کد خبر: ۱۳۳۱۷۰
زمان انتشار: ۱۲:۰۴     ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۲
كارشناس فوتبال كشورمان گفت: «فوتبال ایران روی کاکل یک سری بازیکن و اشخاص حاشیه ای می چرخد.»

جام ورزشي؛ این روزها با آغاز دور جدید مبارزه با فساد و دلالی در فوتبال خیلی ها امیدوارند که دیگر ریشه فساد در فوتبال کشورمان خشکانده شود ولی بهمن فروتن این امر را نه تنها محقق نمی داند بلکه وجود یک نیروی مافیایی بسیار قوی را سدی محکم در برابر مبارزه با فساد می داند. او معتقد است که تنها در یک صورت ریشه فساد در فوتبال ایران قطع می شود و آن هم به وجود آوردن یک تشکیلات منسجم برای قطع ارتباط این فاسدان با بدنه فوتبال کشور است.


در گفتگویی با این کارشناس فوتبال ریشه ها و راهکارهای مبارزه با پدیده دلالیسم و فساد در فوتبال را جویا شده ايم که شرح آن را در زیر می خوانیم.


*آقای فروتن! قبل از هر چیز، لطفا بیوگرافی خودتان را بگوئید.
- متولد ۱۴ بهمن ۱۳۲۵ در تهران هستم. فوتبال بازی کردن را از تیم توفان به صورت جدی شروع کردم و با بازیکنانی چون مصطفی ممیز نیز هم تیمی بوده ام. در سن ۱۸ ساگی مربی گری توفان را هم بر عهده داشتم. سپس به تیم شعاع تهران رفتم و در دسته یک تهران بازی کردم و بعد هم به تیم های منتخب مازندران و گیلان رفتم. در ایران دوران مربی گری ام را در تیم های فرحناز، تهران جوان، حیدر، هما و با ناصر ابراهیمی در تیم ملی فوتبال ایران آغاز و تجربه کردم. ضمن اینکه بنده دوره مدرسه عالی ورزش کلن آلمان را گذرانده ام و در سال ۱۳۵۷ در این کشور مدرک «A» مربی‌گری فیفا را گرفتم. در آلمان نیز در تیم های مختلفی مربیگری کردم که چهار قهرمانی و یک جام حذفی استانی حاصل آن بود. سپس به عنوان مدرس کمیته آموزش فدراسیون فوتبال آلمان انتخاب شدم.


* علاوه بر فوتبال، در زمینه سینما هم فعالیت داشتید؟
- بله، فی الواقع در دو ریل حرکت می کردم، فوتبال و سینما. از شانزده سالگی در مجله فردوسی نقد فیلم می نوشتم. بعد از اتمام خدمت سربازی در سن ۲۰ سالگی به فرانسه رفتم و همزمان هم کار می کردم و هم درس می خواندم. در تیم پاریس آلزیان در دسته سوم فرانسه بازی می‌کردم . فیلم پایان دوره تحصیلی‌ام را در مورد زندگی ژان پیر لئو همکلاسیم بود که بعدها ایشان رئیس اداره سینماتوگراف فرانسه شد. با ماگدالنا پرینس، همکلاسی آلمانی‌ام در پاریس ازدواج کردم سپس به آلمان رفتم و در شبکه زددی‌اف مشغول به کار شدم. درسال ۱۳۵۴ به ایران برگشتم و وارد وزارت فرهنگ و هنر شدم ولی فیلم و سینما را رها کرده و به سمت و سوی مربی‌گری فوتبال سوق پیدا کردم.


* در چه پستی بازی می کردید؟
- هافبک بازی ساز بودم.


* قراربود سرمربی پرسپولیس شوید؟
- بله، در سال ۱۳۷۶ قرار بود مربی تیم پرسپولیس شوم ولی با انتخاب نشدن ناطق نوری در انتخابات دوم خرداد و تعویض امیر عابدینی از مدیر عاملی باشگاه پرسپولیس این فرصت از دستم رفت. درسال ۱۳۷۸ مربی تیم هما در لیگ آزادگان شدم. سال۸۴ و ۸۵ هم مربی شموشک نوشهر شدم. البته در سه هفته پایانی فصل ۲۰۹-۲۰۱۰ سرمربی‌گری تیم ترکیم‌اسپور را که در رده هفدهم لیگ منطقه‌ای شمال آلمان (دسته چهارم) قرار داشت را پذیرفتم و این تیم را که ۱۶ بازی بود موفق به برد نشده بود در سه بازی باقی‌مانده به پیروزی رساندم و از سقوط نجات دادم. درسال ۱۳۹۰ مربی داتیس خرم آباد شده و در خرداد ماه ۱۳۹۱ سرمربیگری تیم فوتبال مس رفسنجان را پذیرفتم.


* خوب! به بحث اصلی برگردیم. چرا واقعیت های فوتبال ایران به مردم گفته نمی شود؟
- به طورکلی در سیاست جهانی فقط ۲۰ درصد واقعیت ها به مردم گفته می شود و ۸۰ درصد آن پوشیده است. این امر مانند یک کوه یخ زده در آب است که بعضی کشتی ها به دلیل اینکه از عمق این یخ آگاه نیستند، با این کوه یخی برخورد می کنند و نهایتا غرق می شوند. متاسفانه فوتبال ایران بسیار سیاسی شده و درست به همین دلیل واقعیت های آن به مردم گفته نمی شود. البته در این بین مانع دیگری برسر راه  گفته شدن حقایق وجود دارد و آن مسئله موضوع آبرو و آبروداری است. متاسفانه خیلی از معضلات فوتبال به خاطر آبروداری پنهان می شود.


* درخصوص رونق روزافزون فساد و دلالی در فوتبال ایران نظرتان را بگویید.
- بنده از وقتی که سرمربی شموشک نوشهر شدم متوجه شدم که این مسئله در فوتبال ایران وجود دارد. نشان به آن نشان که در آن مقطع بازیکن ما در مقابل تیم استقلال به علت داشتن حلقه در دستش از زمین اخراج شد ولی بازیکن حریف که از همین شرایط برخوردار بود، اخراج نشد. از همان وقت بود که متوجه شدم نه تنها فوتبال ایران را مربیان هدایت نمی کنند بلکه این ورزش محبوب روی کاکل یک سری بازیکن و اشخاص حاشیه ای می چرخد. بنابراین نتایج  فوتبال هم توسط همین افراد تعیین می شود. دقیقا همین مسئله است که ضربه شدیدی را به فوتبال کشور می زند چراکه در این حالت، بزرگان و قدرت های واقعی فوتبال اجازه نمایش کارکردهای مثبت خود را ندارند.
قدرت یک امر خوب است ولی سوء استفاده از آن بسیار ناپسند است. در یک فوتبال واقعی یک مربی قدرت اصلی و مرکزی تیم را برعهده دارد ولی در ایران یک عده بازیکن به همراه یک سری اشخاص حاشیه ای قدرت مرکزی فوتبال را در انحصار خود گرفته اند و در این بین هم مسئولان بلند پایه فوتبال این توانایی و قدرت لازم را برای برخورد با این پدیده زشت درخود نمی بینند. کما اینکه در همین فصل گذشته و در لیگ دسته اول ۱۹ باشگاه از ۲۸ باشگاه ۵۲ مربی عوض کرده اند و در مجموع ۲۸ باشگاه ۶۱ مربی داشته اند. بنده حاضرم قسم بخورم که هیچ جای دنیا چنین اتفاقی نیافتاده و در آینده هم رخ نخواهد داد. باید توجه داشته باشیم که رقم ۲۰۰ درصدی عوض شدن مربی واقعا یک پدیده بیمارگونه است.


* آیا مسئولان بلند پایه فوتبال ایران به دلیل منافع خود با این پدیده فساد و دلالی برخورد نمی کنند یا علت دیگری در کار است؟
- مبارزه با فساد فوتبال باید با خواست و عزم عمومی همراه باشد در غیر این صورت در ناپدید کردن این پدیده زشت موفق نخواهیم بود. دلیل آن هم این است که فساد همواره از نظر تجربه جلوتر از مبارزان خود است. این که گفته می شود مسئولین فدراسیون نمی خواهند با فساد در فوتبال مقابله کنند اشتباه است چراکه آنها می خواهند ولی توان و تجربه این مبارزه را در خود نمی بینند و به خوبی می دانند که عاملین فساد بسیار جلوتر ار آنها هستند. بنابراین همواره کسانی که خود را برای مبارزه با این فساد آماده می کنند، به محض اینکه با این دورنمای مذکور مواجه می شوند، از ادامه این راه پا پس می کشند. به اعتقاد من مسئولین فدراسیون دقیقا افراد فاسد را می شناسند و به دلیل اینکه می دانند زورشان به آنها نمی رسد، از این مبارزه چشم پوشی می کنند.


* راهکاری هم برای مبارزه ریشه ای و قطعی با این فساد و دلالی گسترده دارید؟
- متاسفانه در فوتبال ما ۳۰ درصد از قرارداد بازیکنان تیم ها صرف خریدن امتیازات بازی ها، دوپینگ کردن و تاثیر بر قضاوت های دیدارهای پیش رو می شود. خیلی بد است که ما از لیگ دسته اول یک لجنزار ساخته ایم و از مربی ها می خواهیم در این لجن کار کنند و اگر هم به این لجن آلوده شدند باید محروم شوند.
درمورد راه کار ریشه کن کردن این پدیده هم باید بگویم بهترین روش ریشه کنی این فساد، حقوق بگیر کردن مدیران باشگاه ها به تناسب بازیکنان و کادر فنی می باشد. اگر مدیرعامل به نسبت دستمزد بازیکنان و کادرفنی حقوقی منصفانه دریافت کند، قراردادهای واقعی با بازیکنان منعقد خواهد کرد و دیگر بخشی از مبلغ قرارداد را بابت خریدن امتیازات و مخارج خود کسر نمی کند. البته از طرفی دیگر نهادهای مختلف مسئول هم باید نظارت شدید و دقیقی روی این قراردادها داشته باشند. به اعتقاد من از آنجا که مسئولین فدراسیون به خوبی اشخاص حاشیه ای، دلالان و بازیکنان فروشنده را می شناسند، باید ارتباط ارگانیک بین دو طرف مذکور را قطع کنند. دیگر وقت آن رسیده تا واقعیت تلخ فساد در فوتبال از حالت تابو بیرون آید و با توجه جدی به این مسئله، به دنبال پاکسازی، نظارت، کنترل و فرهنگ سازی صحیح در فوتبال کشورعزیرمان باشیم. دست آخر هم نباید این نکته را فراموش کنیم که سلامتی فوتبال از مصونیت بعضی افراد مهمتر و ضرورت بیشتری دارد.
ايپنا

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها