبش، براستي مرهمها را محكم كرده و ابزار داغ را سخت گداخته است، آن را هر جايي كه نياز افتد قرار مي‎دهد ـ و درمان مي‎كند، درمان قلوبي كه ـ ازديدن حقيقت ـ كور و گوشهايي كه ـ از شنيدن سخنِ حق ـ كر و زبانهايي كه ـ از بيان حقيقت ـ لال مي‎باشند؛ او با دارويش جايگاههاي غفلت و بي‎خبري و مكانهاي حيرت و سرگشتگي را جستجو مي‎كند ـ تا درمان نمايدـ (نهج البلاغه نهج البلاغه، خطبه 108) 
 
(3) بيانات در دیدار هزاران نفر از مردم استان فارس  (۱۳۹۰/۰۲/۰۳)
 
(4) در ديدار با اعضاي هيات دولت (۱۳۹۰/۰۶/۰۶)
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:۱۳
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
ارسال نظرات
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۹:۲۴ - ۳۰ شهريور ۱۳۹۱
۴
۱۰
از نظر ماکه هیچ اقبال و گرایشی در کار نبود! انتخابات رو دست کاری کردید تا ایشون رای بیاره و بعدشم که افتضاح پشت افتضاح به بار آورده و می آره. درحقیقت شما هم گول خوردید
پاسخ
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۱:۱۲ - ۰۳ مهر ۱۳۹۱
چی میگی؟
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۴:۰۱ - ۰۸ مهر ۱۳۹۱
دستکاری انتخابات حربه ای بود که سبزترین هاتون اعتراف کردند که دروغ بزرگی بوده.
فکر کنم 3 سای میشه توی غار زندگی کردی!!!
خیلی از دنیا عقبی.
ناشناس
SWEDEN
۲۱:۰۳ - ۳۰ شهريور ۱۳۹۱
۸
۴
راستی فرق شما با کاهنان یهود چیست که مریم قدیسه را متهم به زنا کردند؟ خوب آنها هم حق داشتند. بر اساس ظاهر قضاوت کردند. پس چرا مورد غضب الهی قرار گرفتند؟ وَبِكُفْرِهِمْ وَقَوْلِهِمْ عَلَى مَرْیَمَ بُهْتَانًا عَظِیمًا خدا می گوید به چه حقی اینها بدترین حالت را در نظر گرفتند؟ ختی احتمال ندادند مثلا مریم مخفیانه ازدواج کرده بوده و آنها خبر نداشته اند و یا موارد دیگر. بلکه فورا تهمت زدند: جئت شیئا فریا . ما کان ابوک امرا سوء او ما کانت امک بغیا

راستی چرا شما احتمال ندادید که احمدی نژاد لابد پس از این واقعه سکته کرد و در خانه افتاده بوده و آن را از مردم مخفی کردند؟ اما واقعیت را می گویم تا شما چند سال بعد به آن برسید. احمدی نژاد بعد از دستگیری بی سند و مدرک مسوول ایرنا در کردستان به خاطر انتشار خبر بمب گذاری های سنندج- خبری که الان حتی از آرشیو ایرنا حذف شده است- که یاد آوری دستگیریهای ساواک بود مصلحی را مجبور به استعفا کرد و ایرنا هم فورا خبر را روی سایت گذاشت و اگر چند ساعتی در گذاشتن این خبر تاخیر کرده بود تا رهبری در جریان قرار بگیرد و آن دستور را بدهد هیچ یک از این حوادث اتفاق نمی افتاد. فردایش هم احمدی نژاد سخنرانی کرد و تلویحا گفت چه شده" دیگر عصر رضاخان تمام شده است" اما به قول رهبری کار اطلاعاتی اقتضائاتی دارد و نباید از مصالح بزرگ غافل شد. احمدی نژاد که به هر حال آبرویش در این ماجرا رفته بود پیش رهبری رفت و خواهش کرد که ایشان با برکناری مصلحی موافقت کنند اما ایشان با توجه به نیاز به حفظ قدرت اطلاعاتی کشور پیش از عملیات نظامی در کردستان اینکار را به مصلحت ندانستند. لذا احمدی نژاد با اشاره به شرایط پیش آمده و فتنه کیهان و کودتای رسانه ای گفت که دیگر وجهه خود را در این ماجرا از دست داده است. امام خامنه ای در جواب توضیح دادند که این چیزی نیست و در دوره دوم، احمدی نژاد امتحانات سخت تری در پیش دارد و باید کلا آبرویش را هم برای اسلام فدا کند و وضعیت بسیار سخت تر خواهد شد.اما احمدی نژاد ابراز تردید می کند که توان تحمل ادامه کار را با این وضعیت
داشته باشد.لذا مهلت می خواهد برای تصمیم گیری که بماند یا برود. امام خامنه ای او را مخیر می کند اما هشدار می دهد که دیگر کسی برای حمایت از رهبری باقی نمانده است و و ضمنا رهبری نمی تواند بیش از این در مقابل فشار های حوزه علمیه مقاومت کند لذا در این دوره از آن حمایت های شدید سابق خبری نخواهد بود.

احمدی نژاد ده روز در بین بیماری و تردید سپری می کند که ادامه بدهد یا نه؟ اما بالاهره تصمیم می گیرد ولو با فدا کردن همه هستی خودش در صحنه بماند. ماجرا بسیار شبیه بود به سوال ابراهیم از اسماعیل. البته با این تفاوت که اسماعیل فورا گفت یا ابت افعل ما تومر ستجدنی ان شاء الله من الصابرین. اما احمدی نژاد زمان برد تا تصمیم نهایی را بگیرد. اما مهم این است که تصمیم صحیح را گرفت و الان هزار بار برای من مقدس تر و ارزشمند تر از قبل آن 11 روز است. والله هر کس دیگری بود عطای این ریاست جمهوری را به لقایش می بخشید.

تردید احمدی نژاد از جنس تردید زهیر بن قین بود. می داند که باید فدا شود اما بالاخره تصمیم درست را می گیرد. او ماند تا سپر بلای رهبری بماند و تبرهایی که بر ولایت فقیه پرت می شود را با چشمان خود بگیرد."
پاسخ
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۳:۳۳ - ۳۱ شهريور ۱۳۹۱
۴
۲
تحریف محتوای کلام رهبری هم حد و مرزی دارد قرض ورزی در تفسیر کلام نور هم راهکار اصحاب فتنه بوده است .
شما که فریاد می کردید که دکتر احدی نژاد منحرف و دولت دهم صدوهشتاد درجه بازگشت داشته حال چه شده به جای افتادن به پای رهبری و عذرخواهی از تهمت ها به رئیس جمهور غیبت بودار مرادتان در محضر رهبری دراجلاس اخیر خبرگان را با تحریف معنوی کلام ولایت توجیه می کنید؟!
انحطاط شما هم در همین کج اندشی است .
و ما هیچ کس و هیچ علامه دهری را هم با امام سید علی معاوضه نمی کنیم تا به انحطاط تحریف محتوای کلام ایشان بیافتیم .
پاسخ
مددی
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۳:۳۹ - ۳۱ شهريور ۱۳۹۱
۶
۱
آیا بر فرض کسی که این اشتباهات را دارد « فراماسونر » ، « بابی مدرن » ، « خطرناک ترین انحراف در چهارصد سال گذشته » می باشد ؟!
و آیا چنین کسی می تواند شعارهای انقلاب را به تصریح آقا « کاملاً » برجسته کند ؟!
اگر این تهمت ها را یک امام جماعت به مونی بزند ما دیگر پشت سرش نماز هم نمی خوانیم چه برسد اینکه او را بعد از رهبری لیدر فکری بدانیم .
کلام رهبری با دولت واضح است و آقا خط بطلان به کسانی که دولت را منحرف دانسته اند کشید حاشا نکنید که ولایتتان زیر سوال است .
پاسخ
موسوی
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۳:۴۳ - ۳۱ شهريور ۱۳۹۱
۵
۲
شما می فهمید با این نتیجه گیری چه اجحافی در حق رهبری کرده اید ؟!
شما به جای پاک کردن غلط ها بر غلطها و اشتباهات افزوده اید.
ابتدا اثبات کردید دولت انحراف دارد و بعد می گویید رهبری از خود برای پاک کردن دولت هزینه کرده !!!
چرا رهبری برای پاک کردن دولت های قبلی چنین هزینه نمی کرد و غلط های آنان را نادیده نگرفته و بلکه هنوز هم آنها را گوشزد می کند.
شما چرا به اشتباه خود اعتراف نمی کنید؟! بلکه به تنزل رهبری مپردازید تحرف حتوای سخن رهبری بزرگترین انحراف است .
پاسخ
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۲۰:۱۹ - ۰۲ مهر ۱۳۹۱
۲
۱
درود بر احمدی نژاد
پاسخ
یک روحانی ازاصفهان
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۰:۴۲ - ۰۳ مهر ۱۳۹۱
۲
۱
یک پیشنهاد مهم و جدی:
سخنان رهبر را تقطیع نکنید و از طرفی کاملا به سخنان مشائی خودتان (نه اینکه برایتان بخوانند)گوش دهید ...آنکاه میفهمید که اتهام زده شده به او یک فتنه پیچیده است.تأمل کنید.
پاسخ
محسن خيرخواه
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۷:۳۹ - ۰۳ مهر ۱۳۹۱
۳
۱
نويسنده محترم مقاله دو جا سخن رهبري را تحريف کردند(البته به تعبير شهيد مطهري تحريف معنوي):
اول در بخش دوم که از قول رهبري گفته شده که حضرت اقا نخواهند گذاشت در مسير انقلاب انحرافي صورت بگيرد. اقاي عزيز اگر يادتان باشد بعد سخنان حضرت اقا در ديدار مردم فارس بسياري از روزنامه ها و سايت هاي همفکر حضرت عالي با همين براداشت و تقطيع سخن حضرت اقا رو نقل کردند رهبري دو روز بعد در ديدار نيروي انتظامي فرمودند که سخنانشان را تحريف کرده اند. اتفاقا روي اين سخنان به امثال استاد مصباح و ديگران بود نه احمد نژاد. و اين تحريف بزرگي بود انجام شد.
در مورد مسئله ايراني گري هم اولا رهبري در ديدار جامعه مدرسين سال 89 فرمودند مسئولين دولت به دنبال قرار دادن ايران در برابر اسلام نيستند
دوما در همين متن اقا بر مسئله ايران تاکيد دارند که بايد ايران مطرح شود اما ايران بعد از اسلام مستند تر و با شکوه تر است. بنابراين مخالف مطرح شدن ايران نيستند.
جدا برگرديد به سخن اقا در ديدار مجلس سال 90 که اقا فرمودند بايد تقواي جمعي داشت. اقايان اگر تقواي جمعي نداشته باشيم ما هم گرفتار همان مشکلات جريان چپ مي‌شويم
پاسخ
زهرا
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۸:۴۱ - ۰۴ مهر ۱۳۹۱
۰
۰
خیلی بی ادبی
پاسخ
میلاد
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۴:۰۰ - ۰۸ مهر ۱۳۹۱
۱
۰
پاینده باد نظام مقدس جمهوری اسلامی
مستدام باد ولی فقیه آیت‌الله العظمی خامنه‌ای
درود بر رئیس جمهور مکتبی دکتر احمدی نژاد
نفرین خداوند بر منافقین داخلی و کفار و محاربین
پاسخ
میلاد
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۴:۰۶ - ۰۸ مهر ۱۳۹۱
۲
۰
من در عجبم که چرا 598 با خطوط و اصول مشخصش از ایندست قلم پراکنی های دیگران استفاده می کند.

وزن ستنو یادداشت های 598 بیشتر از آن است که نوشتار بالا در آن جای داشته باشد.

با همه احترام به رجانیوز، اما معتقدم که ایشان نیز در مواجهه با دولت به بیراهه رفته اند.
پاسخ
جدیدترین اخبار پربازدید ها