کد خبر: ۳۰۷۶۳۹
زمان انتشار: ۱۰:۲۵     ۱۸ فروردين ۱۳۹۴
به گزارش پارسینه ، شامگاه 16 فروردین ماه سال جاری بود که پسرجوانی در حالی که آشفتگی در صدایش موج می‌زد با مرکز 110 تماس گرفت و پرده از قتل هولناک پدر و خواهر جوانش برداشت. خیلی زود تیمی از مأموران کلانتری 107 فلسطین خود را به واحد 2 واقع در طبقه سوم بلوک 2 روبه‌روی خیابان ایتالیا رساندند و وقتی صحنه جنایت را دیدند بازپرس احمد بیگی از دادسرای امور جنایی تهران و اداره ویژه قتل پلیس آگاهی را در جریان قرار دادند.

تیم‌های تخصصی در قتلگاه دیدند که پدر خانواده 65 ساله با ضربات چاقو به قتل رسیده و دخترش نیز با طناب حلق‌آویز شده است. بدین ترتیب با توجه به اینکه روی درهای خانه هیچ آثاری از شکستگی وجود نداشت و از سوی دیگر همسایه‌ها نیز سر و صدایی نشنیده بودند تیم تحقیق با ردپای یک آشنا با انگیزه‌ای مرموز روبه‌رو شد و برای رازگشایی به تحقیق از پسر 27 ساله خانواده پرداخت.

این پسر که شوکه شده بود به کارآگاهان گفت: سال گذشته مادرم درگذشت، من و خواهر 24 ساله و پدرم با هم در خانه زندگی می‌کردیم. روز شنبه با خواهرم مشاجره لفظی داشتیم و کمی بحث کردیم، او عصبانی شد و با چاقو به من حمله کرد. وقتی دستم را برید من هم عصبانی شدم و او را در خانه زندانی کردم.

وی ادامه داد: پدرم پزشک متخصص طب سنتی بود و در آن زمان در خانه حضور نداشت، وقتی آمد و این صحنه را دید من به خانه دوستم شهاب رفتم تا بار دیگر با هم درگیر نشویم. شب را آنجا ماندم و وقتی روز یکشنبه به خانه برگشتم در کمال ناباوری با جنازه‌های پدر و خواهرم روبه‌رو شدم. هنوز باور ندارم که آنها کشته شده‌اند، من با خواهرم بحث کردم ولی هرگز راضی به مرگ آنها نبودم. وقتی وارد خانه شدم و دیدم پدرم غرق در خون شده و خواهرم را حلق‌آویز کرده‌اند دنیا روی سرم خراب شد، ترسیدم و خواهرم را پایین آوردم. وقتی دیدم نفس نمی‌کشد سریعاً با پلیس تماس گرفتم.

با ادعاهای این پسرجوان، پلیس به بررسی بیشتر جنایت پرداخت و قتل را ناشی از انگیزه کینه‌جویانه توسط یک آشنا دانست. در بررسی‌های متخصصان تشخیص هویت آثار خراشیدگی روی دست پزشک متخصص نشان می‌داد او برای دفاع از خود تلاش کرده و سرانجام از پای درآمده است. با به دست آمدن این سرنخ‌ها پلیس بار دیگر پسر خانواده را تحت بازجویی تخصصی قرار داد. وی این بار ادعا کرد: وقتی با خواهرم درگیر شدم و او به من با چاقو حمله کرد در همان زمان ساعت 8.5 شنبه پدرم از راه رسید و این صحنه را دید به همین خاطر من هم از خانه بیرون رفتم و با دوستم شهاب به سینما رفتیم و شب پیش او ماندم اما روز حادثه وقتی به خانه برگشتم در کمال ناباوری با جنازه‌های پدر و خواهرم روبه‌رو شدم و بلافاصله پلیس را در جریان قرار دادم.

بنابر این گزارش، بررسی‌های بیشتر پلیس برای رازگشایی از این جنایت هولناک همچنان ادامه دارد و پسر خانواده بازداشت شده است.

 
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها