کد خبر: ۱۰۰۲۲۸
زمان انتشار: ۱۳:۵۵     ۲۶ آذر ۱۳۹۱
رئیس پیشین کمیته فوتسال گفت: رئیس فدراسیون فوتبال با طبیعت فوتبال سازگار نیست و نمی‌تواند در موارد مقتضی برخورد لازم را داشته باشد.

به گزارش 598 به نقل از خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس، از سال 1998 وارد فدراسیون فوتبال شد. ابتدا مدیر روابط بین‌الملل بود و از سال 1999 به عنوان سرپرست تیم ملی فوتسال به این رشته وارد شد. در همان سال به عنوان نایب رئیس کنفدراسیون فوتسال آسیا انتخاب شد. او تا سال 2004 در فدراسیون حضور داشت و کرسی آسیا را نیز عهده‌دار بود، اما در زمان ریاست محمد دادکان به علت بروز مشکلاتی، 2 سال از فدراسیون دور بود. در سال 2006 بار دیگر به فدراسیون بازگشت و به عنوان رئیس کمیته فوتسال انتخاب شد. پس از این بازگشت، عضو کمیته فوتسال آسیا شد و سال گذشته نیز تنها فردی بود که به عنوان عضو این کمیته ابقا شد.

در 24 آبان‌ماه سال جاری پس از کسب نتایج ضعیف تیم ملی فوتسال در رقابت‌های جام ملت‌های آسیا و جام جهانی و البته در اصل به علت انتقادها و فشارهایی که به او وارد شد از ریاست کمیته فوتسال استعفا کرد که این استعفا در 21 آذرماه مورد موافقت هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال قرار گرفت. 

صحبت از عباس ترابیان است. مرد 60 ساله‌ای که 6 سال در ریاست کمیته فوتسال حضور داشت. او در گفت‌وگوی مفصلی با خبرنگار فارس از همه جا صحبت کرد و نسبت به افراد مختلف انتقاد کرد. از صدا و سیما و علی کفاشیان گرفته تا سرمربی سابق تیم ملی و بازیکنانی که آنها را همچون فرزندانش می‌دانست. او از کاپیتان تیم ملی به شدت ناراحت بود و با بغض اعلام کرد که نتوانسته تاکنون او را ببخشد.

در زیر شرح کامل این مصاحبه را می‌خوانید:

فارس: درباره استعفایتان صحبت می‌کنید؟

با توجه به اینکه پس از جام جهانی افراد معدودی جو بسیار بدی به وجود آوردند و مخصوصا حرمت‌ها شکسته شد، ترجیح دادم در این شرایط دیگر کار نکنم. احترام به بزرگتر و پیشکسوت از بین رفت حتی احترام به ارزش‌های اسلامی و انسانی زیر سوال رفت. به همین دلیل در 24 آبان استعفای کتبی خود را به علی کفاشیان دادم و اعلام کردم که شرایط برای ادامه کار مهیا نیست. شخصیت ذاتی من به دور از این حرکات بود و نمی‌توانستم این موارد را تحمل کنم و در فوتسال بمانم. از فاز تربیت اجتماعی، خانوادگی و دانشگاهی من به دور بود. نمی‌توانستم جوابگوی بسیاری از تهمت‌ها و مسائل باشم. در همان روزی که استعفا دادم از کفاشیان تقاضا کردم که همانجا با استعفایم موافقت کند اما او اعلام کرد که باید در هیئت رئیسه مطرح شود و پس از آن تصمیم بگیریم.

فارس: در جلسه هیئت رئیسه چه گذشت؟

در جلسه هیئت رئیسه که با حضور من، علی صانعی، فریدون معینی و محمدی برگزار شد هرکدام صحبت‌هایی کردیم. حتی پس از جلسه به علت اینکه ابهام خاصی باقی نماند سه‌بار به افراد هیئت رئیسه گفتم اگر سوالی باقی مانده است تمنا می‌کنم بپرسید. مخصوصا به یکی از این آقایان که خود را خیلی دانشمند می‌داند رو کردم و گفتم چرا سوال نمی‌پرسید و او در جواب به من گفت سوالی ندارم. پس از اینکه در این جلسه کفاشیان با استعفایم مخالفت کرد باز حرکتی که توسط گروهی که قبل از اعزام تیم به تایلند شروع شده بود ادامه پیدا کرد و حتی سنگین‌تر هم شد. پس از اینکه استعفای صانعی پذیرفته شد حملات، دشنام‌ها و توهین‌ها دو چندان شد. پیامک‌هایی فرستاده شد که بسیار رکیک و بد بود و هیچگاه در مورد آن حرف نزدم. متاسفانه به گونه‌ای بود که نمی‌توانستم پیگرد قانونی هم کنم. به هر حال به کفاشیان اعلام کردم که با وجود اینکه مخالفت کرده اما علاقه‌ای به ماندن ندارم. احساس می‌کنم با این شرایط هم سلامتی من در خطر است و هم خانواده‌ام که از این جو ناراحت هستند. برای برخی افراد در این ورزش فحش دادن و فحش شنیدن یک امر طبیعی و عادی است اما برای شخصی که از جامعه دانشگاهی و صنعت نفت با آن کلاس بالا آمده است تحمل این موارد دشوار است. این مسائل برای من زننده بود و دوستان این نقطه‌ضعف را پیدا کرده بودند و کمال استفاده را از آن بردند.

علاقمند بودم که جلسه‌ای با مدیران عامل باشگاه‌ها داشته باشم زیرا برایم مهم بود که ابهامات به وجود آمده را برطرف کنم. من مدتی سکوت کرده بودم و لازم بود در ذهن این افراد که اصحاب اصلی فوتسال به حساب می‌آیند شفاف‌سازی صورت گیرد. به هر حال این جلسه قرار بود روز سه‌شنبه برگزار شود اما در صبح همان روز هم جلسه هیئت رئیسه برگزار شد و موضوع استعفایم در جلسه هیئت رئیسه مطرح ‌شد و پیش از جلسه فوتسال این موضوع با موافقت اعضا اعلام ‌شد. البته به طور رسمی به من اعلام نکردند و از یک شخص شنیدم.

فارس: از این موضوع ناراحت شدید؟

این خود جای گلایه و شکایت‌ دارد. حداقل می‌توانستند از قبل به من بگویند که قرار است آقای فلانی را معرفی کنیم تا من در جلسه با مدیران درباره او صحبت کنم. مدیران باشگاه‌ها نیز تغییرات این گونه‌ای را توهین به خود دانستند و من نیز به آنها حق می‌دهم. حداقل می‌توانستند در جلسه با مدیران فوتسال این موضوع را مطرح کنند؛ نه اینکه فوتسال را یک طفیلی آویزان شده به فوتبال تلقی کنند و در مورد آن تصمیم بگیرند. در حالی که افتخار فدراسیون فوتبال در حال حاضر هم هنوز فوتسال است.

فارس: یعنی از این حرکت غافلگیر شدید یا انتظار نداشتید که اینگونه با شما برخورد کنند؟

به هیچ عنوان غافلگیر نشدم. می‌دانستم که چنین چیزی قرار است اتفاق بیفتد اما ای کاش به ما می‌گفتند که قرار است چه کسی را جایگزین کنند و یک مشورتی با ما می‌کردند و می‌گفتند تجربه چندین ساله شما درباره این انتخاب چیست. قطعا من با این انتخاب موافق بودم زیرا افتخاری مدیر خوب و استخوان‌ خرد کرده‌ای است، اما متاسفانه همین برنامه‌های پنهانی ادامه پیدا‌ کرد و ما هم بارها از این موضوع در زمینه‌های مختلف لطمه خورده‌ایم.

فارس: اعلام کردید که به خاطر فشارها و مصاحبه‌های گوناگون استعفا کردید آیا نتایج تیم ملی هیچ تاثیری در استعفای شما نداشت؟

هنوز هم معتقدم که تیم ما بازی‌های خوبی انجام داد. این حرف من بر اساس آمار و ارقام است. قطعا باید نتایج این دوره را با سال 2008 مقایسه کنیم. در سال 2008 مقطع بسیار موفقی برای فوتسال بود که آن را باید با 2012 مقایسه کنیم. در سال 2008 در مرحله حذفی با یک بازی بیشتر حذف شدیم و در سال 2012 نیز همین اتفاق با یک بازی کمتر افتاد، اما تفاوت‌هایی در این زمینه وجود دارد. در سال 2008 با اسپانیا 3 بر 3 مساوی کردیم، در حالی که در سال 2012 تساوی 2 بر 2 برابر اسپانیا بسیار متفاوت بود. در سال 2008 در نیمه اول بر روی ضدحملات 3 بر صفر از اسپانیا پیش افتادیم. همان حرکتی که کلمبیا می‌کرد، البته نمی‌خواهم نقد کنم به هر حال یک برنامه بود که انجام دادیم. در دفاع، دفاع کردیم و در ضد حمله از موقعیت‌ها استفاده کردیم، اما در بین دو نیمه مربیان اسپانیا در رختکن برنامه‌های فنی طرح‌ریزی کردند که در نیمه دوم 3 گل توانستند به ثمر برسانند اما در سال 2012 چه اتفاقی افتاد؟ نیمه اول بازی را باخته بودیم اما در بین دو نیمه با بحث فنی توانستیم بازی به تساوی بکشانیم. آمار و ارقامی که پس از سال 2008 منتشر شد نشان می‌داد که در بازی برابر اسپانیا 38 درصد توپ را در اختیار داشتیم اما در سال 2012 مالکیت توپ 50 _ 50 بود. اسپانیایی که امسال در بازی فینال با آن شرایط بازی را به برزیل واگذار کرد. در مرحله حذفی ما به کلمبیایی باختیم که صد در صد تدافعی بازی می‌کرد. آنها بدون اینکه کسی مزاحمشان باشد توپ را به بیرون می‌زدند زیرا می‌خواستند فقط دفاع کنند. کلمبیا در طول بازی حتی یک کرنر هم نزد و این برای افرادی که در فوتسال هستند بسیار جالب است. مگر می‌شود چنین اتفاقی رخ دهد؟ ما بر بازی سوار بودیم و برخی مواقع وقتی تیم بزرگی که از او انتظار می‌رود نمی‌تواند به گل برسد استرس سه، چهار برابر تیم مقابل است. گل اول را بر اثر اشتباه محمد کشاورز دریافت کردیم، همان اشتباهی که او در دبی مرتکب شده بود اما به هر حال بازیکن است و چنین اتفاق‌هایی طبیعی است. گل دوم هم در اثر اشتباه داور بود که طبق گفته سهرابی در جلسه داوران این موضوع مطرح شد که اخراج مصطفی طیبی اشتباه بوده است. برابر کلمبیایی شکست خوردیم که اوکراین را شکست داد و برابر برزیل قهرمان نیز در نیمه اول به تساوی یک بر یک دست یافت. هم‌اکنون هم معتقدم که تیم بد بازی نکرد و مخصوصا بازیکنان جوان عملکرد بسیار خوبی داشتند. امیدوارم این تیم مخصوصا در بخش جوانگرایی‌ که کردیم موفق باشد. تیم امید ما توانست برابر چک و پرتغال به برتری دست یابد و این نشان داد که جوانگرایی ما جواب داده است. بالاخره بعضی زمان‌ها این اتفاق‌ها هم رخ می‌دهد. فکر می‌کنم دعاهایی که در ارتباط با حذف تیم ملی صورت گرفته بود جواب داد. معتقدم که قبل از اعزام تیم به جام جهانی افرادی نذر و نیاز می‌کردند که تیم نتیجه نگیرد. به هر حال نذر آنها جواب داد و نمی‌دانم چرا این اتفاق رخ داد. شاید ما آدم بدی بودیم و در درگاه خدا کم‌کاری کرده بودیم.

فارس: شما از سال 2006 وارد فوتسال شدید. موفقیت‌هایی در این سال‌ها کسب کردید اما در یکسال اخیر حواشی زیادی گریبانگیر این رشته شد. گواردیولا در یک جمله‌ای می‌گوید طول مدیریت 4 سال است. آیا شما موافق این موضوع هستید؟

من به گفته فرگوسن اشاره می‌کنم که می‌گوید طول مدیریت تا زمانی است که شادابی‌تان را از دست ندهید. جمله بسیار زیبایی است و به آن بسیار علاقه دارم. اگر امروز قصد استعفا کردم به این علت است که نمی‌توانستم حرکات را تحمل کنم. مخصوصا اینکه بازیکنان را وادار به مصاحبه کردند. این موضوع شادابی را از من گرفت. هیچ کس مدعی نیست که در فدراسیون فوتبال بیشتر از من وقت گذاشته است. بسیار جالب است از روزی که اعلام کردند از وزارت نفت بازنشسته شدم، حتی یک روز هم برای خود نگذاشتم. اولین کسی که در فدراسیون حاضر می‌شد من بودم و تا عصر هم هر زمانی که لازم بود می‌ماندم. تمام قراردادهای مربوط به مسائل اقتصادی فدراسیون را تنظیم می‌کردم و آقایان می‌خواندند و امضا می‌کردند. تمام مذاکرات توسط من انجام می‌شد. امیدوار هم هستم که دوستان بتوانند بازی‌های دوستانه‌ای را در حد اسپانیا و ایتالیا بود را بعد از این هم هماهنگ کنند. چون این موارد همه شخصی بود و من شخصا در این مسائل وارد می‌شدم. به خاطر عشق و علاقه و شادابی که داشتم خیلی کار می‌کردم. تصور می‌کنم مسئولان آسیایی و فیفا بیشتر قدردان من هستند.

فارس: علت حواشی در یک سال اخیر فوتسال را چه می‌دانید؟

اولین جرقه‌ای که در ارتباط با حواشی فوتسال زده شد زمانی بود که باشگاه اصفهانی متوجه شد در فوتسال محلی از اعراب ندارد و تصمیم گرفت این رشته را ترک کند اما متاسفانه همیشه می‌خواستند رفتن خود را خرج من کنند. من اخلاقی دارم که خارج از اصول و قوانین کاری فعالیت نمی‌کنم. مصداق این کار من هم این است که زمانی که باشگاه فولاد ماهان قهرمان شد هیچ کس همچون من با علاقه برگزاری جام باشگاه‌های آسیا را دنبال نکرد و من توانستم با پیگیری خود میزبانی ایران را در اولین دوره مسابقات بگیرم. پس از قهرمانی این تیم در آسیا به علت رفت و آمدهای مدیریتی و مشکلاتی که در این تیم به وجود آمد نتوانستند خوب نتیجه بگیرند و قهرمان نشدند اما با توجه به اینکه هزینه کرده بودند دوست داشتند همچنان نماینده ایران در جام باشگاه‌های آسیا باشند. در حالی که حق منصوری بود در جام باشگاه‌ها حاضر شود و من در این موضوع خیلی محکم ایستادم. خیلی مرا به چالش کشیدند. جلسات با استانداری، با کفاشیان و افراد مختلف برگزار کردند اما من نه به خاطر لجبازی، به خاطر برقراری حق و حقوق باشگاه‌ها، منصوری را به عنوان نماینده ایران به جام باشگاه‌های آسیا معرفی کردم. در آئین نامه AFC دقیقا به این موضوع اشاره شده است که تیمی نماینده کشوری است که قبل از قرعه کشی مسابقات قهرمانی را از آن خود کرده است. از همانجا این دشمنی با شخص بنده شکل گرفت و به موارد مختلف دامن زده شد. به نظرم حواشی فوتسال از اینجا شروع شد و بعد هم بازی هفته پایانی فصل گذشته که دو بازی همزمان در اصفهان برگزار شد.

فارس: در مورد تبانی نظرتان چیست؟

من هر دو بازی را در سالن حضور داشتم. نیمه اول بازی گیتی پسند و پرسپولیس را تماشا کردم و هیچ مشکلی نداشت. به این موضوع خیلی دامن زدند. 90 هم خیلی درگیر این موضوع شد. به عقیده من رویانیان در یک شوی تلویزیونی اعلام کرد که بازیکنان پرسپولیس تبانی کردند اما هیچ وقت نه نوشته‌ای در این باره به فدراسیون داد و نه بازیکنی را معرفی کرد. نمی‌دانم اسم این را چه بگذارم. از طرف دیگر کمیته انضباطی خیلی دیر رای داد و بعد هم در استیناف ماند و باعث شد پرونده حدود صد و چند روز به طول انجامد. به علت اینکه می‌خواستیم نماینده خود را معرفی کنیم باید اسم تیمی را برای آسیا ارسال می‌کردیم. کمیته انضباطی قهرمانی گیتی پسند را تائید کرد و پس از اینکه ما این تیم را به آسیا معرفی کردیم کمیته استیناف درست چند روز مانده به آغاز مسابقات رای را برگرداند و در آن زمان نمی‌توانستیم کاری بکنیم. اگر نماینده‌ای هم نداشتیم ممکن بود برای همیشه جام باشگاه‌های آسیا را از دست بدهیم و جریمه سنگینی را در نظر بگیرند. فدراسیون در این مورد تصمیم گرفت و نظر شخصی من نبود. فکر می‌کنم اشتباه منم این بود که بیش از حد به عنوان یک مدیر در این موارد ظاهر شدم و ای کاش بیشتر مثل مدیران دیگر که موفق هم هستند و همه هم به به و چه چه می‌کنند، ‌از دور به ماجرا نگاه می‌کردم. به من هم توهین نمی‌شد. هر دو سالن در اصفهان به من توهین می‌کردند چرا که قصد داشتم حق را به حق‌دار بدهم. خوشحالم که در طول مدیریتم سالم زندگی کردم و هیچ مورد خاصی هم نداشتم.

فارس: بحث تبانی را قبول دارید؟

بله. از روزی که کمیته استیناف رای را برگرداند در اولین حرکت جایزه قهرمانی را به منصوری دادیم اما هیچ کس به این امر اشاره نکرد.

فارس: اما مسئولان منصوری معتقدند که اصفهانی‌ها هنوز جام را به آنها پس نداده‌اند.

در ارتباط با پس دادن جام باید بگویم که گیتی‌پسندی‌ها نامه‌هایی به فدراسیون نوشتند که این موارد به کمیته استیناف رفت و پس از آن کفاشیان با آنها جلسه‌ای برگزار کرد. این موارد بود که باعث شد رسیدگی به این پرونده طول بکشد و در مورد پس دادن جام مسائلی به وجود بیاید. به علت اینکه از حد من خارج شد و به مسئولان بالاتر رسید، دیگر نتوانستم پیگیر این موضوع باشم.

 

 

فارس: بازیکنان تیم ملی فوتسال معتقد بودند در جام جهانی تیم ملی بازی به بازی افت می‌کرد، علت این امر را مسائل روحی و یا بدنسازی می‌دانید؟

به علت عدم شناخت از تیم‌هایی همچون پاناما و مراکش نتوانستیم بازی‌های دلچسبی پس از بازی با اسپانیا به نمایش بگذاریم. مراکش بسیار تدافعی بازی می‌کرد و پاناما نیز بازیکنان ما را به شدت می‌زد. در بازی با پاناما آنقدر بازیکنان را زدند که دل و جرات بازیکنان ما را گرفتند. بینی مصطفی طیبی را خیلی راحت شکستند و بازیکنان دیگر را نیز زخمی کردند. این موارد باعث شد تا از زیبایی بازی بازیکنان کاسته شود اما اگر بخواهیم از نظر فنی این مسائل را واکاوی کنیم، شاید مشکلاتی بوده است که من نمی‌خواهم وارد آن شوم.

فارس: آیا مشکلات مالی و بحث پاداش روی روحیه بازیکنان تأثیر نگذاشته بود؟

درباره مسائلی که در خصوص پاداش مطرح شده، باید توضیحی بدهم. قبل از اعزام تیم به جام جهانی در نامه‌ای به آقای کفاشیان مدیریت هزینه سفر را مشخص کردم. اینکه چگونه باید حرکت کنیم، چه کسانی همراه تیم هستند و باید در مقاطع مختلف چگونه برخورد کنیم. در آن نامه تقاضای 100 هزار دلار در 21 روز اقامت خود در تایلند کرده بودیم. این موضوع شامل پول توجیبی بازیکنان و پاداش‌های برد بود اما متاسفانه با شرایطی برخورد کردیم که وضعیت ارزی کشور کاملا قفل شده بود. هیچکس هیچگونه ارزی را نمی‌توانست بگیرد. فدراسیون فوتبال ریال کافی را در بانک داشت که بخواهد تبدیل به ارز شود اما بانک به صراحت اعلام می‌کرد که بانک مرکزی اجازه صدور ارز را به ما نمی‌دهد. در همان زمان حتی صحبت این شده که تیم را با این شرایط به مسابقات اعزام نکنید، اما ما گفتیم این یک فاجعه است که به خاطر مسائل مالی در مسابقات شرکت نکنیم. مردم دنیا به ما ایراد خواهند گرفت. بنابراین باید در مسابقات شرکت می‌کردیم. با این حال و با این اوضاع بی‌پولی به بازیکنان و همراهان، نفری یک میلیون تومان پول توجیبی دادیم. در جریان مسابقات نیز قرار بود طبق روال برای پیروزی در بازی‌های مقدماتی 100 دلار به بازیکنان بدهیم، اما با توجه به اینکه تساوی برابر اسپانیا برای ما بیشتر از یک برد ارزش داشت، همان 100 دلار را در نظر گرفتیم زیرا بیشتر از این نداشتیم که بدهیم. دو بار دیگر هم 100 دلار به بازیکنان پس از برد برابر پاناما و مراکش دادیم و در بازی آخر هم با وجود اینکه برابر کلمبیا شکست خوردیم، 200 دلار به بازیکنان دادیم. این پول‌ها، پولی نیست، اما این جنجال و مصاحبه‌هایی که کردند، عین بی‌تقوایی آقایان است که مسائل را در مغز مردم فرو کردند. ای کاش اشاره‌ای به دیگر مسائل نیز می‌کردند و شرایط ما را می‌دیدند. ای کاش خود را نیز جزئی از تیم ملی و کشور می‌دانستند و خود را تافته جدا بافته نمی‌دیدند. بسیار متاسف شدم که این دوستان چنین دیدگاه‌های تخریبی داشتند و کمال سوءاستفاده را از این شرایط کردند.

فارس: شما جوابی به این صحبت ها ندادید؟

من نیز جواب هیچ مصاحبه‌ای را ندادم زیرا معتقد بودم که اگر بخواهم در این شرایط وارد شوم باید به بسیاری از موارد دیگر هم اشاره کنم که این موضوع به نفع کشورم نیست. به خاطر منافع کشورم خیلی از جاها سکوت کردم که در اینجا نیز سکوت کردم.

فارس: اما بازیکنان اعلام کردند که ما پول‌ها را دریافت نکردیم.

موضوعی را باید بگویم که جای اعتراض دارد. بعد از بازی دوم و یا سوم بود که محمد کشاورز به اتاق من آمد و گفت، بازیکنان از پاداشی که گرفتند، ناراحت هستند و می‌خواهند پول را پس بدهند. همان زمان متوجه شدم که از تهران تماس گرفتند و با بازیکنان صحبت کردند. مرتب سعی می‌کردند، مغز بازیکنان را شست‌وشو دهند. دائم با تعداد اندکی از بازیکنان تیم که بزرگان تیم هم به شمار می‌رفتند صحبت و سعی می‌کردند به شکلی برای تیم مشکل به وجود بیاورند. این بسیار جای تأسف دارد که زمانی یک دروازه‌بان به گلر دیگر گلایه می‌کند و فردای آن سریعا این خبر منتشر می‌شود و می‌گویند دعوا و درگیری شده، در صورتی که به هیچ عنوان چنین چیزی نبود. آنها دلشان می‌خواست که چنین چیزی به وجود آید. فکر می‌کنید چرا تصمیم گرفتم که بازیکنان را ممنوع‌المصاحبه کنند؟ چون می‌دانستم که قصد دارند تیمم را به حاشیه ببرند. می‌دانستم آنهایی که به عنوان دشمن در کمین بودند، می‌خواهند به هر شکلی که شده آرامش تیم را بهم بزنند. برای آنها مهم نبود که تیم به جام جهانی نرود، مهم این بود که بتوانند شرایط فوتسال را بهم بریزند. در تایلند نیز کار خود را ادامه دادند. اگر بازیکنان می‌خواستند پول را نگیرند، همان زمانی که آمدند زیر برگه را امضاء کردند نارضایتی خود را اعلام می‌کردند. در بازی‌‌های گذشته نیز چنین روالی بود و برای هر بازی پاداش 100 دلار می‌دادیم حتی زمانی که پول بوده است. البته معتقدم که برای جام جهانی باید پول بیشتری می‌دادیم اما پولی نبوده است. من نامه‌ای که به کفاشیان نوشته بودم به محمد کشاورز نشان دادم و به او گفتم که تقاضای ما چه بوده است. به او گفتم که قبول دارم حق شما خیلی بیشتر از این حرف‌هاست، اما مشکل کشور، مشکل شما هم است. شما مگر سرباز مملکت نیستید؟ من چنین مسائلی را مطرح کردم و بعد هم هیچ مطلب دیگری نبود. تمام این مسائل در کنار این بود که ما دو نفر اضافه بر لیست فیفا در کاروان‌مان داشتیم که باید هزینه را خودمان پرداخت می‌کردیم. فکر می‌کنم تعداد معدودی از بازیکنان نسبت به پاداش‌ها معترض هستند. هیچ کدام از بازیکنان جوان راجع به مسائل مالی کلامی صحبت نکردند.

فارس: در سال 2008 نیز مشکلات مالی وجود داشت، اما چنین صحبت‌هایی عنوان نشد.

در آن سال بیشتر در مورد برگشت تیم و بحث پاداش‌ها مسائلی به وجود آمد. پس از اینکه در ازبکستان قهرمان شده بودیم، پاداش بازیکنان را ندادند و به آنها بی‌توجهی کردند. این موارد را قبول دارم. از صدا و سیما بگیرید تا بقیه افراد بی توجهی کردند. همین صدا و سیمای نازنین ما زمانی که خبر خوب و مثبتی است هیچوقت پیشقدم نمی‌شوند و فقط دنبال حاشیه است. هر جایی که دعوا باشد، هرطور که شده خود را می‌رسانند که دعواها را رقم بزنند. یک جریان بسیار بد و نگران‌کننده در بخش فرهنگی کشور و مخصوصا صدا و سیما و در برنامه‌های ورزشی همچون 90 اتفاق می‌افتد و آن این است که با شرایط و بی‌حرمتی‌هایی که برای بزرگان فوتبال بوجود می‌آورند، شرایط را مجاب می‌کنند که بازیکنان و جوانترها نسبت به بزرگان خود بی‌احترامی کنند. این یک معضل بزرگ است که هیچکس آن را نمی‌بیند. هم اکنون به گونه‌ای شده که هر زمان برنامه 90 خواستار حضور یکی از افراد فدراسیون است، هیچ فردی علاقه‌ای به حضور در تلویزیون ندارد. هیچکس حتی پشت خط هم حاضر نیست بیاید زیرا می‌داند که قرار است طبق برنامه‌های از قبل هماهنگ شده با او برخورد شود و بسیار ناعادلانه نیز با مسائل برخورد می‌کنند. این شرایط باعث شده برخی بازیکنان جوان و مربیان به بزرگترهای خود بی‌حرمتی و حمله کنند و این موضوع بازتاب بسیار بدی در سال‌های آینده خواهد داشت. آینده‌ای را می‌بینم که عنان کار از دست تمام مدیران در خواهد رفت.

فارس: مصطفی نظری، محمد طاهری و محمد کشاورز به عنوان بزرگان تیم ملی نسبت به شرایط و اتفاقاتی که در تایلند و دبی افتاد، بسیار معترض بودند. صحبتی در این زمینه می‌کنید؟

هنوز هم این افراد را همانند فرزندان خود دوست دارم. حتی خطاهایی داشتند که اگر دست افرادی بود که امروز از ما گله دارند، از آن به عنوان یک حربه استفاده می‌کردند اما من به عنوان خطای فرزندان خود چشم‌پوشی کردم و هیچوقت هم آنها را باز نخواهم کرد. بازیکنان خوبی هستند اما به هرحال تحت تاثیر قرار دارند. وقتی بازیکن تیم ملی را وادار می‌کنند که چنین صحبت‌هایی بکند در گوشه و کنار صحبت‌هایش متوجه خیلی از مطالب می‌شوید. اینکه می‌گوید دلم برای گریه‌های فلان شخص تنگ شده معنی دار است وگرنه یک بازیکن ملی‌پوش باید بازی خود را انجام دهد، البته من بارها به بازیکنان گفته‌ام که اگر ایرادی نسبت به کادر فنی دارند در جلسات بگویند. بارها در جلسات فنی به بازیکنان گفتم که چرا ساکت می‌نشینید. در آن جلسات هیچ کدام از بازیکنان اظهار نارضایتی از کادر فنی نکردند اما آنها را وادار به مصاحبه کردند تا علیه مدیریت و کادر فنی صحبت کنند. شکی در این موضوع ندارم.

فارس: چه چیزی شما را بیشتر از همه ناراحت کرد؟

خیلی واضح بگویم که هیچ چیز در وقایع اخیر به اندازه مصاحبه کاپیتان تیمم مرا خرد نکرد. من همین جا اعلام می‌کنم که به جز محمد کشاورز همه را می‌بخشم. هنوز در دل و اعماق قلبم نتوانستم کشاورز را ببخشم. من به اندازه یک پدر به محمد کشاورز محبت داشتم. با او درد و دل کردم. وقتی با او صحبت می‌کردم بغض کرده بودم. شرایط را برای او استنتاج کردم. به او گفتم که در شرایطی که سالیان سال در قسمت‌های مختلف پست‌های حساسی داشتم اما هیچ وقت به این اندازه غصه نخورده بودم که نتوانستم حق شما را ادا کنم، اما متأسفانه او به شکلی که آقایان از او خواسته بودند مصاحبه کرد. این موضوع بسیار مرا ناامید کرد. بُعد اصلی اینکه ناامید و مصمم شدم از فوتسال بروم به مصاحبه 3 بازیکن و مخصوصا محمد کشاورز برمی‌گردد.

فارس: جواد اصغری مقدم در مصاحبه‌ای اعلام کرد مدیر فوتسال نام او را خط زده است، نظر شما در این باره چیست؟

جواد اصغری‌مقدم به شدت اشتباه کرد. بنده به هیچ وقت در هیچ قسمت از تیم ملی دخالت نمی‌کنم. چه در زمان حضور حسین شمس و چه در زمان علی صانعی. حد خود نمی‌دانم که بخواهم بازیکنی را حذف کنم و یا در تیم قرار بدهم. روز آخری که قرار بود لیست 14 نفره را اعلام کنیم نزد علی صانعی رفتم و از او لیست بازیکنان را خواستم؛ صانعی اعلام کرد که تمام افراد را مشخص کرده اما روی دو بازیکن شک و تردید دارد. یکی محمود لطفی و دیگری سیدعلی کیایی بود. این دو بازیکن عقب‌گیر بودند و شک داشتیم که کدام یک را با خود به تایلند ببریم. من به صانعی گفتم با خسوس جلسه‌ای داشته باشید و در این باره نیز تصمیم بگیرید. در نهایت تصمیم گرفتند در این دوره مسابقات به علی کیایی که بازیکن جوانی است فرصت بدهند و او را انتخاب کردند.

اصغری مقدم اشتباه بزرگی مرتکب شد که چنین برداشتی را کرد. این نیز از جمله مواردی بود که به خاطر نزدیکی و دوستی که با برخی دیگر داشت به او این دروغ را تحمیل کردند. فکر می‌کنم که او باید استغفار کند.

فارس: و در ارتباط با مصاحبه وحید شمسایی ...

در این باره وضعیت کاملا روشن است. شمسایی دو هفته قبل از مصاحبه معروف خود هر جا مرا می‌دید با لقب سلطان صدا می‌کرد، اما یک باره در آن مصاحبه تبدیل به قذافی شدم. این موضوع به هیچ عنوان قابل پذیرش نیست که یک بازیکن با هر درجه‌ای که می‌خواهد باشد در حدی قرار بگیرد که نظر خود را به مدیر یا سرمربی تیم تحمیل کند. اینکه می‌گویم تحمیل به این دلیل است که صانعی گفت بازیکنانی را می‌پذیرم که بازی آنها را دیده باشم. شمسایی از طرفی می‌خواست قرارداد 350 -400 میلیونی خود با اصفهانی‌ها را لکه دار نبیند و از طرف دیگر می‌خواست در تیم ملی حضور داشته باشد. بازیکن باید روند اصولی خود را طی کند. به من ربطی ندارد که او سه دوره در جام جهانی حضور داشته باشد. اما باز هم می‌گویم که به هیچ وجه از صانعی نخواستم که او را انتخاب و یا حذف کند. من از سرمربی خود دفاع کردم و این شد که دشمنی بسیار عمیق و بدهیبت او با ما شروع شد. برای من هم اصلا مهم نبود. به خاطر اینکه اگر صد سال دیگر هم در فوتسال باقی می ماندم تا زمانی که شمسایی باشگاهی نداشته باشد از او استفاده نمی‌کردم. این بار دیگر من اجازه نمی‌دادم در تیم ملی حضور داشته باشد. بازیکنی که برمی‌گردد و می‌گوید سرمربی تیم ملی بیاید تالار افتخارات مرا ببیند یعنی سرمربی را قبول ندارد. او باید تیم ملی جداگانه‌ای تشکیل دهد تا بخواهد همه به او پاس بدهند و همه موارد به او ختم شود. بقیه هم بروند دنبال کار خود.

این مسائل به هیچ عنوان قابل قبول نیست. من کینه‌ای از او ندارم. او را دوست دارم، زیرا افتخاراتی برای کشور به دست آورده است. محمدرضا حیدریان هم افتخارآفرینی کسب کرده اما آیا چنین تقاضاهایی داشت؟ آیا محمد هاشم‌زاده چنین تقاضاهایی داشت؟ بابک معصومی که معصومانه از این دنیا رفت وقتی شمس او را از تیم کنار گذاشت چگونه تقاضاهایی داشت؟ آیا او این جنجال‌ها را درست کرد و آدم‌های وابسته به او چنین جوی را به وجود آوردند؟‌

واقعا جای تعجب است که درست یک ساعت و نیم پس از شکست برابر کلمبیا آقایان در شبکه‌های مختلف حاضر می‌شوند و علیه من، صانعی و تیم ملی صحبت می‌کنند. آقایان منتظر بودند و با شبکه‌های ورزشی هماهنگ کرده بودند که پس از شکست این هجمه‌ها را شروع کنند. من واقعا برای تلویزیون متأسف هستم.

 

 

فارس: شما در برنامه‌ای اعلام کردید چه کسی گل‌های شمسایی را شمرده است؟ آیا هنوز هم روی این حرف خود هستید؟

بله، باز هم می‌گویم. البته آماری در تلویزیون ارائه دادند که نشان می‌دهد او آقای گل جهان است. این درست است. او در سال 2008 یکی از بهترین بازیکنان آن دوره انتخاب شد که البته در سال 2010 بنا به هر دلیلی سرمربی تیم او را برای مسابقات قهرمانی آسیا انتخاب نکرد که البته باید سرمربی جواب بدهد اما هیچ اشاره‌ای به آقای گلی او نشده است. این موضوع فقط مصرف داخلی داشته است. البته بنده هم علاقه‌مند بودم که آقای گلی او را عنوان کنم و در فوتسال پلنت هم تبلیغ می‌کردم که این موضوع را بگویند اما فیفا هیچ جا به عنوان آقای گل او را معرفی نکرده. اگر یک جا آوردند که به این موضوع اشاره شده بود من عذرخواهی می‌کنم.

فارس: شمسایی پس از این مدارکی را ارائه داد که نشان می‌داد کنفدراسیون آسیا در مطالبی به این عنوان اشاره کرده است.

این مواردی است که خود ما به آن اشاره کرده‌ایم. فوتسال پلنت همان سایتی است که آقایان را به عنوان بازیکنان برتر معرفی کرد. چه کسی آنها را معرفی کرده بود؟ ترابیان آنها را انتخاب کرد، زیرا مدیر تیم منتخب جهان بود. این ارتباط باعث شده بود که چنین مسائلی به وجود آید.

فارس: همچنین شمسایی آماری ارائه داد که اعلام می‌کرد افرادی که او را به عنوان بازیکن منتخب معرفی کردند چه کسانی بودند.

آن آمار مربوط به سال 2008 بود. در آنجا اعلام نکرده بود که شمسایی آقای گل جهان است. برای بنده هم افتخارآفرین است که او در تیم منتخب جهان بازی کند. این موضوع همانند گینس می‌ماند که باید در آن رکوردهای مختلف ثبت شود.

فارس: شاید این موضوع مربوط به فدراسیون فوتبال می‌شده که باید در این زمینه اقدام می‌کرد. همانند قضیه رکوردی که مسی شکسته است که هم اکنون فدراسیون زامبیا و زیکو در این امر مدعی شدند.

این به فیفا و مسئولان آن برمی‌گردد. این موضوع خیلی هم مهم نیست. اصراری هم به آن ندارم که بگویم این موضوع درست است یا غلط. می‌گویم به مردم راست بگوییم. من دروغ به مردم نگفتم.

فارس: شمس در مصاحبه‌ای عنوان کرده بود در مسابقات 2000 گواتمالا ترابیان به جای من مصاحبه می‌کرد و خود را جای سرمربی جا می‌زد.

زمانی که در مسابقات جام جهانی 2000 گواتمالا شرکت کردیم کسی از تیم ایران شناختی نداشت. به علت یک اشتباهی که کرده بودند عکس بنده را به عنوان سرمربی معرفی کرده بودند. همانند اشتباهی که تلویزیون بارها در معرفی مربی‌ای انجام می‌دهد. من پس از این اشتباه سریع تماس گرفتم و به آنها گوشزد کردم که سرمربی حسین شمس است. موضوع دیگر این است که او پس از این همه سال این موضوع را اعلام می‌کند. شاید به خاطر نجابتی است که او داشته و این کار را در طول 12 سال اخیر انجام نداده است. هم اکنون آقایان هرچه تیر در چنته داشتند رها کردند تا به هدف خود برسند.

در رابطه با مصاحبه‌هایی که می‌گوید انجام دادم نیز باید بگویم که به خاطر اینکه زبان انگلیسی بلد بودم صحبت‌های مربیان را ترجمه می‌کردم. شاید ترجمه صحبت‌های شمس و صانعی برایم افت باشد اما برای منفعت کشورم این کار را انجام می‌دادم. به عنوان مترجم با او می‌رفتم و صحبت‌هایش را ترجمه می‌کردم، نه اینکه من بخواهم مصاحبه کنم. دلیلی ندارد که به جای ایشان مصاحبه کنم و کمبودی هم ندارم. بنده عضو کنفدراسیون فوتسال آسیا هستم و صاحب‌نظر هم هستم. احتیاجی ندارم که به عنوان مربی بخواهم صحبت کنم زیرا ادعای فنی ندارم.

فارس: در مورد شمس هم گفته بودید شما او را به عنوان بهترین مربی انتخاب کرده‌اید.

درست است، باز هم همین مطلب را می‌گویم. البته او واقعا شایسته بود. یکی از مربیان شایسته آن زمان بود. باز هم می‌گویم که خودم این کار را کرده‌ام و افتخار هم می‌کنم. با فوتسال پلنت نزدیک کار می‌کردم و به همین دلیل در بازی‌های برزیل به عنوان مدیر تیم منتخب جهان حکم گرفتم و با آنها به مسابقات رفتم.

فارس: به هرحال این افتخاراتی بود که توسط افراد به دست آمد. فکر نمی‌کنید مطرح کردن چنین مسائلی فقط فوتسال را به حاشیه ببرد.

ببخشید، زمانی که فردی از صبح تا شب به شما فحش می‌دهد شما چه کار می‌کنید؟ به هرحال ما هم انسانیم. زمانی که چیزی را به عنوان چکش می‌خواهند به سرمان بزنند آن هم چکشی که خودت درست کردی و طریقه استفاده آن را به آنها یاد دادی، صدایت در می‌آید. هم‌اکنون هم قبول دارم که چنین صحبت‌هایی درست نیست و بیشتر نمی خواهم در این باره صحبت کنم.

فارس: حسین شمس مصاحبه‌ای انجام داده و اعلام کرده که ترابیان از تشویق‌های او ناراحت می‌شد.

به هیچ عنوان چنین مسئله‌ای نبوده. هر زمانی که سرمربی تیمم را تشویق کنند، به نوعی این تشویق را تشویق فدراسیون و خودم می‌دانستم. فکر می‌کنم او اشتباه کرده است. هیچ وقت هم به این اندازه ابله نیستم که بخواهم چنین مطلبی بگویم که چرا مرا اول تشویق نمی‌کنند. این مسائل بچگی است. حرف‌های بچگانه‌ای است که همه می‌دانند از ذهن چه افرادی ساطع می‌شود. مگر من چه کاری انجام دادم که تشویقم کنند. من یک خدمتگزارم که اگر خوب کار کنم ما را هم تشویق خواهند کرد. در سالن هم بعضی وقت‌ها شما را تشویق می‌کنند و برخی هم می‌گویند حیا کن رها کن. این مسائل طبیعی است. به هیچ عنوان چنین چیزی را نخواسته‌ام و از تشویق دیگران نیز ناراحت نمی‌شوم، اما فکر کنم این خود آقایان هستند که دنبال این مسائل هستند. شاهد من هم این موضوع است که تیم ملی فوتسال پیش از حضور در جام جهانی در یک بازی دوستانه در اصفهان میزبان روسیه بود. رئیس روابط عمومی یک باشگاهی که هم‌اکنون در لیگ حضور ندارد، توسط آقایان هماهنگ شده بود که در ابتدا به بازیکنان حرف‌های بد بزند و بعد هم توهین به علی صانعی و من داشته باشند. در پایان هم روسیه را تشویق کردند. پس از بازی روسیه نامه‌ای به ما زد و از میزبانی تشکر و عنوان کرد یکی از مسائلی که خیلی تعجب کردیم بحث تشویق ما بود. این موضوع خیلی خنده‌دار است که در ایران تیم روسیه تشویق شود.

فارس: درباره کنار گذاشتن حسین شمس از تیم ملی صحبت می‌کنید؟

بعد از اینکه قرارداد حسین شمس به اتمام رسید، با توجه به اینکه اختلاف نظرهایی با او داشتیم اما اعتقاد داشتم که می‌توانیم آن را به شکلی حل کرد. به همین دلیل 2 بار با کفاشیان صحبت کردم و قراردادی را با شمس تنظیم کردم، اما متاسفانه این موضوع همزمان شد با مصاحبه‌ای که شمس درباره سعیدلو انجام داد و توهین‌هایی به او کرده بود. آقایان این مسائل را برنمی‌تابند و نمی‌توانند تحمل کنند، به همین دلیل سعیدلو به صراحت گفته بود که نباید با وی قراردادی منعقد شود، حتی در باشگاه‌ها. سعیدلو این موضوع را به کفاشیان گفت و او نیز به من انتقال داد. من حتی امضای حسین شمس را در اتاقم گرفته بودم اما به دلیل این مسائل این قرارداد هیچگاه امضاء نشد.

فارس: حسین شمس همچنین اعلام کرده بود که به خاطر رابطه‌ای که با مهدی تاج داشته، او را کنار گذاشته‌اید. آیا این موضوع درست است؟

به هیچ عنوان به این موضوع ربط نداشت. فقط موردی بود که کمی از تاج دلگیر شده بودم که پس از صحبت با تاج متوجه شدم که شاید از جای دیگر اطلاعات آن جلسه درز کرده است. دلیل عدم تمدید قرارداد شمس همین موضوعی بود که گفتم، پس از آن هم مصاحبه‌های مختلف صورت گرفت. البته من هیچگاه جواب ندادم و سعی کردم ارتباطم را با او حفظ کنم و به عنوان یک فوتسالی که زحمت کشیده است، حفظ شود، اما متاسفانه او آدم بسیار احساساتی است که سریع از صفر به 100 می‌رود. فقط سیاه و سفید را قبول دارد، حد وسط ندارد. در آخرین برخوردی هم که با او داشتم بسیار جالب بود. می‌خواستیم جلسه‌ کمیته فوتسال را برگزار کنیم که حتی او حکم این سمت را در اتاق من گرفته بود، اما کلاس فیلیپین برای او پیش آمد و با من تماس گرفت و گفت این جلسه را 10 روز عقب بیاندازید تا من هم باشم. من هم به علت اینکه مرتضایی هم نمی‌توانست در جلسه حاضر شود، جلسه را عقب انداختم. بازگشت او از فیلیپین مصادف شد با نیامدن وحید شمسایی و مصاحبه‌های دوستان و همچنین تماس گرفتن با او. به هرحال آقایان از وجود حسین شمس کمال استفاده را کردند. بسیار مضحک است که به این نکات توجه نکنیم. آقای درودگری که به واسطه یک مصاحبه شمس، توسط کمیته انضباطی دو سال او را از حضور در میادین ورزشی منع می‌کند، چگونه دم از استفاده از تجربه می‌زند. بارها حسین شمس التماس کرده بود که برود با دادکان جلسه داشته باشد اما این اجازه را به او ندادند. این مسائل واقعا خنده‌دار است. فکر می‌کنند مردم خاطرات گذشته را فراموش می‌کنند. هنوز آن فیلمی که ایشان بازیکن را هدایت می‌کرد، هیچکس فراموش نکرده. بعد او می‌گوید رفتار من با بازیکن خوب نبوده و توهین کرده‌ام. من هیچ زمان جواب او را ندادم اما برای روشن شدن اذهان عمومی این موضوع را می‌گویم که اگر توهین به بازیکن شد، آن کسی توهین کرد که با پس گردنی بازیکن را از زمین بیرون کرد. اگر توهین به مربی شد، آن کسی توهین کرد که به واسطه مصاحبه یک مربی دو سال او را از حضور در میادین محروم کرد. من شاید بیش از 50 مصاحبه شمس علیه خودم را دارم و شاید دو سه مصاحبه در حد مختصر جواب او را دادم، اما هیچ‌گاه چنین کارهایی نکردم. بعد حالا ما دیکتاتور و توهین کردیم و آقایان آلنده هستند.

فارس: یعنی اگر مصاحبه‌های شمس علیه شما نبود، پس از رفتن سعیدلو او به تیم ملی باز می‌گشت؟

در هر حال شمس خیلی کج‌دار و مریض حرکت کرد. او پس از بازگشت از فیلیپین یک تماس هم با ما نگرفت که بگوید چه اتفاقی افتاده و شروع به مصاحبه و ایجاد بحران کرد. شمس در ایجاد بحران‌های مصنوعی بی‌نظیر است. هیچ‌کس متوجه نشد که انگیزه‌ او از این رفتارها چه بود اما من می‌دانم. انگیزه او، وعده و وعید‌هایی بود که به ایشان داده شد. وعده‌هایی که گفتند تمام است و ما ملاقات کردیم و شما هم جایگاه‌تان مشخص است. این بنده خدا را گول زدند. او هم که در نقطه صفر قرار داشت و به یکباره به نقطه 100 پرید.

 

 

فارس: مصطفی نظری در مصاحبه‌ای عنوان کرده که شرایط تیم ملی همانند پادگان بود و جواد اصغری‌مقدم نیز گفته شرایط مانند زندان بود. واکنش شما درباره این صحبت‌ها چیست؟

اگر زندان بود برای همه زندان بود. خیلی بازیکنان دیگر هم خط خوردند. همان محمود لطفی که چند ساعت قبل از اعزام خط خورد، آیا این گونه صحبت کرد؟ اگر اصغری‌مقدم بچه مازندران است لطفی هم بچه همان شهر است. این دو چه فرقی با هم دارند؟ من هر بار که به اصغری‌مقدم می‌رسیدم به علت اینکه بزرگ تیم بود، احترام ویژه‌ای برای او قائل بودم. این دور از شأن یک ورزشکار است که بخواهد درباره چنین مسائلی صحبت کند. در آن زمان آنقدر از این امر منزجر شده بودم که حتی زمانی که کمیته انضباطی او را احضار کرده بود علاقه نشان ندادم که به آنجا بروم و درباره این مسائل صحبت کنم.

فارس: آیا شما از اصغری‌مقدم شکایت کردید؟ اصغری‌مقدم در مصاحبه‌ای گفته بود که پدر که از پسر شکایت نمی‌کند.

بله فدراسیون از مصاحبه‌ها شکایت می‌کند. خیلی از پدران زمانی که فرزندانشان از حدشان خارج می‌شوند، از آنها شکایت می‌کنند و حتی تنبیه‌شان هم می‌کنند. تازه من از او فقط شکایت کردم و تنبیه‌اش نکردم. آنقدر بی‌انگیزه بودم که در جلسه کمیته انضباطی حاضر نشدم و گفتم خود آنها تصمیم بگیرند. اگر می‌رفتم شاید می‌گفتند اعمال قدرت کرده است. کمیته انضباطی هم بر اساس حضور او و مدیرش اعلام رای کردند. البته نمی‌دانم رأیی صادر شده است یا نه. دنبال آن را هم نگرفتم. اینکه من می‌گویم یک برنامه هماهنگ شده برای تخریب مسئولان وجود دارد دلیل دارم. چه دلیلی دارد بازیکن لیگ یکی که تازه از شهرستان آمده و شاید نمی‌تواند به خوبی فارسی صحبت کند، این اجازه را به خود می‌دهد که علیه رئیس فدراسیون فوتبال مصاحبه کند و حتی توهین‌هایی انجام دهد. این خطر بزرگی است برای آینده ورزش کشور. با این شرایط سنگ روی سنگ بند نمی‌شود. باید با چنین بازیکنی برخورد شود. این حق طبیعی فدراسیون است. در فدراسیون‌های گذشته که اعدام می‌کردند حالا ما می‌گوییم برخورد انجام دهند.

فارس: بازیکنان اعلام کردند که در سفر تایلند فردی همراه ما بود که غذا برای خوردن نداشت.

متناسب با شرایطی که در فدراسیون داشتیم و همچنین تعدادی که توسط فیفا تایید شده بود ما دو نفر اضافه داشتیم که باید چند هزار دلار برای آنها هزینه می‌کردیم. وجود آنها لازم بود و باید طبق برنامه همراه ما می‌بودند، اما متاسفانه طبق برنامه‌ریزی‌هایی که داشتیم نتوانستیم اسم ماساژور تیم را در لیست بگنجانیم و با علی صانعی تصمیم گرفتیم از یک میلیون تومانی که بابت پول توجیبی در اختیارمان قرار گرفته پول هزینه سفر او را فراهم کنیم و در آنجا هم به گونه‌ای مدیریت کنیم که به مشکل برنخوریم. وجود او بسیار مهم بود و از او تشکر می‌کنم که او صمیمانه با ما همکاری کرد. برای بازیکنان بسیار زحمت کشید. ما قراردادی با یک رستوران ایرانی بسته بودیم و او تمام مسئولیت‌های آن را برعهده گرفته بود. بنا به شرایطی که داشتیم اگر قرار بود او با ما همان غذا را بخورد باید 40 دلار برای او هزینه می‌کردیم که در توان ما نبود و تصمیم گرفتیم به گونه‌ای دیگر این موضوع را مدیریت کنیم. بنابراین او یا با کنسروهای ایرانی تغذیه می‌کرد و یا به شکلی این موضوع را برطرف می‌کردیم. او هم در این مورد فداکاری کرد.

فارس: بازیکنان اعلام کردند که در چین با اتوبوس رفت و آمد می‌کردند. در این مورد هم توضیح می‌دهید.

پس از پایان مسابقات اتوبوس به طور دائم در اختیار شما نخواهد بود. به ما اعلام کرده بودند که در ساعت مقرر اتوبوس می‌آید و شما را به فرودگاه می‌برد. بازیکنان ابراز علاقه کردند که به فروشگاهی بروند که دو ایستگاه پائین‌تر از هتل ما بود. در ابتدا می‌خواستیم تاکسی بگیریم که من از پراکندگی بازیکنان ترسیدم زیرا درست چند ساعت قبل از پرواز بود و مشکلاتی بوجود می‌آمد. به همین دلیل پیشنهاد دادیم تا با اتوبوس این مسیر را برویم. بازیکنان نیز این موضوع را قبول کردند. اصلا مگر اتوبوس همان وسیله نقلیه‌ای نیست که در کشورمان اکثر مردم از آن استفاده می‌کنند. آیا مردمی که روزانه اتوبوس سوار می‌شوند، به آنها توهین می‌شود؟ فقط همان یکبار این اتفاق افتاد. می‌خواهند یک موضوع را بزرگ کنند و چنین جنجالی را راه می‌اندازند. فکر نمی‌کنند که این توهین به مردمی است که از اتوبوس استفاده می‌کنند؟ البته شاید برای آقایانی که اتومبیل‌های آنچنانی سوار می‌شوند، اتوبوس قابل قبول نباشد.

فارس: و در خصوص اینکه بازیکنان اعلام کردند تعداد ساندویچ‌ها نصف تعداد نفرات بود، توضیح می‌دهید؟

برخی صحبت‌ها به گونه‌ای است که آدم از تعجب شاخ درمی‌آورد. شاید در مواردی بوده که در فرودگاه و پیش از سفر به عنوان عصرانه یک بستنی یا یک ساندویچی گرفته شده است. دقیقا یادم نیست چه زمانی بود، اما به عنوان تغذیه هیچ گاه چنین امری وجود نداشته است. مطرح کردن چنین مسائلی به هیچ عنوان صحیح نیست. این هم از بی‌تقوایی آقایان است. حتی اگر چنین مطلبی رخ داده باشد، چه ایرادی دارد در یک خانواده تغذیه خود را با نفر دیگر نصف کنند. این هم از مواردی بود که با سازماندهی برای تخریب استفاده کردند.

فارس: صحبتی درباره مربیان خارجی داشته باشیم. ابتدا درباره جوراندیرو توضیحاتی دهید.

جوراندیرو فقط در سال 2006 موفق نبود در حالی که دو سال پیشش توانسته بود خوب عمل کند. در سال 2006 هم علت‌هایی وجود داشت که تیم نتیجه نگرفت. در آن سال ما دو تیم در یک تیم داشتیم. یک تیم تعداد بسیار انگشت شماری بودند که بر سایر بازیکنان حاکمیت داشتند و همین عامل باعث شده بود که تیم موفق نشود، اما تمام تقصیرها بر گردن یک نفر افتاد. نمی‌توان در ناکامی یک تیم فقط مربی را مقصر دانست. زمانی که باشگاه‌های ما نمی‌توانند یک بازیکن را تربیت کنند چه انتظاری از مربی می‌رود؟ مگر مربی جادوگر است؟! زمانی که فوتسال را تحویل گرفتم قرارداد جوراندیرو تمام شده بود و لزومی نداشت که بماند اما هنگامی که با او صحبت کردم دیدم برنامه‌های خوبی دارد و می‌تواند باعث پیشرفت فوتسال شود. ما هم بهره‌برداری اساسی از او کرده‌ایم. بگذریم از اینکه مدام عده‌ای در صدد کوبیدن و دشمنی با او بودند. افراد بسیار خاصی هم بودند. با توجه به اعتقادی که داشتم می‌دانستم که می‌تواند بازیکنان ارزنده‌ای را به تیم ملی معرفی کند و این کار را هم کرد. سه بار در آسیا حضور داشته و دو بار به قهرمانی رسیده است.

فارس: اما بازیکنان معتقد بودند که ما نتوانستیم با او احساس راحتی داشته باشیم و او یک مربی تحمیلی بود؟

به هیچ عنوان چنین موضوعی صحت ندارد. علی صانعی حضور دارد و می‌توانید از او بپرسید. اگر او این موضوع را تائید کرد من اسمم را عوض می‌کنم. ممکن است اختلافاتی در این بین وجود داشته باشد. اما اگر موافقت صانعی نبود، به هیچ عنوان او در تیم ملی وارد نمی‌شد. ورود، نوع فعالیت و تمام موارد با هماهنگی علی صانعی بود. هیچ چیز را بر او تحمیل نکردم. پس از جام ملت‌های آسیا صانعی گفت دیگر او را نمی‌خواهد و من هم گفتم ایرادی ندارد.

فارس: برخی معتقد بودند که صانعی به این علت انتخاب شد که صحبت‌های ترابیان را گوش می‌کرد.

من چه چیزی می‌خواستم بگویم که او بخواهد گوش کند. شما از خود او بپرسید. هم اکنون که دیگر نه او به من تعهدی دارد و نه من نسبت به او تعهدی دارم. شما می‌توانید این مسئله را از او بپرسید که آیا یک بار شده بود که بخواهم بازیکنی را به او تحمیل کنم؟ حتی یک بار شده بود که در مورد لیستی که معرفی می‌کند بخواهم بحث کنم. این که دیگر حق ماست، اما هیچ صحبتی در مورد این مسائل نمی‌کردم. کاملا این موارد را تکذیب می‌کنم. پس از اینکه در جام ملت‌های آسیا سوم شدیم با 4 نفر مشورت کردم و حضور علی صانعی را تایید کردند. حالا بگذریم از اینکه برخی از آنها این موضوع را تکذیب کردند. دیگر دروغ گفتن کار آسانی شده است. به همین ماه محرم قسم، حسین را گواه می‌گیرم که تلفنی با انصاری‌فرد علی رعدی،‌ حسین شمس و صالح صحبت کردم و هر 4 بزرگوار صانعی را تائید کردند. اگر هر کدام اینها بگویند صانعی را قبول نداشتند به نظرم باید با خدای خود خلوت کنند. حالا آقای صالح نظرش این بود که صانعی باشد به شرط اینکه خودش هم در تیم حضور داشته باشد. اما نمی‌توانستم نظر همه را جلب کنم.

فارس: نظرتان در مورد آمدن خسوس چیست؟ خیلی از کارشناسان معتقد بودند که اگر در آن زمان یک مربی ایرانی به کادر فنی اضافه می‌شد، مفیدتر بود.

من با صانعی صحبت کردم و گفتم اگر نظرش روی شخص دیگری است، بگوید، اما صانعی شخص مورد نظری را مدنظر نداشت. کفاشیان هم نظرش این بود که یک مربی سطح بالا را به تیم اضافه کنیم. در ابتدا صحبت‌هایی با مندز انجام دادیم و او هم خیلی علاقه داشت تا به عنوان مدیر فنی به تیم ملی ایران اضافه شود اما به علت قرارداد با ازبکستان نتوانست در ایران حاضر شود. این عامل باعث شد یک زمانی را از دست بدهیم. پس از آن به دنبال یک مربی اسپانیایی رفتیم زیرا می‌دانستم که در حال حاضر مربی برزیلی خوب بیکار نیست. اما در اروپا می‌دانستم که می‌توانیم با یک مربی به توافق برسیم. اسپانیا هم که در اروپا بهتر از سایر کشورهاست. یکی از دوستان که با مربیان آشنایی دارد اسامی به من معرفی کرد که من پس از بررسی متوجه شدم بهترین آنها همین خسوس کاندلاس است. باز هم برای اینکه اشتباه نکنم با خاویر لوزانو که از بزرگان فوتسال دنیاست، مشورت کردم و او هم این را تائید کرد و گفت در بلند مدت می‌تواند کمک کند. هیچ گاه این صحبت را فراموش نمی‌کنم که لوزانو گفت او در بلند مدت می‌تواند به تیم کمک کند.

فارس: اما حضور او خیلی دیرهنگام بود.

بله. درست است. زمان زیادی نداشتیم، اما کاچی بهتر از هیچی است. به اعتقادم در این مدت هم توانست به صانعی کمک کند. کار کادر فنی ارزنده بود. به نظرم بدشانس بودیم. شما نباید فراموش کنید که مصطفی نظری قبل از مسابقات 7-8 کیلو اضافه وزن داشت. از لحاظ روحی و روانی هم افتضاح بود. در برخی بازی‌ها 7-8 گل می‌خورد اما مربیان او را برای مسابقات آماده کردند. هنوز هم خسوس با تیم ملی قرارداد دارد و معتقدم که آقایان از این پس هم باید از وجود او استفاده کنند.

فارس: حسین شمس در مصاحبه‌ای عنوان کرده بود که یک مربی کور هم می‌توانست تیم ملی را قهرمان کند.

ایشان مصاحبه‌های خیلی مختلفی داشتند. چگونه است که او قبل از مسابقات مربی تیم ملی را تایید می‌کند اما پس از آن می‌گوید یک مربی کور هم می‌توانست تیم را قهرمان کند؟! از این دست تناقضات در گفته‌های آقایان بسیار زیاد است. من مصاحبه آقایان را جمع کردم و در این مدتی که از فوتسال رفتم و زمان‌هایی برای خود خواهم داشت دست به قلم خواهم شد. من هم دست به قلمم بد نیست. می‌خواهم این نوید را بدهم که با توجه به تمام این مسائل اما من مثل آقایان با دشمنی برخورد نمی‌کنم و سعی می‌کنم واقعیات را بیان کنم که مردم بتوانند استفاده کنند. توهین کردن توسط یک مربی به مربی دیگر در هیچ جای دنیا مرسوم نیست. اینکه مربی‌ای بگوید این آقا آمپول‌زن هم نیست توهین به افرادی است که این شغل را دارند. آن افراد صدایشان به جایی نمی‌رسد وگرنه شکایت می‌کردند. این حرف یک مدرس نیست. در حالی که کلمه پروفسور در لفظ اسپانیایی رزومه او آمده است. در اروپا اینگونه است که به اساتید پروفسور می‌گویند. در مورد خسوس هم با 27 سال سابقه باید به او پروفسور بگویند. ایشان نمی‌دانند که پروفسور تنها به افرادی نمی‌گویند که بتوانند عمل جراحی کنند. اصلا متوجه نشده که موضوع چیست.

فارس: نظرتان در مورد بازیکنی که باشگاه فیروزصفه معتقد بود به آنها تحمیل شده است، چیست؟

من در برنامه 90 نیز به طور مفصل در این باره صحبت کردم. مکاتباتم هم وجود دارد. مگر آقایان چشم نداشتند که من بخواهم بازیکن 120 کیلویی به آنها تحمیل کنم. من هیچ وقت به عنوان ایجنت بازیکن عمل نکردم. اگر باشگاه فیروز صفه مدعی است حرفه‌ای عمل کرده و تست‌های مختلفی از بازیکنان می‌گیرد چشم‌های آنها در زمان حضور این بازیکن، آلبالو گیلاس می‌دیده است؟! مطرح کردن این موارد فقط زیر سؤال بردن خود آنهاست.

 

 

فارس: اشاره‌ای به معرفی برترین‌های آسیا داشته باشیم. ژاپن به عنوان برترین تیم ملی فوتسال آسیا معرفی شد. برخی‌ها معتقد بودند این کشور با لابی چنین عنوانی را از آن خود کرد. آیا شما با این موضوع موافق هستید؟

من بارها در این جلسات حاضر شده‌ام. سه بار متوالی جایزه بهترین تیم را گرفته بودم. با شرایط برنامه آشنا بودم. کنفدراسیون فوتبال آسیا فقط در بین عناوین، در بحث انتخاب بهترین بازیکن برتر آسیا که بیشترین جایزه را هم دارد، هر سه نامزد را دعوت می‌کند. اما در سایر موارد فقط کسی که قرار است جایزه را بگیرد، دعوت می‌شود. در سال‌های گذشته هم چنین اتفاقی افتاده بود. در مراسم امسال هم مرا را دعوت کردند چون می خواستند به عنوان بهترین تیم ما را معرفی کنند. قرار بوده طبق نتایج جام جهانی بهترین تیم را معرفی کنند که بر این اساس ایران این عنوان را کسب می‌کرد. در جام جهانی استرالیا و تایلند حذف شدند و ژاپن به عنوان سومین تیم به مرحله بعدی صعود کرد اما ایران تیم دوم گروه خود شد و به دور بعد راه یافت. به نظرم رای صادر شده بود اما متاسفانه مسئولان ژاپنی در لحظات پایانی با لابی نظر مسئولان را تغییر دادند. من هنوز نامه‌ای را که به هتل ما آوردند و گفتند که به دلیل انتخاب بهترین‌ها زودتر در سالن حضور شوید، نگه داشته‌ام. در آن نامه عنوان شده بود که آقایی که قرار است عنوان بهترین را کسب کنید، سایر افراد قرار است ساعت 6:30 در سالن حاضر شوند اما برای اینکه تمرین مراسم را داشته باشید ساعت 5:15 در سالن حاضر شوید. من ساعت 5:15 کت و شلوار پوشیده و ادکلن زده آماده شدم تا به مراسم بروم. تصمیم داشتم 10 دقیقه نیز در مراسم صحبت کنم زیرا مدعی هستم که تنها کسی که می‌تواند در فدراسیون انگلیسی صحبت کند، من هستم. نمی‌خواهم از خودم تعریف کنم اما تنها کسی که حق فدراسیون ایران را در سایر جاها می‌تواند بگیرد، من هستم، اما متاسفانه وقتی به لابی هتل رفتم یکی از مسئولان برنامه پیش من آمد و گفت به شما نگفتند که تصمیم چیز دیگری شده است؟ گفتم خیر. گفت مثل اینکه در کمیته اجرایی تصمیم عوض شده است. همان کمیته‌ای که ما نماینده‌ای نداریم. این ضررهایی است که می‌کنیم. در آنجا مثل یک چک برگشتی به هتل برگشتم. این جایزه برای ما بود، اما متاسفانه به ژاپن رسید. برای این کار باید رئیس کیمته فوتسال ژاپن جایزه را دریافت می‌کرد، اما چون دعوت نشده بود رئیس فدراسیون این کشور جایزه را دریافت کرد.

فارس: عملکرد علی کفاشیان را در فدارسیون فوتبال چگونه ارزیابی می‌کنید؟

من کفاشیان را به عنوان یک انسان بسیار فرهیخته، سالم می‌شناسم. به سلامت او اعتقاد دارم. او انسان پاک و درستی است اما یک انتقاد اساسی از اول کاری که با او آغاز کردم، داشتم و هم اکنون نیز دارم و آن این است که او در مقاطع مختلف اهل برخورد نیست. در حالی که فدراسیون فوتبال جایی نیست که شما همه چیز را با اخلاق دنبال کنید. شاید این طریقه عملکرد در یک مجتمع فرهنگی و مذهبی و جایی که مبتنی بر اخلاق است بسیار پسندیده و قابل پذیرش باشد، اما در فدراسیون فوتبال نمی‌تواند این مورد در بلند مدت جواب بدهد. بارها به او گفته‌ام و نسبت به این موضوع انتقاد داشتم. کفاشیان هم در مقابل این موضوع شوخی یا جدی به من اعلام کرده که تو خیلی تند هستی. او هم به من گفته بداخلاق هستی. مشکلی هم وجود ندارد. او رئیس من بوده و من هم با خنده پذیرفته‌ام. فوتبال چنین چیزی را نمی‌تواند بپذیرد. باید جاهایی متناسب با طبیعت کار برخورد کنید. طبیعت فوتبال یک طبیعت خشن است که در بعضی جاها باید مدیر برخورد کند. من مدیریت‌های مختلفی دیده‌ام. نوع مدیریت مصطفوی، دادکان، صفایی فراهانی و کفاشیان را دیده‌ام. متناسب با برخورد، عملکرد خوبی ندارد اما از نظر پاکی و درستی بی‌نظیر است.

فارس: شما مذاکرات را برای حضور کارلوس کی‌روش در تیم ملی انجام دادید. درباره قرارداد او و همچنین رفتن خود از تیم ملی صحبت می‌کنید؟

در آن زمان پس از گزینه‌های مختلف مسئولان فدراسیون تصمیم گرفتند کارلوس کی‌روش را به عنوان سرمربی انتخاب کنند و پس از آن بنده را مامور کردند تا اقدامات لازم را انجام دهم. اولین شرطی که من در این زمینه گذاشتم این بود که اجازه نمی‌دهم هیچ شخصی در کار من دخالت کند. آقایان پذیرفتند و در این قضیه کفاشیان به خوبی و با قدرت کار کرد. با وجود اینکه بسیاری از دوستان که نایب رئیس هم بودند در مقطعی از من متنفر شده بودند، که چرا آنها را باخبر نمی‌کنم. اما تصمیم گرفته بودیم که این موضوع از دایره اطلاع دو نفر خارج نشود. این موضوع را به پیش بردم تا اینکه کی‌روش به ایران آمد و رفت. حتی در آن زمان در ابتدا کی‌روش گفت نمی‌آیم اما من او را مجاب کردم که در ایران حاضر شود. از موضوع CAS کمال استفاده را کردیم و بر اساس همان قرادادمان بسیار قوی است و مبلغ قراردادش نیز آن چیزی نیست که اعلام شد. در این قرارداد تمام محدودیت‌هایی که در ارتباط با یک مربی باید در نظر بگیریم گنجانده شده است. از جمله تعداد مرخصی‌های او. یکی از دیگر موارد قرارداد این است که تمامی پاداش‌های مربوط به او پس از صعود به جام جهانی پرداخت می‌شود. البته این را هم باید بگویم که او در برخی مواقع از حد خود خارج می‌شود. در حد یک مربی عمل نمی‌کند. ما دو بخش داریم یک بخش مدیریت و یک بخش فنی. در بخش فنی هیچ کس دخالت نمی‌کند اما او در برخی موارد دخالت می‌کند. پیشنهادات خوب است اما نه اینکه تعیین تکلیف کند. این واقعا ننگ است که بگوید سرپرست از پرتغال بیاوریم. روزی که اعلام کردم دیگر روی نیمکت نمی‌نشینم به واسطه همین بود که با وجود دوستی و محبتی که بین ما بود، اما در برخی موارد با او به مشکل می‌خوردم و فدراسیون هم این موضوع را پذیرفت که من روی نیمکت ننشینم. هیچ کس در آن زمان با قدرت نیامد پشت سر من بایستد و آن زمان فهمیدم که چه کار درستی انجام دادم. زیرا اگر بعدا با او برخورد می‌کردم کشورم ضرر می‌کرد. درباره پول او هم باید بگویم هیچ گاه فدراسیون اجازه نداده پول او به تأخیر بیفتد. زیرا او از جمله آدم‌هایی است که تا پول خود را نگیرد نمی‌توانیم از او خدمات بگیریم. بسیار به پول خود اهمیت می‌دهد البته حق اوست.

فارس: پس کی‌روش آدم پولکی است. یعنی امکان دارد بحث تبانی جدی باشد؟

خیر. آن بحث دیگری است. قرارداد حق اوست. باید پرداخت شود. تبانی امر توخالی است و به هیچ عنوان حقیقت ندارد. برای کارلوس‌ کی‌روش رفتن به جام جهانی با تیم ملی از آروزهای اوست. آرزوی دیرینه‌ای است که می‌خواهد با او خیلی کارهای دیگر انجام دهد. بسیار مضحک است که او به خاطر پول بخواهد کشورمان را به جام جهانی نبرد.

فارس: شما 6 سال در فوتسال فعالیت داشتید چه خاطره تلخ و شیرینی از این رشته دارید؟

خاطره تلخ و شیرین در فوتسال زیاد است. خاطرات شیرینم موفقیت‌هایی بوده که تیم ملی به دست آورده. شاید یکی از شیرین‌ترین خاطرات من نتیجه 3 بر صفری بود که تیم ملی برابر روسیه در اصفهان کسب کرد. روسیه‌ای که از قطب‌های مهم فوتسال دنیا بود. همچنین بازی تیم امید مرا خیلی خوشحال کرد. جام جهانی 2008 نیز خاطره خیلی شیرینی برای من بود. نتایج و خاطرات آن سال‌ها را فراموش نمی‌کنم. خاطرات و سفرهایی که با آقایان داشتیم حتی سفرهایی که با حسین شمس داشتیم. من با حسین شمس خیلی نان و نمک خوردم اما بنا به مسائلی که عنوان کردم نشد که به یک شکل خوب از هم جدا شویم. حتی با وجود اینکه بسیاری از افراد تلاش کردند این اتفاق رخ دهد. باید اینجا به مرحوم بابک معصومی اشاره کنم که چقدر این جوان جهت وحدت خانواده فوتسال نگران بود و خیلی جالب بود که او دو سه بار دعوت به ناهار می‌کرد تا بیاییم کنار یکدیگر بنشینیم. من همیشه اعلام می‌کردم همواره آماده هستم چون مشکلی با شمس نداشتم اگر او مشکلی دارد بیاید و صحبت کند. اما تلخ‌ترین ذهنیتی که از فوتسال برای من باقی مانده همان مصاحبه‌ای است که کاپیتان تیمم انجام داد. بهترین کاپیتان من، با اخلاق‌ترین بازیکن من، متاسفانه همه حقایق را خط بطلان کشید و به خاطر اینکه از او خواسته بودند این مصاحبه بد را علیه مدیریت انجام داد. واقعا هنوز نتوانستم این موضوع را بپذیرم و او را ببخشم. خیلی تلاش کردم که چنین کاری انجام دهم. اما نتوانستم این حقیقت را بپذیرم که چنین اتفاقی رخ داده و تمام شده است و نباید به آن فکر کنم. اما هیچ وقت نتوانستم خود را قانع کنم. هیچ کدام از توهین‌ها، فحاشی‌ها و توطئه‌هایی که انجام دادند، بار دلم نشد و فراموششان کردم، اما این را نتوانستم بپذیرم، زیرا فرزندم کاری کرد که توقع نداشتم انجام بدهد.

فارس: در این 6 سالی که در فوتسال بودید، کاری انجام داده‌اید که از آن پشیمان باشید؟

خیر، زیرا کارهایی که انجام می‌دادم از روی تعقل بوده. از کاری پشیمان نیستم. شاید در برخی موارد تحت تاثیر عمل کرده‌ام و اشتباه انجام دادم اما عمدتا کارها را اصولی انجام می‌دادم. با وجود اینکه خیلی‌ها می‌گویند اهل مشورت نیستم اما اینگونه نیست و با افراد زیادی مشورت می‌کردم. اما این را نمی‌گویم زیرا شاید برخی‌ها علاقمند نباشند. همین شمسایی قبل از این قضایا هفته‌ای دو یا سه شب با من تلفنی در موارد مختلف مشورت می‌کرد، اما پس از آن اتفاقاتی افتاد که منافع باعث شد دست به خیلی کارها بزند. شاید یکی از کارهایی که نباید انجام می‌دادم تغییر رویه‌ام در عدم حضور در نیمکت بود. در مسابقات آسیایی روی نیمکت ننشستم. پس از آن خیلی‌ها اشاره داشتند که ای کاش یک بزرگتر روی نیمکت بود. من با این صحبت‌ها تحت تاثیر قرار گرفتم و گفتم اگر قرار است با نشستن من روی نیمکت وضعیت تیم عوض شود، این کار را انجام دهم. در جام جهانی روی نیمکت نشستم و پس از آن باز آقایان گفتند چرا این آقا روی نیمکت نشسته. در اینجا فکر می‌کنم که دوگانه عمل کردم و خود را سرزنش کردم. راه صحیح و درست این بود که مدت‌ها قبل روی نیمکت نمی‌نشستم و باید در تایلند هم روی نیمکت می‌نشستم. هنوز هم ادعا دارم هیچ یک از بخش‌های فدارسیون همانند فوتسال برنامه‌ریزی نداشته است.

فارس: در مورد جریان پدر فوتسال صحبت می‌کنید؟

من هم اکنون دیگر پدر فوتسال نیستم، به قول بعضی‌ها پدر خوانده هم نیستم. در کنفرانس مالزی قرار بود مدیران فوتسال صحبت کنند. زمانی که مجری برنامه قصد داشت مرا معرفی کند با تعارف با نام پدر فوتسال ایران معرفی کرد. یکی از دوستان در آنجا بود و به سرعت این موضوع را به ایران رساند و پشت آن هم مصاحبه کردند که غفران‌پناه پدر فوتسال است و این آقا چه کاره است. من گفتم اصلا من دختر عموی فوتسال باید سعی کنم در عمل پدری کنم که فکر می‌کنم این کار را انجام دادم. به عنوان مسئول از عملکردم راضی هستم. در زمان مقتضی بازیکنان را دعوا کردم و در زمان محبت نیز مانند فرزندان خود به آنها محبت داشتم. زمانی که سر خود را روی زمین بگذارم در پیشگاه پروردگارم از عملکردم رضایت دارم و می‌دانم که ماموریت‌هایی که بر عهده‌ام بود به سلامت انجام دادم. در همین مدت پیشنهادهای مختلفی داشتم که می‌توانستم با پول‌های زیادی روبرو شوم اما هیچ کاری نکردم. در کشورهای عربی می‌توانستم کارهایی بکنم. هیچ زمانی فرزندان خود را وارد کار نکردم. دو فرزند دارم که همانند بلبل انگلیسی صحبت می‌کنند اما آنها را وارد فدراسیون نکردم. یک بار فقط AFC با یکی از پسران من تماس گرفت و به عنوان مترجم از او استفاده کرد. بعد از این از او خواستم که دیگر این کار را انجام ندهد. از عملکردم راضی هستم و در این راه خدا هم مرا یاری کرد.

فارس: نظرتان درباره برنامه 90 چیست؟

به اعتقادم این برنامه به دنبال چالش کشیدن و جنجال است. محبوبیت آن هم به خاطر جنجال آفرینی است. افرادی که مورد نظر این برنامه هستند، در مظلومیت کامل دو سه هفته پیش از حضور در برنامه با هماهنگی و برنامه‌ریزی آقایان روبرو می‌شوند. مصاحبه‌هایی علیه میهمان برنامه تهیه می‌شود و سؤال‌های هماهنگ شده‌ای را از مخالفان می‌پرسند. همه چیز هماهنگ شده پیش می‌رود. فکر نکنید که فردوسی‌پور تنها این برنامه را اداره می‌کند. در گوش او گوشی‌ای است که با 5-6 مشاور در ارتباط است و او را حمایت می‌کنند. به این ترتیب فرد میهمان کاملا خلع سلاح می‌شود و برنامه تبدیل به یک دادگاهی می‌شود که از قبل رای‌اش مشخص بوده است. البته مردم در این زمینه باهوش هستند و در مواردی به دام نیفتادند. به اعتقاد من این برنامه در جهت رشد و پیشرفت فوتبال گامی برنداشته بلکه به علت جنجال آفرینی باعث پسرفت آن شده است. این برنامه موجب شده به پیشکسوتان و بزرگان بی‌احترامی و توهین شود. این مسائل کارهای ضد ارزشی هستند و از لحاظ فرهنگی هم مغایر با عرف جامعه است.

فارس: عباس ترابیان قصد بازگشت به عرصه فوتبال و یا فوتسال دارد؟

بعید می‌دانم که چنین امری صورت بگیرد. فعلا می‌خواهم به کارهای شخصی خودم برسم. البته عضو کمیته فوتسال AFC هستم و برنامه‌هایی هم برای حضور در فیفا دنبال می‌کنم. این مسائل کوتاه مدت است اما حضورم در کمیته‌های دیگر فدراسیون منتفی است و وقت ندارم که در این مشاغل کار کنم. می‌خواهم به امور شخصی خود برسم. دیگر مجانی کار کردن کافی است. ادعا دارم که چندین سال بدون یک ریال دریافتی از فدراسیون کار کرده‌ام. برای دلم و کشورم کار کرده‌ام. برای پرچم سه رنگ کشورم می‌میرم.

فارس: در پایان درباره هر یک از این افراد و کلمات مختصر توضیح دهید.

فوتبال: مقوله‌ای بسیار بزرگ که می‌تواند همه دنیا را تحت الشعاع خود قرار دهد.

فوتسال: متولد شده‌ای از فوتبال که می‌تواند همانند فوتبال در سال‌های آینده خودنمایی کند.

علی کفاشیان: مردی از تبار مومنین و فردی که با طبیعت فوتبال خیلی سازگار نیست.

عباس ترابیان: خالص، مخلص، بداخلاق و شاید کسی نیست که بتواند با برخی موارد خود را همساز کند.

صادق درودگر: مدیری توانمند که با وجود همکاری در چندین سال اما نتوانستم شخصیت او را بشناسم.

حسین شمس: فردی بسیار احساساتی و مربی بسیار توانا که ای کاش اسیر احساساتش کمتر می‌شد.

علی صانعی: مربی بسیار دانشمند و آکادمیک که می‌تواند در آینده یکی از شاخصه‌های فوتسال کشور باشد.

وحید شمسایی: بازیکن بسیار باهوش و بسیار مقتصد که ای کاش حقایق را به موقع بپذیرد و بتواند در آینده به عنوان مربی در فوتسال ما خدمت کند.

محمد کشاورز: جوانی که از نظر اخلاقی همیشه به او اعتقاد داشتم و امیدوارم بتواند شخصیتش را در تمام مقاطع حفظ کند.

قهرمانی جهان: اگر برنامه‌ریزی درستی داشته باشیم برای ایران هم دور از دسترس نیست.

سیدرضا افتخاری: مدیری استخوان خرد کرده که برایش آرزوی موفقیت می‌کنم و امیدوارم که بتواند در این مقوله فوتسال دوام بیاورد.

برنامه 90: دادگاه نورنبرگ

 

گفت‌وگو از علی سیاری

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها